سپاسگزارم از خداوند که در دل شبهای تاریک، چراغ راه را در دستانم روشن کرد و کلمات را به زندگی بخشید. این کتاب، هدیهای است از او که در لحظهای، کلمات توانستند حقیقتی از دل خود بیابند.
نوشتنِ اُفق چندینماه طول کشید؛
در این مسیر، کسانی بودند که با حضورشان این سفر را معنا بخشیدند.
مسکا امینی و مرجان امین، شما همچون نسیمهای ملایم، همواره در کنار من بودید. محبت و حمایتهای شما، این مسیر را روشن ساخت.
مهلا عزیز، که با دقت و همت بیپایانت، به این نوشتهها جان دادی و بدون تلاشهای تو، هیچیک از این واژهها به زندگی نمیرسیدند.
هدیه قاضیزاده، اسما نعیمی، سونا عمری و دیگر عزیزانی که با حضور گرم خود، این راه را هموار ساختید، سپاسگزارم.
و سادات عزیزم، که حضورت همچون ستارهای در شبهای تاریک، همواره راهنما و آرامشبخش بود.
این کتاب، سپاسنامهای است نانوشته به شما که در هر کلمه، حضور و محبت شما زندگی میکند.
افق، آغاز نگاهی دیگر است؛ جستوجویی به سوی نوری که در دل هر تاریکی میدرخشد.
با مهر و حرمت:
#مقدسه_اکبری@Imi3s_writer