حرکت نزولی! برای نمونهای از تغییرات طرز خواندن دعاها و مناجاتها که در
پست قبلی به آن اشارهای شد، اینجا چند مورد از قرائت دعای افتتاح را میآورم تا مقایسه کنید.
اولین مورد دعای افتتاح مرحوم
سیدجواد ذبیحی است (
اینجا). این خواندن کاملاً در چارچوب موسیقی سنتی ایران است. محکم، استوار، و با کمترین نمود از احساسات شخصی. دقت کنید که انتهای "جملات" (یعنی درست قبل از "وقف"ها) همه حرکتی رو به بالا دارند. این یکی از مختصات غالب (اگرچه نه همیشگی) موسیقی سنتی ایران، به خصوص در اجراهای مذهبی، بوده است که متاسفانه کمکم به فراموشی سپرده شد، و الان معمولاً حتی در میان بسیاری از خوانندگان سنتی نیز، لحنها حرکتی رو به پایین در انتهای جملات (یا مصراعها در اشعار) دارد. چرا این مهم است؟ چون حرکت رو به بالای لحنها نوعی شادی و بهجت مضمر و پنهان در شنونده میآفریند، در حالیکه حرکت رو به پایین، نوعی افسردگی پنهان القا میکند. (امری مشابه را در هنر خوشنویسی در حرکت رو به بالا در آخر مصراعهای اشعار میتوان دید). نمیدانم به چه دلیلی، در صد سال گذشته نوعی تمایل به افسردگی در ایرانیان شکل گرفت که خودش را در تمایلات موسیقیایی نیز نشان داد. (این نکته را از استاد مجید کیانی آموختهایم)
در مقایسه با موارد بعدی توجه کنید که کیفیت ضبط این قطعه پایین است (انقلابیون ۵۷ آرشیو کارهای مرحوم ذبیحی در رادیو را کلاً نابود کردند، و بنابراین از صدای قوی و زیبای ایشان کمتر ضبط خوبی پیدا میشود)؛ در حالی که قطعات بعدی همه با استفاده از افکتهای صوتی و به خصوص اکوی صدا و با کیفیت خوب ضبط شده است.
حال این اجرای همان دعا را از "مداح" محسن فرهمند بشنوید (
اینجا). هنوز در محدودهی "قابل تحمل" است، ولی میبینید که لحنها به صورتی دلبخواهی احساسی شدهاند، و خواننده هر جا بخواهد صدای خود را بالا یا پایین میبرد و لحن را میچرخاند، و انتهای "جملات" معمولاً حرکت رو به پایین دارد. به وضوح تاثیر موسیقی پاپ صد سال گذشته را در این اجرا میشود دید. (مقایسه کنید مثلاً با آوازهای سیاوش قمیشی، تا تاثیر موسیقی پاپ در اجراهای جدید دعاهای مذهبی برایتان روشنتر شود).
یا
این اجرا را از علی فانی! علاوه بر موارد فوق و نیز انواع افکتهای صوتی، پدیده دیگری هم اینجا دیده میشود، و آن تمایل به ادای الحان از بینی و نوعی "عمق بخشیدن" به صدا با حبس کردنِ الفاظ. البته که چنین "عمق دادن" تصنعی به صدا در حین خواندن برای جمع بدون حضور میکروفون امکانپذیر نیست!
نکتهای که تقریباً در همهی خواندنهای مدرن دعاها (و نیز در بسیاری از ترانههای پاپ) وارد شده، یک عنصر "ناله" است. خواندنها لحن ناله دارد! البته حزن، مانند هر احساس مشروعی، در موسیقی جای خود را دارد، و در موسیقی سنتی این احساسات در دستگاهها و ردیفهای مختلف نمود مییابند. این نکته موجب میشود که احساسات در یک چارچوب مطمئن بمانند و نتوانند یکهتازی کنند. احساساتبازی در موسیقیهای جدید (مثل موسیقی پاپ) در حقیقت رشوهای به احساسات فردی است.
در موسیقی پاپ و خواندنهای جدید در مناسک و مراسم مذهبی، آن چه غالب است غلیان تصنعی احساسات دروغین است. انگار که چون طرف میداند دارد دروغ میگوید، باید مثل گدایان حقهباز لحن زاری بگیرد. دیدهاید که چگونه در موسیقیهای جدید در ابراز هر گونه احساسات، از غم و شادی و هیجان، چه قدر اغراق میشود! این بروز بیرونی و اغراقآمیز هیجانات احساسی فقط منحصر به اصوات نمانده، خود را در جلوههای بصری اجرای موسیقی نیز نشان داده است. حتی در میان بعضی نوازندگان موسیقی سنتی خود را به شکل حرکات ادایی تند و رعشهمانند بدن خود را بروز داده است. و یا بیشتر از آن در لحن نالیدن بسیاری از آوازها، یا انواع و اقسام ادا و اطوار.
بعد از اینها دیگر وارد دنیای ریا و تزویر میشویم. این اجرای دعای افتتاح از
منصور ارضی! با هیجانات احساسی، با سوءاستفاده از احساسات خواننده، با صداهای گریهها و هقهقهایی که حتماً چنین اجراهایی را همراهی کند، و با جفنگ بافتن در وسط دعا. البته منصور ارضی اگر چه از پیشقدمان چنین سبکهایی بود هرگز به مهارت بعدیها نرسید! این اجرای
سعید حدادیان را گوش کنید تا ببینید که
این سبک ریا و تزویر و احساساتبازی ابلهانه و جفنگبافی تا کجا میتواند پیش رود.
هیچ جامعهی دینی بدون مناسک دینی ثابت و استوار که در طول اعصار تا حد زیادی صورت خود را حفظ کنند، دیندار نخواهد ماند. نمیتوان مناسک را هر روز به مد روز و حال و هوای جامعه تغییر داد (آن هم در دنیایی که همهی اینها هر روز و هر ساعت عوض میشوند)، به این امید باطل که مثلاً "جوانان را جذب کرد"! مردم در دین به دنبال امری ازلی و ابدی و پایدارند.ممکن است دو روزی چیزهای تازه به نظرشان جذاب آید، ولی در آخر کار کسی دین را به خاطر مد روز برنخواهد گزید.
@jenabegav