مردانی که زیاد میدانندبخش اول
در اوج خبرهای پیشروی مخالفان بشار اسد در سوریه، شبی برای دوستم نوشتم: "اینطور که از اوضاع بر میآید، گمان نکنم حکومت اسد تا پس فردا بیشتر دوام آورد." همان شب جواد لاریجانی مصاحبهای در تلویزیون داشت و در آن گفت که رژیم اسد، حتی اگر سقوط هم کند، سقوطش به این زودیها نخواهد بود.
فردای آن شب اسد سقوط کرد!
چه باعث شد که من خیلی درستتر از جواد لاریجانی اوضاع را بفهمم؟ آیا جواد لاریجانی آدم باهوشی نیست؟ آیا اطلاعات او کمتر از من بود؟ آیا من خیلی باهوشم؟ خیر! هیچ کدام از اینها.
مسئله اطلاعات و دانش مهمترین مسئله در فهم سیاست است. تا این مسئله را (که برایتان شرح خواهم داد) نفهمید، سیاست را (و اقتصاد را) نخواهید فهمید. اگر فهمیدید، دیگر نه خیلی جزئیات اخبار را دنبال خواهید کرد، نه خیلی وقعی به تحلیلگران سیاسی (از هر نوعی!) خواهید نهاد، و نه به انواع و اقسام تئوریهای توطئه دل خواهید بست.
➖➖➖➖➖➖➖ در مورد اطلاعات و دانش چند نکته اساسی وجود دارد که اینجا مطرح میکنیم:
۱-
اخبار و اطلاعاتِ بیشتر خیلی اوقات از دانش ما میکاهد! تصور میشود که همیشه اطلاعات بیشتر یعنی دادههای بیشتر به دانش بهتر و دقیقتر میانجامد.
این مسلماً جاهایی درست است، ولی اغلب این گونه است که اطلاعاتِ بیشتر به نویز بیشتر میانجامد و تشخیص نویز از سیگنال واقعی را دشوارتر میکند. بسیاری از اخبار نویزند ولی افراد آنها را به عنوان سیگنال واقعی در نظر میگیرند.
در آن شب سرنوشتساز، شاید لاریجانی خیلی بیشتر از کسی مثل من اطلاعات صحیح و درست داشت. شاید، مثلاً، حتی میدانست که بشار اسد آن روز چه گفته، زنش اسما کجاست، فلان ژنرال سوری چه پیامی ابلاغ کرده، فلان فرمانده روسی چه عکسالعملی نشان داده.... ولی وقتی این همه اطلاعات داشته باشی، احتمال سیگنال شمردن نویز بالاتر میرود.
نه تنها جدا کردن نویز از سیگنال بسیار مشکل است، شاید مشکلتر باشد این تشخیص که کدام قسمت اطلاعاتی که میگیرید واقعاً برای هدفی که دارید سودمند است. بعضیها باور ندارند که عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ برای اسرائیلیها یک غافلگیری بود. علتش را هم اِشراف وسیع اطلاعاتی اسرائیل مینامند و نیز اخباری که حاوی از آن بود که اسرائیلیها گزارشهایی قبل از آن در مورد قریبالوقوع بودن یک عملیات دریافت کرده بودند. ولی آیا همین اِشراف اطلاعاتی موجب غافلگیری نشد؟ وقتی شما مرتب اطلاعاتی در مورد عملیاتهایی که در موردش در میان دشمنتان بحث شده دریافت میکنید، کمکم حساسیت خود را نسبت به هر گزارشی از دست میدهید! این چیزی است که بارها و بارها در جاهای مختلف دنیا اتفاق افتاده است. فرقی نمیکند که یک سازمان اطلاعاتی بسیار فشل باشید، یا سازمان بسیار کارآمدی چون موساد! مشکل غربالگری اطلاعات مشکلی است که هر چقدر هم که کارآمد باشید باز از بین نخواهد رفت.
۲-
سیستمهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آشوبناکند!اشوبناک، نه به معنایی که معمولا از آن برداشت میشود، بلکه به معنای ریاضی آن. سیستمی آشوبناک است که هر چقدر در مورد وضعیت فعلی دانشتان کامل باشد، آینده (به خصوص آینده نسبتاً دور) را نمیتوانید حتی با تقریب پیشبینی کنید! نمونه یک سیستم آشوبناک، وضعیت آب و هواست. اینکه آب و هوا را نمیتوان با هیچ دقتی (که بهتر از شیر و خط کردن باشد) برای زمانی طولانی (حداکثر ۱۰ روز) پیشبینی کرد، به همین علت است. شما اگر حتی تصاویر ماهوارهای بهتری به دست آورید، مدل آب و هوای بهتری به کار گیرید، کامپیوترهای خیلی بهتری در اختیار گیرید، ممکن است (در خوشبینانهترین حالت) فقط دو سه روزی به آن ۱۰ روز بیفزایید! سیستمهای اجتماعی-سیاسی-اقتصادی از این هم حتی آشوبناکترند، به خصوص در مواقع بحران. آب و هوا فقط کمیتهای فیزیکیاند، ولی سیستمهای اجتماعی از بسیاری از ارادههای آزاد تشکیل شده که به هیچ وجه قابل محاسبه نیستند.
این فقط در مورد مسائل سیاسی هم نیست. سیستمهای اقتصادی هم دقیقاً همین غیرمحاسبه و غیرپیشبینی بودن را دارند. فقط انواع بحرانهای اقتصادی که در چند دهه گذشته اتفاق افتاده را ببینید. معمولاً تا یک هفته قبل از هر بحران همه چیز عادی به نظر میرسد و نه سیاستمداران، نه بوروکراتها، نه بانکدارها، نه غولهای فایننس و به خصوص نه اقتصاددانان مشهور و مطرح هیچکدام گمان نمیکنند که یک هفته بعد همه چیز درگیر طوفانی دیگر خواهد بود.
ادامه دارد....
@jenabegav