ایران سایفایکو

Channel
Logo of the Telegram channel ایران سایفایکو
@iran_scifaikuPromote
186
subscribers
سایفایکو ملهم از هایکوی ژاپنی است و از واقعیات علمی, ژانرهای علمی تخیلی (سایفای) ، فانتزی و وحشت بهره می برد .. گروه ایران سایفایکو فروم https://t.center/joinchat/AxB_U0OHRo8lqyV7BIwlEg ارتباط با ادمین @baby_maker_23
🔻🔻🔻🔻🔻


#سایفایکو


#SciFaiku

at edge of universe
opens a champagne bottle
lonely astronaut

#Sina_Sanjari


بر لبه‌ی کهکشان
شامپاین باز می‌کند
فضانورد تنها

#سینا_سنجری

🔻🔻🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻🔻


#سایفایکو


سرهم‌بندی می‌خواهد
«انسان»اش را پس می‌فرستد
اندروید ناراضی

#گای_بلرنتی

🔻🔻🔻🔻🔻
نوروز بر یاران و همرهان خجسته باد

باشد که سال نو سال بهروزی و پیروزی شما دوست گرامی و بستگان‌تان باشد. باشد که ارجمندی نام انسان و نام ایران با ما تا جاودان بماند.

با آرزوی روزهای شاد و آزاد برای ایران و ایرانیان در ایران و دیگر جاهای جهان و نیز همه‌ی ایرانیان در افغانستان ساختگی و تاجیکستان و ازبکستان و پاکستان و هندوستان و چین و ترکمنستان و قرقیزستان و آذربایجان ساختگی و دیگر جاها که فرهنگ ایرانی را پاس می دارند و زبان پارسی را.

نوروز خجسته باد

🔻🔻🔻🔻🔻
Batoum Bezan -Abdi Behravanfar feat Sina Momtahan - @SCDownbot
Abdi Behravanfar
عبدی بهروانفر - باتوم بزن
@karkhooneh23
ریدم تو اون نونی که می بردی تو
سفره‌ی خونین هر روزت
Forwarded from کارخونه (baby maker)
خیلی زود، خیابان از مرتضی خالی شد. موسیقی دلشوره آور باران و بوق اتومبیلها و رفت و آمد مردم آنقدر ادامه یافت تا اینکه باز هم پشت لکه های سرخ پیراهنش ، مرتضی، لاغر ، با موهای ریخته روی گوشهایش، چشمهای غمگین و تنگ و ترکمنی،
گونه های استخوانی و سرما زده و زخم و‌ خون مردگی بدون نوار چسب صورتش پیدایش شد.
روبروی گیشه و مردم، توی صف، کنار پیاده رو نشست. مقوای بزرگی را به سینه اش تکیه داده بود که روی آن اسم بیگناهان نوشته شده بود .... و قاتل.
لاهیجان خرداد ۱۳۷۳
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
( مرتضی رفته بود که همان اول فیلم به مردم بگوید قاتل کیه. بعد از راه ندادن مرتضی به همان سینما )
مرتضی برای اینکه از سردر و پاگرد سینما وارد خیابان شود، بلیطش را جر داد و تکه های آن را روی چل و گل پیاده رو ول کرد و کنار مردم،
شانه به شانه ی دیوار ، رفت.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
باران، دست مرتضی را گرفته بود و او
را به سینما می برد.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
برای اینکه شانه اش به کسی نخورد، بیرون از پیاده رو، کنار لجن جوی خیابان راه رفت. شاید هم برای اینکه اجسادی را که از پنجره ها روی آسفالت نمی افتاد لگد نکند.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
دستهایش در آب پیر شده بود و رماتیسم یخ کرده و بدون دردی از مفصل انگشتانش
می گذشت.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
پیراهن سفیدش با لکه های خشک خون ، از شانه تختخواب آویزان بود.
با همان پیراهن تا لگنچه دستشویی رفت و با دستهای زن سرایدار پیراهن را شست.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
مرتضی نیمرخش را به آینه چسباند. آنها همدیگر را بغل کردند و تا باز شدن گیشه تمام سینماهای دنیا آنقدر با هم حرف زدند تا این که بالاخره مرتضی با تنی که بوی جیوه می داد خودش را از آینه دور کرد.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
صبح روز بعد ، او خودش را دید که با چشمی تنگ شده و نوار چسبی که از گوشه لبها تا شقیقه اش رفته بود، ( اشاره به درگیری شب قبل مرتضی در سینما در دفاع از متهم فیلم، که صورتش توسط یکی از حاضرین در سینما مشت خورد) در آیینه اتاقش ایستاده و مرد صورت زخمی با صورتی بدون زخم به شیشه آینه مشت میزند.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
شب بعد باز به دیدن همان فیلم رفت. بیگناهان در ذرات پراکنده نوری به رنگ صبح شناور بودند و از سوراخ ته سالن به طرف پرده
می رفتند و آنجا گریه ها و ادرارشان بند
نمی آمد.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Forwarded from کارخونه (baby maker)
آن شب مرتضی با شرمساری کسی که پیشانی دیگران را با لب های ذغال شده بوسیده باشد به رختخواب رفت و بی آنکه چراغ را خاموش کند آنقدر به گچ دیوار های اطرافش نگاه کرد و آنقدر به سکوت دلشوره آوری که در گوشه های اتاق روی هم ریخته شده بود گوش داد، تا این که بالاخره زیر پلک‌هایش دفن شد.
@karkhooneh23
#دوباره_از_همان_خیابان_ها
#بیگناهان
#بیژن_نجدی
Telegram Center
Telegram Center
Channel