In Treatment (تحت درمان)

#گفتگو

+ ‌سلام وقت بخیر
تصمیم دارم از الان واسه کنکور دکترای بالینی  ۴۰۴ بخونم.
از الان روزانه چند ساعت درس بخونم که جز رتبه های برتر بشم؟
و چه درس هایی توی رتبه شدن خیلی تاثیر داره؟

- با سلام و وقت بخیر
نحوه مطالعه از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بنابراین کیفیت مطالعه و حجم مطالعه یک نفر که سه ساعت وقت گذاشته است با فردی دیگر که همین میزان وقت را گذاشته متفاوت است. پس مشاورها قبل از دادن برنامه درسی از تفاوت‌های فردی مطلع باشند.
پس بنده یا مشاور نمی‌توانیم دقیقاً بگوییم که چه میزان زمانی برای موفقیت در کنکور شما نیاز است. به‌صورت عادی از روزانه ۳ الی ۴ ساعت شروع شده و تا نزدیک شدن به کنکور این زمان مطالعه به روزانه ۸ الی ۱۰ ساعت نیز ممکن است بکشد.
درس‌های رشد، آسیب‌شناسی روانی در دروس تخصصی مهم هستند و دروس آمار و روش تحقیق و نوروسایکولوژی تعیین‌کننده‌های تاثیرگذار رتبه‌های برتر هستند‌. سوالات زبان و استعداد نیز در دروس عمومی تاثیرگذار هستند. در کل کنکور دکتری وزارت علوم سخت‌تر از کنکور دکتری وزارت بهداشت است و لیست منابع نیز کاملاً مشخص نیست.

#گفتگو

+ ‌سلام، وقت شما به خیر.
ممنونم برای مطالب ارزنده‌ای که به اشتراک می‌گذارید.
من چند ساله نسبت به همسرم دچار طلاق عاطفی شدم؛ ولی به دلایلی با ایشون زندگی می‌کنم که مهم‌ترینش فرزند مشترک ما ست. فرزند ما مشکلاتی داره که نمیشه به راحتی ازش گذشت و در واقع نیاز به هر دو والد داره. ساده‌تر بگم: هیچ کدوم تنهایی از پسش برنمیایم. من دوست دارم جدا بشم، این رابطه خیلی به‌ من آسیب می‌زنه، ولی به خاطر فرزندم خودم رو ملزم به ادامه می‌بینم. همیشه برام سواله که آیا دارم اشتباه می‌کنم؟ باید فرزند رو با این شرایط رها کنم و برم؟! یا با خودم ببرم در حالی که می‌دونم تنهایی از عهده‌ش برنمیام؟! غیر از مشکلاتی که در همین زندگی دارم همیشه این برزخ هم اذیتم می‌کنه. می‌خواستم در صورت امکان دیدگاه شما رو در چنین موردی جویا بشم.

- با سلام و وقت بخیر
باید دید گزینه‌های روی میز چگونه پیش می‌روند. ادامه زندگی کودک با شرایطی که جو خانه پرتنش است موجب آسیب‌های روانی او می‌شود. از آن سمت جدایی والدین نیز کودک را به‌عنوان فرزند طلاق دچار بحران‌هایی خواهد ساخت که آینده او را تحت تاثیر قرار می‌دهد‌‌. اگر والدین نمی‌توانند مسائل خود را با یکدیگر حل‌وفصل کنند و محیط خانه پرتنش است، جدایی از یکدیگر درست است که به کودک آسیب می‌رساند اما ابعاد و درجه این آسیب از ادامه زندگی والدین با یکدیگر کمتر است. روانشناس فردی نیست که بتواند برایتان تصمیم‌گیری کند بل‌که راهنمایی برای انتخاب گزینه بهتر خواهد بود.
شما اشاره به ترکش‌های این رابطه بر خودتان کرده‌اید. روانشناس در اینجا به مراجع می‌گوید؛ آیا این حجم از آسیب‌های واردشده به شما سبب این نمی‌شود که با فرزندتان بدرفتاری داشته باشید چون بلاخره این آسیب‌های وارد شده یک خروجی نیز خواهند داشت؟ آیا کسی که در حال آسیب‌دیدن است با تزریق این باور که به‌خاطر تو ایستاده‌ام سبب تربیت فرزندی ایثارگر یا دچار احساس‌گناه در آینده نمی‌شود؟ زیرا که باور دارد این اوست که سبب آسیب‌های والد بوده است. روانشناس ذهن والد را روشن‌تر از قبل می‌سازد و او را از یک فرد ایثارگر و هیجان‌محور به سمت فردی منطقی‌تر (به‌نوعی بهتر است بگویم فردی متعادل‌گرا یا خردمندتر) و متوجه به آسیب‌های خود سوق می‌دهد تا دیدگاه‌های اساسی را در نظر بگیرد.
در نظر داشته باشید که جدایی از پارتنر یا طلاق زناشوئی همیشه بد نیست بل‌که گاهی کمک به فرزندان‌تان در آینده یا موهبتی برای کمتر آسیب‌دیدن از یک رابطه آسیب‌زاست.
پس لطفاً با خودتان روراست‌تر باشید و متوجه باشید که اگر تصمیم به ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی دارید، مهم‌ترین مسئله کار بر روی تاب‌آوری و مهارت‌ تحمل پریشانی (تنظیم هیجان) یا مهارت‌های زندگی است که به شما در ادامه روند زندگی که با چالش‌هایی همراه است، کمک کند.

هم‌اکنون کتاب‌های ما با عنوان پیشنهاد ویژه در سایت ایران کتاب موجود است 💚🌱
https://www.iranketab.ir/profile/74915-%D8%A2%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B2%D8%A7%D8%A6%DB%8C

اسامی افراد برنده در قرعه‌کشی کتاب
شماره ۱۲۶
زهرا هوشمندی
شماره ۸۵۳
مهسا شفیعی
شماره ۸۸۸
خانم مهدیس
مشخصات اسامی از پروفایل این افراد یا از لینک تلگرام آنها گرفته شده است.
این افراد برای دریافت هدیه به صفحه شخصی بنده پیام دهند.
@Arman_khazaei
در ادامه باز هم قرعه‌کشی برای کتاب خواهیم داشت.

فرصت خوب برای خرید کتاب ما در نشر اسبار 💚🌱

#گفتگو

+ ‌سلام وقت بخیر
چرا در یک رابطه عاطفی هرچقدر طرف مقابل تاکسیک (آسیب‌زا) باشه برامون جذابتره؟؟!! آیا درسته که شخصیت ناسالم جذب آدم تاکسیک (آسیب‌زا) میشه؟

- با سلام
وقت بخیر
چند دلیل وجود داره که چرا ما جذب فردی آسیب‌زا می‌شیم و در اون رابطه با وجود آسیب باقی می‌مونیم.
۱. نیازهای برآورده نشده.
هر کسی در زندگی شخصی تمایل به داشتن عشق در زندگی داره و این امری طبیعیه. اما در این میان بعضی افراد میل افراطی به داشتن عشق در زندگی دارند، یعنی نیاز مکرر و زیاد به توجه و حضور کسی برای منبع مراقبت و حمایت. این میل افراطی به احتمال زیاد از دوران کودکی و روابط ما با والدین میاد، جایی که نیازهای ما یا اصلاً برطرف نشده یا بیش‌ازحد برطرف شده. تو این مرحله دیگه میل به حضور کسی به یک جستجوی وسواس‌گونه تبدیل می‌شه که با تصمیم‌گیری غیرمنطقی ارتباط داره. در این مرحله باور به کامل بودن ما یعنی داشتن عشق در زندگی دیگه توجه به اینکه این فرد مناسب ما هست یا نه، مهم نیست. مهم نیست که ما داریم زیربار این رابطه له می‌شیم، مهم اینه‌که ما به بودن این فرد به شدت نیاز داریم چون سطر خالی زندگی ما باهاش پر می‌شه.
۲. سبک زندگی شما ارتباط مستقیمی با سبک دلبستگی‌تان دارد.
آیا در کودکی شاهد دعواهای پدر و مادرتان بوده‌اید، آیا پدرتان یا مادرتان در کودکی شما را تهدید به رفتن و ترک خانه کرده است؟ تا همین‌جا کافی است که بگوییم کم‌کم یک سبک ارتباطی در شما شکل می‌گیرد که پایه و اساس روابط آینده شما را رقم می‌زند. از موفقیت شغلی و تحصیلی گرفته تا موفقیت در ازدواج. تمام این‌ها در سبک دلبستگی شما نهفته است.
نکته مهم اینجاست که این سبک‌ها می‌توانند شما را وارد دام روابط با افراد آسیب‌زا کنند. مثلاً فردی با دلبستگی اضطرابی که به طور مداوم از رهاشدن می‌ترسد می‌تواند درگیر رابطه با فردی شود که کنترل بیمارگونه او را نوعی مراقبت از خود بداند‌ و با وجود آسیب‌زا بودن رابطه نتواند از او جدا شود چون ترس از رهاشدن دارد. پس سبک دلبستگی‌تان ارتباط مستقیمی با روابط موفق آینده شما دارند.
۳. به خودتان در آینه نگاهی بیندازید.
سوال مهم من از شما این است که؛ آیا تا به حال به طور مکرر وارد روابط آسیب‌زا شده‌اید؟ مثلاً چند رابطه اخیرتان چگونه بوده است؟ به الگوهای تکرارشده در این روابط نگاهی انداخته‌اید؟ چه رفتارهای آسیب‌زایی مکرراً تکرار شده‌اند؟
بررسی خودمان کمک زیادی به ما می‌کند، کاری که از آن متنفریم، چون از اشتباه کردن بدمان می‌آید و همین سبب اشتباهات بیشتر می‌شود.
در اینجا باید بگویم ممکن است ردپای اختلال شخصیت مرزی در میان باشد. افراد دچار اختلال شخصیت مرزی درگیر روابط عاطفی ناپایدار، متغیر و پرخطر متعددی می‌شوند. یکی از طرز تفکرات این دسته تقسیم افراد به دودسته کاملاً خوب یا کاملاً بد است (مکانیسم دفاعی دوپاره‌سازی). پس بهتره که به یک متخصص صاحب‌صلاحیت مراجعه کنید و از این فرد کمک بگیرید برای شناخت الگوهای پنهان خودتان و تغییر واکنش‌هایتان.
و نکته بعدی هم توجه به آسیب‌ در عزت‌نفس شماست که در تمام این صحبت‌ها وجود داشته است. مسلماً کسی که باور کمی به خود و توانایی‌های خود دارد، وارد روابطی می‌شود که دیگری در حال ارائه قدرت و برتری خود و در جستجوی تمجید و تعریف است (افراد خودشیفته).

سوالات خودتون رو بنویسید، می‌خونم و شاید دیر پاسخ بدم اما بلاخره سعی خودم‌ رو می‌کنم پاسخ درخوری بدم.
https://t.center/BiChatBot?start=sc-af12d1c835

سلام و وقت بخیر خدمت همکاران گرامی . فایل صوتی جلسه نقد و بررسی کتاب التیام زخم های خانواده آسیب زا خدمتتان ارسال شد .

#گفتگو

+ ‌سلام روز بخیر
آقای خزائی من تو یه خانواده ای بزرگ شدم که از بچگی اینطور بهم القا شده که همه رو باید راضی کنم و بحث نکنم  بعد از کلی جلسه تراپی فهمیدم که این اشتباهه ما نمیتونیم همه رو راضی کنیم و با هیچکس به اختلاف نخوریم
در کل تو زندگیم به اختلاف که میخوردم ابراز وجود نمیکردم الان جدیدا دارم این کار رو میکنم و جلوی چند نفری حقمو گرفتم یا اگه اذیتم میکردن روابطم رو باهاشون کم کردم
مثلا همین چند وقت پیش بحثم شد با یکی از دوستانم بعد خونه که اومدم ناراحت بودم تعریف که کردم برای مادرم قضیه رو برگشت گفت باز با اینم به هم زدی😳 من دعوا هم نکردم فقط ابراز وجود کردم
برای من این حرفش واقعا آزار دهنده بود اصلا این حرف از ذهنم در نمیاد همش به خودم میگم یعنی من آدمی ام که با همه به هم میزنه

- با سلام و وقت بخیر
در ابتدا بیان کردین که در خانواده‌ای رشد داشتین که راضی نگه داشتن دیگران در اون بهتون القا شده و نوعی سبک زندگی بوده‌. خب در این صورت والدین همواره عدم رضایت دیگران رو ناپسند می‌دونن و ازتون بخاطر تغییرات عیب و ایراد خواهند گرفت که طبیعیه این مسئله رخ بده.
مهم‌ترین رکن این خانواده‌ها اینه‌که فرزندانی با طرحواره ایثارگری بار می‌آرن یا عزت‌نفس کودک وابسته به رضایت دیگرانه و این سبب مشکل در هویت و عدم ایجاد فضای لازم برای رشد خودمون می‌شه.
بهتون قبلاً هم گفتم رفقا، خوددوستی به معنای خودخواهی شما نیست و این برداشت اشتباه دیگرانه‌.

با سلام و احترام
ما در حال انجام یک پروژه تحقیقاتی بر روی والدین دانش‌آموزان هستیم لذا لطفا به ما در اتمام این پژوهش یاری برسانید اگر والد یک کودک ۶ تا ۱۸ ساله هستید.
ما در این مطالعه به دنبال بررسی ارتباط بین تعدادی از ویژگی های شخصیتی در بین کودکان و نوجوانان 6 تا 18 سال هستیم. لطفاً اگر فرزند شما در بازه ی سنی 6 تا 18 می باشد، با تکمیل پرسشنامه های مربوط به این پژوهش، به ما کمک کنید. از همکاری تان سپاسگزاریم 🙏🌹

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSc2Euh-W7TLmZm7swqH4kVxM9jLD8dQPXgFiUG49wiEzGPGbw/viewform?usp=sf_link

#گفتگو

+ سلام وقتتون بخیر باشه دکتر
پارتنر من زمینه افسردگی داره و یه مدت قرص استفاده می کرده
با خانواده هم از بچگی رابطه ی درستی
نداشته چون نبودن اکثرا
ما همیشه مشکلاتمونو با گفت و گو  حل میکردیم خیلی همو میفهمیم و همه چی اوکی بوده
الان که ما به مشکل نسبتا جدی خوردیم نمیتونیم حلش کنیم چون از موقعی ای که این موضوع پیش اومده خودشو از منو دوستا و خانوادش دور کرده و بزور باهامون حرف میزنه
حتی داشت بهم میگفت که احساس  میکنه با همه غریبس
اون من بهش پیشنهاد دادم که به روانشناس مراجعه کنیم
ولی میگه من این راهو رفتم و اعتقادی به روانشناس ندارم
من چجوری میتونم کمکش کنم؟

- با سلام
وقت بخیر
بنده عرض کردم که دکتر نیستم
افسردگی هم مانند اختلال وسواس یا اعتیاد ممکنه عود کنه بعد از اتمام درمان. لذا نداشتن ارتباط، انزواطلبی، تفکر بدبینانه، عدم لذت از زندگی، خلق منفی و ناامیدی از علائم رایج در اختلال افسردگی هستند. در افسردگی شدید یا MDD فرد دست به خودکشی هم میزنه و تحت بستری خواهد بود.
* اگر پارتنر شما دچار یک اختلال روانی است که توسط متخصص صاحب صلاحیت تشخیص گرفته و تحت درمان است، لطفاً در مورد رابطه داشتن با او و راه‌های پیشگیری از آسیب‌ها در رابطه و مشکلات احتمالی در آینده از متخصص سوال بپرسید.
من از نوع مشکل جدی شما اطلاعی ندارم و می‌دونم که این دسته افراد حساس به حرف‌های دیگران و موقعیت‌های رخ‌داده هستند. لذا می‌تونید صحبت خودتون را بر سر این موضوع که خودتان مطرح کردین بذارید. یعنی چی شده که دیگران برات غریبه شدن؟ این حس غریبگی برات چه معنایی داره؟ و ... . شاید به این شکل بتونید وارد حصار ایشون بشین و باهاش ارتباط بگیرین‌. بهتره تو این موقعیت با درمانگر یا اورژانس اجتماعی در صورت وجود جدی افکار خودکشی صحبت بشه. سعی کنید راه‌های صحبت و ارتباط رو باز نگه دارید. مسیر اول شما داشتن همدلی و گوش شنوا با فرد خواهد بود‌‌.
ما در این مورد کتابی رو هم ترجمه کرده‌ایم که امیدواریم به‌زودی در نشر ارجمند چاپ شود.

#گفتگو

+ ‌سلام آقای خزایی عزیز، ابتدا بابت کانال خوب‌تان و زمانی که برای پاسخ‌دهی به پرسش اعضا قرار میدید تشکر میکنم.
اما سوالی دارم درباب اینکه آیا منابع روانشناسی پیام نور در کارشناسی قابل اتکا هستند یا باید منابع های دیگری را خواند؟ (برای خود دوره‌ی کارشناس)
و اولیت بندی درسی در کارشناسی  کدام درس‌ها ارجحیت دارند؟
باز هم تشکر میکنم از زمانی که میگذارید.
موفق و سلامت باشید.🙏


- با سلام
از اینکه منابع پیام‌نور قابل اتکا هستند، اطلاعی ندارم ولی معمولاً دانشجویان به منابع مختلف کمکی و غیرپیام‌نور نیز دسترسی پیدا می‌کنند تا پایه خوبی داشته باشند. اولویت‌بندی برای دوره کارشناسی شامل؛ آسیب‌شناسی روانی، روانشناسی عمومی (کتاب هیلگارد)، فیزیولوژی و انگیزش و هیجان، درس رشد و کودکان استثنائی، و دروس آمار و روش‌تحقیق خواهد بود‌‌. بهتره اولویت اول با آسیب، رشد و آمار و روش تحقیق باشه.

#گفتگو

+ ‌سلام وقت بخیر
آقای خزائی شما چطور کارای گروهی رو انجام می‌دید، اذیت نمی‌شید؟
آخه من خودم هربار کار گروهی انجام میدم پشیمون میشم همه خودشونو میکشن کنار و کارا میوفته گردن یه نفر. بعد اون باید بره دنبالشون که کار کنن.
طوری شده که دیگه واقعا اعصابم به هم ریخته اصلا دوست ندارم گروهی کار کنم.

- با سلام
معمولاً کارهای گروهی به همین منواله. حتی افراد در گروه‌درمانی راحت‌تر از روان‌درمانی تک‌نفره هستند چون پشت بقیه افراد می‌تونن احساس حمایت و پشتیبانی داشته باشند و تنها نیستند. بالطبع در کارهای گروهی مثل آزمایشات روانشناسی اجتماعی وقتی تعداد افراد بالا میره، مسئولیت‌پذیری رو به دوش بقیه می‌اندازن و از مسئولیت‌پذیری فرار می‌کنند و برعکس در کارهای تک‌نفره کسی برای فرافکنی مسئولیت در اطرافشون وجود نداره‌‌ و مسئولیت‌پذیری بالا میره چون تنها خودمون هستیم و خودمون.
در کل این اتفاق برای هر کسی ممکنه رخ بده‌‌. بهتره کمی صبر کنید و اطرافیان خودتون رو رصد کنید و بعد از چند ماه تنها با افراد مورداعتماد و مسئولیت‌پذیر کار کنید و بقیه رو کنار بذارید. طبق تجربیاتم معمولاً از هر صد نفر کمتر از ده نفر افراد مسئولیت‌پذیر یافت می‌شن.
قرار نیست با هر کسی به موفقیت برسید، مهم اینه‌که با افراد معدود اما خوب کار کنید و موفق شوید. خود بنده کلی از افراد سابق رو به‌دلیل عدم عملکرد یا عملکرد ضعیف کنار گذاشتم. پیدا کردن پارتنرهای پایه تحقیقاتی مثل پیدا کردن یه پارتنر خوب برای زندگی سخته. مهم اینه تو این مسیر از ویژگی‌های طبیعی دیگران در موقعیت‌ها، دلخور نشید.

#گفتگو

+ ‌سلام وقتتون بخیر اون خانمی که گفتن از درمانگرشون خوششون اومده
منم یه همچین حسی رو داشتم درمانگر من به من گوش میداد خیلی خوب به همه حرف هایی که میزدم انگار داشت جای خالی پدرم رو پر می‌کرد و شبیه پدرم هم بود من  بعد ایشون پیش یه درمانگر دیگه هم رفتم ولی فکر اون درمانگر منو رها نمیکنه و هنوزم در طول روز گفتگو های خیالی دارم باهاش به نظرتون چیکار باید کرد؟

- با سلام
وقت بخیر
احساس دلتنگی بعد از اتمام جلسات رواندرمانی یک امر طبیعی محسوب می‌شه. حتی بعد از اتمام جلسات مراجعین قصد دارند که با درمانگر ارتباط بیشتری داشته باشند که درمانگر نباید همچین اجازه‌ای بده و می‌بایست ساختار درمان رو حفظ کنه‌.
تصور درمانگر در خیالات شما به چند دلیل ممکنه صورت گرفته باشه.
۱. انتقال دنیای امن شکل گرفته شده به زندگی جاری از مسیر تخیل ۲. فقدان گوش شنوا و همدل در زندگی کنونی ۳. وابستگی به حضور درمانگر و ... . خب بنا به هر دلیلی ساختار مداخله هم ممکنه فرق کنه. بهتره در این مورد با درمانگر جدید خودتون صحبت کنید که چه چیزی سبب تصورات خیالی شما با درمانگر قبلی شده؟ و بهتره در این مورد در دفترتان بنویسید. منظورم از نوشتن به احساسات شما هم مربوطه یعنی چه حسی بعد از اتمام جلسات خودتان دارید و آنها را بدون قضاوت بپذیرید. گاهی ما با اتمام روابط مشکل داریم و نمی‌توانیم معنای فقدان و از دست رفتن را در زندگی بپذیریم.
راستش در این مورد چیز زیادی در کتابها مطرح نشده و بیشتر تجربیات دیگران در سایت‌ها نوشته شده‌ و لذا پاسخ درمانگران به این مسئله ممکنه متفاوت باشه.
و شاید این تخیل و فانتزی اگه به نشخوارفکری، وابستگی، فقدان و ... مربوط نباشه، اشکالی هم نداشته باشه که درمانجو از حضور حمایتگر و مشفق درمانگر در زمان حال برای غلبه بر منتقد درونی بهره ببره.
ما بعد از اتمام روابط عاطفی خودمان نیز گاهی حس دلتنگی یا پشیمانی از اتمام رابطه را تجربه می‌کنیم که امری عادی است‌، حتی اگر رابطه آسیب‌زایی بوده باشد. چرا؟ چون تا زمانی که ریشه آسیب‌های‌مان را درک و کشف نکنیم همچنان در معرض آسیب‌های جدید قرار داریم و انگیزه‌های پنهان، مجدداً وسوسه‌مان می‌کنند.

مینی‌سریال Spy (جاسوس) برای آخر هفته
داستان الی کوهن، جاسوس اسرائیل که تا موقعیت نخست وزیری سوریه نفوذ کرد

#گفتگو

+ ‌سلام بنظرتون  پایان نامه رو خودمون بنویسیم بهتره یا بدیم بیرون و یا کمک بگیریم. فکر کنم نوشتنش وقت زیادی ازمون میگیره و مدام باید ترم برداریم و استرس داشته باشیم.

- با سلام
خب بالطبع کار نگارش پایان‌نامه از شما زمان خواهد برد. بستگی به خودتان دارد که چقدر کیفیت کار برایتان مهم است. پایان‌نامه ارشد چون برای مصاحبه دکتری مهم است پس نیازمند کیفیت لازم است. از نظر بنده بهتر است خودتان کار کنید و از اساتید خودتان کمک بگیرید. فکر نمی‌کنم اجرای پایان‌نامه نیازمند برداشتن بیش از یک ترم باشد. دانشجویان ارشد معمولا در همان ۴ ترم دفاع می‌کنند و گاهی یک ترم اضافه برای دفاع برمی‌دارند. کمال‌گرایی را هم کنار بگذارید که گریبان بسیاری از دانشجویان ارشد را هنگام پایان‌نامه گرفته است.
موفق باشید 🙏☘

#گفتگو

+ ‌سلام.
من از تراپیستم خوشم میاد. مدت هاست میرم پیشش و کارای درمان من به خوبی داره پیش میره منتها من خیلی اذیتم. اصلا از فکرم بیرون نمیره. از اینکه نمیتونم حتی باهاش دوست شم حالمو بهم میزنه. بنظرتون چیکارکنم یکم کمتر شه این حس؟ به خودشون بگم؟

- با سلام
وقتتون بخیر
اتاق درمان جاییه که افراد احساس امنیت، آرامش ذهنی و چندی حمایت را تجربه می‌کنند‌ و خب بالطبع با توجه به دنیای وحشی بیرون و مملو از قضاوت ما احتمالاً شیفته حضور فردی همدل و مکانی مملو از شفقت خواهیم شد. در اینجا ممکن است فردی که روبه‌روی ما نشسته، تداعی‌گر تمام زخم‌ها و آسیب‌های کودکی ما از فرد والد باشد و انعکاسی از خلاءهایی که سال‌هاست پر نشده است. یعنی ما در اینجا شیفته درمانگر نیستیم، بلکه شیفته نیازهای برآورده نشده خودمان هستیم که در حال ترمیم هستند و تصورمان این است که دیگری را دوست داریم اما همواره به دنبال این بوده‌ایم که مانند او با ما در زندگی رفتار شود.
درمانگر در این قسمت بعد از این‌که متوجه علاقه درمانجو می‌شود یا می‌تواند او را ارجاع دهد یا می‌تواند با پیگیری این موضوع که در روانکاوی به آن انتقال گفته می‌شود به درونیات درمانجو پی ببرد و او را متوجه احساسات و آرزوهای ناهشیار خود سازد که از روابط او با والد سرچشمه گرفته است. شما می‌توانید این موضوع را با درمانگرتان در میان بگذارید.
درمانگر حرفه‌ای وارد رابطه با درمانجویانش نخواهد شد و مراقب احساسات و نیازهایش در اتاق درمان هست.