•زندگی سخته، تغییر کردن سخته، مواجه شدن با چالش های زندگی طاقت فرساست اما گاهی گذروندن روزای سخت مثل عبور از یک تونل تاریکه که تهش نوره، روشناییه، وقتی توی تاریکی حرکت میکنیم، نور رو نمیبینیم، بارها ناامید میشیم. آیا شکر گزار تاریکی و سختی هستیم؟ آیا میگیم چه خوب شد اتفاقات تلخ سر راهم اومد؟ نه نمیگیم. اما آیا بعد از رسیدن به انتهای تونل، بعد از عبور از سختی ها، من همون آدمی هستم که پا به تونل تاریک گذاشتم؟ قطعاً نه! گاهی زندگی ما رو در شرایط سخت قرار میده برای گذار، برای جهش، برای رشد.گاهی؛ گاهی پا گذاشتن به نور، لازمش عبور از مسیر تاریکیه.
•تو این روزا هرجای سوشال مدیا که پا میزاریم با دنیایی از خواسته هامون رو به رو میشیم که دیگران دارن و خیلی راحت به دام مقایسه کردن می افتیم و کم کم چشمامونو نسبت به داشته های زندگیمون میبندیم و ناشکری میکنیم و خیلی راحت آرامشمون رو میگیرن و وقتی آرامشتو بگیرن بدون که خلع سلاحی. اینو یادت باشه، همیشه چیزای پر مخاطب از قبل براشون برنامه ریزی شده. کتابا و مقاله های پرطرفدار، اخبار و مطالب فضای مجازی همشون برای ذهنت برنامه ریزی شدن و همشون تو رو دارن به یک راه میبرن که در همون زنجیره اشتباه و سطح فکریت باقی بمونی و نتونی تغییر کنی! اگه دقت کنی مطالب پر طرفدار و حتی فیلمای محبوب راجبه یه چیز مشترک صحبت میکنن و اونم اسمش فقر و بدبختیه و فقط برنامه ریزی شدن تا ضمیر ناخوداگاهتو مجذوب سختی و مشقت کنن تا نتونی دنبال چیزای خوب و مثبت تو زندگیت بری و فقط و فقط تمرکزتو بزاری رو چیزای مزخرف! یادت باشه تو عظمت خداوند بر روی زمین هستی، تو خالق و آفریننده واقعیت های زندگی خودت هستی پس نزار بقیه ضمیر ناخودآگاهت رو زندانی و برنامه ریزی کنن، خودت بشین و ذهنت رو با چیزای مثبت و داشته زندگیت برنامه ریزی کن.
•اکثر ما با احساسات و افکار اشتباه زیادی برنامه ریزی شدیم که ما رو محدود و کوچک ساخته و جلوی اینکه حقیقتا اون کسی که هستیم باشیم و از زندگی لذت ببریم رو گرفته! خیلی از این برنامه های درونی که در طی سالیان جزو ضمیر ناخودآگاه ما شده و الان با اونها هویت یابی میکنیم، حتی متعلق به خود ما نبودن، بلکه در اثر تربیت های غلط، تلقینات و فضای جامعه، اعتقادات اشتباه که بهمون خورانده شده، یا در اثر همنشینی با افرادی که خودشون دچار همین برنامه های اشتباه بودن در ما پا گرفته. ما هم اونها رو قبول کردیم و جزیی از درون خودمون ساختیم. تنها راه تغییر خودمون، رها شدن از این برنامه ها و احساسات و انرژی های منفی درونی است. بدون تغییر اونها دنیای ما هیچوقت تغییر نخواهد کرد حتی اگه ظاهر مسائل در خارج از ما تغییر کنه. برای تغییر این برنامه ها، باید مرتب نظاره گر افکار و احساسات خود باشیم، بدون اینکه به اونها انرژی بدیم و بدون هیچ قضاوت منفی نسبت به خودمون یا کسایی که شاید اونها رو مسئول بدونیم. با رها کردن پیاپی انرژی های منفی که این احساسات افکار رو تغذیه میکنن، به تدریج قدرت اونها کاهش پیدا میکنه و خودمون رو جدا از اونها خواهیم دید، چیزی خارجی که دیگه جزئی از هویت ما نیست. با تداوم و استمرار، بالاخره از شر اونها رها خواهیم شد و نور حقیقی درونمون بر ما آشکار خواهد شد. اون وقته که میتونیم حقیقت خودمونو تجربه کنیم خودمون رو خالق زندگی خود ببینیم و لذت حقیقی بودن رو در لحظه حال تجربه کنیم.
•نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هرکی هرچی گفت بگو حق با توعه و خودتو خلاص کن. آدما عقیدتو که میپرسن، نظرتو نمیخان بشنون. میخان با عقیده خودشون موافقت کنی. بحث کردن با آدما بی فایدست. اونا حق دارن که نظر بدن تو هم حق داری که واکنشی نشون ندی و نادیده بگیری حرفاشونو!
•همین که با تموم سختیا بازم ادامه میدی. با تموم نامهربونی هایی که دیدی هنوزم مهربونی. تو آلودگی قلب های امروزی نمیزاری که دلت سیاه بشه. با اینکه کسی مواظبت نیست و بدترین ضربه ها رو از اطرافیانت خوردی. اما در عوض تو همیشه مواظب بودی که به کسی آسیب نزنی. با اینکه خودت غصه داری اما دلیل لبخند بقیه هستی، دمت گرم! من ازت تشکر میکنم که تو این دنیای پر از پلیدی و زشتی، هنوز بوی انسانیت میدی.
•وقتی کسی باهات هم ارتعاش نیست، اون شخص چالشهایی رو در مسیرت درست میکنه تا تو اذیت بشی، ناامید بشی و از عالم و آدم شاکی بشی تا حدی که پیام رها کردنش رو دریافت کنی. پس اگه میبینی کسی توی زندگیت هست که دوسش نداری، بدون که قسمتی از وجودت هنوز باهاش هم ارتعاشه که نگهش داشتی. باید در درون خودت کاوش کنی و ببینی کدوم ویژگی رو داری که باعث میشه هنوز با اون فرد در ارتباط باشی. همه ی این آسیب هایی که افراد به تو میزنن فقط به این خاطره که جهان به تو یادآوری کنه که چقدر آدم مهمی هستی و قدر خودتو بیشتر بدونی و برای خودت بیشتر ارزش قائل بشی!
•تا حالا دقت کردین وقتی شدیدا چیزی رو میخواید به نظر دست نیافتنی میاد؟ عجیبه که وقتی تمرکزتون روی به دست آوردن چیزیه انگار عالم اونو از دسترس شما دور میکنه. اما واقعیت اینه که عالم علیه شما نیست! بلکه داره هدایتتون میکنه. وقتی شدیداً روی موضوعی تمرکز میکنیم نوعی مقاومت رو ایجاد میکنیم و به قدری انرژی صرف خواستنش میکنیم که یادمون میره خودمون رو منطبق با خواسته حقیقیمون بکنیم. عزیز من عالم با زور کار نمیکنه، بلکه جاریه. وقتی رها میکنی اعتماد داشته باش و باور کن چیزی رو که میخوای در راهه، اون موقعست که همه چیز بدون زحمت سرجای خودش قرار میگیره. دفعه بعد که نااُمید شدی یادت باشه عالم طبق زمانبندی خودش عمل میکنه نه طبق زمانبندی تو، به این فرآیند اعتماد کن.
•شاید هرکسی رد شد یه سیلی بهت زد و رفت، شاید از بچگی خانواده پدر و مادرت اذیتت کردن، شاید امروز که این متن رو میخونی، احساس کنی دردمندی یا احساس کنی اونقدر هرکسی از یه سمتی بهت آسیب زده که دیگه کل پیکره روانت درد میکنه و فکرت مشغوله، میبینی که دیگه با هرچیزی خوشحال نمیشی، شاید هم تصاویر خیانت جلوی چشمت باشه، شاید حرفای اونی که دوستش داشتی توی گوشت باشه که قلبتو شکست و شاید زخمی خانواده ایی هستی که همیشه براشون حامی بودی و دوستشون داشتی ولی از تو سوءاستفاده کردن و الان احساس میکنی دیگه چی میتونه تورو خوشحال کنه؟ میدونم شاید انرژی منفی و احساس نا امنی تموم زندگی تورو پرکرده باشه، اما هنوز یکی هست که کنارته و میتونی بهش اعتماد کنی. تو بهش خیانت نکن، تو عشقتو ازش دریغ نکن، تو بهش بی توجهی نکن. شفای همه ی اون زخم ها از توجه و عشق تو به خودت شروع میشی. اول از همه خودت رو ببخش و با خودت آشتی کن و دست از سرزنش کردن خودت بردار و بعد شروع کن با عشق واقعی از تمام وجودت دیگران رو که بهت آسیب رسوندن ببخش به این چشم که اونا آموزگارانی بودن برای درس دادن به تو تا برگردی و به خودت یه سر بزنی و خودتو بغل کنی!
•مشکلات به معنای واقعی وجود ندارن. اونا صرفا رویداد هایی هستن که زندگی در مسیرمون قرار میده. این ما هستیم که با برداشت ها، قضاوت ها و تفسیر هایی که به این اتفاقات نسبت میدیم، اونارو به شکل مشکل میبینیم و خودمون رو گرفتار فشار های ذهنی و احساسی میکنیم. اگر بتونیم از زاویه ایی فراتر نگاه کنیم، خواهیم دید که هر چالشی یا هر مانع فقط یک واقعیت ساده است که خودش معنا و احساس نداره. این ما هستیم که با ذهنمون معنا میسازیم و در این ساختن، گاهی خودمون رو زندانی میکنیم. شاید وقت اون رسیده که رها بشیم از این چرخه و به جای واکنش نشون دادن به زندگی، اون رو همونطور که هست بپذیریم و به قدرت درونیمون برای عبور از هر مرحله اعتماد کنیم.
•سر سنگین باشی، پشت سرت حرف میزنن. شوخ طبع باشی، پشت سرت حرف میزنن. عزیزانم، هرطور که باشین، بازم پشت سرتون حرف میزنن. آیا از خدا بزرگترم داریم؟ خیر. اما این روزا پشت سر خدا هم حرف میزنن. حتما شنیدید که وجود خدا رو تکذیب میکنن، پس بدون ترس و واهمه، با قدرت خودتون باشین. این مردم با دهن باز و مغز بسته، خالق خودشون رو هم زیر سوال بردن، چه برسه به من و شما. راحت باشین و بدونید که هیچ چیزی در این دنیا ارزش اون رو نداره که ما برای دیگری، دست از خودمون بودن برداریم و از خود اصلیمون فاصله بگیریم!
•امروز رو به داشته هات فکر کن، به دستاورد های هرچند اندکی که داشتی، به کارهای خوبی که در حق آدما انجام دادی، امروز رو قدردان باش، قدردان تمام چیز ها و آدمای خوبی که خداوند برای تو مقدر کرده، قدردان تموم تلاش هایی که داشتی، تموم راه هایی که رفتی و تموم دلخوشی هایی که به دست آوردی. امروز رو لبخند بزن، آروم باش و به افق های روشن تر زندگیت فکر کن. امروز رو عمیق تر نفس بکش و دقیق تر نگاه کن و رها باش و بزار جزئیات کوچیک اطرافت تورو به وجد بیارن و ساده ترین اتفاقات عمیقا خوشحالت کنن. امروز در زاویه دیگه ایی بایست و به جهانت جور دیگری نگاه کن.
•ثروت هر آدمی آگاهی اونه. وقتی تو رشد میکنی، وقتی بینشت تغییر میکنه، ممکنه برسی به جایی که شخصی رو که در گذشته حتی تصورش رو هم نمیکردی که بهش نه بگی، الان بهش نه میگی و راحت ازش میگذری. چون مدار انرژیکت تغییر کرده! پس از قابلیتهای درونی خودت استفاده کن، اون مال زمان قدیم بود که آگاهی براشون مهم و در دسترس نبود بخاطر همین میگفتن باید بسوزی و بسازی، الان اینجوری نیست این سوختن میتونه کمتر باشه یا تعریف این سوختن دیگه مجزا شده، این سوختن الان دیگه تبدیل به یک رشد میشه که حالا وقتی میسازی آگاهانه از ریشه میسازی، هم خودت رو و هم زندگیت رو در تمامی حوزه ها چون جواب جواب تمامی سوال ها درون وجود خودته!