حکمت: یادداشت های عبداله صلواتی

#عبداله_صلواتی
Канал
Образование
Религия и духовность
Политика
Социальные сети
Персидский
Логотип телеграм канала حکمت: یادداشت های عبداله صلواتی
@hekmat_salavatiПродвигать
343
подписчика
57
фото
2
видео
350
ссылок
کانالی در فلسفه و عرفان و تحلیل مسائل اجتماعی ادمین: @salavati94
https://iqna.ir/fa/news/4058470/%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF

🟠تغییر جهت سیاست‌گذاری علم از پارادایم آگاهی به پارادایم فرهنگ یک ضرورت است؛ پارادایم فرهنگی‌ که در آن، دانشگاه دلشوره شهر را دارد، مستقل است، مرجعیت دارد و دانشگاه مسئول است.

🔴دانشگاه در پارادایم فرهنگ، به وسیله فرهنگ مرجعیت پیدا کرده است و پدیده‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را فرهنگ‌بنیان می‌یابد و اظهار می‌دارد در بن هر رفتار سازمانی و غیر سازمانی، فرهنگی پنهان یا آشکار حضور جدی دارد. این دانشگاه که کانون فرهیختگی است نه کانون صدور مدرک، به سیاستمدار و اقتصاددان، راه را نشان می‌دهد.

🔵فلسفه دانشگاهی نیز در پارادایم فرهنگ می‌تواند به تولید فکر و نظریه اثربخش رهنمون شود. افزون بر آن، فلسفه به طور عام و فلسفه صدرایی به طور خاص نیز می‌تواند به حرکت دانشگاه به سمت پارادایم فرهنگ کمک کند.

🟣توجه به وجود و نگرش وجودی در تفکر ملاصدرا می‌تواند ظرفیت قدرتمندی را در زایایی علم و فکر به همراه داشته باشد و ما را از آنچه غیر علم است برهاند؛ رقابت‌های ناسالم علمی، تولید مقالات بی‌کیفیت، بی‌توجهی به مشکلات و معضلات جامعه، بی‌تفاوتی در قبال از دست رفتن یا تضعیف مرجعیت دانشگاه، و دور شدن از کارویژه‌های اصیل دانشگاه، به نوعی دور شدن از وجود و سرگرم شدن به غیر وجود است.


🟢 آیین‌نامه ارتقای استادان در پارادایم آگاهی شکل گرفته است؛ پارادایمی که در آن، پژوهش و آن هم صورت خاصی از پژوهش یعنی مقالات علمی پژوهشی دال مرکزی است و حالت وتویی به خود گرفته است و تصور می‌شود با وزن زیاد دادن به مقالات علمی پژوهشی ما در مسیر تولید علم قرار می‌گیریم.

#عبداله_صلواتی
#سالروز_ملاصدرا
#یکم_خرداد
#دانشگاه
#خبرگزاری_ایکنا
مراقبه سازمانی
خدایی هست در همین نزدیکی

🍀در عرفان بر مراقبه تاکید می شود برای سلوک و دیدار الهی. در سازمان هم می توان مراقبه سازمانی را مطرح کرد که در آن مدیر و مسئول در دم دست ترین حالت، مراقب رفتارهای سازمانی خویش است.

🍀و در ساحتی عمیق تر در برنامه ریزی سازمانی مراقبت می کند تا برنامه ها بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه را بهمراه داشته باشد.

🍀و در بالای همه ساحتها، مراقبت سیاست گذاری های سازمانی مطرح است تا بهترین رخدادها و اثربخش ترین رفتارها و مناسبت‌ها شکل گیرد.


🍀در فقره مراقبه سازمانی، نیازمند رعایت قواعدی هستیم یکی از آن قواعد، در نظر گرفتن موارد مشابه است. گاهی قوانین اعمال می شود اما چون در موارد مشابه، قوانین بطور مشابه اعمال نمی شود. بی عدالتی و در پی آن، نارضایتی پیش می آید و سازمان بعد از مدتی، کارآمدی خویش را از دست می دهد.

🍀همچنین، باید مراقبه کرد تا نظارت برابر در رگهای سازمان بطور سیستمی جریان یابد. نظارت خوب است اما اگر برابر نباشد سبب ویرانی سازمان می شود. همچنین اگر نظارت برابر در برخی زمان‌ها رخ دهد نه همه زمان‌ها یا وابسته به شخص باشد که این شخص باشد نظارت برابر است و اگر شخص دیگری باشد نظارت برابر نباشد نظارت بلحاظ سیستمی بی اثر می شود بنابراین باید مراقبه کنیم تا در سازمان، نظارت برابر و سیستمی رخ دهد.

🍀همچنین در مراقبه سازمانی در ساحت مدیریت، دغدغه توزیع عادلانه نیروها و مزایا و امکانات و واریزی ها باید بطور سیستمی حضور داشته باشد و بنحو سیستمی از شکل گیری و رویش و تقویت رانت جلوگیری کرد.


#عبداله_صلواتی
یازدهم آذر 1400

لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
پوچی
خیلی دور خیلی نزدیک

🍀زمانی که از نهیلیسم و پوچی سخن می گوییم آن چنان از نهیلیسم یاد می کنیم تو گویی از ما دور است در حالی که از هر چیزی می تواند به ما نزدیک تر باشد.

🍀وجودی که تکه تکه است خسته است و افسرده. وجود بخش بخش شده، ناتوان از فهم پدیده هاست. وجود متفرق، گرانیگاهی برای تعالی ندارد. وجود پراکنده، سرگردان است و شتاب سرسام آور به ناکجایش، اجازه انس با پدیدارها را به او نمی دهد.

🍀همین موبایلی که در دست ماست. همین لپ تاپی که روز و شب در صفحه نمایشش زندگی می کنیم قدرت بالایی در تکه تکه کردن وجود دارد اما بازای این تفرقه در وجود، کادویی می پیچد برای ما و آن پوچی است و پوچی بدون آنکه صدای خرد شدن استخوان‌های وجود را بشنوی در هم می شکند هرآنچه را بخواهد.

🍀باید فرصتی به ذهن داد تا با طبیعت و پدیدارها انس گیرد. باید به خویش سر زد و الا "خویشتن" ما با دیدن بی مهری از سوی ما تاب ایستادن در برابر سیل پوچی را ندارد و با پوچی همراز و همدل می شود.

🍀گاهی باید از قطار شتاب پیاده شد و در خویش درنگ کرد و خویش را یافت. خویش گم شده است. باید آدرس خویش را از دانایان شهر پرسید باید نشست و محل دقیق گم شدن را یافت. براستی کجا، کی، و چگونه گم شدم؟ راه چیست؟ از کجا دریافتم گم شدم؟ و چگونه باید خود را بیابم؟

🍀این دست پرسشها زمانی رخ می دهد که از شتاب خداحافظی کردم و در بارقه های مراقبه در پی خویش می گردم تا خویش را به موقعیت اجتماعی و تن خاکی و داشته های این جهانی فرونکاهم. چراکه این فروکاست در دوره کنونی به نهیلیسم خوش آمد می گوید.


#عبداله_صلواتی
ششم آبان 1400


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
کتاب تحول معرفت شناختی فضای مجازی

#عبداله_صلواتی
‌‌#سازمان‌_سمت
‌#فضای_مجازی
#معرفت_شناسی
تابستان 1400
هوای عشق
تقدیم به روی ماه شهریار جان، علامه حسن زاده آملی

گوش جان هر لحظه با نوای عشق
می درد پرده و سرسرای عشق
سایه ام، محو شده در اشراق تو
ذره ام، گم شده در هوای عشق

یاد تو لبخند زیبای دل است
مات تو حیران دیبای دل است
هیچ را پر کرده ای از آفتاب
نام تو صبح مسیحای دل است


#عبداله_صلواتی
هشتم مهر 1400



لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر عبدالله صلواتی، معاون فرهنگی و دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در یادداشتی اختصاصی با عنوان "زیست اخلاقی تمام عیار به روایت کربلای سال ۶۱ هجری" برای خبرگزاری تسنیم نوشت:
👇👇

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/06/02/2559043/

#عبداله_صلواتی
دوم شهریور 1400
تخیل و فرهنگ
قسمت سوم

🍀گفت و گو یکی از ارکان شکل گیری کلیت فرهنگی است. برای گفت و گو نیاز به تخیل خلاقانه قوه متخیله داریم تا آینده آباد را در مساله خاص یا زمینه مساله یا مقاصد مساله پیش بینی کنیم و همه توش و توانش را متمرکز کنیم بر تحقق آن.


🍀به نظرم هر گفت و گوی اثربخش شش رکن دارد:
1. گفت (سخن فرد الف) 2. گو (سخن فرد ب) 3. شنیدن گفت 4. شنیدن گو
و مهم تر این چهار رکن، مساله ابتناست. 5.ابتنای گفت دوم بر شنیدن گوی اول. 6.ابتنایی گوی دوم بر شنیدن گفت اول

نقل شده هایدگر میگوید ما نمیتوانیم گفت و گو کنیم چون نمیتوانیم بشنویم
این نشنیدن میتواند دو معنا داشته باشه یکم. فقدان رکن 3 و 4 که با فقدان 3 و 4، 5 و 6 هم منتفی است. دوم. فقدان رکن 5 و 6.


🍀بنابراين گفت و گو به مثابه مهارت، نیاز به آموزش دارد. طیفی چیزی در ذهن دارند و می خواهند به هر قیمتی همان بشود که مورد نظر دارند و گمان می کنند چون هدفشان مقدس است با هر وسیله ای می توانند این هدف را محقق کنند توهین و دور شدن از چارچوب اخلاق و نادیده گرفتن تلاش‌های دیگران.


🍀 انسان هایی که قوه متخیله ضعیفی دارند و قوه متصرفه شان در قالب مفکره در نمی آید نمی توانند آینده اخلاقی و سیاسی و اجتماعی گفت و گویشان را پیش بینی و رصد کنند. از این‌رو فقط به نتایج زودبازده گفت و گو یا نتایج دم دستی یا نتایج در راستای منافع شخصی بسنده می کنند.


🍀 ما در فرایند گفت و گو باید در مدار اخلاق گام برداریم و صرفا قصد اصلاح دیگری را نداشته باشیم بلکه بخواهیم خویش و ذهنیات خویش را هم به مشارکت بگذاریم و از این طریق در معرض نقد و اصلاح احتمالی قرار دهیم.


🍀گفت و گو هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. گفت و گو هم ابزاری است برای مشارکت حداکثری در سیاست گذاری و دستیابی به مدل مشترک ذهنی. به تعبیر "هال" مدل مشترک ذهنی همان فرهنگ است و هم فارغ از آنکه نتیجه گفت و گو چه باشد و طرف گفت و گو که یا چه کسانی باشند ما برای موجودیت فرهنگی و بالندگی نیاز به گفت و گو داریم و این مهم بیش و پیش از هر امری زلفش گره خورده به زلف تخیل خلاق.

#عبداله_صلواتی
روز ششم 1400


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
تخیل و فرهنگ
قسمت دوم

🍀سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی ناظر به آینده است و آینده هنوز نیامده. پس چگونه می توان درباره امری که هنوز محقق نشده فکر کرد و سخن گفت؟ ممکن است گفته شود این نوع اندیشه درباره آینده غریزی است. اما باید توجه داشت که در امر غریزی خودآگاهی و آگاهی به کاری که انجام می‌شود وجود ندارد همین طور، در امر غریزی، خلاقیت و کار غیریکنواخت منتفی است. اما در سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی هم خودآگاهی مطرح است هم آگاهی به کار و هم خلاقیت. پس این آینده نگری مندرج در فرهنگ غریزی نیست.


🍀حال، پرسش این است که چه قوه شناختی در آدمی او را قادر می سازد که درباره آینده اندیشه کند؟ چه قوه ای به ما کمک می کند تا طرحی برای فردا داشته باشیم؟ با چه قوه ای می توانیم از حصار زمان حال بیرون آییم و درباره مسائلی تامل کنیم که هنوز محقق نشدند؟


🍀قوه شناختی با نام متخیله این توانمندی را داراست که درباره امری که هنوز نیامده تامل و دخل و تصرف کند. این قوه، صور و معانی را چون قطعات پازل کنار هم می چیند بعد بهم می زند. قطعات را از هم جدا می‌کند قطعاتی را جایگزین قطعات دیگر می کند و بارها و بارها این کار را می کند تا به طرحی مناسب دست یابد. طرحی برای آینده و برای ساختن زندگی.


🍀اما طرح مناسب و تناسب طرح می تواند در هر طیف و طایفه ای و هر قومی و هر سرزمینی متفاوت باشد. بنابراین باید به الگو و مقصد طرح توجه داشت. این توجه را می توان در کانون راهبری قوه متخیله سراغ گرفت.


🍀به دیگر سخن: بحسب اینکه متخیله در خدمت کدامین قوه بالادست باشد مقصد و مقصود او در طراحی فرهنگی آینده متفاوت خواهد بود. اگر این قوه در خدمت عقل باشد مقاصدش عقلی و قطعات پازلش صور معقول و اگر در خدمت وهم باشد مقاصدش وهمانی و قطعات پازلش معانی و صور جزئی است.


🍀قوه متخیله ای که از وهم فرمان می برد و در زمین مخیلات گام بر می‌دارد، کار پیش پاافتاده فرهنگی را به امر فاخری تشبیه می کند و خودش و دیگری ترغیب می شوند به این دست کارپیش پاافتاده. تهور را، شجاعت و ترس را، احتیاط، مشکل فرهنگی را، کلیت فرهنگی، نگاه جزئی را، نگاه 360 درجه، کار فرمال را، کار اثربخش، ارقام را، کیفیت می پندارد و همین را مبنای اقدام قرار می‌دهد و این جایگزین ها را در تار و پود آینده ای که می سازد دخالت می دهد...

#عبداله_صلواتی
روز ششم 1400


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
تخیل و فرهنگ
قسمت اول

🍀روزانه امور مختلفی به ذهن ما خطور می‌کند و مصمم می‌شویم درباره آن بنویسیم. طیفی هم بدون اینکه ایده ای داشته باشند می‌نویسند چون اصل نوشتن برای شان موضوعیت دارد.

🍀 انتقاد هم برای طیفی موضوعیت یافته و فقط می خواهند نقد کنند چه نقدشان آگاهانه با داده های مناسب و کافی باشد یا نباشد چه نقدشان سازنده باشد یا نباشد چه نقدشان درست باشد یا نباشد.


🍀 موضوعیت یافتن نوشتن و انتقاد، آدمی را به موجودی ویرانگر تبدیل می کند که در سر نه سودای آبادانی سیستم که می خواهد همه چیز را قربانی منافع خویش کند روزی در قبای انتقاد و روز دیگر در پوشش اطاعت و روزی در.... اشتراک همه این روزها در آن است که او در پی خود و منافع خویش است نه سازمان و کشور.

🍀این دسته از نوشته ها و انتقادها که کم هم نیستند نوشته ها و انتقادهای اثربخش را در خود گم کرده و مقدمات مغالطه پهلوان پنبه را برای مخالفان فراهم می‌کند. شاید این روزها باید پیش از انتشار یادداشت ها و نوشته ها، بیشتر به جوانب کار خویش و دلالت های پنهان و آشکار خطوراتی که قرار است مکتوب شوند توجه کنیم.

🍀فرهنگ از همین دقت نظرها فربه می‌شود و آبادانی به بار می آورد و الا قوه تخیل ما فعال مایشاء است و خیلی امور را در ذهن سان می دهد و شوق و میل به ظهور همه آنها دارد اما انسانی که روحیه پردازشگری قاعده‌مند و تاملات بهنگام در ترکیب و تجزیه فرآورده های متخیله دارد به هر خطوری اجازه رخ نمودن نمی دهد.

#عبداله_صلواتی
روز پنجم 1400


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
جهان و نفوذ فلسفه گریزپای

#عبداله_صلواتی
روزنامه جام جم، شنبه 22 آذر 1399
15_1815.pdf
1.5 MB
ارمغان سهروردی
تذکر به "انسانی دیگر"

گفتگوی روزنامه فرهیختگان با دکتر عبدالله صلواتی در سالروز تولد سهروردی

#سهروردی
#هشتم_مرداد
#سالروز_تولد_سهروردی
#عبداله_صلواتی
#دانشگاه_شهید_رجائی
معلمی به مثابه یک چشم انداز فلسفی

🍀امروز یکی از دانشجویانم که موضوع پایان نامه اش پوچی از نظر یالوم و ملاصدرا بود از پایان نامه اش دفاع کرد.


🍀این دانشجو معلم است و سالها با دانش آموزان این سرزمین، آموزش و زیستن را زندگی کرده است و هنوز هم بدین هنر اهتمام دارد.


🍀 او بعد از جلسه دفاع برایم نوشت:
بعد از پایان نامه یاد گرفتم در نگاه اول به یک اندیشه یا فکر نظر قاطع ندهم برای بهتر فهمیدن آن تلاش کنم.


🍀و نوشت: صبر و تحمل برای رسیدن به هدف شیرین است که این دو در ارتباطم با فرزندان و دانش آموزانم بسیار مفید فایده بوده است.


🍀و در پایان اظهار داشت: لذت فراوان از فهمیدن چیزی که مدتها ذهن و فکرم را به خود مشغول میکرد و.... فکر نکنم این نکات را فراموش کنم.


🍀 آنچه از زبان این معلم گرامی گزارش کرده ام مواجهه درست با فلسفه است. چراکه فلسفه یعنی کرنش در برابر حقیقت، لذت دانستن، و صبوری در یافتن و فهمیدنِ نوای وجود.


🍀هر کسی هم از چشم انداز خاصی مهمان وجود می‌شود، معلمی هم یکی از آن چشم اندازهاست و فلسفه می تواند معلمان این سرزمین را توانمند کند برای اینکه مردمان ما بهتر از همیشه نوای وجود را بشنوند و خویش را بر وجود تحمیل نکنند.


🍀و اجازه دهند بجای ابژه ساختن مخاطب خویش همراه با آنها در دشت پهناور و زیبای وجود گام برداریم و مراقب باشیم تفکر اصیل در جای جای این مرز و بوم میوه مدارا و فرهیختگی و مهر دهد.



#عبداله_صلواتی
ششم اردیبهشت 1399


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
دست افشانیش با من
(به مناسبت نیمه شعبان)

بیا شب تارم سپیده کن، دست افشانیش بامن
تارهای سازم پیمانه کن، مستی اش با من

بیا تا پریشانیم برم از یاد، شادکامیش با من
وجودم در خاتمت گم کن، پیدا کردنش بامن

بیا تا لحظه ها بیآرامند، لالایی اش با من
پریشان زلف ها را شانه کن، ذوق مرگی اش با من

بیا تا گریه ها بیاسایند، خنده اش با من
شتابان ثانیه ها را خدایی کن، ساعت خوشش با من

بیا ای دلربای عالم عشق، ساز ترنمش با من
مروه و صفای دل ویرانه کن، آباد کردنش با من

بیا ای شفای عالم قدس، شاد زیستنش با من
نیمه پنهان ماه را تمام کن، دلدادگیش با من


#عبداله_صلواتی
20 فروردین 1399
14 شعبان 1441


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
سکنا در بیرون عالم وجود
(قسمت دوم)

در یادداشت قبلی از سکنا در بیرون عالم وجود نوشتم جناب سید احمدی
(فوق لیسانس ریاضی محض و دبیر ریاضی) درباره آن سوالاتی پرسیدند. این یادداشت حاصل پرسش‌های ایشان و پاسخ های بنده است.

🌱 پرسش نخست:
اساسا انسان بیرون از خانه وجود می تواند سکنی بگزیند ؟ یعنی این که انسانی بدون اگزیستانسیل داریم ؟



🍀اگزیستانسیال و اگزیستانسیل دو ویژگی اگزیستانس اند. اگزیستانسیال به جنبه بالقوه و عام توانمندی‌های آدمی و اگزیستانسیل به جنبه خاص و بالفعل او اطلاق می شود. که آدمی هر دو ویژگی را دارد گاهی توانش بالفعل او بسیار ضعیف هست اما هست. امور و حالاتی وجود دارند که ما را از توجه به جنبه خاص و بالفعل اگزیستانس یا شدن های وجودی او باز می دارد که بنده از آن به عالم غیروجود یا غیراگزیستانسیل یاد کردم.


🍀 انسان بدون اگزیستانسیل نداریم اما تفاخر و تکاثر و فریب و دروغ در قلمرو وجود جایی ندارد و انسانی که به این وادی روی می آورد در واقع به اموری توجه می‌کند که اصیل نیست به اموری توجه می کند که در حوزه اگزیستانسیل او جای ندارد و با آن سازگار نیست.


🍀انسان بدون اگزیستانسیل نیست به همین خاطر زمانی که به امور ناسازگار به اگزیستانسیل روی می آورد. پس از خودآگاهی به این امر، دچار اضطراب و تنهایی مخرب می شود چون در می یابد در زمین دیگری خانه کرده زمینی که هیچ ارتباطی با اگزیستانسیل او ندارد.

🍀آدمی که مراقبت نکرده و نرم نرمک از وادی اگزیستانسیل خود فاصله گرفته بزودی آلوده امور غیراصیل می‌شود و از این طریق متحمل رنج اگزیستانسیل می شود رنجی که بارش متوجه خود وجود اصیل اوست نه تن و احوال ظاهری او.


🍀رنج و درد اگزیستانسیل از اینجا شروع می شود که آدمی هیچگاه از اگزیستانسیل خویش تهی نمی شود و این اگزیستانسیل اقتضائاتی دارد اما فریب، تکاثر، تفاخر، دروغ ووو از اقتضائات اگزیستانسیل نیست و میل و اقتضای اگزیستانسیل که بطور سیستمی پاسخ مثبت نگیرد آدمی را چون پر کاهی به طوفان فرا می خواند.


🌱پرسش دوم:
انسانی که از هستی پرسش نمی کند از اگزیستانسش غافل می شود اما یک حادثه یا بهتر است بگویم یک نوع پرتاب شدگی داریم به نام مرگ .
هر انسان غیر اصیلی، مرگ اندیشی دارد ، مرگ انسان غیر اصیل را به اگزیستانسش باز می گرداند و او را متوجه هستی می نماید هر چند مقطعی.

اما انسان اصیل، ضمن این که مرگ اندیشی دارد، نسبت به هستی پرسش مطرح می کند و دغدغه ی هستی دارد .

بنابراین، متوجه آلودگی نمی شوم، چون به نظر می رسد که در نگاه اگزیستانسیلی، مرگ آگاهی بخش است و انسان غافل از اگزیستانس را آگاه به هستی اش می کند

🍀مراد از آلودگی در اینجا یک آلودگی اگزیستانسیل است و به هر چیزی اطلاق میشود که آدمی را از توجه به اگزیستانسیلش باز دارد. بنابراین کورمرگی یا مرگ هراسی نوعی آلودگی اگزیستانسیل است. تکاثر و تفاخر و فریب و وو از همین دست آلودگی است. اما مرگ آگاهی و بالاتر از آن، مرگ اندیشی ما را به خودمان به اگزیستانسیل ما فرا می خواند و از خودبیگانگی و آلودگی وجودی باز می دارد.

باسپاس از پرسش های خوب جناب سید احمدی



دوازدهم فروردین نود و نه

#عبداله_صلواتی


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
سکنا در بیرون عالم وجود

🍀یک جمله در فیلم مرزهای سه گانه برایم جالب بود:

"همه چیز زود کثیف می‌شود"

این جمله از آن جملاتی است که مدام در زندگی بکار می آيد اگر مراقبت نکنی همه چیز زود کثیف مشود.

🍀اگر مراقبت نکنی ذهنت آلوده می‌شود .

اگر مراقبت نکنی اقتصادت بیمار می شود.
اگر مراقبت نکنی بر تعاملاتت گَرد دشمنی و کینه می نشیند.

اگر مراقبت نکنی لغو و بیهودگی جای اثربخشی و مفید بودن می نشیند....

🍀اگر مراقبت نکنی با چشم بهم زدنی سلامتی روان و تن را از دست می دهی.

اگر مراقبت نکنی آرام آرام در مسیر ناامن و پرخطر گام بر می داری و بعد از مدتی این راه پرخطر برایت آسان و دلچسب می‌شود.


🍀اگر مراقبت نکنی بیرون از قلمرو وجود سکنا می گزینی و بیرون از قلمرو وجود چیزی نیست جز توهم، خطا، بیراهه، اعتبار، تفاخر، و تکاثر، و همه اینها یعنی آلودگی.


#عبداله_صلواتی
دهم فروردین نود و نه


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
دانشگاه، فرهنگ، و کرونا


🍀استاندار تهران اعلام کرد: در راستای مقررات جدید مقابله با کرونا 250 برگ جریمه برای خودروهای متخلف صادر شد. با دیدن این خبر و اخبار مرتبط دیگر از خود پرسیدم: چرا این حجم گسترده از بی مبالاتی فرهنگی وجود دارد؟


🍀 مساله بی مبالاتی فرهنگی در فقره مواجهه با کرونا چند عاملی (multi causal) است و نباید حصر نظر به عامل خاصی کرد. آموزش، مهارت های شهروندی، نگرش شهروندان به شهر به سلامتی به دیگری، انگاره های ریشه دار اما نادرست، برنامه ریزی ها، سیاست گذاری ها، و مدیریت همه می توانند در خلق بی مبالاتی فرهنگی سهیم باشند.


🍀دانشگاه نقش مهم و اثربخشی در تصحیح بی مبالاتی فرهنگی شهروندان دارد و اگر دانشگاه از برخی از رسالت های خویش شانه خالی کند رویش حداکثری بی مبالاتی فرهنگی در جامعه امری اجتناب ناپذیر می‌شود.

🍀یکی از رسالت های جدی دانشگاه تقویت و تعالی فرهیختگی است. حصر نظر به اموزش بی توجه به جامعه یا پژوهش بدون جهت فرهنگی و غفلت از ضلع فرهیختگی دانشگاه در جهان و ایران می تواند آسیب جدی ای به فرهنگ شهروندی وارد کند.

🍀بنابراین بدون داشتن زیرساخت ها و اهتمام درخور در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی و مدیریت و حصر نظر به توصیه در خانه بمانیم نمی تواند برای مبارزه با کرونا کافی و اثربخش باشد.


🍀گاهی لازم است پیش از اهتمام به فرهنگ سازی در توده مردم، سیاست گذاران را سوق داد به سمت انگاره های قدرتمند و آبادگر، سیاستمداران را هدایت کرد به تصمیم های فرهنگی اثربخش، مدیران را رهنمون کرد به رویه های فرهنگی مناسب... و یکی از کانون‌های جهت دهنده به سیاست و سیاست گذار و سیاستمدار دانشگاه است.


🍀به نظر می رسد برای حرکت جامعه در ریل فرهیختگی و تعالی فرهنگی بطور عام و ارتقای فرهنگی شهروندان در مواجهه با کرونا بطور خاص باید دانشگاه قدرتمندی داشت.

🍀دانشگاهی که بیش از پیش به مسئولیت اجتماعی بیاندیشد. دانشگاهی که به ضلع فرهیختگی اش اهتمام محوری داشته باشد. دانشگاهی که در آن، استادان بیش از نیاز به امتیازات متفرقه به منش استادی احساس نیاز کنند و دانشگاه در سیاست گذاری اش استادان را به این سمت سوق دهد. دانشگاهی که کنشگری و همکنشی اجتماعی در همه سطوح آن (استادان، مدیران، کارکنان، و دانشجویان) موج زند.



دهم فروردین نود و نه
#عبداله_صلواتی


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
و اینک بهار به ما می‌رسد تا با ما تازگی و طراوت یابد...

آری اگر نیک بنگری این بهار نیست که طراوت و شادابی می آورد این ما هستیم و این نگاه ماست که بهار را بهار می یابد و شادی و نشاط را به ارمغان می آورد و الا آدمی که در دل غمگین است و در نگاه سعی دارد زیبایی ها را نبیند بهار و زمستان برایش تفاوتی ندارد..

بهار فقط زمینه شاد بودن و شکوفایی و زنده دلی را فراهم می‌کند و نگاه ما تمام کننده است برای تحقق شادی و شادکامی...

پس می‌توان در خانه ماند بهمراه خانواده و آمدن بهار را جشن گرفت.. می توان برخلاف گذشته بخاطر شرایط پیش آمده دید و بازدید نداشت اما دیگری را که برای مان محترم است در دل و دیده نشاند و تکریمش کرد..


نوروز بر همه همراهان مبارک

سالی پر از مهر و سلامتی و شکوفایی و معنویت را برای همه آرزو دارم.

#عبداله_صلواتی
کنشگران اجتماعی و کرونا


🍀گاهی فقط به روبرو خیره می شویم.
گاهی تا شعاع یک متری خود را می‌بینیم. گاهی به چشمان بیشتر از فهم و اندیشه اهمیت می دهیم.


🍀برای فهم و دیدن همه جانبه و دقیق باید چشمها را شست. چشمهایی که عادت کردند روبرو را ببینند. چشمهایی که انس گرفتند فقط آنچه رخ داده را ببینند.

🍀در سنت فلسفه اسلامی عقل تا سر حد چشم پایین می آید تا چشم هم بتواند بفهمد تا چشم ما با چشم جانور متفاوت باشد تا چشم ما عاقلانه ببیند.


🍀 چشم عاقله، پشت سرش را هم می بیند اطراف را هم می بیند دوردست‌ها را می‌بیند. یکی از کارکردهای مهمش دیدن پشت صحنه رویدادهاست.


🍀امروز پزشکان و نیروهای خودجوش آستین همت بالا زدند برای مهار کرونا. دیدن تلاش این افراد و گروه‌ها و کسانی که مستقیم درگیر کرونا هستند یک وظیفه انسانی است.

🍀اما ندیدن تلاش کسانی که آموزگار روزگار هستند و ندیدن تلاش کسانی که مجاهدان و ایثارگران را تربیت کردند فاصله گرفتن از یک وظیفه انسانی است.

🍀در پشت صحنه مبارزه با کرونا، کنشگران اجتماعی و فرهیختگان و اصحاب تعلیم و تربیت و اصحاب هنر و رسانه حضور اثربخش داشتند و خواهند داشت چه ببینیم یا نبینیم چه بخواهیم یا نخواهیم چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم.


🍀پس برای دیدن پشت صحنه پیشگیری و درمان کرونا باید چشم ها را شست و با چشم عاقله به دیدن و تفسیر و تحلیل ماجرای کرونا بپردازیم.



29 اسفند 98
#عبداله_صلواتی


لینک ورود به این کانال: https://t.center/hekmat_salavati
Ещё