کاش این آگاهی زودتر به ما خانمها داده میشد که گرم نگه داشتن رحم و شکم چقد مهمه لذا دخترهای قشنگم ظرف شستنی همیشه پیشبند با نمگیری بالا ببندید که لباستون خیش نشه. تا جایی که براتون مقدوره دور شکمتون رو ببندید، یادتون میاد مادربزرگهامون قدیمها همیشه چادرشون رو دور کمر و شکمشون میبستن؟ این باعث میشد رحمشون گرم بمونه و در توان باروری بالاشون بیتاثیر نبوده و الان ما سه تا سه تا خاله و دایی و عمو و عمه داریم و یا مادربزرگهامون پوست صاف و آیینهای داشتن. گرم نگه داشتن رحم چه با تغذیه چه با مراقبتهای اینطوری ابتلا به عفونت و قارچ و اینا رو کاهش میده.
به نظرم یه نشونه خیلی بزرگی که تو رو مطمئن میکنه آدمی بهت اعتماد داره، براش قابل اتکا هستی، به حریم پنهان دلش راه پیدا کردی و دوستت داره اینه که ازتون کمک بخواد، بخواد براش کاری انجام بدید نه لزوما کارهای سخت و هربار که شما کمکش رو جواب مثبت نمیدید، توجه نمیکنید، پشت گوش میندازید اون ازتون دور میشه، امیدش رو ازتون برمیداره، براش دیگه مثل قبل قابل اتکا نیستید، خودش همه کارها رو انجام میده، بیشتر یه خودش متکی میشه و یه روزی شما با نگرانی ازش خواهید پرسید «چرا دیگه ازم چیزی نمیخوای؟ چرا باهام حرف نمیزنی؟ چرا خیلی وقته خسته و آسیبپذیر نمیای که بغلت کنم، حامیت باشم و ازت مراقبت کنم؟ چرا؟»
یکی از مهارتهایی که در طول زندگی باید بهش توجه داشته باشید و همیشه یادتون باشه و مدام تمرینش کنید اینه که یاد بگیرید روابطتتون رو تا چه حد نگه دارید و کی و کجا به چه سمتی پیش ببرید، باید بدونید یه سری اعمال و کارها در روابطتتون اضافی و کاذبه و هر کاری و هر حرفی که در لحظه دلتون خواست بگید و انجام بدید الزامی ندارن. همیشه باید تکلیفتون رو توی ارتباطاتتون با آدمها بدونید و خارج از اون عملی ازتون سر نزنه. اینطوری میشه امیدوار بود با آدمها روابط شاد داریم نه برمبنای لذت و هیجانات لحظهای که تهش از چشم میوفتن و شما به فکر تموم کردن و خط زدن اون آدم و رابطهاتون میوفتید.
شما هم وقتی بچه بودید کارتون دیدنی باید پاهاتون رو میبردید بالا میذاشتین روی میز تلویزیون تا بفهمید قضیه کارتون چیه؟ پاهاتون پایین بودنی گیرایی نداشتید، نه؟