روزمرگیات‌روحچه‌ی‌چیپس‌خور‌🙂‍↔️

-خب کائنات نمی‌خواد من درس بخونم، چون وسط صبحونه برق رفت؛ پس برم بخوابم...

*برق وصل می‌شود

روز"زوم کردن استوری" هم مبارک.

روز "بیا این چراغ و نگه دار" مبارک.

روز "ظرفا رو بشور" (در حالی که داری ظرف می شوری) مبارک:)

روز"این لامپا واسه کی روشن‌ـه"مبارک

وقتی به این فکر می‌کنم که اول شما اجازه دادی که ما اون آدم‌هایی باشیم که بتونیم هرروز شهادت بدیم مولامون خودتی و خودت، امید به زندگیم می‌ره رو هزار.

خیلی یهویی دقت کردم، دیدم با یه آدمی تو رابطه‌ام که اصلا زشت و زیبا و مریض و سالمم براش مهم نیست.
اگر ساعت شیش شب از دانشگاه برگشته باشم و نتونم لاي پلکم و بگیرم، برام چایی ریخته.
اگر تب کرده باشم و ترسیده باشم، بالا سرم می شینه پیشونیم و خیس می کنه.
اگر یه گند بزرگ و وسیع زده باشم و استرسی باشم، تو نگرانیم شریک میشه.
اگر از شدت خستگی و مریضی یه گوشه گلوله شده باشم، دستش زیر سرم بالش کشیده و پتو روم انداخته.
اگر بیرون باشم و بهش خبر ندم، با همون املای کتابی برام:"کجایی رسیدی تماس بگیر." می نویسه.
ودر دو سال اخیر که با خودم قهر بودم، نتونستم باهاش قهر باشم.
بابا همچین چیزیه.

می فرماید که:
"بی‌هوی علی؛ هو، هو نشود...."✨

اشرف‌مخلوقات بودن سخته.کاش لیوانِ چایخونه امام‌رضا بودم و وقتی شکستم بقیه عمرمو بعنوان گردنبند ادامه می‌دادم

یه شبکه اجتماعی جدا تاسیس کنید برای سنین ۲۵ به بالا.
حوصله جنگِ دانشگاه آزاد خر است و اسکینی یا تو پر ؟ و...ندارم.
محتوای پیشنهادیم هم نکات طلایی پخت ماهی سالمون و بیان احساسات شخصیمون از کتاب و موسیقی و چجوری لکه روغنو از لباس پنبه پاک کنم و چیکار کنم برن اوتم کمتر شه و.. اینا باشه.

»Lili«

@OfficialPersiaTwitter

*search in save message. Liam's live :

-..can you say"POFYOUZ"?...I did.


*crying

خنده‌ی منه وصل قدمات.

تراپی؟
نه ممنون، برای بار هشتصدم ویدئوی ری‌اکت عسل به پلی‌لیست ماشین و می‌بینم.👌🏼✨