🌷مدح و مرثیه🌷

#امیرالمومنین
Channel
Logo of the Telegram channel 🌷مدح و مرثیه🌷
@ganjine5Promote
4.31K
subscribers
1.5K
photos
278
videos
5.56K
links
هدف مجموعه کانالهای (مدح و مرثیه) دسترسی آسان مادحین و ذاکرین محترم به متن نوحه هاست. @davodTahmorasi
#امیرالمومنین_مدح
#رباعی


اسلام حقیقی است اسلام علی
پر می شود از سبوی حق جام علی

یک روز می آید که نباشد نامی
بر صفحه ی روزگار جز نام علی


#علی_ذوالقدر

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح



جلوه ای از کرمش سوره ی الرحمن است
صحبت از فضل علی در همه ی قرآن است

نام او "فصل خطاب" است یقینأ وقتی
بین احمد و خدا تا سخن از ایمان است

"ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر" می خواند
هر کسی با خبر از قدرت حیدر جان است

کوچه ی بندگی اش بس که صداقت دیده
کوچه ی حسرتیِ رد شدن شیطان است

گفت در سختی خیبر به همه پیغمبر
که فقط شخص علی فاتح این میدان است

همه رفتند و اُحد ماند و نبی و علی اش
و علی هست که تا جان به سر پیمان است

شب معراج خدا خواست ببیند احمد
شرح اوصاف علی قله ی بی پایان است

عطر"اکملتُ لَکُم" در همه قرآن پیچید
حرف این آیه چنان صبح پر از برهان است

می برد نام علی دل ز خدا هم بی شک
"صَدَقَ اللهُ علی" این نظر یزدان است

اصل کفر است نمازی که علی نیست در آن
مثل یک خانه که از پایه و بن ویران است

دشمنش روز قیامت به خدا گریان و
دوستش روز قیامت به خدا خندان است

جز علی دوستی ام هر عملی داشته ام
مثل بیدی ست که از باد قضا لرزان است


#حسن_کردی
#امیرالمومنین
#تبری


بزرگ حجت یزدان، ولیّ بارخدای
که هم وصیّ رسول است و هم برادر اوست

هرآنکه روی خدا را به چشم می‌خواهد
بگو به روی علی بنگرد که مظهر اوست

اگر که شرطِ وصایت به علم و فرهنگ است
نبی مدینه علم و وصیّ او، در اوست

دلیلِ غصبِ حقِ او و نصبِ صاحب غار
همان فرار و هزیمت به جنگ خیبر اوست!!

اگرچه صاحب عار است او، نه صاحب غار
مگس نهاده همان نقطه‌ای که بر سر اوست!


کسی که رایت نصرت به دست، بگریزد
به فرق، معجرِ زن، خوبتر ز مغفر اوست

برادرند به صورت، ولیک در معنا
همان کسی که پس از وی گریخت، خواهر اوست


#ملک‌الشعراء_صبوری
#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امیرالمومنین
#رباعی

ای خوانده تو را خدا «ولی» ادرکنی
بر تو ز نبی «نصّ جلی» ادرکنی

دستم تهی و لطف تو بی پایان است
یا حضرت مرتضی علی ادرکنی

#عبدالله_انصاری

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#مجموعه_کانالهای_مدح_و_مرثیه
#امیرالمومنین_مدح


جز گوشه ایوان ‌تو، دل بند ندارد
صد شُکر دلم غیرِ تو دلبند ندارد

از پندِ جهان خسته و دربندِ تو هستم
آری اثرِ بندِ تو را، پند ندارد

از عارف و عامی همه دل داده به زلفت
زنجیر کسی اینهمه دربند ندارد

با یک ‌مژه ات صید نمودی دل ما را
صیاد چنین تیر هدفمند ندارد

یک‌ چشم بُوَد مُحیی و یک چشم مُمیت است
چشمان کسی اینهمه ترفند ندارد
 
هنگامه خلقِ تو، «تبارک»‌ به خودش گفت
بهتر ز تو ‌در خَلقْ، خداوند ندارد

هنگام دعا گفت نبی هم «بعلیٍ»
او ‌پیش خدا غیر تو سوگند ندارد

از انفسنا گفتنش اینگونه عیان شد
جانش به کسی غیر تو پیوند ندارد

تشبیه‌ کنم‌ ذات علی را به چه جز حق
آری چه ‌بگویم‌ که همانند ندارد

با نام تو ‌ما آمده با نام تو رفتیم
جز اسم تو را گوش خوشایند ندارد


#عاصی_خراسانی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#رباعی

وقتی که سپاه ،سمت حیدر می رفت
انگار به جنگ نا برابر می رفت

در معرکه ای که شیر حق می جنگید
روباه سقیفه مثل بُز در میرفت


#ع_رجبی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح


مردی که با جان و دلش پیکار می کرد
با ذوالفقارش دشمنان را خوار می کرد

وقت سحر که امتی در خواب بودند
پا می شد و سجاده را بیدار می کرد

از اینکه شاید یک یتیم امشب گرسنه ست
از احتمالاتش هم  استغفار می کرد

چون آبروی مومنانش محترم بود
گاهی گناه دیده را انکار می کرد

خوبی خود را با امید اینکه روزی
او هم هدایت می شود تکرار می کرد

قربان شاهی که به جای باج گیری
نان یتیمان را به دوشش بار می کرد

از وصله هایی که نمی چسبید غم داشت
نعلین خود را باز  وصله دار می کرد

واجب تر از نان شب ما مدح مولاست
کاری که با بدخواه او تمار می کرد

احمد به معراج خودش رفت و دو دل بود
با رب خود یا باعلی دیدار می کرد

من کنت مولا ی پیمبر علتی داشت
او با پیامش خلق را هشیار می کرد

دین با ولایت زنده می ماند که اینقدر
احمد به حیدرخواهی اش اصرار می کرد


#ناصر_دودانگه
https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_غدیر
#غدیری‌ام

برد پیمبر به شانه پای علی را
تا که ببینند خلق جای علی را

روز قیامت پناهگاه ندارد
هرکه ندارد به دل ولای علی را

در شب معراج می‌شنید پیمبر
جای صدای خدا صدای علی را

وجه خدا را ببین به صورت حیدر
ای که ندیدی رخ خدای علی را

از دو لب مرتضی کمیل چشیده...
لذت شیرینی دعای علی را

دست علی را به دست فاطمه دادند
تا به ابد دارد او هوای علی را

هست برازنده‌اش ردای خلافت
فاطمه چون دوخته قبای علی را

فاطمه تا آخرش کنار علی بود
خواهر خونی ذوالفقار علی بود

روشنی روز جلوه روی حیدر
هست شب قدر بین گیسوی حیدر

رو به علی سجده میکنند ملائک
قبله و محراب هست ابروی حیدر

تکیه به دستان مرتضی زده اسلام
مظهر دست خداست بازوی حیدر

کوه ترک خورد در جهاد ولیکن
هیچ نلرزیده است زانوی حیدر

هیچ گزندی نمیرسید به احمد
جای نبی امن بود پهلوی حیدر

پشت علی گرم بر حمایت زهراست
دختر پیغمبر است بانوی حیدر

خلق شد از هوی مرتضی دم عیسی
زنده شود مرده از دم هوی حیدر

گفت که میزان، علی‌است در صف محشر
کار همه هست با ترازوی حیدر

روز جزا سر در بهشت نوشته است
هرکه محب علی‌است اهل بهشت است

دست ملائک به دامن تو دخیل است
خاک قدم های تو طلای اصیل است

دوست مولا بزرگوار و عزیز است
دشمن حیدر همیشه خار و ذلیل است

راه تو تنها "صراط" راست حق است
هرچه به غیر از تو راه هست "سبیل" است

سرد شده با ولای‌ات آتش نمرود
"حصن ولایت" نگاهبان خلیل است

چشمه کُر دست توست ساقی کوثر
چشمه‌ی فیض بقیه آب قلیل است

جمع شده در علی صفات خداوند
نام علی مظهر جلیل و جمیل است

ذکر علی داروی مریضی روح است
هرکه صدایت نزد حسود و بخیل است

شأن تو هم شأن احمد است علی جان
وصف تو وصف محمد است علی جان

مستی نام تو را شراب ندارد
ذکر کمالات تو حساب ندارد

ذکر تو آرامش تمام قلوب است
هیچکسی با تو اضطراب ندارد

جار زدم عبد تو شدم همه مُردند
حرف حسابی ما جواب ندارد

گردن مارا بزن به دار نينداز
رشته مو طاقت طناب ندارد

محرم اسرار سر به مهر خدایی
فاطمه چون پیش تو حجاب ندارد

پلک زدی تا گناه خلق نبینی
چشم خدا هیچ گاه خواب ندارد

حد گناهکار اگر به دست تو باشد
زانیه هم ترسی از عذاب ندارد

شعر نگفتم که از تو اجر بگیرم
شاعر تو کار با ثواب ندارد

اجر من این است نوکر تو بمانم
مدح تو را در تمام عمر بخوانم

#آرش_براری

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#غدیری‌ام
#رباعی_علوی

با رحمت و لطفِ خویش درگیرم کن
از باده ی نابِ ازلی سیرم کن

یاربّ قَسَمَت به نامِ حیدر دادم
با عشق و محبتِ علی پیرم کن...

#محسن_زعفرانیه
.....

در ظلمت و تاریکی شب، ماه علیست
از سر خداست آنکه آگاه، علیست

در گوش عدوی مرتضی داد بزن
والله فقط خلیفة الله علیست

#عبدالزهرا
......


جز عشق علی آب حیاتی نَبُوَد
جز راه علی راه نجاتی نَبُوَد

یک فاطمه  شد فدا که تفهیم کند
والله به جز علی صراطی نَبُوَد

#علی_ساعدی
.......

هَر حَنجَره ای که از عَلی دَم بزند
آتَش به دِلِ عالَم و آدَم بزند

این آرزوی ماست که هِنگامِ مَمات
مولا زِ کَرَم سَری به ما هَم بزند

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح


بی روی علی شعر من آرایه ندارد
بی اذن علی، نطق، درون‌مایه ندارد
بی نام علی قرآن یک آیه ندارد
بی حبّ علی دین به‌خدا پایه ندارد
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بندۀ سلطان نجف باش

یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است
با حکم غدیر آمده، پس کار تمام است
"سلطان جهانش به چنین روز غلام است"
ذکر لب مولا صلوات است و سلام است
هم‌شأن علی کیست؟ اگر هست بیاید!
بالاتر از این دست محال است بیاید

هم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادل
توصیف گر روی گل او شده بلبل
نقل‌است که شاعر شده حافظ به توّسل
"لاحَولَ و لاقُوّة الّا" به تغزّل
ایجاز رباعی‌ست، بلندای قصیده‌ست
از دفتر اشعار خدا، بیت گزیده‌ست

خورشید شده آینه گردان جمالش
خوردند ملائک همگی غبطه به حالش
گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش
میراث محمّد، صلواتی ست که آلش
کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد
با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد

تاریخ عرب، فاتح خیبرشکن‌اش خواند
او بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند
صدآیۀ نازل نشده از دهنش خواند
استادسخن،فاطمه، صاحب سخنش خواند
کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد
جز او احدی خطبۀ بی‌نقطه ندارد

برده ست خدا نام از او داخل انجیل
موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل
داده‌ست به فرمان علی گوش، ابابیل
پیغامبری را علی آموخت به جبریل
این‌ها همگی هیچ، بگو معجزه‌اش چیست
اعجاز علی اینکه کسی مثل علی نیست

عدل علوی، دست عقیل است در آتش
گیرم بزند دشمن او پشت در آتش
لطفش به گنهکار چو آبی‌ست بر آتش
شاعر! نزند دست بر این شعر تر، آتش
در آتش سوزنده و بی‌سایۀ محشر
بر چادر زهرا متوسّل شو و بگذر

عشق علی و فاطمه تکرار ندارد
جز فاطمه عالم گل بی‌خار ندارد
جز با در این خانه، گدا کار ندارد
این خانه دری دارد و دیوار ندارد
در کوچۀ باریک علی آه...چه‌ها شد
هر بار گدا حاجتی آورد، روا شد

#محمدحسین_ملکیان

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_غدیر
#غدیری‌ام

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟
کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟

صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟

چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید

خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید

کسی بزرگ‌تر از آسمان و هرچه در اوست
به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید

علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید

کسی به سختی‌سوهان،به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر می‌آید

کسی که مثل کسی‌نیست،مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید

خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید

به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر می‌آید

خبر دهید به یاران:‌ دوباره از بیشه
صدای زندۀ یک شرزه شیر می‌آید

خُم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی
به آبیاریِ خاکِ کویر می‌آید

کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد
کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید

کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های‌سبُک
کسی که مرگ به چشمش حقیر، می‌آید

غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب
کسی سراغ منِ گوشه‌گیر می‌آید

کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش
به دیده‌بوسیِ عید غدیر می‌آید

شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی
شبیهِ آینه روشن‌ضمیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رَوَد سر به زیر می‌آید

شبیه آیۀ قرآن نمی‌توان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟
به این محلّه خبرها چه دیر می‌آید!

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه‌گاه قیامت، اسیر می‌آید

بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیرِ عشق همیشه امیر می‌آید

#مرتضی_امیری_اسفندقه

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#غدیری‌ام
#رباعی


ای دل به هوای حضرت صاحب باش
دلداده ی یار از نظر غایب باش

هر وقت دلت گرفت رو کن به نجف
دلخوش به علی ابن ابی طالب باش
****

توحید، ولایت علی می باشد
اسلام، محبت علی می باشد

سرمایه ی عاقبت بخیری خواهی
در سایه ی خدمت علی می باشد‌


#سیدمحمد_ميرهاشمی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_غدیر

کسم علی ست در آن بی کسی که می خوانند:
به عزت و شرف لا اله الا الله

#محمود_حبیبی_کسبی
https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#رباعی_علوی #تبری


قدر علی و آلِ وی از داورش بپرس
عشقش چه میکند به دل؟ از قنبرش بپرس

هرکس که نیست مهر علی در نهادِ او
از او مپرس علتش از مادرش بپرس

#سیدرضا_موید
.......

هر لحظه تقیه کن! ولی لعنت کن
بر مستحق لعن، بلی لعنت کن

دستور ائمه است در هر حالی
بر دشمن مرتضی علی لعنت کن

#عبدالزهرا

.......

ای شیعه بیا از دل و جان همت کن
بر دشمن مرتضی علی لعنت کن

دست هر کس که لایق بیعت نیست
با دست خدا علی فقط بیعت کن

#عبدالحسین

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح

در دریای سرمدست علی
جانشین محمدست علی

اسدالله سرور غالب
شاه مردان علی ابوطالب

هر که با شیر حق زند پنجه
شنجهٔ خوشتن کند رنجه

ساقی شیرگیر سرمستان
زیر دستش همه زبردستان

در کف انگشت او کلیدی بود
در خیبر به آن کلید گشود

وز سر ذوالفقار آن فیاض
رشتهٔ کفر را شده مقراض

تا نجف به هر گوهرش صدفست
ریگ صحرای او در نجفست

زیب این گلشن از جمال علیست
گل این باغ رنگ آل علیست

بود عم‌زاده رسول خدا
چون رسول از خدا نبود جدا

چون دو کس ابن عم یکدگرند
چون دو فرزند کان ز یک پدرند

پدران در نسب برابر هم
پسران در حسب برابر هم

گه سر خصم را جدا کرده
گه سر خویش را فدا کرده

هر شهی وقت بزم زر بخشد
شاه ما روز رزم سر بخشد

کرم خلق بخشش درمست
گر کسی سر فدا کند کرمست

همه سرها فدای او بادا
همه شاهان گدای او بادا

#هلالی_جغتایی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح


ای قبله گاهِ مسلمین، مولا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهلِ یقین، مولا امیرالمومنین

نفسِ محمّد یاعلی، روحِ مجرّد یاعلی
مهرِ تو بی حَد یاعلی، مولا امیرالمومنین

ای مُرشدِ روحُ الاَمین، تنها تویی حَبلُ المَتین
ای مصطفی را جانشین، مولا امیرالمومنین

پیدا وجود، از تو شده، نابود، بود از تو شده
هر چه شهود، از تو شده، مولا امیرالمومنین

هستی تو بابِ آلِ حق، تمثالِ تو تمثالِ حق
قالَ علیُ قالَ حَق، مولا امیرالمومنین

هم آب هم دریا تویی، هم خاک هم صحرا تویی
خَلّاقِ دو دنیا تویی، مولا امیرالمومنین

بر بی کسان یاور تویی، بر عاشقان دلبر تویی
اوّل تویی، آخر تویی، مولا امیرالمومنین

هم غائب و حاضر تویی، هم باطن و ظاهر تویی
در هر هُنر ماهر تویی، مولا امیرالمومنین

روحِ جهادی مرتضی، بابُ المُرادی مرتضی
والانِژادی مرتضی، مولا امیرالمومنین

شد هر نبی مدهوشِ تو، معراج، راهَش دوشِ تو
باغِ جنان آغوشِ تو، مولا امیرالمومنین

پیرِ بلال و بوذری، مقداد و میثم پروری
بر مالک اَشتر سَروری، مولا امیرالمومنین

زهرا نگین و تو رکاب، زهراست مَه، تو آفتاب،
ای صاحبِ روزِ حساب، مولا امیرالمومنین

سینه بُود چاکِ نجف، خاکم بُود خاکِ نجف
مَستم من از تاکِ نجف، مولا امیرالمومنین

قلبم به غمها مُبتلاست، دیوانه ی ایوان طلاست
دل هم نجف هم کربلاست، مولا امیرالمومنین

گرچه گُنهکارم علی، تنها تو را دارم علی
خیلی گرفتارم علی، مولا امیرالمومنین

از نسلِ سلمانم علی، گر غرقِ عصیانم علی
محتاجِ احسانم علی، مولا امیرالمومنین

#رضا_رسول_زاده

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح


روز ایجاد که حق خلقت دنیا می‌کرد
در پس پرده علی بود تماشا می‌کرد

بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی
سیر در آب گل آدم و حوامی کرد

بود سر منزل آدم بشبستان عدم
که دو تا قدرسا در بر یکتا می‌کرد

گهر پاک وی اندر صدف علم اله
مشق آموختن حکمت اشیا می‌کرد

به خیابان چنان سیر احبا می‌داد
بحر کیفر بسقر منزل اعدا می‌کرد

یاد می‌داد ره و رسم عیادت به ملک
چون به تمحید خدا درج دهن وا می‌کرد

یاور دین احد بود معین احمد
هر کجا روی به بازوی توانا می‌کرد

روز را روز عزا در بر چشم کافر
تیره و تار به مثل شب یلدا می‌کرد

ذوالفقار دو دمش از رک شریان عدو
دشت را سر به سر از موج چو دریا می‌کرد

بدرش دیده امید مه گردون داشت
زرخش کسب ضیاء بیضه بیضا می‌کرد

بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال
وقف آسایششان رنج سر و پا می‌کرد

کاش در یاری فرزند غریبش ز نجف
یک زمانی به صف کرببلا جا می‌کرد

اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول
شمر بی‌واهمه می‌آمد و ماوی می‌کرد

یا علی ساقی کوثر توو از شمر حسین
قطره آبی بلب تشنه تمنا می‌کرد

بی‌کسی بین که بنزد پسر سعد پلید
التماس شه دین دختر زهرا می‌کرد

شمر حنجر به گلوی شه لب تشن نهاد
زینب غمزده با گریه تماشا می‌کرد

هر یتمی شرر شعله‌اش اندر دامن
روی از خیمه سراسیمه به صحرا می‌کرد

چادر آن یک ز سر زینب بی‌کس می‌برد
و آن دگر رو به حرم از پی یغما می‌کرد

کرد خولی چو سر خسرو دین زیب‌ تنور
کاش از دود دل فاطمه پروا می‌کرد

برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت)
اندر آن روز که این مرثیه انشا می‌کرد

#صامت_بروجردی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#بخش_دوم




آن صولت‌آفرین که به رزم، آفرین زنند
بر تیغ او ملائک هفت آسمان، یکیست
شیری که گاهِ پنجه زدن، جبرئیل را
ثقل مهارِ ساعدش آید گران، یکیست
گُردی که خصم، دستِ فزع بر دو ران زند
یکرانِ قهر آورد ار زیر ران، یکیست
طوفان‌صلابتی که خیال وی افکند
چون بید، لرزه در دل هر پهلوان، یکیست
جان برکفی که بهر خدا، گِرد شمع دین
در بزم رزم، پر زده پروانه‌سان، یکیست
جنگاوری که قیمت یک ضرب تیغ او
افزونتر است از عمل انس و جان، یکیست
ببرافکنی که پاسخ «هل من مبارز»ش
ندهند جز به الحذر و الامان، یکیست
شیراوژنی که چون سوی میدان شدی روان
کس را نبود جز ظفرش در گمان، یکیست
آنکو زند چو تیغ دو دم خنده در کَفَش
میدان شود چو طشتِ پر از زعفران، یکیست
آنکس که در مبارزه با هیچ هم‌نبرد
هرگز نگشت ضربت او، ضَرْبَتٰان، یکیست
آن پهلوان که در عقبِ تیغِ جانگزاش
از راه مانده شد ملکِ جان‌ستان، یکیست
در خیبر آنکه یک تنه بی عونِ هیچ کس
از قلعه قلع کرد دری آنچنان، یکیست
گر دست، دست دشمن و گر جسم، جسم اوست
خاشاکِ نم گرفته و نوک سنان یکیست
در پیش صرصر غضبش روز کارزار
کوه و غبار و پشّه و پیل دمان یکیست
باید عَلَم به دست دو ناکس فتد نخست
کآید عیان که روز وَغا، قهرمان یکیست
الحق که عزلِ پیکِ «برائت» ز نیمه راه
معلوم کرد لایق این امتحان یکیست
ای بی‌ادب! حیا نکنی زین قیاس خام
کآن شاه با خسی چو فلان و فلان یکیست؟!
اعرابی‌ای که می‌نکند فرق چپ ز راست
با عالِم حقایق سرّ و عیان یکیست؟
ناپاک‌فطرتی که ز نسل عواهر است
با آن نتاجِ گوهر پاکیزگان یکیست؟
*
شاها مرا که دیده به دست عطای توست
در چشم طبع، تودۀ انگِشت و کان یکیست
تا ذوق شهد عشق تو دارم به کام جان
اندر مذاق من، عسل و شوکران یکیست
شوقم کُشد به یاد حریمت که اندر او
دل مطمئن شود که خدای جهان یکیست
گر صدهزار قصر مجلّل بنا کنند
آن صحن و آستان ملک پاسبان یکیست
گر این و آن ثناگریِ آن و این کنند
ممدوحِ من خلافِ رهِ این و آن، یکیست
آن مُبدعی که صد هنرم داده، جمله را
وقف تو کرده است و از آن صد، زبان یکیست
***


#فقیر_تهرانی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح

#بخش_اول


ای دل مدبّر همه کار جهان یکیست
بر ماسوا، به حکم خرد، حکمران یکیست
چندین وقایع بد و نیک از قضای اوست
تیر ارچه بیشمار، ولیکن کمان یکیست
اَجرامِ چرخ را که مدبّر لقب دهی
گویی است چند، وآن همه را صولجان یکیست
سود از کسی مدان و زیان از کسی دگر
دستی که هست مَقسَم سود و زیان، یکیست
صد در زدی وز آن همه یک سر برون نشد
تا آیدت درست که روزی رسان یکیست
ناکامی‌ات از این کس و آن کس، دلیل بس
کآن کو تواندت که کند کامران، یکیست
در باغ دهر، تا بُوَدت خیره چشم و دل
روز و شبت ز الفت این بوستان یکیست
برچین چو سرو، دامن همت ز خار و گُل
کآزاده را هماره بهار و خزان یکیست
آن را که شد ریاضِ فلک، مَطمَح نظر
شک نی که عیش و طیش، در این خاکدان، یکیست
تا هر خسی به ملک دلت حکمران بود
این ملک با فَریسۀ درّندگان یکیست
چندین خدا رها کن و انداز کار خویش
با آن خدا که در زَمی و آسمان یکیست
همّت به کار بندگی‌اش کن که بنده‌اش
با خسروان و محتشمان در وِزان یکیست
لیکن به راه او قدمِ خودسری منه
مانند ذات او، ره او هم بِدان، یکیست
ابلیس‌وار، آنکه عبادت تراش شد
هم با بِلیس، عاقبتش بی‌گمان یکیست
آن داستان هماره مکرر شود به دهر
در زید و عمرو و بکر، ولی داستان یکیست
خیره مزن چو اهل هوس، چنگ در هوا
کاندر میان ارض و سما، ریسمان یکیست
راه خداست آنکه خدا راه داندش
وآن شاهراه در همه کون و مکان یکیست
باب مدینۀ نبوی، مرتضی علی
کاوصافِ ذاتِ ایزد و او، در بیان یکیست
شاه سریر «لو کشف» آن رازدان غیب
کز بینش‌اش به دیده عیان و نهان یکیست
دریادلی که در دل دریای همتش
حَصبای پست با گهر شایگان یکیست
خواهم به مطلعی دگر او را ثنا کنم
ور در قیاسِ منزلتش، این و آن یکیست

*

«مقصود از آفرینش کون و مکان یکیست»
در خلقِ خلق، واسطۀ «کُنْ فَکان» یکیست
هر ذات دارد از صفتی ایزدی، نشان
ذاتی که هست هر صفتی را نشان، یکیست
آنکس که از شمارِ مقامات حضرتش
گردیده است دستِ عدد، ناتوان، یکیست
آنکس که جز تفاوتِ مخلوق و خالقی
فرقی نبوده با حق‌اش اندر میان، یکیست
آنکس که کعبه فرش رهش کرد کردگار
چون خواست پا نهد به زمین ز آسمان، یکیست
آنکس که راز گفت به لحن کلام او
حق با رسول، در حرم لامکان، یکیست
آنکو به نصّ «انفسنا»، ذات اطهرش
نفس نفیس ختم رسل راست جان، یکیست
آن ماهِ دین که شمسِ نبوّت ورا بداد
با زهرۀ سپهر ولایت، قِران، یکیست
آنکو مقیم عاصمۀ شرک بود لیک
سر خم نکرد پیش بتی هیچ آن، یکیست
آنکو نبی به محفلِ «أَنْذِرْ عَشِيرَتَك»
خواندش «وصیّ» و بود یکی نوجوان، یکیست
در «قُلْ كَفىٰ» که صورت برهان احمدی‌است
شاهد که با خدا بُوَدش اقتران، یکیست
آن حصنِ بامناعتِ توحید کَاهل او
باشند از عذاب خدا، در امان، یکیست
آن کاشف رموز حقایق که بارها
داد خطابه داد «سلونی» زنان، یکیست
آن رهبری که دین خدا بی امارتش
حیرت دهد چو کشتی بی بادبان، یکیست
آنکس که بی قرائتِ منشورِ جاه اوست
تبلیغِ شایگانِ نبی، رایگان، یکیست
آن خسروی که طاعت او، بعد مصطفی
با طاعت خداست قرین در قُران، یکیست
شاهی که شهسوارِ فلک را نهیب او
تابد ز شیبِ جادۀ مغرب، عنان، یکیست
ماهی که در جمال‌سرای فلک، بُدند
دلتنگ او، ملائک عرش‌آشیان، یکیست
آن بی‌بدیل صورت کلک بدیع صنع
کایزد به خویش از او شده تسبیح‌خوان، یکیست
آن پادشاه ملک فنا کز غنای نفس
پیشش یکیست تختگه و آستان، یکیست
دریاکفی که هر دو جهان را به سائلی
آسان دهد چنان کفِ نانی ز خوان، یکیست
ز ارکان دین، زکات و نماز است و در جهان
بخشنده‌ای که این دو کند توامان، یکیست
آن معدن عطوفت کز کانِ دیدگان
با دیدنِ یتیم شود دُرفشان، یکیست
آن حاکمی که یاد فقیران کشورش
ناخفته سیر یک شب از آن خشک نان، یکیست
شاهی که داشت شوق یتیمی، رعیتش
تا باشدش چو او پدری مهربان، یکیست
آن مقتدا که پارۀ جان و تن رسول
پیش معاندان، سپرش کرد جان، یکیست
آن اسوۀ فتوت و رادی که میکند
با قاتلش معاملۀ میهمان، یکیست
آن محور ثبات عوالم که در عزاش
رفت از قرار، ارض و سما هردوان، یکیست
آن مایۀ فراغت جانها که در غمش
از ساکنان چرخ برآمد فغان، یکیست
آن بوالعجب که هست به محراب و حربگاه
از تیغ، خون و از مژه اشکش روان، یکیست
آن دادپیشه داور عادل که با وی است
در روز حشر، قسمت نار و جنان، یکیست
آن فارقِ سعید و شقی کاو به لعن خصم
سر می‌دهد به عرصۀ محشر اذان، یکیست
آن دادرس که گفت خدا کای رسول ما
در موج‌خیزِ حادثه او را بخوان، یکیست



#فقیر_تهرانی

https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
#امیرالمومنین_مدح
#رباعی_علوی

دروصفِ علی خرد فرو می ماند
خاکِ قدمش به آبرو می ماند

ازراهِ نجف به کعبه هرکس نرود
حجّش به نمازِ بی وضو می ماند

#ملا_ناظم
.....

آن را که خرد دلیل و حرز راه است
بی شک که از این واقعه نیک آگاه است

کـز بعـد نبـی خـلافت و مـولایی
با نص نبی، علی ـ ولی الله ـ است

#محمدعلی_صاعد
......

جایی نروم که حقّ ،جلیّ نتوان گفت
دامادِ رسول را ولیّ نتوان گفت

بیزارم ازآن شهرودیاری که درآن
الله ومحمّد وعلی نتوان گفت


#قدسی_حکاک
.......

از شان علی فقط خدا آگاه است
از دامن او دست خرد کوتاه است

گفتیم علی بن ابی طالب کیست
گفتند محمد بن عبدالله است

#محمدجواد_شرافت
.......

یاشاهِ نجف آبِ حیاتِ همه ای
حاضر زکرم وقتِ مماتِ همه ای

آورده ازآن به مرقدت نوح پناه
یعنی که سفینهء نجات همه ای


https://t.me/+2tozhR4lwaU3MTY0
More