«دلیلی ندارد که برای استخدام افراد به جنسیت و یا قومیت آنها هم توجه شود…معیار استخدام مدیران باید شایستگی آنها باشد … افراد شایسته باشند خودبهخود بالا میآیند!» احتمالاً شما هم مشابه چنین استدلالی را شنیدهاید، اما آیا واقعاً گزینش مدیران بر اساس شایستگی، باعث کاهش تبعیض جنسیتی در دستگاههای دولتی میشود؟ آیا اتکای صرف بر اصل شایستهسالاری منجر به ارتقای جایگاه زنان در ردههای مدیریتی خواهد شد؟ با حدسها و فرضیههای نظری نمیشود جواب این سؤال را داد، باید سراغ دادهها رفت و تجربههای واقعی را بررسی کرد.
این کاری است که ماریانا چادنوفسکی، استاد دانشکدهی حکومت در دانشگاه کاتولیک شیلی و کارمن کاستانیِدا فاریل، استاد مدیریت عمومی در مکزیک در پژوهش مشترک خود با تمرکز بر کشور مکزیک انجام میدهند. آنها نشان میدهد که زنان برای کسب پستهای بالای مدیریتی در دولت با تبعیضهای جدی جنسیتی مواجه هستند و اتکای صرف بر شایستهسالاری در محیطهایی که به صورت سنتی در تسلط مردان بودهاند، کافی نیست.
مکزیک در سال ۲۰۰۳ فرآیند جدیدی را برای حرفهایکردن دستگاه اداری و گزینش کارکنان دولت بر مبنای شایستهسالاری به اجرا گذاشت که به «سیستم خدمات مشاغل حرفهای» موسوم است. این سیستم، به استثنای کارمندان پایه و مقامات سطح بالای سیاسی، برای همهی پستهای حرفهای و مدیریتی اعمال میشود. برای تمام مناسب دولتی آزمونهای رقابتی برگزار میشود، آزمونهایی که بر اساس بهترین تجربههای بینالمللی طراحی شدهاند.
فرآیند رقابت پنج مرحله دارد. در مرحلهی نخست افراد متقاضی مدارک خود (از جمله سوابق حرفهای) را از طریق یک سیستم آنلاین تقدیم میکنند. در سیستم اطلاعات آنها به صورت یک شمارهی ناشناس تبدیل میشود تا احیاناً فردی به واسطهی شهرت نام و روابط توجه خاصی جلب نکند. سیستم سپس بر اساس معیارهایی ابتدایی و ازپیشتعریفشده گروهی را جدا میکند. سپس کمیتهای متشکل از افراد متخصص یک حوزه یا حرفهی شغلی خاص یک سیستم ارزیابی بر اساس قابلیتهای مدیریتی و همچنین تخصصهای کاری افراد طراحی میکنند و به آنها امتیاز میدهند. در مرحلهی چهارم با افراد معدودی که در لیست نهایی گنجانده شدهاند مصاحبهی حضوری میشود. در نهایت کمیتهای متشکل از سه کارمند دولت ارزیابی نهایی را انجام میدهد و نام نهایی را برای منصب خاص بر میگزیند.
قاعدتاً با وجود سیستم استخدامی شایستهسالار و آزمونهای رقابتی نباید تبعیض جنسیتی وجود داشته باشد. آیا دادهها چنین فرضی را تأیید میکنند؟ چادنوفسکی و کاستانیِدا به بررسی دادههای همهی آگهیها و آزمونهای استخدامی ۱۹ وزارتخانه مکزیک در خلال سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ پرداختند که شامل بیش از ۱۷هزار آزمون رقابتی میشود که بیش از ۱۱۴هزار متقاضی در آنها شرکت کردند.
نتایج نشان داد که زنان با دو نوع تبعیض جنسیتی مواجه بودهاند. تبعیضهای جنسیتی عمودی و تبعیضهای جنسیتی افقی. منظور از تبعیض عمودی آن است که مشاغل موجود در سطوح یا ردههای بالای سلسلهمراتب اداری بیشتر توسط افرادی اشغال شود که به نژاد، جنسیت، قوم، یا گروهی ویژه تعلق دارند. تبعیض افقی زمانی در مناصبی رخ میدهد که به لحاظ سلسلهمراتب اداری در یک سطح یا رده هستند، اما برای مناصبی که اعتبار و پرستیژ بالاتر یا قدرت و حوزهی نفوذ بیشتر و یا حتی حقوق بیشتری دارند باز معمولاً کسانی انتخاب شوند که به گروهی خاص تعلق دارند. مثلا به لحاظ سلسله مراتب اداری سمت مدیرکلی وزارتخانهای نظیر اقتصاد یا خارجه با سمت مدیرکلی وزارتخانهای نظیر فرهنگ یا آموزش در یک رتبه هستند، اما پرسیتژ و قدرت مدیرکل در وزارتخانههای اقتصاد یا خارجه به مراتب بیشتر است.
چرا تبعیض جنسیتی همچنان پس از ۲۰سال از اجرای سیاستهای استخدام بر اساس آزمونهای رقابتی مبتنی بر شایستگی وجود دارد؟ به عقیدهی پژوهشگران، راهبرد شایستهسالاری برای حرفهایکردن دستگاههای دولتی در خلاء رخ نداده است، بلکه در سازمانها و ادارههایی اجرا شدهاند که پیش از این دچار تبعیض جنسیتی بودهاند. نویسندگان تصریح میکنند «هنگامی که مراحل و محتوای فرایند آزمونهای استخدامی را بررسی کردیم، متوجه شدیم که این آزمونها از اساس موضوع جنسیت را نادیده میگیرند.» مناصب عالی مدیریتی به صورت سنتی در اختیار مردان بوده است برای همین احتمال اینکه افراد کمیتهی گزینش و مصاحبه هم مرد باشند بهمراتب بیشتر است و این مردان هستند که به ارزیابی کاندیداهای زن میپردازند. معیارهایی هم که برای ارزیابیِ شایستگیها تعبیه میشوند، بازتاب الگوهای جنسیتی در جامعه هستند.
چکیدهای از پژوهش را در لینک زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/global/13503/@Daneshkadeh_org