#گزیدۀ_مقاله🔹از فقه کثرتگرا تا فقه اقتدارگرا
مروری بر کتاب «سخن گفتن به نام خدا: فقه، اقتدار و زنان» نوشتۀ خالد ابوالفضل
✍️ #ساجده_گودرزی برخی از بخشهای مهم مقاله از این قرارند:
🔻خالد ابوالفضل در این کتاب میکوشد تبیین تازهای از نظام حقوقی اسلام بهدست بدهد. او با بررسی ویژگیهای این سنت حقوقی در گذشته و حال توضیح میدهد که چگونه عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر افول سنت کلاسیک فقهی و برآمدن هرمنوتیک اقتدارگرا تأثیر گذاشتند. او پس از تحلیل گفتمانهای اقتدارگرا پیشنهادی هنجاری برای حفظ اقتدار متن و محدودکردن اقتدارگرایی خواننده ارائه میکند، چنانکه به مفاهیمی چون «توقف وجدانی» و «جستوجوی دائم ارادهٔ خدا» اشاره میکند.
🔻ابوالفضل معتقد است موضوع زنان یکی از نمونههای پُرچالشی است که مطالعهٔ دقیق مسائل آن میتواند در بررسی انتقادی فقه معاصر و مشکلات آن راهگشا باشد و عمق برخی سطحینگریها و سهلانگاریها در تعالیم دینیِ بیپایه و نادقیق را نشان دهد. او معتقد است مطالعهٔ فتواهای رایج و غالب در مراکز اسلامی حاکی از ساختاری پیچیده و پر از تناقض است که در آن ارجاع به متن مقدس نقش کمرنگتری در رسیدن به احکام دارد تا دخالتهای ساختاری اجتماعی. ازجمله اینکه برخی روایات منابع معتبر در فرآیند افول سنت فقهی سرکوب شدهاند و مبنای احکام قرار نگرفتهاند و حتی اگر گاهی علمای مستقل آنها را مطرح کردهاند، با نوعی اقتدار سازمانیافته و قهرآمیز روبهرو شدهاند.
🔻ابوالفضل اقتدارگرایی را روشی هرمنوتیکی میداند که سازوکارهای تولید معنا از یک متن را غصب کرده و مطیع قرائتی گزینشی، ذهنی و فردی میکند. او استدلال میکند که هرمنوتیک اقتدارگرا مستلزم برابری میان قصد نویسنده و قصد خواننده است و نیت و استقلال متن را ـ اگر سرکوب نکند ـ در بهترین حالت به حاشیه میفرستد. زمانی که چنین فرآیندی فراگیر شود، خودرأییِ خوانندهٔ متن با خواست خداوند برابر میشود و خوانندهای اقتدارگرا تولید میشود که بهجای خدا حرف میزند.
🔻ابوالفضل سنت فقهی را مبتنی بر جستوجوی ارادهٔ الهی میداند که شامل تعامل دیالکتیکی با خداست، اما تفسیر اقتدارگرا مدعی است سخن خدا را با صدایی بلند و واضح میشنود، با ابهام زیادی دست و پنجه نرم نمیکند و اگر وارد فرآیند دیالکتیکی شود، این روند را کوتاه میکند. او معتقد است روشهای تفسیری و هرمنوتیک اقتدارگرایانه، که بهویژه از ۱۹۷۵ به بعد در جوامع مسلمان معاصر بسیار رایج شدهاند، اثربخشی و پویایی قوانین اسلامی را از بین میبرند.
🔻آیا خدا انتظار دارد که بشر دربارهٔ تمام مسائل معنای درست متن را بجوید و بیابد؟ ابوالفضل پاسخ به این پرسش را از نگاه دو مکتب فکری مختلف مطرح میکند: گروهی معتقدند دربارهٔ همهٔ مسائل یک پاسخ صحیح وجود دارد و باید با اجتهاد دقیق و سختکوشانه آن را یافت. اما گروه دوم اعتقاد دارند پاسخ یکتای درستی به مسائل، بهویژه در موضوعات غیرضروری دین، وجود ندارد و ارادهٔ خداوند جستوجوی بشر بهدنبال حقیقت و عمل صادقانه براساس وجدان است. در این مسائل، قانون خدا برای هر فرد همان چیزی است که پس از جستوجوی صادقانه و کافی در منابع بهعنوان خواست خدا درک میکند.
🔻مفهوم مهم دیگر در این کتاب ارتباط متن مقدس با مفاهیم اخلاقی است. ابوالفضل بار دیگر تأکید میکند که متن نمیتواند تنها مرجع تشخیص خواست الهی باشد. هرچند، بدون ارزیابی کامل شاخصهای متن هم نمیتوان دیدگاه درستی نسبت به اخلاقیات ارائه کرد. در چنین پسزمینهای او مفهوم «توقف وجدانی» را مطرح میکند که به معنای نوعی اعتراضِ مبتنی بر ایمان به شواهد متنی است. چنین توقفی نه برای کنار نهادن متن، بلکه برای کاوش بیشتر به دنبال راهحل است. البته اگر درنهایت راه حلی یافت نشود، ابوالفضل معتقد است که الهیات اسلامی فرد را به پیروی از وجدان خود فرامیخواند.
🔻نویسنده توضیح میدهد که چگونه با افزایش چشمگیر قیمت نفت، جهان اسلام ظهور مجدد و تسلط جنبش وهابی را تجربه کرد و در نتیجه اقتدار نظام فقه سنتی اسلام تضعیف شد. روش و فرایندهای مکتب وهابی کاملاً با روشها و فرایندهای حقوق کلاسیک اسلامی متفاوت است. از نظر وهابیان، این سنت حقوقی درهموبرهم است و پیچیدگیهای غیرضروری دارد، در نتیجه، این جنبش از اختلاف عقاید یا تنوع فقهی استقبال نمیکند.
🌐 نسخۀ کامل متنی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش خواندنیها) بخوانید و نسخۀ کامل صوتی مقاله را در
وبسایت دورنما (بخش شنیدنیها) بشنوید.
@doornamaa