انتشارات دادکین

#باستان‌_شناسی
Channel
Education
Books
Art and Design
Persian
Logo of the Telegram channel انتشارات دادکین
@dadkinpublisherPromote
94
subscribers
136
photos
46
videos
19
links
انتشارات دادکین نشر و پخش کتاب های میراث فرهنگی و باستان شناسی
انتشارات دادکین
Photo
کتاب نقاط امن به چاپ دوم رسید

این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات اسماعیل یغمایی، باستان‌شناس بنام ایران است که سال گذشته از سوی انتشارات دادکین منتشر و با استقبال بسیاری از سوی مخاطبان رو‌به‌رو شد.
خاطرات او سند مهمی از اتفاقات و حوادث باستانشناسی و میراث فرهنگی ایران از دهه ۳۰ و ۴۰ ایران است.
یغمایی همواره نگاه موشکافانه‌ای به دنیای اطراف خود داشته و تنها یک باستان‌شناس در یک محوطه‌ تاریخی نبوده است‌.
او علاوه بر کاوش یک محوطه به آداب‌ورسوم، فرهنگ، هویت و جامعه‌ای که در آن کاوش می‌کرده، توجه داشته برای همین شما در کتاب نقاط امن می‌توانید سفری به گذشته ایران داشته و با روابط و اتفاقات میان مردم، کاوشگران، باستان‌شناسان خارجی و... آشنا شوید.
یکی از بخش‌های مجموعه خاطرات نقاط امن، ماجراهایی است که زمان تیمور بختیار در عراق می‌گذشت و روزهای پرتنشی برای ایرانیان بود. تا امروز بسیار کم به این موضوع پرداخته شده و هنوز هم این دوره از تاریخ ایران در غبار نادانستی‌های بسیار است.

این کتاب را می‌توانید در دایرکت همین صفحه سفارش دهید یا به واتزآپ شماره ۰۹۱۲۳۰۸۲۱۸۸ پیام دهید. این کتاب قطع رقعی و جلد گالینگور است.

#کتاب #انتشارات_دادکین #تاریخ #ایران #نقاط_امن #نشر #میراث #باستان‌شناسی #باستان‌_شناسی #کرمان #آناهیتا #ایلام #چنارباشی
@dadkinpublisher
امروز روز سعدی است؛ شاعر پارسی‌گوی و چهره جهانی ایران زمین: شعر زیر را اسماعیل یغمایی در سالروز سعدی در سال ۱۳۶۴ در آرامگاه آن بزرگوار خوانده است.
تضمين غزلي از سعدی
بر سـر راه تو افتــاده چو من بسيـارنـــــد
عــارف و عــــام ز شعـــر تر تـو سرشارنـــد
گر چه بسيـــار هزاران شــکر منقارنــــد

«پيش رويت دگرآن صـــــورت بر ديوارند.»
«نه چنين صورت و معني که تو داري دارند»

«طيباتت»به مثل طبله‌ي صد عطارنـــد
بيــت بيتـش به لطيــــفي گـــل گـلزارنـــــد
در گلستان سخــن گر چه همه گل بارنـــد
«تا گل روي تو ديدم همه گـــل‌ها خارنــد»
«تا تـو را يــار گرفتـم همـه خلـق اغيــارند»

گر در اقليم سخـــن رتبه و قدري باشـــــد
حـدّ والاي تو آن جاست که صـــــدري باشد
همه شب قدر بود تا چو تو بدري باشـــــد

«آن که گويند به عمري شب قدري بـــــاشد»
«مـگر آن است که با دوسـت به پايان آرنـد»

هرکه آموخت زتو خيرجهان هر دو خريــد
پند تلخ از دهن توسـت چو حلــــوا و نبيــــد
راستي هست تو را دولت جاويد جوشــيد

«دامــن دولــت جاويــــد و گريبان اميــــــد»
«حيــف باشد که بگيرنــد و دگــر بگذارنــد»

سير«بُستان» ضميرت نبود روي هــوس
قبلــه‌ي عشق کلامـي تو براي همه کـــــــس
درخيال ره وصل تو نه من خاکـم و خــس
«نه من ازدست نگارين تومجروحم و بــــس»
«که به شمشير غمت کشته چو من بسيارند.»

خــرد ناب تو تابيد چــو خــورشيـد تمـوز
فارسي از دهن توسـت شکر پاره‌ي خــــوز
چشم دنياست به گنجينه‌ي علــم تو هنـوز

«عجب از چشـم تو دارم که شبانــش تا روز»
«خواب مي‌گيرد و خلقي زغمت بيدارند »

تا تو ديدم خبـر از حال دل خويــش نمانـد
عاشقي باخته دل چون منِ درويــش نمانــــــد
همه جان گشتي و از جسم تني ريش نماند

«يعلُــم الله که خيالـــي ز تنم بيش نمانــــــد»
«بل که آن نيــز خيالست که مــي‌پندارنــد.»

سعدي اندام زبان را همه جانـــي و تنـــي
مخمل شعر تو بر اين تن و جان پيرهنـــي
شکرين نقل تو نُقل تر هر انجمنــــــي
«سعدي اندازه نداردکه چه شيرين سخني»
«باغ طبعــت همه مرغان شــکر گفتارنــد»

هيچ کس چون تو دُر شعر چنين نغز نسُفت
روي از حُســن خداييت نشايـد که نهُفـــت
در حريــم تو دگر نيست مرا طاقت گفت

«تا به بُستان ضميرت گــل معنـــي بشکفــت»
«بلبــل‍ان از تو فرو مانــده چو بوتيمارنــــد»
#شعر
#کتاب
#ایران
#باستان_شناسی
#سعدی
#روز_سعدی
#تاریخ
#انتشارات_دادکین
#book #dadkin