با پژوهشگران گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کشف دوبارۀ زیباییهای زبان و ادبیات فارسی همراه شوید.
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
به واژگان ذهنی یا ذخیرهٔ واژههایی که در ذهن دارید، رجوع کنید و سریع بگویید ظرف خوراکپزی شکمدار یا با قسمت پایینیِ گشادتر از دهانه را چه مینامیم؟ احتمالاً نام بردن از «دیگ» نباید دشوار باشد. دیگ، که در اندازهای کوچکتر «دیگچه» خوانده میشود، در انواع گِلی و مسی و فلزی برای پخت غذا بهکار میرفته و برای گرم کردن و نگهداری آب گرمابهها هم از آن استفاده میشدهاست. در دهههای اخیر نیز این اصطلاح برای اشاره به نوعی محفظهٔ بزرگ صنعتی بهکار رفتهاست؛ مانند دیگ بخار و دیگ شوفاژ. اما، در زبان فارسی، برای شکل دیگری از آن، یعنی ظرفی با دهـانهٔ فراختر از شـکم نیز اصطلاحاتـی بوده که اکنون فراموش شدهاسـت. در فرهنگها، دستکم در تعریف دو واژه، بهروشنی به این ویژگی اشاره شدهاست: «تیان» و «پاتیل». «تیان» از جنس مس یا مفرغ بوده و در پخت آش و حلوا و نیز گرم کردن آب حمام کاربرد داشتهاست؛ البته دیگ حمام را هم تیان خواندهاند. «پاتیل» یا «پاتله» نیز از جنس مس بوده و برای پخت آش و چغندر و فرنی از آن استفاده شدهاست. بهجز این دو، دو واژهٔ دیگر هم برای مفهوم «دیگ دهانهگشاد» در منابع ضبط شدهاست: «تنجیر» یا «طنجره»، که گفتهاند عربیشدهٔ همان پاتیل است؛ و «لَوید»، که شاید ریشهای یونانی داشته باشد.
روزه گشادن یا روزه گشودن، روزه (را) باز کردن، روزهگشایی: خوردن و آشامیدن بههنگام افطار روزه خوردن، روزهخوری، روزه (را) خوردن: روزه نگرفتن روزهٔ خود را شکستن: با خوردن چیزی، روزه را باطل کردن روزهٔ (کله)گنجشکی، روزهٔ سرگنجشکی: روزهای که کودکان از صبح تا ظهر میگیرند روزهبهدهن: روزهدار روزهٔ مریم: روزهای که در طول آن نباید با کسی سخن گفت روزهٔ شکدار گرفتن: انجام دادن عملی که درست و غلطِ آن معلوم نیست روزهٔ بینماز: امری ناتمام (منابع: امثال و حکم #دهخدا، فرهنگ کنایات #سخن، فرهنگ فارسی عامیانهٔ #ابوالحسن_نجفی) #واژهشناسی @cheshmocheragh