با پژوهشگران گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کشف دوبارۀ زیباییهای زبان و ادبیات فارسی همراه شوید.
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
📗سرچشمههای داستان کوتاه فارسی. نوشتهٔ کریستف بالائی و میشل کوییپِرس. ترجمهٔ #احمد_کریمی_حکاک. تهران: انتشارات پاپیروس، ۱۳۶۶.
ایرانیان در آغاز قرن سیزده هجری در معرض جریان فرهنگ غربی قرار گرفتند، و این مسئله مقدمهای شد برای ورود ساختارهای جدید به ادبیات فارسی. نویسندگان کتاب سرچشمههای داستان کوتاه فارسی، #کریستف_بالائی (Ch. Balaÿ)، پژوهشگر فرانسوی و تازهدرگذشتهٔ زبان و ادب فارسی، و #میشل_کویی_پرس (M. Cuypers)، محقق بلژیکی، در سه بخش مجزا داستان کوتاه در ادبیات فارسی را بررسی کردهاند. کریستف بالائی در بخش نخست کتاب به ویژگیهای حیات ادبی ایران در دوران قاجار، از چاپخانه و مدارس و دارالفنون و معرفی روشنفکران و ترجمه و ادبیات مشروطه، میپردازد. در بخش دوم، زندگی و آثار #دهخدا و کتاب چرند و پرند وی را بهطور خاص تحلیل و تفسیر میکند. میشل کوییپرس نیز، در بخش سوم کتاب، ویژگیهای نثر #جمال_زاده، بهویژه یکی بود یکی نبود (۱۳۰۰) را طرح و تحلیل میکند؛ اثری که آن را بهنوعی آغازگر داستان کوتاه در ادبیات ایران میدانند.
واژهٔ constitutionalism (کنستیتوشنالیزم) در حوزهٔ علوم سیاسی به نوعی از حکومت اطلاق میشود که برمبنای قانون اساسی یا constitution است و در آن وضع قوانین بر عهدهٔ مجلس شوراست. ریشهٔ لاتینیِ این واژهها بهمعنی وضع کردن و تعیین کردن است و احتمالاً از قرن هجدهم معنای قانون اساسی را یافتهاست. این نوع حکومت را در فارسی «مشروطه» خواندهاند، اما آیا این واژه معادلی عربیتبار دربرابر «قنسطیطوسیون/کنستیتوسیون» است؟ دیدگاهها و اطلاعات دربارهٔ ریشهٔ «مشروطهٔ» ایرانی متنوع است: برخی صاحبنظران، بهویژه نویسندگان دورهٔ مشروطه، آن را صورت مؤنث «مشروط» عربی و بهمعنای مقیدشده و با شرط و پیمان میدانند، برای اطلاق به حکومتی که مقید به حدود قانون است. اما بهنظر محققانی چون سید حسن تقیزاده و دکتر صادق رضازادهٔ شفق، این واژه عربی نیست، بلکه از واژهٔ فرانسوی la charte بهمعنای «قانون» سرچشمه میگیرد و ازطریق زبان ترکی عثمانی به زبان فارسی وارد شدهاست. گفته میشود واژهٔ « مشروطیت» نیز در زبان ترکی عثمانی ساخته و وارد زبان فارسی شدهاست. علامه علیاکبر دهخدا موافق است که این واژه را ترکان عثمانی به فارسی آوردهاند، اما معتقد است که معادلی برای کنستیتوسیون فرانسوی است. بیشک پژوهشهای اصطلاحشناسان تاریخی میتواند یاریرسان شناخت بهتر ریشهٔ این واژه باشد. (اهم منابع: مقالهٔ «واژهٔ مشروطه»، عبدالهادی حائری، مجلهٔ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش ۲۲۷–۲۳۰؛ لغتنامهٔ #دهخدا) #واژهشناسی @cheshmocheragh
به واژگان ذهنی یا ذخیرهٔ واژههایی که در ذهن دارید، رجوع کنید و سریع بگویید ظرف خوراکپزی شکمدار یا با قسمت پایینیِ گشادتر از دهانه را چه مینامیم؟ احتمالاً نام بردن از «دیگ» نباید دشوار باشد. دیگ، که در اندازهای کوچکتر «دیگچه» خوانده میشود، در انواع گِلی و مسی و فلزی برای پخت غذا بهکار میرفته و برای گرم کردن و نگهداری آب گرمابهها هم از آن استفاده میشدهاست. در دهههای اخیر نیز این اصطلاح برای اشاره به نوعی محفظهٔ بزرگ صنعتی بهکار رفتهاست؛ مانند دیگ بخار و دیگ شوفاژ. اما، در زبان فارسی، برای شکل دیگری از آن، یعنی ظرفی با دهـانهٔ فراختر از شـکم نیز اصطلاحاتـی بوده که اکنون فراموش شدهاسـت. در فرهنگها، دستکم در تعریف دو واژه، بهروشنی به این ویژگی اشاره شدهاست: «تیان» و «پاتیل». «تیان» از جنس مس یا مفرغ بوده و در پخت آش و حلوا و نیز گرم کردن آب حمام کاربرد داشتهاست؛ البته دیگ حمام را هم تیان خواندهاند. «پاتیل» یا «پاتله» نیز از جنس مس بوده و برای پخت آش و چغندر و فرنی از آن استفاده شدهاست. بهجز این دو، دو واژهٔ دیگر هم برای مفهوم «دیگ دهانهگشاد» در منابع ضبط شدهاست: «تنجیر» یا «طنجره»، که گفتهاند عربیشدهٔ همان پاتیل است؛ و «لَوید»، که شاید ریشهای یونانی داشته باشد.
روزه گشادن یا روزه گشودن، روزه (را) باز کردن، روزهگشایی: خوردن و آشامیدن بههنگام افطار روزه خوردن، روزهخوری، روزه (را) خوردن: روزه نگرفتن روزهٔ خود را شکستن: با خوردن چیزی، روزه را باطل کردن روزهٔ (کله)گنجشکی، روزهٔ سرگنجشکی: روزهای که کودکان از صبح تا ظهر میگیرند روزهبهدهن: روزهدار روزهٔ مریم: روزهای که در طول آن نباید با کسی سخن گفت روزهٔ شکدار گرفتن: انجام دادن عملی که درست و غلطِ آن معلوم نیست روزهٔ بینماز: امری ناتمام (منابع: امثال و حکم #دهخدا، فرهنگ کنایات #سخن، فرهنگ فارسی عامیانهٔ #ابوالحسن_نجفی) #واژهشناسی @cheshmocheragh
واژهٔ constitutionalism (کنستیتوشنالیزم) در حوزهٔ علوم سیاسی به نوعی از حکومت اطلاق میشود که برمبنای قانون اساسی یا constitution است و در آن وضع قوانین بر عهدهٔ مجلس شوراست. ریشهٔ لاتینیِ این واژهها بهمعنی وضع کردن و تعیین کردن است و احتمالاً از قرن هجدهم معنای قانون اساسی را یافتهاست. این نوع حکومت را در فارسی «مشروطه» خواندهاند، اما آیا این واژه معادلی عربیتبار دربرابر «قنسطیطوسیون/کنستیتوسیون» است؟ دیدگاهها و اطلاعات دربارهٔ ریشهٔ «مشروطهٔ» ایرانی متنوع است: برخی صاحبنظران، بهویژه نویسندگان دورهٔ مشروطه، آن را صورت مؤنث «مشروط» عربی و بهمعنای مقیدشده و با شرط و پیمان میدانند، برای اطلاق به حکومتی که مقید به حدود قانون است. اما بهنظر محققانی چون سید حسن تقیزاده و دکتر صادق رضازادهٔ شفق، این واژه عربی نیست، بلکه از واژهٔ فرانسوی la charte بهمعنای «قانون» سرچشمه میگیرد و ازطریق زبان ترکی عثمانی به زبان فارسی وارد شدهاست. گفته میشود واژهٔ « مشروطیت» نیز در زبان ترکی عثمانی ساخته و وارد زبان فارسی شدهاست. علامه علیاکبر دهخدا موافق است که این واژه را ترکان عثمانی به فارسی آوردهاند، اما معتقد است که معادلی برای کنستیتوسیون فرانسوی است. بیشک پژوهشهای اصطلاحشناسان تاریخی میتواند یاریرسان شناخت بهتر ریشهٔ این واژه باشد. (اهم منابع: مقالهٔ «واژهٔ مشروطه»، عبدالهادی حائری، مجلهٔ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش ۲۲۷–۲۳۰؛ لغتنامهٔ #دهخدا) #واژهشناسی @cheshmocheragh
✔️گروه علمیآموزشی «سَماک» با حمایت «بنیاد فردوسی»، با همکاری «ویراستاران» و «انجمن ویرایش و درستنویسی»، و به میزبانی «خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی» برگزار میکند:
📌 اجرای زندهٔ شمارهای ویژه از #پادکست ادبی «مجلهٔ شنیداری سَماک» در آستانهٔ هفتم دی سالگرد درگذشت او.
🔖 با موضوعِ: #وطنداری آموز از دهخدا! بررسی میراث ادبی، زبانشناختی و اجتماعی کارنامهٔ میزرا علیاکبرخانِ دهخدا.
با حضور: ✅ بهروز محمودی بختیاری (زبانشناس)؛ ✅ فرهاد طاهری (نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصرایران)؛ ✅ فرشید ساداتشریفی (ادبپژوه).
🕖 دوشنبه، ۶اسفند۱۳۹۷، ساعت ۱۶تا۱۸. 🙏 ممنون میشویم ۱۵ دقیقه پیش از آغاز برنامه آنجا باشید تا بتوانیم برنامه را #بهموقع آغاز کنیم.
📜 بهنشانی: تهران، خیابان استاد نجاتاللهی (ویلا)، نبش ورشو، خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی. ◀️ورود تکتک علاقهمندان آزاد و رایگان است.