🌺

#قسمت۸۱
Channel
Social Networks
Other
Persian
Logo of the Telegram channel 🌺
@chadorihay_baRtarPromote
16
subscribers
5.69K
photos
693
videos
587
links
❀﴾﷽﴿❀@o0o0o00o0oO تبادلات🔃 @mim_faraji69
#به_نام_تنها_خالق_هستی

#عشق_پاک_من

#قسمت۸۱

۲۰روز بعد...

هنوز محمد زنگ نزده بود😔از زهرا هم پرسیدم شوهر اونم زنگ نزده بود ؛ خیلی نگران بودم😢 نازنین زهرا همش بهانه باباشو میگرفت ؛ دکتر گفته بود نباید استرس داشته باشم اما مگه میتونم😔
صدای تلفن اومد😃شمارش یجوری بود این حتما محمد😍

_الو الو

_سلام خانومم

_محمد😍عشقم

_علیکم سلام😐

_وای ببخشید سلام☺️محمد خوبی؟چیزیت نیس؟😥

_نگران نباش من خوبه خوبم . توچطوری نازنین زهرا امیرعلی

_ما خوبیم خیالت از ما راحت . محمد کی برمیگردی الو صدامو داری

_آره عزیزم . ما هفته دیگه اونجاییم

_زهرا هم خیلی نگران علی آقاس

_الان علی هم به خانومش زنگ میزنه . مریم دیگه سفارش نکنما مواظب خودتون باشید به مامانم اینا هم سلام برسون نازنین زهرا رو ببوس خداحافظ عزیزم

گوشی قطع شد ؛ خیلی خوشحال بودم خدایا ممنونم ازت😍سریع شماره مادر شوهرمو گرفتم و بهش گفتم که محمد هفته دیگه برمیگرده بعد که قطع کردم ؛ زهرا‌زنگ زد

_الو مریم چشمت روشن آقا محمد وعلی آقا هفته دیگه میان😃

_چشم تو هم روشن😘وای خیلی خوشحالم زهرا

_منم همینطور . مریم جون کاری چیزی نداری بیام برات انجام بدم تو با این وضعیتت کار نکن

_قربون محبتت ممنون . من که تو خونه هیچ کاری نمیکنم فقط مادرم و مادرشوهرم خیلی شرمندشون شدم

_ای جان خداخیرشون بده☺️کاری نداری فعلا خانومی؟

_نه گلم

مادر شوهرم اومد بالا نتونست طاقت بیاره از ذوقم بغلش کردم و بوسیدمش هردومون میخندیدیم و از خوشحالی گریه میکردیم😃

_مریم جان بچم خوب بود؟

_بله مامان جون از من و شمام سالم تر

_خدایاشکرت

به روایت محمد...

_محمد دیگه چیزی نمونده این روستا رو از دست این حرومی ها آزاد کنیم . قبول داری؟

_آره داداش تا ما هستیم مگه کسی جرات میکنه به حرم اهل بیت و کشورمون نزدیک بشه

_ماشاءالله دلاور😄

_مخلصیم دادا

عبدالصالح اومد جلو و گفت

_باید بتونیم اینجا رو آزاد کنیم غلط میکنند ؛ بخواند به حرم اهل بیت و کشورمون اهانت کنند😡محمد ما شکست نمیخوریم مگه نه؟

_معلومه که شکست نمیخوریم آقا داماد ؛ ما شیعه علی هستیم ما فقط شکست میدیم شکست برای ما معنایی نداره

_ماشاءالله داداش محمد خودم😀میگم من وقتی برگشتم میرم خواستگاریش همتونم عروسی دعوتین😉شما ها مثل داداشای من هستید

_قربونت😎 عبدالصالح بله رو بگیریا😬

_خیالت راحت داداش . قبل از اومدنم یه صحبتهایی شده اما هنوز نهایی نشده

_خب پس نصف راهو رفتی

_آره . ولی فکرم فعلا درگیر اینجاس تا این روستا رو از چنگ اینا درنیاریم من آروم ندارم

_چیزی دیگه نمونده

بقیه بچه ها اومدن پیش ما داشتیم برنامه ریزی میکردیم ؛ همگی شاد بودیم چون دیگه داشتیم روستا رو آزاد میکردیم

ادامه دارد...


@Chadorihay_bartar