💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته🔷 #پیشدادیان ✔️یادداشت (۷)
🟥 #نوذر🔶#دکتر_بتول_فخراسلام🔻پس از منوچهر شاه، پسرش
نوذر بر تخت می نشیند و راه بیداد، پیشه می گیرد و
"جهانی، سراسر برآمد خروش" و
نوذر به سام، نامه ای می نویسد و از او یاری می جوید. سام در گرگسار ست و به سمت
نوذر حرکت می کند. مردم به پیشواز می آیند و از
نوذر گلایه می کنند و می گویند
چه باشد اگر سام یل، پهلوان
نشیند برین تخت، روشن روان
🔻سام مردم را آرام می کند و می گوید که هر کسی باید در جایگاه خویش قرار گیرد و پهلوان نمی تواند جای شاه بنشیند و امید می دهد که
نوذر، دوباره به دادگری خواهد پرداخت.
از آن سو تورانیان به ایران می تازندو
نوذر، از کاخ به دهستان می روند و آن جا "قارن"، سپهدار ایران همراه اوست.
خبر شد که سام نریمان، بمرد
همی دخمه سازد، ورا، زال گرد
🔻افراسیاب و پدرش، پشنگ، شادمان ازین خبر، برای جنگ، شتاب می کنند و
نوذر فرزندان خویش _ توس و گستهم _ را فرا می خواند و سخنان منوچهر را یادآوری می کندکه از نبرد با تورانیان گفته بود. در نهایت، شاه توران،
نوذر را می کشد
بزد گردن
نوذر تاجدار
تنش را به خاک اندر افگند خوار
🔻سپس بستگان
نوذر را به خواری می کشانند و برادر نیکخوی افراسیاب _اغریرث_به خواهش گری می آید ومی گوید که " گرفتار کشتن، نه والا بود" و می خواهد که اسیران را به او بسپارند و ادامه می دهد
بر ایشان یکی غار، زندان، کنم
نگهدارشان، هوشمندان، کنم
🔻اغریرث، آنها را به ساری می برد. زال، عهد می بندد که راه خواب و آرامش را بر خود ببنددو کین شاه را بخواهد. ایرانیان به اغریرث، پیام می دهند که
اگر بیند اغریرث هوشمند
مر این بستگان را گشاید ز بند
🔻تا همواره او را ستایش کنیم و اغریرث می پذیردکه هر گاه سپاه زال رسید، اسیران را به او سپارد و به توران بازگرددو چنین می کند.
اغریرث به ری می رود و افراسیاب خشمگین از کارکرد اغریرث، برادر خویش را می کشد.
ایرانیان در جستجوی مردی از نسل فریدون، زو تهماسپ را می یابند و اورا بر تخت، می نشانند.
💠#بنیاد_فردوسی_مشهد💠#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس
🆔 http://bonyadferdowsitous.ir/🆔https://t.center/bonyadeferdowsitous