▫️بیانیهی سراسر تهمت و هتاکی انجمن علامه و برچسبهایی که به ما و جریان عدالتخواه نسبت داد، تعجبمان را برنیانگیخت؛ آنچه در بیانیهی مجموعهی رانتی–رفاقتیتان موسوم به انجمن علامه به چشم میخورد، تکرار تاریخ به شکلی جالب است. بیچاره انجمن علامه که در تاریخ همواره بازیچهی رادیکالهای پلیتکنیک بوده است. این انجمن روزی میزبان امیرکبیریهایی بود که کاسهلیسی اشغالگران آمریکایی را با «بهار بغداد» به اوج رساندند و امروز پارکینگ امیرکبیریهایی شده است که افتخار و آرزویشان کیفکشی پیرمردهای اصولگرای جمنا و شانا است. و همواره این انجمن تبریز بوده است که مقابل این انجمنها و در سمت و سوی عقلانیت و استقلال جنبش دانشجویی ایستاده است.
▪️آنچه که ما در این سالها از فضای حاکم بر این اتحادیه و ادوار ذینفوذ در آن دیدهایم، گواه این واقعیت است که متاسفانه تحکیمی که روزی گرد هم آورندهی انجمنهای متکثر انقلابی حولِ آرمانهای اصیلی چون عدالت و آزادی بود، امروز به اتحادیهای یکدست و اصولگرا بدل شده که هنوز هم روند خالصسازی در آن، بیوقفه ادامه دارد و تکتک اعضا بهخاطر کوچکترین تفاوتها و نقدها مورد بازخواست قرار میگیرند. پس بر آن شدیم تا ضمن پاسخ به اتهاماتی که به انجمن تبریز نسبت دادید، روایتی روشن از آنچه که امروز در این اتحادیه میگذرد ارائه کنیم.
▫️حال که حِقد و کینهی خود و پدرخواندههایتان را سرِ دست گرفتید و جریان عدالتخواه را "جنبش دانشجویی تکفیری" خواندید، سخن گفتن از انحرافی که سالهاست آزادی و آرمانخواهی جنبش دانشجویی را ذبح کرده و مستمرا در حال بازتولید نیروهای سیاسی میانمایه است، سادهتر شده است. انحرافی که دانشجوی انقلابی را پادوی جریان سیاسی اصولگرا میخواهد و آن را در حد کیفکشی این جریان پایین میآورد.
وقتی نقد صریح و بیپردهی کاستیها و انحرافات در کشور، نق زدن و لگدپرانی به نظام خوانده شد و انقلابیگری، در دفاع و توجیه تمام و کمالِ آن کاستیها معنا شد، تعجبی ندارد که کلانرویکرد میاندورهی سیونهمِ «تحکیمِ انقلابی» و محتوای تکتک سخنرانیها و برنامههای آن، بشود ذبح آرمانها به اسم واقعنگری و به کام محافظهکاری؛ تعجبی ندارد که در دورههایتان، نهجالبلاغه را برای توجیه رفتار حکمرانان تفسیر کنید و شارح رویکردهای دگم امنیتی برای دانشجویان شوید. در این مسیر، به امید به ارث بردن صندلی اسلافتان، فرسنگها از دغدغههای مردم فاصله میگیرید و وقتی در بیانیههایتان مردممردم میکنید، مقصودتان آگاهکردن تودهای نادان و بیبصیرت است.
▪️وقتی یک جریان سیاسی، تمام رسالتش را در «ادهان» و ماستمالی برای دفاع از وضع موجود تعریف کند و تمایلی برای مقایسهی وضعیت حاضر با اصول و آرمانها نداشته باشد، تعجبی ندارد که بدون مبنایی مشخص، هر بار مدافع آخرین پیشامدها باشد. تعجبی ندارد که یکروز از
#برخورد_قاطع با تمام معترضین سخن بگوید و فردا از عفو هفتاد هزار نفر از همان معترضین دفاع کند. تعجبی ندارد که وقتی دادگاههای مفاسد اقتصادی علنی شد، تقدیر کند و وقتی رویهی قبلی دستگاه قضا برگشت، ساکت باشد.
▫️آن روز که اولین کنگرهی انجمنهای اسلامی دانشجویان با حضور بزرگانی چون مرتضی مطهری و محمد مفتح در سال ۱۳۴۰ برگزار شد، کمتر کسی تصور میکرد که عاقبت آن تشکیلات عزیز، به اتحادیهای یکدست اصولگرا بدل شود که تنگنظری و حذف منتقدین، افتخارش باشد.
▪️در بیانیهتان ادعا کردید که ما قانون حجاب را جادوی تشیع سیاه خواندهایم؛ این که با ادبیات معلم انقلاب بیگانه باشید قابل فهم است و البته از امثال شما که مطالعهتان محدود در خواندن بولتنهای چند خطی است، انتظاری نیست که درک کنید مقصود نگارنده، توصیف وضعیتی با ادبیات شریعتی است که در آن، نابرابری و تبعیض، نادیده گرفته میشود و این که اسلام در نمادها و شعائر خلاصه میشود. رویکردی که در پیش گرفتهاید شرمآور نیست؟ به حذف و اخراج یک تشکل بسنده نکردید و کارتان شده پروندهسازی و دروغپردازی علیه ما؟ اگر سری به شمارههای آخر نشریات رسمی انجمن تبریز میزدید، موضعمان دربارهی ولایت فقیه، شهدای عزیزی چون عجمیان و سردار سلیمانی و موضوعاتی چون چپگرایی و راستگرایی و نقدهایمان به رفتارهای معترضین و معاندین، واضح و روشن بود.
در این ایام عزاداری و سوگواری امام شهیدمان بد نیست کمی در خودتان و شاخصهای موضعگیریهایتان تأمل کنید. امام خمینی(ره) که احیاگر بزرگداشت عاشورا در این مملکت بود، هدف قیام حضرت سید الشهدا را اقامهی عدل خوانده است.