ببینید چقدر از امام روح الله و مبانی فکریاش دور شدهاید که عدالتخواهی را تکفیر میکنید و آن را چپزدگی میخوانید.
▫️امان امان که تفکر حجتیهایهای نوین بیشتر از آنچه که فکر میکنید بر شما مسلط شده و مسخ تان کرده است. البته از شما این بیاخلاقیها بعید نیست که مرزهای بیشرمی را فراتر از این برده و دیگران خارج از محدودهی تنگ خود را نعوذ بالله کافر و ضد امام حسین(ع) هم معرفی کنید.
▪️اگر نیمنگاهی به تفاوت و تکثر میهمانان آخرین دورهی آموزشی ما در تهران و تعداد مناظراتی که در این سالها بین دیدگاههای مختلف برگزار کردیم و آنها که دعوت شان کردیم و اتفاقا نمایندگان تفکرات نزدیک به شما نپذیرفتند، میانداختید و آن را با ترکیب یکدست برنامههای اتحادیهتان مقایسه میکردید، روشن بود که کدام تشکل، خود را در تقابل و تخاطب با دیگران قرار داده و کدام یک اندیشهی نحیف خود را در دایرهی امن همفکرانش محصور کرده است.
در ادامه، از تجربه و مشاهداتمان از «تحکیم انقلابی» میگوییم و چند صحنه از عملکرد بزرگان ذینفوذتان را روایت میکنیم؛ همانها که برایتان بیانیّه نوشتند!
▫️صحنهی اول: بهمن سرد ۹۸ بود. در اواسط میاندورهی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت، زمان سخنرانی محمدحسین قائدشرف رسید؛ باورکردنی نبود که این ادوار همیشه حاضر، دقیقا وسط میاندورهی اتحادیه، میتینگ انتخاباتی برپا کرده و برای صندلی مجلس رای جمع میکند. هر چند که او به آرزویش در لیست پایداری نرسید اما این که بزرگان یک جریان، تشکلهای دانشجویی را با حزب سیاسی اشتباه بگیرند، نشانهی قابل تاملی است!
▪️صحنهی دوم: زمستان سال ۱۴۰۱ بود. همان ادوار جویای نام که این بار در وزارت علوم دولت سیزدهم شاغل شده بود، در سخنرانی اختتامیهی میاندوره، پادویی دولت را کارویژهی دانشجویان خواند. او گفت: تحکیم باید از گذار از روحانی به رئیسی، محکم دفاع کند! فردای آن روز که به تبریز باز میگشتیم، خبر دلار ۵۰ هزار تومانی را شنیدیم و برای حال و روز این انجمنها افسوس میخوردیم.
▫️صحنهی سوم: دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب در فروردین ۱۴۰۲ حواشی زیادی داشت. از نظرگیری صوری دبیر تحکیم از انجمنها برای بیانیهای که خواند تا بحثهای بعد از جلسه. اما موضوعی که بیش از همه جالب توجه بود، تحلیل یکی دیگر از ادوار بانفوذ اتحادیه دربارهی بیانیه تشکلها بود. مبنای تحلیل دربارهی بیانیهها، مفهوم محوری شبهه بود! ظاهرا هر بیانیهای که تعریف و تمجید بیشتری داشت و نقد و آسیبشناسی از وضعیت در آن کمرنگتر بود، وفاداری بیشتری به نظام داشت. بیجا نیست اگر وضع موجود کشور را حاصل غلبهی این فوج وفاداران خالی از نقد و شبهه بدانیم که خود را موظف به دفاع از همهچیز میدانند.
▪️صحنه چهارم: خرداد ۱۴۰۲ بود؛ پس از مطرح شدن موضوع اخراج انجمن تبریز از اتحادیه، همراه جمعی از ادوار انجمن به دیدار محمدحسین قائدشرف رفتیم؛ خیال میکردیم که مباحثه و گفتگو میتواند مانع از این برخورد سلیقهای شود؛ مطابق همان رویکرد اندیشهای انجمن تبریز، انتظار بحثی عمیق و گفتمانی دربارهی عملکردمان را داشتیم؛ ولی این مدیر کل جوان، با دستاویز قراردادن واژههای بکار رفته در چند توئیت از ادوار انجمن، ناامیدمان کرد. در میان بحثها او به نکتهای اشاره کرد که مایهی دلسوزی و ترحم برای شما پادوهای این افراد است. او به اختلاف سطح جدی انجمن تبریز با شورای مرکزی انتصابی دفتر تحکیم وحدت اشاره کرد و گفت: یکی از دلایلی که باعث فاصله افتادن میان انجمن تبریز و اتحادیه شده است، ضعف فکری و استدلالی دبیران و شورای مرکزی اتحادیه در مقابل اعضای انجمن تبریز بوده است. غمانگیز است که این ادوار همیشه حاضر برای اعمال نفوذ خود، شما را ضعیف نگه میدارند و خود نیز واقف به این ضعفتان هستند.
▫️ما در این سالها همیشه برای گفتگو و مباحثه حاضر بودیم، برای تغییر و اصلاح رویکردهای تحکیم، تلاشمان را کردیم و با ایفای نقش در شورای مرکزی اتحادیه و نشریات و دورههای آن، ضمن احترام به تفاوتها و اختلاف نظرها، مایل به همکاری و ادامهی این مسیر بودیم. در ماههای اخیر، تمام تلاش ما این بود که در فضایی آرام و عقلانی، با اعضا و ادوار اتحادیه گفتگو کنیم و به تفاهمی منطقی برسیم، اما از آنجا که عاجز از پاسخگویی و مباحثه بودید، تلاشمان موثر نبود و خود را موظف دانستیم که عموم جامعه را از این ظلم شما باخبر سازیم؛ هر چند که برخی کوتهنظران ما را ملامت کنند که دعوای درون تشکیلات را به بیرون کشیدهاید.