شعر ، ادبیات و زندگی

#بهنام_محجوبی
Channel
Art and Design
Books
Music
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Promote
267
subscribers
7.65K
photos
4.62K
videos
17.2K
links
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
شعر ، ادبیات و زندگی
Photo
💥💥💥

پست اینستاگرامی مادر جانباخته راه آزادگی بهنام محجوبی: « زجر یک مادر اینکه هر لحظه و هر ثانیه با نبودن بچش زنده بمونه و به شکنجه هایی که تحمل کرده فکر بکنه»

بتول حسینی مادر زنده یاد بهنام محجوبی درویش گنابادی که در زندان اوین به قتل رسید، در صفحه‌ی اینستاگرامی خود ضمن انتشار این تصویر نوشت:

«بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

بهنامم ،نمره های مدرسه و دانشگاهتو نگاه میکنم،وسایلتو گردگیری میکنم،
کاش کابوس بود نبودنت،
کاش خواب بود نبودنت،
هیچوقت تو فکرم نمی گنجید روزی بیاد که تو پیشم نباشی،
هیچوقت فکر نمیکردم به جای دیدن خودت،عکست رو نگاه کنم ،
بهنامم زجر یک مادر اینکه هر لحظه و هر ثانیه با نبودن بچش زنده بمونه و به شکنجه هایی که تحمل کرده فکر بکنه،
بهنامم از شکنجه های امین اباد گفتی،
گفتی اینقدر شکنجت کردن که اسمت یادت رفته بود،
از بی رحمی زندان بان گفتی،
بهنامم دلم برات تنگ شده.»

#بهنام_محجوبی
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

[email protected]
Forwarded from اتچ بات
💥💥💥

پیام بزرگداشت و تسلیت #اسماعیل_عبدی در رثای زنده یاد #بکتاش_آبتین

۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ فرا می رسد و هنرمندی فرهیخته که سودای آزادی دارد جان می بازد و خانواده، رفقا و کنشگران اجتماعی غرق در اندوه می شوند. شاعری گرانمایه که واژگان برای بیان احساساتش زمین گیر میشوند و کلامش دوستان را به وجد می آورد و نیروهای امنیتی را سراسیمه می کند و در شعرش لطافت بهاران و استقامت کوهساران پیوسته جاری است.
هر شب ستاره ای به زمین میکشند و باز
این آسمان غمزده غرق ستاره هاست …
رفیق عزیزم، بکتاش آبتین اولین زندانی سیاسی که جانش را بر اثر کوتاهی مسئولان از دست داده، نبوده و آخرین آن نیز هم نخواهد بود. زیرا در تمامی مراحل بازجویی، تشکیل پرونده، صدور حکم و اجرا، ذره ای عدالت وجود ندارد و مدت هاست نهادهای حقوق بشری و تشکل های صنفی و سیاسی مستقل موضوع نقد گسترده حقوق بشر در زندان ها و قتل عمد و غیر عمد زندانیان سیاسی و دگر اندیشانی نظیر (#دکتر_سامی، #هدی_صابر، #ستار_بهشتی، #زهرا_کاظمی، #کاووس_سید_امامی، #وحید_صیادی_نصیری و #بهنام_محجوبی و..) را پیگیری کرده اند ولی متاسفانه گوش مسئولان قضایی شنوا نیست.
اینجانب اسماعیل عبدی ضمن تسلیت به خانواده محترم بکتاش عزیز و اعضای محترم #کانون_نویسندگان_ایران و همراه با #نهاد‌های_صنفی، سیاسی و مدنی و #حقوق_بشری مستقل که دغدمندانه همواره نسبت به وقوع و تکرار این فجایع نگران هستند، به مسئولان قوه قضاییه هشدار می دهم به این رفتارهای غیر مسئولانه پایان دهند که حسن عاقبتی در این رفتارهای غیر مسئو لانه وجود ندارد.به ویژه آن هنگام که منجر به مرگ عزیزی میشود که با نبودنش نه جانشینی دارد و نه با هیچ حیله ایی می توان مرگ او را امری عادی و طبیعی جلوه داد.

اسماعیل عبدی

زندان مرکزی کرج بند ۶_۲۳ دی ماه ۱۴۰۰
#معلم
#نویسنده
#زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید
https://t.center/alahiaryparviz38
💥💥💥

🔴برخیز رفیق

اسماعیل عبدی معلم زندانی
▪️زندان مرکزی کرج بند ۶
▪️۱۷ دی ماه ۱۴۰۰

🔻با آرزوی بهبودی برای #بکتاش_آبتین

برخیز رفیق عزیز!
برخیز تا صبح زود در حیاط بند ۸ اوین برای برگزاری مجمع عمومی زندانیان سیاسی گرد هم آییم و با رای گیری مسئولین کمیته های فرهنگی ، ورزشی، مسابقات و هیئت امنای صندوق را انتخاب کنیم تا برای یک دوره سه ماهه پیگیر کنش های زندانیان سیاسی باشند. پس از آن به سالن ورزشی می رویم تا تنیس روی میز بازی کنیم و از خاطرات دور مان بگوییم. شنبه بعدازظهر به واحد فرهنگی می رویم تا لیست کتاب های جدید که با تلاش نصرالله ( لشنی) و مجید ( آذرپی) وارد زندان شده را بگیریم و سپس در جلسه هیئت اجرایی روزها و ساعات تشکیل کلاس های زبان، داستان نویسی و خطاطی را تعیین کنیم.
یکشنبه غروب طبق روال امیر حسین و ماندانا (عبدی) منتظر تماس ات هستند تا پس از نواختن سنتور و تنبک با تشویق هایت کیف کنند و با رهنمودهایت برای پیشرفت شان برنامه ریزی کنند. دوشنبه از صبح درگیر برگزاری دور سوم مسابقات شطرنج هستیم و تو با مهره سفید با زندانی هندی ( آناندا سینک) مسابقه داری و حدس می زنم پشت میز می نشینی و با لبخند می گویی:
این همه حریف چرا مرا به بازیکن خارجی زده اید. راستی منیره می گوید مبینا برای رفتن به کلاس ها و تست بازیگری با مریم خانم (یاوری) تماس گرفت و می خواهد شرایطتش را برایت توضیح دهد.
سه شنبه برای تکمیل بیانیه مجمع فوق‌العاده داریم و در حیاط سر سفره ناهار می نشینیم و از سیر ترشی یک ساله رونمایی می کنیم. پس از ناهار به اتاق می رویم و جناق می شکنیم و تو بلافاصله صحبت با ناصر_زرافشان را بهانه می کنی تا گوشی را به امیر سالار (داودی) بدهی و بگویی یادم تو را فراموش و همه با هم می خندیم . راستی چند تن از رفقا به کیش رفتند باید برای اسکانشان با فرشید ( ابراهیمی) تماس بگیری به شرطی که باز هم گوشی را بهانه یادم تو را فراموش نکنی...
برخیز تا شعرهایت را تلفنی برای شمش لنگروی بخوانیم و از رسولوف بخواهیم پیگیر مراحل ساخت فیلم هایت شویم و با آناهیتا (همتی) تماس بگیریم و حال مادرش را که در بستر بیماری است بپرسیم.
سالروز در گذشت غم بار درویش گنابادی #بهنام_محجوبی نزدیک است و همچنان خواهان محاکمه عاملان قتل او هستیم و چهارشنبه با #کسری_نوری کنفراسی صحبت کنیم.
برخیز و ببین نهال هایی را که آبیاری کرده ایم، به بار نشسته اند و در برابر بادهای زمستانی مقاومت می کنند همان گونه که وقتی با عمو #کیوان_(صمیمی) برای پیگیری وضعیت افشین (شهسواری) که توسط افسر نگهبان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، مذاکره می کردیم در برابر ماموران امنیتی با صلابت و استوار سخن گفتی.
راستی رفیق پنجشنبه این هفته نوبت اعضای کانون نویسندگان ایران است که در حسینیه بند، تشکل خود را برای زندانیان تشریح کنند و تو در کنار رضا خندان ( مهابادی) و کیوان ( باژن) به سوالات بچه ها پاسخ می دهید.

برخیز رفیق همیشه همراه و بیا آن مهربانی سرشار را در کنار آن آرمان خواهی مؤمنانه بی پایانت که تجلیش در شعر تو جاری است،دیگر بار بر ما هدیت کن.بکتاش ای نازنین رفیق! برخیز و بیا که جان جهانی اینک چشم به راه سلامتی تو نشسته است....

بادم حتی در قفس آزادم
چگونه می شود در من ایستاد
چگونه می توان به من فرمان ایست داد...
شعر از : بکتاش آبتین


https://t.center/alahiaryparviz38