كريمخان زند و جانشينانش
«کریمخان زند رئیس هیئت دولت است و پسر عموها، برادرها و پسرانش اعضای دولت او هستند. درست همان لحظه که دارند راجع به حملهٔ قارجاها به مازندران يا توطئهٔ عثمانیها عليه ايران* بحث میكنند، تكتك اعضای جلسه زيرچشمی كريمخان را میپايند و با خود زمزمه میكنند: «کريمخان! كی میشه بميری كه من جانشینت بشم. خودت میدونی كه من از همه لايقترم! من میتونم هر رقيبی رو مثل آب خوردن از سر راه بردارم.»
برای خوانندگانی كه چنين تصويری از كريمخان و اطرافيانش غريب است، توضيح میدهم:
کریمخان زند سی سال با اقتدار و خوشنامی بر ایران حکومت کرد و همین که جان به جهانآفرين داد، بین خويشاوندانش جنگ قدرت آغاز شد. جنازهٔ کریمخان سه روز بر زمین مانده بود تا تکلیف جانشین وی روشن و سپس به خاک سپرده شود.
خوب است يادآوری كنم:
از روزِ مرگ کریمخان تا روزی که لطفعلیخان زند (آخرین حاکم زندیه) کشته شد و قاجارها جای زنديه را گرفتند، شانزده سال طول کشید. در این سالها حاکمانی برآمدند و هرکدام چند سال یا چند ماهی حکم راندند و رفتند، اما جز آشوب و جنگ و ویرانی اتفاقی دیگر رخ نداد.
نكته:
اگر تاريخ را برای امتحان نهايی يا كنكور میخوانيد، تمام اين دوره در يك خط خلاصه میشود:
«کریمخان که فوت کرد، آقامحمدخان قاجار بر لطفعلیخان زند پیروز شد و سلسلهٔ قاجاریه را تأسیس کرد!»
هيچكس در امتحان از شما نمیپرسد:
«چرا کریمخان -خوشنامترین حاکم ایران- نتوانست جانشینی شایسته برای خویش تربیت کند؟»
موضوع اين نوشته بیوفايي دنيا نيست، وگرنه از عادلشاه
افشار میگفتم که پس از مرگ
نادرشاه به قدرت رسید و تمام فرزندان و نوادگان فاتح هند را کشت. فقط یکی از نوههای او را زنده نگه داشت! عادلشاه با آن همه کشتار و قساوت فقط یکسال حکمرانی کرد!
دو قرن و نيم از روزگار كريمخان گذشته است و خدا را شاكريم كه ديگر كسی با زور شمشمير به قدرت نمیرسد. نمیدانم كريمخان چند كلاس تحصيل كرده بود، اما اكنون همهٔ كسانی كه ادعای حاكمرانی دارند، دكترند يا مهندس و حتما كتابهاي كتابخانهٔ شخصی آنها بيش از يك نسيان وانت است!
حرف دیگری ندارم جز اینکه:
«خوبی حکمرانی در دوران كريمخان این بود که هیچ حاکمی هیچ قولی به مردم نمیداد!»
*روي كلمهٔ «ايران» تاكيد دارم در اين نوشته. صاحب كتاب رستمالتواريخ كريمخان زند را «معمار ايران ويران» مینامد.
#کریمخان_زند#نادرشاه_افشار#قدرت#حکمرانی_خوب#جانشینhttps://t.center/akabr_mirjafari