♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

#سلجوقیان
Канал
Логотип телеграм канала ♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥
@ahmadi111Продвигать
127
подписчиков
415
фото
70
видео
1,87 тыс.
ссылок
#تاریخ و #ادبیات #تالش ♥♥♥♥♥ ارتباط با ما 👇👇👇 @Razdari22 #آگاهی از تاریخ ، از مهمترین دانایی هاست که همگان باید بدانند از گذشته پند بگیرند ،آینده را بسازند
🔸#نوروز_قبل_و_بعد_از_اسلام
🔸صفحه ( ۲ )

🅰🔹در زمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان هر ساله نوروز را جشن میگرفتند که قبل به آن اشاره شده

🔴🔹مرور کوتاهی میکنیم به #نوروز بعد از ورود اعراب تازه مسلمان (اسلام)در ایران

🔴🔸 #نوروز پس از #اسلام:

در میان همهٔ جشن‌هایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بی‌توجهی فرمانروایان و مخالفت اسلام‌گرایان به فراموشی سپرده شدند، #نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند.
دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.

گفته می‌شود که عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن #نوروز و #مهرگان وضع کردند.
خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفه‌های فاطمی نیز چندین ‌بار با برافروختن آتش و آب‌پاشی، نوروز را ممنوع اعلام کردند.
در زمان خلفای بنی عباس افرادی چون #مرداویج برای حفظ،و حراست این آیین باستانی از #گیلان راهی جنوب شد و در کنار رود #فرات، آتش برافروخت و نوروز را جشن گرفت
از نوشته‌های باقی‌مانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، می‌توان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن می‌کرده‌اند، به هم سیب هدیه می‌دادند، غذاهای ویژه می‌پختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری می‌کردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره می‌نوشیدند و بر یکدیگر آب می‌پاشیدند.

عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند.
با روی کار آمدن سلسله‌های #طاهریان، #سامانیان و #آل_بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند.
#بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری‌ چون #فرخی، #منوچهری، و #سعد_سلمان در ستایش نوروز سروده شده‌اند.

در دوران #سلجوقیان، به دستور #جلال‌الدین_ملک‌شاه_سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله #خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به #تقویم_جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
.
🔵🔹 #نوروز در دوران #صفویان:

نوروز در این دوران نیز برگزار می‌شد.
در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، #شاه_عباس_صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه و بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.
بعدها با نفوذ بازمانده گان روحانیان مذهبی،که شاه #اسمایل صفوی از #لبنان به ایران آورده بود در دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

و در اثر فشار روحانیان مذهبی نوروز در حال رنگ باختن کامل خود بود که #نادرشاه_افشار به سلطنت رسید و دوباره نوروز را احیا کرد،

🔵🔹در تاریخ نادرنامه.از محمد قدوسی آمده است :

. 🔸نادرشاه که تعصب ویژه ای بر روی عید نوروز داشت ، در #نوروز همیشه شمیشر او در غلاف بود ، تنها زمان آسایش و راحتی او در نوروزها بود او هیچوقت در روزهای جشن نوروز نمیجگید،آنهم به دلیل احترامی بود که او به این جشن داشت ، و هیچ حماسه ای برای ایران مهمتر از زنده نگاهداشتن نوروز نبود نادرشاه برای ارج نهادن #نوروز در سال ۱۷۳۵ سکه به نام سکه نادری در مراسم #نوروز رایج کرد


🅰🔹توضیح :دلیل اینکه در بین شاهان #سلجوقی_ملک_شاه به نوروز توجه خاصی دارد ،و برمیگردد به #همسر_تالش،او که سالها جشن نوروز را تجربه کرده او #سپیده_یا_ملکه_تالشان ، دختر کدخدا داود ماسالی بود که بعداز ازدواج با ملک شاه قدرتمندترین زن زمان خود در ،دربار بود او سرانجام به دستور حسن صباح به ترور شد وقبلش مرگ وصیت کرد که در ماسال دفن شود

پایان

اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔶برگی از تاریخ تالش باستان

📚تالش در زمان #طاهریان ،#صفاریان و #سامانیان و #غزنویان و #سلجوقیان

📕 در زمان خلافت طاهریان و صفاریان تالش و گیلان اسقلال خودرا خفظ کرده بود این سرزمین توسط حاکمان محلی خود اداره میشد چون دو چون شاهان طاهری از چندان قدرتی برخودار نبودند که بتوانند در برابر مردمان این سرزمین ارز و اندام کنند.
صفاریان نیز به دلیل اینکه تمام تلاش و خود را برای احیا سرزمینهایی کرده بود که در آن سرزمین ها اعراب در مدت تسلط خود زبان پارسی از بین برده بودند از آنجا که سرزمین #زیاد زیر سلطه اعراب نبودند و مردم تالش کماکان فرهنگ ایرانی خود را حفظ کرده بودند صفاریان علاوه براینکه از این کار مردمان #تالش و گیلان راضی نودند این سرزمین به حال خود آزاد گذاشتند تا توسط امرای محلی خود اداره شود،
سه عامل موجب شده بود که صفاریان نقشی در تالش نداشته باشند

🔸۱-صفاریان تمام قوای خود را در جنگ با خلفای جورعباسی بسیج کرده
🔸۲_از طرفی اگثر تالشان خود از دشمنان سرسخت خلفای عباسی بودند
🔸۳-حاکمان محلی تالش خود از شاهان قدرتمند محسوب،می شدند

🔶 در این دوران سرزمین گیلان تالش که توسط امرای محلی اداره میشد از چنان اهمیت بالایی برخودار بود که هر کسی در گوشه ای از کشور دچار تعرض می شد به گیلا ن و تالش پتاه می آوردند......


📕بعد انقراض صفاریان سامانیان به مقصد قدرت رسیدند در این زمان هیچ رد پایی از #تالشان در این زمان در دولت سامانی دیده نمیشود که نشانگر آن است تالشان توسط حاکمان محلی اداره میشد و سامانیان نقشی در تالش نداشتند و بعد از سامانیان غزنویان به قدرت رسیدند
که این ترک غز توانستند بر آذربایجان تسلطت پیدا کنند ولی نتوانستند وارد سرزمین تالش شوند . کماکان تالش
تا ایجا استقلال محلی خود را حفظ کرده بود...
. 🅰🔸باسورت مینویسد:

🔴سلطان محمود غزنوی به ری و دیلم آمد و رستم دیلمی را از پادشاهی عزل کرد ،اما در این زمان زمان #تالش از مناطقی بود که علاوه بر اینکه در قلمرو سامانیان نبوده ،در حیطه تصرفات غزنویان نیز نبوده ،توسط امرای محلی اداره،می شد

. 🔵همو مینویسد :،
در این زمان حکومت آذربایجان بدست، امیر وهسودان بود او غزان را پذیرفت به امید اینکه برای او سودی داشته باشند حتی دختری از غزنویان را به زنی گرفت تا بتواند آنها را رام کند ولی به دلیل بدرفتاری با مردم با مردم این سرزمین از آنجا رانده شدند و راهی ارمنستان و دیگر دیار شدند ،بدین گونه غزان در همسایگی #تالش یعنی آذربایجان و آران روی آوردند و پای آنان به #تالش نرسید و #تالشان از گزند آنها در امان ماندند

📕بعداز غزنویان سلجوقیان به قدرت رسیدند. با توجه به اینکه آنها توانستند .به گیلان و دیلم و قزوین دست
یافتند ولی به همت #سپیده دختر ماسالی تالش که همسر ملکشاه سلجوقی بود تالشان کما کان با حمایت او استقلال نسبی خود را حفظ کرده بودند و این سرزمین ها توسط امرای محلی خود اداره میشد ، او زبیایی خود را با قدرتی که در ،دربار پیدا کرده در هم آمیخت با تمام وجود از سرزمین های تالش حمایت می کرد به همین دلیل مردم تالش به او لقب #ملکه #تالشان داده بودند ، سر انجام این شیرزن تالشی به دستور حسن صباع ترور شد او قبل از مرگش وصیت کرد که او را در راس الخط سرزمین پدریش #ماسال دفن کنند
. که در مورد این بانوی تالشان توضیح داده بودیم


📕در این زمان حاکم وقت تالش مرداویج بود و سرزمین تالش از لحافظ وسعت تالش بزرگ به دلیل حاکمت های محلی خیلی کوچک شده بود چون هرحاکمی منطقه خاص خود را اداره می کردکه شامل #ماسال #شاندرمن و#تالشدوب می شد که آن را #گسکر می نامیدند.
که قبلا از قول مورخ انگلیس ه .ل رابینو توضیح داده بودیم

🔸بعداز انقراض غزنویان . خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند
در این زمان برگ تازه ای از تاریخ تالش باز شده و آن هم منطقه ای به نام #گشتاسبی است

🔸نسوی نویسنده کتاب در سیرت جلال الدین این چنین مینویسد :

🔸#گشتاسفی محلی است بین #نهر_ارس_ونهر_کر_که_جز_با_کشتی_بدان_جا_نتوان_رفت جویار بسیار دارد ،مرغابی و ماهی فراوان دارد به طوری که صدمرغابی را در آنجا به یک درهم میفروختند


حمدالله مستوفی در مورد آن می نویسد:
حاصل آن منطقه غله و برنج است و پنبه و میوه است
مردمش سفید چهره .و بر مذهب شافعی
هستند زبانشان پهلوی گیلانی(تالشی)،است
گشتاسفی همان جایی است که بعد ها محل استقرار شیخ زاهد گیلانی شد،#تالشها
بر خلاف تبرستان که در زمان محمد خوارزمشاهی از دولت تابیعت کردند گیلان
و# تالشان تابع نبودند. در این منطقه قدرت هم چنان در دست حاکمان محلی بوده است
پس از آنکه مغولان به ایران،حمله کرد آنها شهر را با خاک یکسان کردند بازمانده گان به روستای محمود آباد فرار کردند

.... اسفندیاراحمدی
📚 https://t.center/Ahmadi111


.
🔸#نوروز_قبل_و_بعد_از_اسلام
🔸صفحه ( ۲ )

🅰🔹در زمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان هر ساله نوروز را جشن میگرفتند که قبل به آن اشاره شده

🔴🔹مرور کوتاهی میکنیم به #نوروز بعد از ورود اعراب تازه مسلمان (اسلام)در ایران

🔴🔸 #نوروز پس از #اسلام:

در میان همهٔ جشن‌هایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بی‌توجهی فرمانروایان و مخالفت اسلام‌گرایان به فراموشی سپرده شدند، #نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند.
دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.

گفته می‌شود که عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن #نوروز و #مهرگان وضع کردند.
خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفه‌های فاطمی نیز چندین ‌بار با برافروختن آتش و آب‌پاشی، نوروز را ممنوع اعلام کردند.
در زمان خلفای بنی عباس افرادی چون #مرداویج برای حفظ،و حراست این آیین باستانی از #گیلان راهی جنوب شد و در کنار رود #فرات، آتش برافروخت و نوروز را جشن گرفت
از نوشته‌های باقی‌مانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، می‌توان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن می‌کرده‌اند، به هم سیب هدیه می‌دادند، غذاهای ویژه می‌پختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری می‌کردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره می‌نوشیدند و بر یکدیگر آب می‌پاشیدند.

عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند.
با روی کار آمدن سلسله‌های #طاهریان، #سامانیان و #آل_بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند.
#بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری‌ چون #فرخی، #منوچهری، و #سعد_سلمان در ستایش نوروز سروده شده‌اند.

در دوران #سلجوقیان، به دستور #جلال‌الدین_ملک‌شاه_سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله #خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به #تقویم_جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
.
🔵🔹 #نوروز در دوران #صفویان:

نوروز در این دوران نیز برگزار می‌شد.
در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، #شاه_عباس_صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه و بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.
بعدها با نفوذ بازمانده گان روحانیان مذهبی،که شاه #اسمایل صفوی از #لبنان به ایران آورده بود در دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

و در اثر فشار روحانیان مذهبی نوروز در حال رنگ باختن کامل خود بود که #نادرشاه_افشار به سلطنت رسید و دوباره نوروز را احیا کرد،

🔵🔹در تاریخ نادرنامه.از محمد قدوسی آمده است :

. 🔸نادرشاه که تعصب ویژه ای بر روی عید نوروز داشت ، در #نوروز همیشه شمیشر او در غلاف بود ، تنها زمان آسایش و راحتی او در نوروزها بود او هیچوقت در روزهای جشن نوروز نمیجگید،آنهم به دلیل احترامی بود که او به این جشن داشت ، و هیچ حماسه ای برای ایران مهمتر از زنده نگاهداشتن نوروز نبود نادرشاه برای ارج نهادن #نوروز در سال ۱۷۳۵ سکه به نام سکه نادری در مراسم #نوروز رایج کرد


🅰🔹توضیح :دلیل اینکه در بین شاهان #سلجوقی_ملک_شاه به نوروز توجه خاصی دارد ،و برمیگردد به #همسر_تالش،او که سالها جشن نوروز را تجربه کرده او #سپیده_یا_ملکه_تالشان ، دختر کدخدا داود ماسالی بود که بعداز ازدواج با ملک شاه قدرتمندترین زن زمان خود در ،دربار بود او سرانجام به دستور حسن صباح به ترور شد وقبلش مرگ وصیت کرد که در ماسال دفن شود

پایان

اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔶برگی از تاریخ تالش باستان

📚تالش در زمان #طاهریان ،#صفاریان و #سامانیان و #غزنویان و #سلجوقیان

📕 در زمان خلافت طاهریان و صفاریان تالش و گیلان اسقلال خودرا خفظ کرده بود این سرزمین توسط حاکمان محلی خود اداره میشد چون دو چون شاهان طاهری از چندان قدرتی برخودار نبودند که بتوانند در برابر مردمان این سرزمین ارز و اندام کنند.
صفاریان نیز به دلیل اینکه تمام تلاش و خود را برای احیا سرزمینهایی کرده بود که در آن سرزمین ها اعراب در مدت تسلط خود زبان پارسی از بین برده بودند از آنجا که سرزمین #زیاد زیر سلطه اعراب نبودند و مردم تالش کماکان فرهنگ ایرانی خود را حفظ کرده بودند صفاریان علاوه براینکه از این کار مردمان #تالش و گیلان راضی نودند این سرزمین به حال خود آزاد گذاشتند تا توسط امرای محلی خود اداره شود،
سه عامل موجب شده بود که صفاریان نقشی در تالش نداشته باشند

🔸۱-صفاریان تمام قوای خود را در جنگ با خلفای جورعباسی بسیج کرده
🔸۲_از طرفی اگثر تالشان خود از دشمنان سرسخت خلفای عباسی بودند
🔸۳-حاکمان محلی تالش خود از شاهان قدرتمند محسوب،می شدند

🔶 در این دوران سرزمین گیلان تالش که توسط امرای محلی اداره میشد از چنان اهمیت بالایی برخودار بود که هر کسی در گوشه ای از کشور دچار تعرض می شد به گیلا ن و تالش پتاه می آوردند......


📕بعد انقراض صفاریان سامانیان به مقصد قدرت رسیدند در این زمان هیچ رد پایی از #تالشان در این زمان در دولت سامانی دیده نمیشود که نشانگر آن است تالشان توسط حاکمان محلی اداره میشد و سامانیان نقشی در تالش نداشتند و بعد از سامانیان غزنویان به قدرت رسیدند
که این ترک غز توانستند بر آذربایجان تسلطت پیدا کنند ولی نتوانستند وارد سرزمین تالش شوند . کماکان تالش
تا ایجا استقلال محلی خود را حفظ کرده بود...
. 🅰🔸باسورت مینویسد:

🔴سلطان محمود غزنوی به ری و دیلم آمد و رستم دیلمی را از پادشاهی عزل کرد ،اما در این زمان زمان #تالش از مناطقی بود که علاوه بر اینکه در قلمرو سامانیان نبوده ،در حیطه تصرفات غزنویان نیز نبوده ،توسط امرای محلی اداره،می شد

. 🔵همو مینویسد :،
در این زمان حکومت آذربایجان بدست، امیر وهسودان بود او غزان را پذیرفت به امید اینکه برای او سودی داشته باشند حتی دختری از غزنویان را به زنی گرفت تا بتواند آنها را رام کند ولی به دلیل بدرفتاری با مردم با مردم این سرزمین از آنجا رانده شدند و راهی ارمنستان و دیگر دیار شدند ،بدین گونه غزان در همسایگی #تالش یعنی آذربایجان و آران روی آوردند و پای آنان به #تالش نرسید و #تالشان از گزند آنها در امان ماندند

📕بعداز غزنویان سلجوقیان به قدرت رسیدند. با توجه به اینکه آنها توانستند .به گیلان و دیلم و قزوین دست
یافتند ولی به همت #سپیده دختر ماسالی تالش که همسر ملکشاه سلجوقی بود تالشان کما کان با حمایت او استقلال نسبی خود را حفظ کرده بودند و این سرزمین ها توسط امرای محلی خود اداره میشد ، او زبیایی خود را با قدرتی که در ،دربار پیدا کرده در هم آمیخت با تمام وجود از سرزمین های تالش حمایت می کرد به همین دلیل مردم تالش به او لقب #ملکه #تالشان داده بودند ، سر انجام این شیرزن تالشی به دستور حسن صباع ترور شد او قبل از مرگش وصیت کرد که او را در راس الخط سرزمین پدریش #ماسال دفن کنند
. که در مورد این بانوی تالشان توضیح داده بودیم


📕در این زمان حاکم وقت تالش مرداویج بود و سرزمین تالش از لحافظ وسعت تالش بزرگ به دلیل حاکمت های محلی خیلی کوچک شده بود چون هرحاکمی منطقه خاص خود را اداره می کردکه شامل #ماسال #شاندرمن و#تالشدوب می شد که آن را #گسکر می نامیدند.
که قبلا از قول مورخ انگلیس ه .ل رابینو توضیح داده بودیم

🔸بعداز انقراض غزنویان . خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند
در این زمان برگ تازه ای از تاریخ تالش باز شده و آن هم منطقه ای به نام #گشتاسبی است

🔸نسوی نویسنده کتاب در سیرت جلال الدین این چنین مینویسد :

🔸#گشتاسفی محلی است بین #نهر_ارس_ونهر_کر_که_جز_با_کشتی_بدان_جا_نتوان_رفت جویار بسیار دارد ،مرغابی و ماهی فراوان دارد به طوری که صدمرغابی را در آنجا به یک درهم میفروختند


حمدالله مستوفی در مورد آن می نویسد:
حاصل آن منطقه غله و برنج است و پنبه و میوه است
مردمش سفید چهره .و بر مذهب شافعی
هستند زبانشان پهلوی گیلانی(تالشی)،است
گشتاسفی همان جایی است که بعد ها محل استقرار شیخ زاهد گیلانی شد،#تالشها
بر خلاف تبرستان که در زمان محمد خوارزمشاهی از دولت تابیعت کردند گیلان
و# تالشان تابع نبودند. در این منطقه قدرت هم چنان در دست حاکمان محلی بوده است
پس از آنکه مغولان به ایران،حمله کرد آنها شهر را با خاک یکسان کردند بازمانده گان به روستای محمود آباد فرار کردند

.... اسفندیاراحمدی
📚 https://t.center/Ahmadi111


.
🔸#نوروز_قبل_و_بعد_از_اسلام
🔸صفحه ( ۲ )

🅰🔹در زمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان هر ساله نوروز را جشن میگرفتند که قبل به آن اشاره شده

🔴🔹مرور کوتاهی میکنیم به #نوروز بعد از ورود اعراب تازه مسلمان (اسلام)در ایران

🔴🔸 #نوروز پس از #اسلام:

در میان همهٔ جشن‌هایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بی‌توجهی فرمانروایان و مخالفت اسلام‌گرایان به فراموشی سپرده شدند، #نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند.
دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را می‌توان پیوند عمیق آن با آیین‌های ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.

گفته می‌شود که عرب‌های فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آن‌ها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن #نوروز و #مهرگان وضع کردند.
خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفه‌های فاطمی نیز چندین ‌بار با برافروختن آتش و آب‌پاشی، نوروز را ممنوع اعلام کردند.
در زمان خلفای بنی عباس افرادی چون #مرداویج برای حفظ،و حراست این آیین باستانی از #گیلان راهی جنوب شد و در کنار رود #فرات، آتش برافروخت و نوروز را جشن گرفت
از نوشته‌های باقی‌مانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، می‌توان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن می‌کرده‌اند، به هم سیب هدیه می‌دادند، غذاهای ویژه می‌پختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری می‌کردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره می‌نوشیدند و بر یکدیگر آب می‌پاشیدند.

عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند.
با روی کار آمدن سلسله‌های #طاهریان، #سامانیان و #آل_بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دوره‌ها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر می‌سرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش می‌گفتند.
#بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری‌ چون #فرخی، #منوچهری، و #سعد_سلمان در ستایش نوروز سروده شده‌اند.

در دوران #سلجوقیان، به دستور #جلال‌الدین_ملک‌شاه_سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله #خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به #تقویم_جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
.
🔵🔹 #نوروز در دوران #صفویان:

نوروز در این دوران نیز برگزار می‌شد.
در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، #شاه_عباس_صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار می‌شده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه و بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.
بعدها با نفوذ بازمانده گان روحانیان مذهبی،که شاه #اسمایل صفوی از #لبنان به ایران آورده بود در دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبل‌ها و نمادها چیره شد.

و در اثر فشار روحانیان مذهبی نوروز در حال رنگ باختن کامل خود بود که #نادرشاه_افشار به سلطنت رسید و دوباره نوروز را احیا کرد،

🔵🔹در تاریخ نادرنامه.از محمد قدوسی آمده است :

. 🔸نادرشاه که تعصب ویژه ای بر روی عید نوروز داشت ، در #نوروز همیشه شمیشر او در غلاف بود ، تنها زمان آسایش و راحتی او در نوروزها بود او هیچوقت در روزهای جشن نوروز نمیجگید،آنهم به دلیل احترامی بود که او به این جشن داشت ، و هیچ حماسه ای برای ایران مهمتر از زنده نگاهداشتن نوروز نبود نادرشاه برای ارج نهادن #نوروز در سال ۱۷۳۵ سکه به نام سکه نادری در مراسم #نوروز رایج کرد


🅰🔹توضیح :دلیل اینکه در بین شاهان #سلجوقی_ملک_شاه به نوروز توجه خاصی دارد ،و برمیگردد به #همسر_تالش،او که سالها جشن نوروز را تجربه کرده او #سپیده_یا_ملکه_تالشان ، دختر کدخدا داود ماسالی بود که بعداز ازدواج با ملک شاه قدرتمندترین زن زمان خود در ،دربار بود او سرانجام به دستور حسن صباح به ترور شد وقبلش مرگ وصیت کرد که در ماسال دفن شود

پایان

اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔶برگی از تاریخ تالش باستان

📚تالش در زمان #طاهریان ،#صفاریان و #سامانیان و #غزنویان و #سلجوقیان

📕 در زمان خلافت طاهریان و صفاریان تالش و گیلان اسقلال خودرا خفظ کرده بود این سرزمین توسط حاکمان محلی خود اداره میشد چون دو چون شاهان طاهری از چندان قدرتی برخودار نبودند که بتوانند در برابر مردمان این سرزمین ارز و اندام کنند.
صفاریان نیز به دلیل اینکه تمام تلاش و خود را برای احیا سرزمینهایی کرده بود که در آن سرزمین ها اعراب در مدت تسلط خود زبان پارسی از بین برده بودند از آنجا که سرزمین #زیاد زیر سلطه اعراب نبودند و مردم تالش کماکان فرهنگ ایرانی خود را حفظ کرده بودند صفاریان علاوه براینکه از این کار مردمان #تالش و گیلان راضی نودند این سرزمین به حال خود آزاد گذاشتند تا توسط امرای محلی خود اداره شود،
سه عامل موجب شده بود که صفاریان نقشی در تالش نداشته باشند

🔸۱-صفاریان تمام قوای خود را در جنگ با خلفای جورعباسی بسیج کرده
🔸۲_از طرفی اگثر تالشان خود از دشمنان سرسخت خلفای عباسی بودند
🔸۳-حاکمان محلی تالش خود از شاهان قدرتمند محسوب،می شدند

🔶 در این دوران سرزمین گیلان تالش که توسط امرای محلی اداره میشد از چنان اهمیت بالایی برخودار بود که هر کسی در گوشه ای از کشور دچار تعرض می شد به گیلا ن و تالش پتاه می آوردند......


📕بعد انقراض صفاریان سامانیان به مقصد قدرت رسیدند در این زمان هیچ رد پایی از #تالشان در این زمان در دولت سامانی دیده نمیشود که نشانگر آن است تالشان توسط حاکمان محلی اداره میشد و سامانیان نقشی در تالش نداشتند و بعد از سامانیان غزنویان به قدرت رسیدند
که این ترک غز توانستند بر آذربایجان تسلطت پیدا کنند ولی نتوانستند وارد سرزمین تالش شوند . کماکان تالش
تا ایجا استقلال محلی خود را حفظ کرده بود...
. 🅰🔸باسورت مینویسد:

🔴سلطان محمود غزنوی به ری و دیلم آمد و رستم دیلمی را از پادشاهی عزل کرد ،اما در این زمان زمان #تالش از مناطقی بود که علاوه بر اینکه در قلمرو سامانیان نبوده ،در حیطه تصرفات غزنویان نیز نبوده ،توسط امرای محلی اداره،می شد

. 🔵همو مینویسد :،
در این زمان حکومت آذربایجان بدست، امیر وهسودان بود او غزان را پذیرفت به امید اینکه برای او سودی داشته باشند حتی دختری از غزنویان را به زنی گرفت تا بتواند آنها را رام کند ولی به دلیل بدرفتاری با مردم با مردم این سرزمین از آنجا رانده شدند و راهی ارمنستان و دیگر دیار شدند ،بدین گونه غزان در همسایگی #تالش یعنی آذربایجان و آران روی آوردند و پای آنان به #تالش نرسید و #تالشان از گزند آنها در امان ماندند

📕بعداز غزنویان سلجوقیان به قدرت رسیدند. با توجه به اینکه آنها توانستند .به گیلان و دیلم و قزوین دست
یافتند ولی به همت #سپیده دختر ماسالی تالش که همسر ملکشاه سلجوقی بود تالشان کما کان با حمایت او استقلال نسبی خود را حفظ کرده بودند و این سرزمین ها توسط امرای محلی خود اداره میشد ، او زبیایی خود را با قدرتی که در ،دربار پیدا کرده در هم آمیخت با تمام وجود از سرزمین های تالش حمایت می کرد به همین دلیل مردم تالش به او لقب #ملکه #تالشان داده بودند ، سر انجام این شیرزن تالشی به دستور حسن صباع ترور شد او قبل از مرگش وصیت کرد که او را در راس الخط سرزمین پدریش #ماسال دفن کنند
. که در مورد این بانوی تالشان توضیح داده بودیم


📕در این زمان حاکم وقت تالش مرداویج بود و سرزمین تالش از لحافظ وسعت تالش بزرگ به دلیل حاکمت های محلی خیلی کوچک شده بود چون هرحاکمی منطقه خاص خود را اداره می کردکه شامل #ماسال #شاندرمن و#تالشدوب می شد که آن را #گسکر می نامیدند.
که قبلا از قول مورخ انگلیس ه .ل رابینو توضیح داده بودیم

🔸بعداز انقراض غزنویان . خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند
در این زمان برگ تازه ای از تاریخ تالش باز شده و آن هم منطقه ای به نام #گشتاسبی است

🔸نسوی نویسنده کتاب در سیرت جلال الدین این چنین مینویسد :

🔸#گشتاسفی محلی است بین #نهر_ارس_ونهر_کر_که_جز_با_کشتی_بدان_جا_نتوان_رفت جویار بسیار دارد ،مرغابی و ماهی فراوان دارد به طوری که صدمرغابی را در آنجا به یک درهم میفروختند


حمدالله مستوفی در مورد آن می نویسد:
حاصل آن منطقه غله و برنج است و پنبه و میوه است
مردمش سفید چهره .و بر مذهب شافعی
هستند زبانشان پهلوی گیلانی(تالشی)،است
گشتاسفی همان جایی است که بعد ها محل استقرار شیخ زاهد گیلانی شد،#تالشها
بر خلاف تبرستان که در زمان محمد خوارزمشاهی از دولت تابیعت کردند گیلان
و# تالشان تابع نبودند. در این منطقه قدرت هم چنان در دست حاکمان محلی بوده است
پس از آنکه مغولان به ایران،حمله کرد آنها شهر را با خاک یکسان کردند بازمانده گان به روستای محمود آباد فرار کردند

.... اسفندیاراحمدی
📚 https://t.center/Ahmadi111


.
🔶برگی از تاریخ تالش باستان

📚تالش در زمان #طاهریان ،#صفاریان و #سامانیان و #غزنویان و #سلجوقیان

📕 در زمان خلافت طاهریان و صفاریان تالش و گیلان اسقلال خودرا خفظ کرده بود این سرزمین توسط حاکمان محلی خود اداره میشد چون دو چون شاهان طاهری از چندان قدرتی برخودار نبودند که بتوانند در برابر مردمان این سرزمین ارز و اندام کنند.
صفاریان نیز به دلیل اینکه تمام تلاش و خود را برای احیا سرزمینهایی کرده بود که در آن سرزمین ها اعراب در مدت تسلط خود زبان پارسی از بین برده بودند از آنجا که سرزمین #زیاد زیر سلطه اعراب نبودند و مردم تالش کماکان فرهنگ ایرانی خود را حفظ کرده بودند صفاریان علاوه براینکه از این کار مردمان #تالش و گیلان راضی نودند این سرزمین به حال خود آزاد گذاشتند تا توسط امرای محلی خود اداره شود،
🔶 در این دوران سرزمین گیلان تالش که توسط امرای محلی اداره میشد از چنان اهمیت بالایی برخودار بود که هر کسی در گوشه ای از کشور دچار تعرض می شد به گیلا ن و تالش پتاه می آوردند......


📕بعد انقراض صفاریان سامانیان به مقصد قدرت رسیدند و بعد از سامانیان غزنویان به قدرت رسیدند
که این ترک غز توانستند بر آذربیاجان تسلطت پیدا کنند ولی نتوانستند وارد سرزمین تالش شوند . کماکان تالش
تا ایجا استقلال محلی خود را حفظ کرده بود...



📕بعداز غزنویان سلجوقیان به قدرت رسیدند. با توجه به اینکه آنها توانستند .به گیلان و دیلم و قزوین دست
یافتند ولی به همت #سپیده دختر ماسالی تالش که همسر ملکشاه سلجوقی بود تالشان کما کان با حمایت او استقلال نسبی خود را حفظ کرده بودند و این سرزمین ها توسط امرای محلی خود اداره میشد ، او زبیایی خود را با قدرتی که در ،دربار پیدا کرده در هم آمیخت با تمام وجود از سرزمین های تالش حمایت می کرد به همین دلیل مردم تالش به او لقب #ملکه #تالشان داده بودند ، سر انجام این شیرزن تالشی به دستور حسن صباع ترور شد او قبل از مرگش وصیت کرد که او را در راس الخط سرزمین پدریش #ماسال دفن کنند
. که در مورد این بانوی تالشان توضیح داده بودیم



📕در این زمان حاکم وقت تالش مرداویج بود در این زمان تالش از لحافظ وسعت تالش برزگ به دلیل حاکمت های محلی خیلی کوچک شده بود چون هرحاکمی منطقه خاص خود را اداره می کردکه شامل ماسال شاندرمن و شالشدوب می شد که آن را گسکر می نامیدند.
که قبلا از قول مورخ انگلیس ه .ل رابینو توضیح داده بودیم

📕بعداز انقراض غزنویان . خوارزمشاهیان
به قدرت رسیدند

در این زمان برگ تازه ای از تاریخ تالش باز شده
و آن هم منطقه ای به نام گشتاسفی است

📕نسوی نویسنده کتاب در سیرت جلال الدین این چنین می نویسد:

📕گشتاسفی محلی است
بین نهر ارس و نهر کر . که جز با کشتی
بدان جا نتوان رفت . جویار بسیار دارد .
مرغابی و ماهی فراوان دارد به طوری که
صد مرغابی را در آنجا به یک درهم می
فروختند

📕حمدالله مستوفی در مورد آن می نویسد:
حاصل آن منطقه غله و برنج است و پنبه و میوه است
مردمش سفید چهره .و بر مذهب شافعی
هستند زبانشان پهلوی گیلانی(تالشی)
است
گشتاسفی همان جایی است که بعد ها محل
استقرار شیخ زاهد گیلانی شد
بر خلاف تبرستان که در زمان محمد خوارزمشاهی از دولت تابیعت کردند گیلان
و# تالشان تابع نبودند. در این منطقه قدرت
هم چنان در دست حاکمان محلی بوده است
پس از آنکه چنگنیز خون خوار به ایران
حمله کرد. او شهر گشتاسبی را با خاک یکسان کرد .بنای حکومت صفویه توسط #تالشان شهر گشتاسبی شروع شد
ماجرا به شرح بدینگونه است ....
شیخ زاهد گیلانی قبل از مرگش شیخ صفی الدین اردبیلی به جانشینی خود اتنخاب کرد که بعد از رحلت شیخ زاهد شیخ صفی الدین مرشد اولای شهر گشتاسبی شد و مورد حمایت مردمان آن شهر قرار گرفت او بعد از مدتی خانقا خود را از گشتاسبی به اردبیل منتقل کرد .محبوبیت او و خانواده روز به روز نزد مردمان بیشتر شد تا اینکه با حمایت مردم تالش و گیلان فرزند او به نام اسمایل به سلطنت رسانند که بعدها به نام شاه اسمایل صفوی معروف شد او بنیان گذار مذهب شیعه انثاعشری (وازده امامی )در ایران بود

.... اسفندیاراحمدی
📚 https://t.center/Ahmadi111



.