✅🔶#برگی #از -تاریخ
#آستارا🔴🔴#جنایات فرقه
#دموكرات در
#آستارا♦️فدائيان دموكرات در آستارا قليج پسر كوچك سالار رشيدخان ساسانيان را كه از ترس دموكراتها در جنگل متواري بود اغفال كرده و گفته بودند كه به او امان ميدهند. قليج نيز باور كرده و به شهر آمده بود. شبهنگام خدادادخان و روحالله و فضلالله (فرضالله) كه از تروريستهاي معروف آستارا بودند و عموم آنها را ميشناسند با دو نفر ديگر به منزل قليج ميروند صاحبخانه براي آنها شام تهيه ميبيند و فدائيان پس از تصرف غذا ميگويند همينجا ميخوابيم. قليج بدبخت براي آنها رختخواب حاضر ميكند. در اواسط شب فدائيان برخاسته و او را صدا ميكنند، به مجرد آنكه قليج به حياط پاي ميگذارد وي را با تير ميزنند مادرش به دنبال او ميدود كه ببيند چه خبر است او را هم با يك تير ديگر بر جاي سرد مينمايند. سپس به سراغ زن او كه فوقالعاده وجيه بوده ميروند و پس از عمل منافي عفت چوب بلند و قطوري را كه در حياط بوده و برداشته و... ميكنند. سه طفل قليج را هم در همان شب به قتل ميرسانند. بعد از اتمام اين فجايع به سراغ زوجه ديگر صاحبخانه كه از ترس پنهان شده بود ميروند.
♦️ اين زن براي اينكه پسرك كوچكش را به قتل نرسانند خود را به روي او مياندازد ولي فدائيان كه از خون و قتل لذت ميبردند پشت او را هدف قرار ميدهند كه مادر فوراً فوت ميكند ولي خوشبختانه يا بدبختانه به طفل صدمه نميرسد (طفل حسن نام داشت) صبح همسايهها ميآيند و بچه را كه هنوز هم بيهوش بوده به منزل خود ميبرند پسرك پس از چند ساعتي به هوش ميآيد (خواندني ها، 1325: شماره 43).
مجله خواندنيها، شماره 43، شنبه 28 دي ماه 1325، شماره مسلسل 246،
📚 https://t.center/Ahmadi111.