ادبگاه

#جای_خالی_سلوچ
Channel
Logo of the Telegram channel ادبگاه
@adabgah95Promote
164
subscribers
4.05K
photos
212
videos
755
links
🌸مهناز ملکی ریزی🌸 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی فرهنگی/شاعر/نویسنده/پژوهشگر ادبی، وبراستار نام اثر :مجموعه شعر: ١_ الفبای عشق ٢_شاید تو روزی بیایی... و ١١ اثر مشترک با شاعران ایران توسط انتشارت اورازان،شاملو، اصفهان و... اینستاگرام:mahnaz_maleki_54
آدمی به مرور آرام می‌گیرد بزرگ میشود بالغ می‌شود و پای اشتباهاتش می ‌ایستد آنها را به گردن دیگران نمی‌اندازد و دنبال مقصر نمی‌گردد گذشته‌اش را قبول میکند نادیده‌اش نمی‌گیرد و اجازه می‌دهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند .
آدمی از یک جایی به بعد می ‌فهمد که از حالا باید آینده‌ اش را از نـو بسازد اما به نوعی دیگر می‌فهمد که زندگی یک موهبت است ، یک غنیمت است ، یک نعمت است ونباید آن را فدای آدم‌های بی مقدار کرد !!
اصلا از یک جایی به بعد
حال آدم خودش خوب می‌شود ...

#زادروز_نویسنده
١٠.امرداد. ١٣١٩
#محمود_دولت_آبادی
#جای_خالی_سلوچ
#ادبگاه
@Adabgah95
Forwarded from پیوست
‌‌📚#معرفی کتاب📚
جای خالی سلوچ
 رمانی رئالیستی از محمود دولت‌آبادی است که بلافاصله پس از آزادی از زندان ساواک و طی ۷۰ روز نوشته است. دولت‌آبادی داستان آن را به هنگامی که دورهٔ سه سالهٔ حبس را می‌گذراند در ذهنش پرورانده بود
داستان جای خالی سلوچ روایت دردمندانه زندگی یک زن روستایی (مِرگان) در یکی از نقاط دورافتادهٔ ایران (روستای زمینج) است که سعی می‌کند پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش کانون خانواده را همچنان حفظ کند. مرگان دو پسر به نام‌های عباس و اَبراو (Abraw) و دختری به نام هاجر دارد.
این کتاب در حقیقت سعی می‌کند تقدیرِ زندگیِ زنانی همچون مرگان را نشان دهد که در جای جایِ ایران حضور دارند و پابه‌پای مردان کارهای دشوار و سخت انجام می‌دهند و در سخت‌کوشی هیچ کم از مردان ندارند؛ زنانی که در تمامِ عمر حتی یک روز هم رنگِ خوشی را نمی‌بینند امّا خم به ابرو نمی‌آورند و با وجودِ همهٔ اتفاقاتی که ممکن است ده‌ها مرد را از پا بیندازد، می‌جنگند.

📚 ترجمه های این کتاب به زبان های دیگر دنیا👇
📚ترجمه به انگلیسی توسط کامران رستگار  سال ۲۰۰۷
📚ترجمه به ایتالیایی توسط آنا ونسن.
📚ترجمه به فرانسوی توسط دکتر مریم عسگری
📚ترجمه به آلمانی توسط زیگرید لطفی
📚ترجمه به کردی
📚ترجمه به هلندی
📚🔹📚
#محمود_دولت_آبادی
#جای_خالی_سلوچ
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتابخوانی#کتاب
📚👇
#ادبگاه
@adabgah95
#فرزندم
👇📚👇📚
با کسی دوست شو که کتاب بخواند. کسی که پولش را به جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند.

دوستی که در سوگ گُل ممدِ #کلیدر گریسته باشد و
در خیالش با #مارال به خواب رفته باشد.

کسی که #همسایه‌های احمد محمود را بخواهد که بخواند.
دوستی که #جای_خالی_سلوچ،ِ #کافه_پیانو ، #عزاداران_بَیَل را بخواند.
کسی که سولمازِ #آتش_بدون_دود را تا خانه بخت همراهی کرده،
#بامدادخمار و #شوهرآهوخانم،ِ #بوف_کور صادق هدایت، #شازده_احتجابِ گلشیری را بخواند و #سمفونی_مردگانِ معروفی را با دل و جان گوش کند.

کسی که #تنگسیر، صادق چوبک و #چشم‌هایش بزرگ علوی و #دردرازنای_شبِ میرصادقی و #سووشون سیمین دانشور را نظاره کند.

#مدیرمدرسه‌اش جلال آل احمد باشد و #داستان_یک_شهر را از زبان احمد محمود شنیده و در #کافه_نادری رضا قیصریه به #ملکوت بهرام صادقی برسد.

#فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانه‌اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيصش سخت نيست، حتماً در کیفش به جای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و به جای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از آخرین کتاب هایی که وارد بازار نشر شده‌اند، حرف می‌زند.

کسی که وقتش به جای کافی‌شاپ‌ها و متر کردن خیابان‌ها، در کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها بگذرد‌.
کسی که یک غزل #حافظ زنده‌اش کند و برای تماشایِ سروسیمین #سعدی سرش را بر باد بدهد و با دوبیتی‌های #خیام دلش روشن شود.

کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ #نظامی برود.

با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوان‌مرگ گریسته و رستم #شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایه‌شان دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند:

سیه‌نرگسانت پر از شرم باد
رخانت همیشه پر آرزم باد

کسی که در جستجوی خورشید #شمس همراه با #مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد.
#فرزندم؛
با جوانی دوست شو که فریاد آی آدم های #نیما را شنیده و آیدا را در آیینه #شاملو دیده باشد.
کسی که آرش کمانگیرِ #سیاوش_کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با #مشیری باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.

کسی که سوار بر اسب سپید وحشی #منوچهرآتشی از کوچه باغ های نیشابور #شفیعی_کدکنی گذشته تا به سرای بی کسیِ #ابتهاج برسد...

با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ #اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ #سهراب_سپهری رفته باشد تا با #فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند...

کسی که با یاد ایام، یادی از نوایِ #شجریان کند و ماهور شجریان با دلش بیداد کرده باشد.

کسی که الهه نازِ #بنان و گلنار و زهره #داریوش_رفیعی را دوست داشته و آواز #قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد.

کسی که تار #شهناز و #لطفی زخمه بر دلش بزند ، بانگ نی #کسایی و #موسوی آتش به جانش افکند و با سه تار #ذوالفنون و ساز #یاحقی شهنوازی کند.
با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از ان خداست ان هم اگاهانه نه کور کورانه .
با کسی دوست شو که در موبایلش به جای صد نوع گیم، صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با صد سال تنهایی #مارکز پُر کند و با بیگانه #آلبرکامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با #آناکارنینا در اندیشه صلح با #تولستوی باشد.
کسی که #داستایوسکی و #برادران_کارامازوف را به خاطر #جنایت_یک_ابله، مکافات نکند و هستی و نیستی‌اش را تقدیم #سارتر کند.
#فرزندعزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهم‌تر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.
کسی که برای به دست آوردن محبوبش مبارزه می‌کند ،
اما هیچ‌ عشقی را گدایی نمی‌کند...!

فردی که شرم را در نگاه خود جستجو می‌کند.

با کسی که بداند راه موفقیت ، ‌با شکست سنگفرش شده و با هر شکست، محکم‌تر از قبل کنارت می‌ماند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.
کسی كه حتی در اوج اندوه ، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای دوزخیان روی زمین.
#فرزندعزیزم؛
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش.
لازم نیست دوستِ تو
شاگرد اول کلاس باشد.
کافیست فقط #کتابخوان باشد.
چون کسی که کتابخوان است یک روز درس‌خوان هم می‌شود، اما خیلی از درس‌خوان‌ها هرگز کتابخوان نخواهند شد.
با کسی دوست شو که بوی #کتاب بدهد.
کسی که عطر و ادکلنش #بوی_خوش_کتاب باشد.
بوی
خوشِ
کتاب...