#فرزندم 👇📚👇📚با کسی دوست شو که کتاب بخواند. کسی که پولش را به
جای دود و دم و مشروب، خرج کتاب کند.
دوستی که در سوگ گُل ممدِ
#کلیدر گریسته باشد و
در خیالش با
#مارال به خواب رفته باشد.
کسی که
#همسایههای احمد محمود را بخواهد که بخواند.
دوستی که
#جای_خالی_سلوچ،ِ
#کافه_پیانو ،
#عزاداران_بَیَل را بخواند.
کسی که سولمازِ
#آتش_بدون_دود را تا خانه بخت همراهی کرده،
#بامدادخمار و
#شوهرآهوخانم،ِ
#بوف_کور صادق هدایت،
#شازده_احتجابِ گلشیری را بخواند و
#سمفونی_مردگانِ معروفی را با دل و جان گوش کند.
کسی که
#تنگسیر، صادق چوبک و
#چشمهایش بزرگ علوی و
#دردرازنای_شبِ میرصادقی و
#سووشون سیمین دانشور را نظاره کند.
#مدیرمدرسهاش جلال آل احمد باشد و
#داستان_یک_شهر را از زبان احمد محمود شنیده و در
#کافه_نادری رضا قیصریه به
#ملکوت بهرام صادقی برسد.
#فرزندم؛
با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانهاش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيصش سخت نيست، حتماً در کیفش به
جای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و به
جای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از آخرین کتاب هایی که وارد بازار نشر شدهاند، حرف میزند.
کسی که وقتش به
جای کافیشاپها و متر کردن خیابانها، در کتابخانهها و کتابفروشیها بگذرد.
کسی که یک غزل
#حافظ زندهاش کند و برای تماشایِ سروسیمین
#سعدی سرش را بر باد بدهد و با دوبیتیهای
#خیام دلش روشن شود.
کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ
#نظامی برود.
با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم
#شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایهشان دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند:
سیهنرگسانت پر از شرم باد
رخانت همیشه پر آرزم باد
کسی که در جستجوی خورشید
#شمس همراه با
#مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد.
#فرزندم؛
با جوانی دوست شو که فریاد آی آدم های
#نیما را شنیده و آیدا را در آیینه
#شاملو دیده باشد.
کسی که آرش کمانگیرِ
#سیاوش_کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با
#مشیری باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد.
کسی که سوار بر اسب سپید وحشی
#منوچهرآتشی از کوچه باغ های نیشابور
#شفیعی_کدکنی گذشته تا به سرای بی کسیِ
#ابتهاج برسد...
با کسی دوست شو که در سرمای زمستانِ
#اخوان با قاصدک، نرم و آهسته به سراغ
#سهراب_سپهری رفته باشد تا با
#فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند...
کسی که با یاد ایام، یادی از نوایِ
#شجریان کند و ماهور شجریان با دلش بیداد کرده باشد.
کسی که الهه نازِ
#بنان و گلنار و زهره
#داریوش_رفیعی را دوست داشته و آواز
#قمر، مرغ جانش را به پرواز در آورد.
کسی که تار
#شهناز و
#لطفی زخمه بر دلش بزند ، بانگ نی
#کسایی و
#موسوی آتش به جانش افکند و با سه تار
#ذوالفنون و ساز
#یاحقی شهنوازی کند.
با کسی دوست شو که شخص را مانند بت پرستش نکند پرستش از ان خداست ان هم اگاهانه نه کور کورانه .
با کسی دوست شو که در موبایلش به
جای صد نوع گیم، صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با صد سال تنهایی
#مارکز پُر کند و با بیگانه
#آلبرکامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با
#آناکارنینا در اندیشه صلح با
#تولستوی باشد.
کسی که
#داستایوسکی و
#برادران_کارامازوف را به خاطر
#جنایت_یک_ابله، مکافات نکند و هستی و نیستیاش را تقدیم
#سارتر کند.
#فرزندعزیزم؛
با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهمتر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند.
کسی که برای به دست آوردن محبوبش مبارزه میکند ،
اما هیچ عشقی را گدایی نمیکند...!
فردی که شرم را در نگاه خود جستجو میکند.
با کسی که بداند راه موفقیت ، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست، محکمتر از قبل کنارت میماند.
کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد.
کسی كه حتی در اوج اندوه ، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای دوزخیان روی زمین.
#فرزندعزیزم؛
اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش.
لازم نیست دوستِ تو
شاگرد اول کلاس باشد.
کافیست فقط
#کتابخوان باشد.
چون کسی که کتابخوان است یک روز درسخوان هم میشود، اما خیلی از درسخوانها هرگز کتابخوان نخواهند شد.
با کسی دوست شو که بوی
#کتاب بدهد.
کسی که عطر و ادکلنش
#بوی_خوش_کتاب باشد.
بوی
خوشِ
کتاب...