#بخش_دوم ↩️ جالبه هنگامی که، این وهابی اتئیست نما، زمانی که با دُمش بازی میکرد ما در سلسله پست های
ابطال ابدی برهان شر، تعریف خودمان را از اینکه
شر عدمیست ارائه دادیم و حالا که
#مجدد آن را برای این جاهل بازگو کردیم تا بفهمد که منظور ما چیست، تا دیگر معنایی که ذهن پوکش به ما نسبت میدهد را متوجه شود غلط است، (یعنی فکر کرده ما منظورمان از
شر عدمیست، عدم مطلق هست)
❗️حال با کمال پر رویی میگوید ما قبول کردیم
شر وجود دارد، این عقب گرد خوبی بود...
⚠️ اتفاقا فرار روبه جلوی خوبی بود. وقتی که فهمیدید، نفهمی خود را از مطالب ما را نقد میکنید، نه آن چیزی که ما گفتیم.
⭕️ در این لینک
👇 ببینید تعریف ابتدایی ما از
شر عدمی چیست تا متوجه شوید که چه مغلطه ای کردند
🌀 https://t.me/Zandiq_IQ7/374🌐 اما در همین یک جمله مغالطه ای دیگری هست و آن این است که مجدد تعریف غلط خود را القا میکند که
شر یک منشاء وجودی دارد و هستی دارد و تعریف ما را تحریف میکند
➖منظور ما از وجود
شر یک وجود فقدانی هست، اما منظور وهابی ما، این است که
شر منشاء وجودی دارد، مثلا کوری از یک شئ خاص صادر میشود، که ابدا اینگونه نیست بلکه فقدان چشم هست
🔴 خب ما برای همین از این وهابی زندیق خواستیم اگر
شر ذاتا وجود دارد بگوید ماهیت
شر چیست
❓اما بجای جواب فرار کردند و پاچه را با توهین به امام صادق (ع) گاز گرفتند
💯 این سوال رسوا کننده برای همین مطرح کردیم تا راه مغلطه این شبه انسان ها بسته شود
⬇️ اما راجب حدیث
⬇️➖ اولا واژه خلق معانی متفاوتی دارد
🔻🔺 در عرف خلق یعنی ایجاد و ابداع
ولی معنای دوم آن؛ که در قرآن بیشتر بکار برده شده است؛
👈ایجاد چیزی از چیز دیگر هست که این معنا مد نظر روایت هست
✔️ مانند: «خَلَقَ الاِْنسَانَ مِنْ نُطْفَه»؛ (انسان را از نطفه بى ارزشى آفرید).(نحل آیه 4)
◼️ در روایت جالب است، امام صادق (ع) خار چشم این وهابی ((که در چندجا وهابی بودنش را نشان دادیم، وقتی به ما میگوید، رافضی، ناصبی...)) میفرمایید که؛
👈خدا مخلوق را می آفریند ( پس ابتدا مخلوق آفریده میشود) سپس میگوید
شر را خلق کردم و به دست هر کدام از این
#مخلوقین اراده کردم جاری ساختم.
☑️ یعنی
شر بدست این مخلوقات جاری میشود و به مخلوق نسبت داده میشود و مخلوق در اصل
شر می آفریند با انجام ندادن نیکی
▪️که خود متن روایت نشان میدهد که معنای خلق همان پدید آمدن چیزی از چیز دیگر است
🔷 پس وقتی روایت هم میگوید
شر را خلق کردیم، درواقع یعنی؛ چون یک ممکن الوجود خلق کردیم و اراده کردیم مختار باشد یا، به بخاطر نقص ذاتی که دارد
شر هم از آن به نسبت اشیاء و موجودات دیگر صادر میشود،
👈 از این جهت است که خداوند اجازه ظهور
شر را به مخلوقش با خلق مخلوق داده است، و در واقع بخاطر منتسب بودن مخلوق به خداوند،
شرِ صادر شده از مخلوق نیز به خدا نسبت داده میشود
👉، که به دلیل فقدان کمال مخلوق هست
⚠️ حال شاید بگوید که چرا خدا مخلوق ناقص آفرید و کامل خلق نکرد، و چون ناقص خلق کرده است پس خدا خالق
شر هست
✔️ در جواب میگویم که نقص عالم ماده ذاتیست و قابل رفع نیست و این عدم رفع نقص، به ضعف و قادریت خداوند بر نمیگردد که به طور مفصل در لینک های آخر پست شرح دادیم لطفا رجوع فرمایید
🔝 پس منظور از اینکه خدا
شر را خلق کرد این نیست که منشا
شر خالق است، بلکه منشا
شر از مخلوق خداست و به ذات مطلق خدا بر نمیگردد
☑️ خب ماهم در تعریفمان از
شر به همین اشاره کردیم که منشا
شر بخار فقدانیات خیر هست نه اینکه از خدا
شر صادر شود که روایت نیز همین را میگوید
شر به دست مخلوق جاری میشود نه خدا
▪️و گفتیم
شر عدمی هست آن چیزی که وهابی نفهم آنرا نقد میکند و به ما نسبت میدهد نیست، که قول میدهیم این را نخواهد فهمید چون اثبات حرف ماست
📣 خب این نقص هم ذاتی ماده است و به نقصان خالق بر نمیگردد که اگر خدا قادر هست چرا جهان بی نقص نیافرید؟ که این شبهه را در سلسله مطالب بطور مبسوط شرح دادیم مجدد میتوانید آنرا بخوانید
🔘https://t.me/Zandiq_IQ7/484🔘https://t.me/Zandiq_IQ7/523🔘https://t.me/Zandiq_IQ7/571🔺🔻اما سخن بعدی این وهابی منافق در لباس آتئیست؛
⬅️ گفته است چون
شر بدست مخلوق جاری میشود و در جهنم
#عذاب میشود پس فساد رخ داده است و
شر مستلزم فساد است
🔴 یعنی این جاهل عذاب را مساوی فساد دانسته است
🔹 ابتدا بگذارید حرفی که زدیم را بیاوریم؛
▪️ما در پست قبل گفتیم؛ محقق طوسی در ذیل همین روایت توضیح دادند که
شر دو معنی دارد
1⃣_شر چیزی است که هماهنگ با طبع نباشد، هرچند دارای مصلحت است
2⃣_شر چیزی است که مستلزم فساد است و
#هیچ مصلحت و منفعتی نداشته است.
⭕️ که شیخ طوسی گفتند معنای
شر در روایت مورد اول است، زیرا چیزی پیدا نمیشود که ذاتا
شر باشد و هیچ منفعتی و مصلحتی نداشته باشد
ادامه
🔻🆔 @Zandiq_IQ7