زندگی به سبک شهدا

#تشنگي
Channel
Logo of the Telegram channel زندگی به سبک شهدا
@Shohada72_313Promote
643
subscribers
32.4K
photos
32.4K
videos
2.4K
links
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
🌴💐🍀🌺🍀💐🌴

#کرامات_حضرت_مهدی_عج

#اباصالح_بيا
#درمانده_ام_من

#علّامه_مجلسي مي‌فرمايد :
مرد شريف و #صالحي را مي‌شناسم به نام #اميراسحاق_استرآبادي .
او #چهل بار با پاي #پياده به #حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طي‌الارض دارد .
او يك سال به #اصفهان آمد ، من حضوراً با او #ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم .
او گفت : يك سال با #كارواني به طرف #مكه به راه افتادم .
حدود #هفت يا نُه منزل بيشتر به #مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده ، از #قافله عقب افتادم .
وقتي به خود آمدم ، ديدم #كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نمي‌شد .
راه را گم كردم ، حيران و سرگردان وامانده بودم .
از طرفي #تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نا اميد شده و آماده‌ي #مرگ بودم .
ناگهان به ياد #منجي بشريّت #امام_زمان_عج افتادم و فرياد زدم : #يااباصالح !
#يااباصالح !
راه را به من نشان بده ! خدا تو را #رحمت كند !
در همين حال ، از دور #شبحي به نظرم رسيد ، به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير #طولاني را در يك چشم به هم زدن و در كنارم ايستاد .
#جواني بود #گندم_گون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر مي‌آمد از #اشراف باشد . بر #شتري سوار بود و مَشك #آبي با خود داشت .
#سلام كردم . او نيز #پاسخ مرا به نيكي ادا نمود .
#فرمود : تشنه‌اي؟
گفتم: آري ، اگر امكان دارد كمي آب از آن مَشك مرحمت بفرماييد !
او مَشك آب را به من داد و من آب نوشيدم .
آنگاه فرمود :
مي‌خواهي به #قافله برسي؟
گفتم : آري .
او نيز مرا بر ترك #شتر خويش سوار نمود و به طرف #مكه به راه افتاد .
من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قرائت كنم .
مشغول قرائت #دعا شدم .
در حين #دعا گاهي به طرف من برمي‌گشت و مي‌فرمود : اين طور بخوان
#چيزي نگذشت كه به من فرمود : اين‌جا را مي‌شناسي؟
#نگاه كردم، ديدم در حومه‌ي شهر #مكه هستم .
گفتم : آري مي‌شناسم .
#فرمود : پس پياده شو !
من پياده شدم، برگشتم او را ببينم ، ناگاه از #نظرم ناپديد شد .
متوجّه شدم كه او #قائم_آل‌_محمد است .
از گذشته‌ي خود #پشيمان شدم و از اين كه او را #نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار #متأسف و ناراحت بودم.
پس از هفت روز #كاروان ما به #مكه رسيد ، وقتي مرا #ديدند ، تعجّب نمودند ، زيرا يقين كرده بودند كه من جان #سالم به در نخواهم برد .
به همين خاطر بين #مردم مشهور شد كه من #طيّ‌الارض دارم .

منبع :
كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)
🍃❤️🍃

فكه را #قتلگاه مي‌گويند؛ قتلگاه #شهيدان خودش يك سرزمين پهناور مملو از رمل و ماسه، با چند تا تپه ماهوري و #نيروهايي كه درمحاصره دشمن داخل شيار بين دو تپه پناه گرفته، شيار #پرازمين والمر، آتش دشمن متمركز بر شيار سه روز مقاومت، بدون آب و #غذا و سرانجام قتل‌عام.

درمحور لشگر ۱۷ #علي‌بن‌ابي طالب، #بچه‌ها در ساعت ده شب با دشمن درگير مي‌شوند و خط دشمن شكسته مي‌شود. #جنگ شديدي درمي‌گيرد. شهيد زين‌الدين دستور مي‌دهد بچه‌هاي مهندسي سريعا #اقدام به زدن خاكريز كنند اما حجم شديد آتش دشمن #مانع مي‌شود و سرآغاز حماسه مظلومانه‌اي در فكه شكل مي‌گيرد، حدود ساعت ۲:۱۵ شب #خبر مي‌رسد #مهمات بچه‌ها درحال تمام شدن است و تعداد زيادي از بچه‌ها زخمي و شهيد شده‌اند، با توجه به #حجم شديد آتش دشمن و وضعيت خاص منطقه (رملي بودن) #امكان ارسال مهمات به سختي ممكن است. عراقي‌ها بچه‌ها را از سه طرف محاصره #مي‌كنند، اما #فرزندان عاشورايي خميني تا ساعت حدود هفت صبح مقاومت مي‌كنند، وقتي دستورداده مي‌شود #بچه‌ها كمي به عقب برگردند صدايي از آن طرف #بي‌سيم براي هميشه جاودانه مي‌ماند، فرمانده گردان مي‌گويد: اطراف من بچه‌هايم روي #خاك افتاده‌اند، من اينها را چطور #تنها بگذارم.

نمي‌دانم چقدر ازگردان حنظله مي‌دانيد؟! سيصد نفردر #يكي از #كانال‌ها محاصره شدند و اكثرا با آتش مستقيم دشمن يا #تشنگي مفرط به شهادت رسيدند. در آن موقعيت، #عراقي‌ها مدام با بلندگو از نيروها مي‌خواستند كه #تسليم شوند و بچه‌ها در جواب، با آخرين #رمق خود فرياد تكبير سر مي‌دادند.

#آن شب آنان فرياد سر دادند اما سر تسليم فرود #نياوردند.گرچه فكه از لحاظ نظامي پيروزي آن‌چناني به خود نديد، اما #قصه مقاومت رزمنده‌ها در شرايط بسيار سخت جنگي و تشنگي مفرط، كربلايي ديگر را #براي اين كشور رقم زد و در واقع اذن دخول سرزمين #فكه همين تشنگي است.

در يادداشت‌هاي #باقي‌مانده از يكي از شهيدان گردان حنظله آمده است:

((امروز روز #پنجم است كه در محاصره هستيم. آب را جيره‌بندي كرده‌ايم. نان را جيره‌بندي كرده‌ايم. #عطش همه را هلاك كرده، همه را جز شهدا كه حالا كنار هم در انتهاي #كانال خوابيده‌اند. ديگر #شهدا تشنه نيستند. فداي لب تشنه‌ات #پسر فاطمه سلام الله عليها....))

#ادامه_دارد

@shohada72_313