🍀 شعرانه 🍀

#سيد_على_صالحى
Канал
Логотип телеграм канала 🍀 شعرانه 🍀
@Sherane_poemПродвигать
318
подписчиков
3,54 тыс.
фото
128
видео
5
ссылок
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت .. پرم از سایه برگی در آب چه درونم تنهاست "سهراب" @MF1985sh
Kojaei Negaram
Sina Sarlak @RozMusic.com
#آوای_هَزار

🎼 #کجایی_نگارم
🎙 #سینا_سرلک
🎶
دارد از پشت نی‌زار این دامنه
صدای کسی می‌آید

کسی دارد
مرا به اسم کوچک خودم می‌خواند
آشناست این هوای سفر
آشناست این آواز آدمی
آشناست این وزیدن باد ...

#سيد_على_صالحى
🎶
@Sherane_poem
کاش می شد
یک صبح
کسی زنگ خانه هامان را بزند بگوید:
با دست پر آمده ام
با لبخند
با قلب هایی آکنده از عشق های واقعی
از آن سوی دوست داشتن ها
آمده ام بمانم و هرگز نروم ...

#سيد_على_صالحى
عکاس: #حاتم_حسن_زاده
@Sherane_poem
سرانجام باورت می‌کنند
بايد اين کوچه‌نشينانِ ساده بدانند
که جُرمِ باد ...
ربودن بافه‌های رويا نبوده است.

گريه نکن ری‌را
راهمان دور و دلمان کنار همين گريستن است.
دوباره اردی‌بهشت به ديدنت می‌آيم.

خبر تازه‌ای ندارم
فقط چند صباحِ پيشتر
دو سه سايه که از کوچه‌ی پائين می‌گذشتند
روسری‌های رنگين بسياری با خود آورده بودند
ساز و دُهل می‌زدند
اما کسی مرا نمی‌شناخت.

راهمان دور و دلمان کنار همين گريستن است
خدا را چه ديده‌ای ری‌را!
شايد آنقدر بارانِ بنفشه باريد
که قليلی شاعر از پیِ گُلِ نی
آمدند، رفتند دنبال چراغ و آينه
شمعدانی، عسل، حلقه‌ی نقره و قرآن کريم.

حيرت‌آور است ری‌را!
حالا هرکه از روبرو بيايد
بی‌تعارف صدايش می‌کنيم بفرما!
امروز مسافر ما هم به خانه برمی‌گردد.

#سيد_على_صالحى
#اردیبهشت
@Sherane_poem
هر شب،
غمت در دل است و عشقت در سر
و هر صبح،
عشقت در دل و خاطره‌ات در سر!

طلوع کن صبحم را،
که عمری‌ست بی خورشید
روزهایم شب می شود
و بی مهتاب،
شب‌هایم روز...

#سيد_على_صالحى
#زمستان
@Sherane_poem‌‌
کاش می شد
یک صبح
کسی زنگ خانه هامان را بزند بگوید:
با دست پر آمده ام
با لبخند
با قلب هایی آکنده از عشق های واقعی
از آن سوی دوست داشتن ها
آمده ام بمانم و
هرگز نروم..

#سيد_على_صالحى
صبح بخیر زندگی
@Sherane_poem
هر شب،
غمت در دل است و عشقت در سر
و هر صبح،
عشقت در دل و خاطره‌ات در سر!

طلوع کن صبحم را،
که عمری‌ست بی خورشید
روزهایم شب می شود
و بی مهتاب،
شب‌هایم روز...

#سيد_على_صالحى
@Sherane_poem
یــار هــی یــار
اینجا اگرچه گاه
گل به زمستانِ خسته، خــار میشود
اینجا اگرچه روز ،
گاه چون شب تار می شود
اما بهــار می شود
مــن دیده ام که می گویم

#سيد_على_صالحى
@Sherane_poem
نان از سفره و كلمه از كتاب
چراغ از خانه و شكوفه از انار
آب از پياله و پروانه از پسين
ترانه از كودك و تبسم از لبانمان گرفته ايد،

با رؤياهامان چه مى كنيد!...

#سيد_على_صالحى
@Sherane_poem
پاييزِ هزار زنِ ماه
بر ايوانِ آب و انار...

پاييزِ هزار پستانِ آب و انار
و حلقه ها
و حروف
و حضورِ تو ... هى حيرتِ پره گار!

#سيد_على_صالحى
#کوچه_باغ
#انار
#پاییز
@Sherane_poem
🍀🍀🍀
به یاد آر!
سال بلند باران و
سال کوچک شادمانی را به یاد آر،
سالی که تمام روزهایش را تنها
کودکی می توانست
يكى يكی بشمرد و
هرگز به جمعه نرسد...

#سيد_على_صالحى
🍀🍀🍀
@Sherane_poem
🍃🌺🍃
در شيونِ بى‌پايان اين روزگار
به من بگو
بر اين مردمِ خسته چه رفته است
كه هزار پيراهنِ سياه
كهنه كرده‌اند و هنوز
اندوه‌گزارِ بى‌فرصت عزا از پى عزا...!

#سيد_على_صالحى
🍃🌺🍃
@Sherane_poem
من دردها کشيده‌ام از درازنایِ اين شبِ بلند
با اين همه
جهان و هرچه در اوست
به کامِ کلمه‌ْبازِ بی‌چراغی چون من است.

من چکيده‌ی نور و
عطرِ عيش و
آوازِ ملايکم
وطنم همين هوایِ نوشتن از شرحه‌ی نی است.

همين است که اين سکوتِ بی‌باده
بر بادم داده است،
ورنه علفزارِ اردی‌بهشت را
کی بی‌وزيدن از سرمستِ بابونه ديده‌ايد.

#سيد_على_صالحى
از صبح‌های دور از تو نگویم،
که مانند است به شب!
که مانند است به اوجِ چله‌ی زمستان !
ابدی جان...
هر شب،
غمت در دل است و عشقت در سر
و هر صبح،
عشقت در دل و خاطره‌ات در سر!

طلوع کن صبحم را،
که عمری‌ست بی خورشید
روزهایم شب می شود
و بی مهتاب،
شب‌هایم روز...

#سيد_على_صالحى
#بامداد نیک اندیشان شاد
@Sherane_poem
کاش می‌شد
یک صبح ...
کسی زنگ خانه‌هامان را بزند بگوید:
با دستِ پُر آمده‌ام
با لبخند...
با قلب‌هایی آکنده از عشق‌های واقعی
از آن‌سوی دوست داشتن‌ها
آمده‌ام بمانم و
هرگز نروم...

#سيد_على_صالحى
#بامداد نیک اندیشان شاد
يك صبحِ زود
يك صبحِ زودِ قشنگ خواهيم رفت...
همان طرف هاى دورِ آشنا ...
خواهيم رفت...
مى گويند آنجا كوچه هايى دارد عجيب
غرقِ نور و سلام و تبسم ...
و هرچه شما بخواهيد!
مى گويند آنجا نسترن ها نماز مى خوانند...
آب، اهل آوازِ رفتن است...
و ملائكى بى سوُال...
پياله هاى پُر از مى را...
بر چينه هاى ستاره چيده اند...
هوا خوش است ...
و كلمات...
همه ی كلمات ...
از هر چه گفتنِ بوسه آزادند!

#سيد_على_صالحى
@Sherane_poem

من راه خانه‌ام را گم کرده‌ام
اسامی آسان کسانم را
نامم را، دريا و رنگ روسری ترا، ری‌را
ديگر چيزی به ذهنم نمی‌رسد
حتی همان چند چراغ دور
که در خواب مسافرانْ مرده بودند! ...

#سيد_على_صالحى

@Sherane_poem

ما نيز سال هاست
كه در ازدحام همين حوادث عجيب
خود، گم شده اى داريم براى خود.
البته آهسته،
و اندكى بى خيال
ما بايد نزديك تر هم بياييم
نزديك... نزديك... خيلى نزديك
تنها راه تحمل اين تاريكى
همين است.

#سيد_على_صالحى

@Sherane_poem
حالم خوب است
هنوز خواب می‌بينم
ابری می‌آيد
و مرا تا سرآغازِ روييدن بدرقه می‌کند.
تابستان که بيايد
نمی‌دانم چندساله می‌شوم
اما صدای غريبی
مرتب می‌گويَدَم:
- پس تو کی خواهی مُرد!؟

ری‌را ...!
به کوری چشمِ کلاغ
عقاب‌ها هرگز نمی‌ميرند!

مهم نيست
تو که آن بيدِ بالِ حوض را
به خاطر داری ...!
همين امروز غروب
برايش دو شعر تازه از "نيما" خواندم
او هم خَم شد بر آب و گفت:
گيسوانم را مثلِ افسانه بباف!

#سيد_على_صالحى
مجموعه شعر:
آخرین عاشقانه های ری را
@Sherane_poem
نه آمدن، دل بخواه ماست
نه رفتن، آوازی که به اختیار

دنبال دردسر نگرد
همه چيز درست خواهد شد،
بالاخره انعکاسِ چاقو را فراموش خواهيم کرد
بالاخره مرغِ سَحَر نيز با ما به ميکده خواهد خواند
بالاخره ما هم روزی
به دلخواهِ خود زندگی خواهيم کرد.

حالا بيا برويم تجريش،
هوا محشر است،
يک حرفی با تو دارم،
قدم می‌زنيم ...!

#سيد_على_صالحى
روی تخته ی کلاسِ
باران و بنفشه بنویس،
اینجا
هر کسی
حق دارد رویایی داشته باشد.

#سيد_على_صالحى
@Sherane_poem
Ещё