•|غُلامِحُسَـــــین|•

#عاشق
Channel
Logo of the Telegram channel •|غُلامِحُسَـــــین|•
@Shahid_saberiPromote
136
subscribers
6.39K
photos
1.16K
videos
1.81K
links
کـانال رسمی شهید مدافع حریم ولایت میـــــرزا مــهدی صابــری "غلامحسین" فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) لشکـــــــــر ســـــــــــرافراز فــاطمیـون با مدیریت خانواده شــهید | ارتبـــاط با خادمین @Seyed_meisam76 | @karbala19427
#خاطره‌از‌خواهر‌شهید‌مهدی‌صابری


مهدی واقعا #عاشق_اهل_بیت بود و همین عشق آخر کار دستش داد،به بهترین نحو.
این عشق تو عمل و تو گفتارش نمود داشت. در عمل سعی میکرد تو شادی اهل بیت شاد باشه و تو غصه ی اهل بیت واقعا #اندوهگین بود.اینو قشنگ میشد تو رفتار #مهدی دید. تو گفتار هم واقعا با ادب و احترام اهل بیت علیهم السلام رو مورد خطاب قرار میداد و خیلی رو این قضیه حساس بود.
اگر تو راه اهل بیت قرار بود کاری انجام بده دیگه هیچ کار شخصی ای براش #ارجحیت نداشت مگر اینکه مامان یا بابا ازش کاری میخاستن.
و #حضرت_علی_اکبر علیه السلام رو دوست داشت به واسطه ی عشقی که اباعبدالله به ایشون داشتن.چون میدونست اربابش حضرت علی اکبر رو جور خاصی دوست دارن و این دوست داشتن چیزی ورای حب پدر و فرزندی هست و بخاطر شخصیت والای حضرت علی اکبر علیه السلام هست خیلی #مجذوب ایشون بود.
و دوست داشت براتسکین دل ارباب علی اکبر گونه شهید بشه.با زخم ها و #جراحات خیلی زیاد تو بدن.
@shahid_saberi
#حدیث_روز

امام علی(ع) :

کسی که #شیدا و شیفته #ادب باشد ؛
بدی هایش #کم می شود ....

#عاشق ادب ورزیدن باشیم....

@shahid_saberi
بسم الله الرحمن الرحیم


#شهید_ناصرالدین_باغبانی

من کوچکتر از آن هستم که #عاشق تو شوم
وتو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری .

فهمیدم در این مدت که فکر می کردم #عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام .

این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای ، اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم .

ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام ، حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای .

و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی .

حالا می فهمم که تو #عاشق-صادق بنده ات هستی .

بنده را چه ، که عاشق تو بشود ،
آری تو عاشق من بودی .

و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی.

اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم !

اما تو دست بر نداشتی و انقدر به این کار ادامه دادی تا بالا خره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام

وه چه خیال باطنی !!

این #کمند_عشق تو بود که به گردن من افتاده بود .

مرا که به چنگ آوردی به صحنه ی جهادم آوردی ، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نبرد #عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم .

آخرتو بزرگ بودی و من کوچک !! تو #کریم بودی

و من ل‍ئیم !

تو #جمیل بودی و من قبیح ،

تو #مولا بودی

و من شرمنده از این همه احسان تو بودم .

کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط #مقدم_عشق بردی .


بخش هایی از وصیت نامه عاشقانه
#شهید_ناصرالدین_باغبانی

غلامحسین

@shahid_saberi
دانشجو

ورزشکار

دهه شصتی

#بچه_هیأتی

خوش تیپ

این خودت بودی که به #عشق ، آسمانی شدی

#عاشق_اهل_بیت_ع

غلامحسین
@shahid_saberi
برادرهاوخواهرها #عاشق شويد

زندگي به #عشق است
عقل به آدم زندگي نمي‌دهد
آدم تااين عقل حسابگرومعامله گررا
ازخانه‌ي تنش بيرون نكند
عشق خدا به خانه‌ي دلش قدم نگذارد

شهیدآیت الله دکتربهشتی

@shahid_saberi
جان که آماده ی پرواز باشد؛ یک مزار شهید کافی است تا ابدی اش کند..

بهشت شهدا را #عاشق شوی #شهیدت میکنند
#شهدا_بر_مزار_شهدا

کانال رسمی شهید مدافع حرم «مهدی‌صابری»
t.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
امیرحسین ارغوانی
(#فرزند_شهید ) :
.
. بابا #عاشق #حضرت_زهرا (س) بود. نحوه شهادتش هم خیلی شبیه ایشان بود ؛ دو تا تیر به سینه و یک تیر به پهلویش خورده بود... تشییع جنازه‌اش هم در ایام #فاطمیه شد...
.
چند وقت بعد از #شهادت بابا، عمویم به‌ام گفت که یک آقایی به نام آقای عقابی شما را در مستند ازآسمان دیده و خواسته که بروی و در کلیپش که درباره #مدافعان_حرم است بازی کنی! با مامان مشورت کردم. او هم نظرش مثبت بود. با عمه‌ام رفتم سرِ لوکیشن. فیلم‌برداری‌مان دو روز طول کشید. خانه‌ای که در آن بازی کردیم، خانه پدری #شهید_چمران در چهار‌راه سیروس بود که تبدیل شده به موزه...
آن‌طور که شنیدم، شبکه‌های ماهواره‌ای «من و تو» و «العربیه» حسابی از ساخت و پخش این کلیپ عصبانی شده بودند. گفته بودند #ایرانی ‌ها دارند از کودکی به بچه‌های‌شان آموزش می‌دهند و آن‌ها را جنگجو بار می‌آورند تا بعد‌ها در سوریه و عراق و… بجنگند!
بیچاره‌ها نمی‌دانند که کسی بچه‌های ما را تحریک نمی‌کند و آن‌ها خودشان بدون آموزش، آماده نبرد با دشمن هستند.
شاید خیلی‌ها فکر کنند من این حرف‌ها را حالا و بعد از شهادت بابا می‌زنم، اما این‌طور نیست!
قبل از رفتن او، من آمریکا و اسرائیل و عربستان و جنایت‌های‌شان را می‌شناختم و از آن‌ها متنفر بودم.
.
بعد از شهادت بابا، خیلی بیش‌تر از قبل به وجودش #افتخار می‌کنم....
بابا کنارمان است. این را وقتی حس می‌کنم که برای‌مان مشکلی پیش می‌آید و او مثل قبل، مشکل را حل می‌کند.

دلم می‌خواهد همه بدانند که اگر زمان به عقب برمی‌گشت و دوباره بابا بود و می‌خواست برود جبهه، هیچ وقت جلویش را نمی‌گرفتم. حتی اگر مطمئن بودم شهید می‌شود و دیگر برنمی‌گردد!

#قهرمان_من
#شهید_محمدتقی_ارغوانی

تاریخ شهادت: ۲۲ / بهمن / ۱۳۹۴


#ز_کودکی_خادم_این_تبار_محترمم ...


#بهترین_رفقا_شهدا
#کلنا_عباسک_یا_زینب
#شهادت_هنر_مردان_خداست

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
شهیـد که باشی نظر میکنی به وجه #الله
یعنی وصـــال
یعنی رسیدن بہ خودِ خودِ مَعشوق

تا #عاشق نشوی
#شهید نمی شوی
و عاشق چیزی جزخواست #معشوق خود
نمیبیند ....

خدایا به رســم لبخند شهـدا
عشـــ♡ــق بی مثالت را به ما هم ببخش...

#ســـــلام_بر_شهـــــدا


ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
جان که آماده ی پرواز باشد؛ یک مزار شهید کافی است تا ابدی اش کند...

بهشت شهدا را #عاشق شوی #شهیدت میکنند
#شهدا_بر_مزار_شهدا

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
بِــــسْمِــ. رَبِّــــ. شُـهَــداٰ و الصِّـدّيقين...

السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ

#شھید_مدافع_حرم_میرزا_مھدےصابرے_لشگر_فاطمیـون 🌹

#نحوه_شھادت_شھیدمیرزامھدےصابرے

#قسمت_دوم


ایـــــن شیرمرد با تیزهوشی فهمید و در حالی که بقیه افراد از او بی خبر بودند به همراه یکی دیگر از نیروها غریبانه در مقابل وحشی‌های تکفیری صف آرایی می‌کرد و جنگ نفر به نفر شروع می‌شود

شهید " #میرزا مھدی" " #علی اکبر" گونه جنگ شدیدی را آغاز می‌کند دشمن که عقب‌نشینی کرده و تنها راه چاره را انداختن خمپاره می‌داند که در این بین ترکش خمپاره مهدی را زخمی می‌کند؛ بچه های "فاطمیون" در صحنه نبرد بودند که دیدند "میرزا مهدی" #خودش_راباتݩ_مجروح_به_آنھارساند...

تا نگاه فرمانده به "میرزا مهدی" می افتد؛ می بیند لب‌هایش از شدت تشنگی خشک شده و دریغ از #یڪ_قطره_آب برای آرام شدن او؛ میگوید: " #مھدےجان" شما دیگر برگرد عقب بچه‌ها هستند و شما هم زخمی شده‌اید، خون زیادی از شما رفته و توان شما را گرفته است

مهدی با حالتی #مظلومانه می گوید: " #نـــــه" #برگشتݩ_مݩ در این شرایط سخت، " #عین نامردی" است، فرمانده اش که میبیند زیر بار نمی‌رود نگاهش را برگرداند، که یک دفعه دید یکی از بچه‌ها #فریادڪشیدمھدےمھدےرازدند

تا نگاه "فرمانده" مجددا به مهدی افتاد دید؛ #مھدےباصورت_به_زمیݩ_خورد سه گلوله همزمان سینه و پهلو و گردن مهدی را درید و خون فواره زد

#ایام_فاطمیه بود و سالگرد شهادت "حضرت زهرا(س)" که #مھدےمھماݩ_مادرشد، شهید "میرزامھدی" در فاطمیه زهرایی شد؛جوان برومندی که #عاشق_حضرت_علےاکبر علیه السلام بود و با لب تشنه به " #علےاکبرلیلا" پیوست و به آرزوی دیرینش رسید


پ.ن.
قصه شھادت هیچ پـایـانے ندارد...
#تازه_شروع_میشودصحنہ_هنـرمندےمـــــا


"وَلاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِین‌َ قُتِلُواْ فِی سَبِیل‌ِ اللَّه‌ِ أَمْوَ َتَا بَل‌ْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِم‌ْ یُرْزَقُون‌َ"

http://upzone.ir/100970

اَللهُمَّـ صَلِّ عَلي مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْـ بِحَقْ زِيْنَبْــ كُبْــــــريٰ (س)

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
Forwarded from عکس نگار
#دلنوشته


به #شهدا بگویید
قصه‌ی شما
اینجا تمام نمی شود

شما بود و نبودتان
برکت #باران را در پی دارد.

شوینده ی آلاینده های ماست

طراوت #ایمان ماست...

راز سر به مهر دلهای #عاشق ماست

ما را از #برکت خود محروم نکنید

هر چند ما روسیاهیم...


─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
•|غُلامِحُسَـــــین|•
😔 Sticker
.
#درد دارد دویدن(!) و نرسیدن...
که دویدن ما #درجا زدن است...
.
به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه #زیسته باشند...
.
شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان #عاشق شهادتیم...

بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار #اتاق!
عکس و #دلنوشته_شهدایی که فقط پست #اینستاگرام شد!
کانال #تلگرامی که پر شد از صوت و روایت شهدا!
و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه #شهید را درک نکردیم...
.
.
#شهادت تنها برای #شهیدان است...
که #آسمان و #خاک این عالم شهادت می دهند به #برای_خدا_شدن شهیدان...
.
.
#نخواستیم شهادت را؛
اگر #می_خواستیم هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت...
.
.
به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه:
اگر شهادت را می خواستیم!
.
در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری...
در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری...
.
در وسط #بازار هم باشی،شهید لاجوردی میری...
وسط این رمل های #فکه بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری...
.
مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری...
.
.
.
شهادت را بخواهیم...
اگر خادم الشهدا باشیم...
شبیه شان می شویم...
نه به حرف ، در #عمل...
#شهیدانه زندگی کنیم که #شهید می شویم...
.
.
و حالا باید گفت:
زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ #طلاییه ، هم باشی!
#شهید حجت الله رحیمی میری...
.
خادمه الشهدا در فضای مجازی،در حله عراق هم باشی؛
بعد زیارت اربعین...
#شهیده توران اسکندری میری...


─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
•|غُلامِحُسَـــــین|•
بِــــسْمِــ. رَبِّــــ. شُـهَــداٰ و الصِّـدّيقين... السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ #شھید_مدافع_حریم_میرزا_مھدےصابرے_لشگر_فاطمیـون 🌹 #نحوه_شھادت_شھیدمیرزامھدےصابرے #قسمـت_اول گرفتن…
بِــــسْمِــ. رَبِّــــ. شُـهَــداٰ و الصِّـدّيقين...

السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ

#شھید_مدافع_حرم_میرزا_مھدےصابرے_لشگر_فاطمیـون 🌹

#نحوه_شھادت_شھیدمیرزامھدےصابرے

#قسمت_دوم


ایـــــن شیرمرد با تیزهوشی فهمید و در حالی که بقیه افراد از او بی خبر بودند به همراه یکی دیگر از نیروها غریبانه در مقابل وحشی‌های تکفیری صف آرایی می‌کرد و جنگ نفر به نفر شروع می‌شود

شهید " #میرزا مھدی" " #علی اکبر" گونه جنگ شدیدی را آغاز می‌کند دشمن که عقب‌نشینی کرده و تنها راه چاره را انداختن خمپاره می‌داند که در این بین ترکش خمپاره مهدی را زخمی می‌کند؛ بچه های "فاطمیون" در صحنه نبرد بودند که دیدند "میرزا مهدی" #خودش_راباتݩ_مجروح_به_آنھارساند...

تا نگاه فرمانده به "میرزا مهدی" می افتد؛ می بیند لب‌هایش از شدت تشنگی خشک شده و دریغ از #یڪ_قطره_آب برای آرام شدن او؛ میگوید: " #مھدےجان" شما دیگر برگرد عقب بچه‌ها هستند و شما هم زخمی شده‌اید، خون زیادی از شما رفته و توان شما را گرفته است

مهدی با حالتی #مظلومانه می گوید: " #نـــــه" #برگشتݩ_مݩ در این شرایط سخت، " #عین نامردی" است، فرمانده اش که میبیند زیر بار نمی‌رود نگاهش را برگرداند، که یک دفعه دید یکی از بچه‌ها #فریادڪشیدمھدےمھدےرازدند

تا نگاه "فرمانده" مجددا به مهدی افتاد دید؛ #مھدےباصورت_به_زمیݩ_خورد سه گلوله همزمان سینه و پهلو و گردن مهدی را درید و خون فواره زد

#ایام_فاطمیه بود و سالگرد شهادت "حضرت زهرا(س)" که #مھدےمھماݩ_مادرشد، شهید "میرزامھدی" در فاطمیه زهرایی شد؛جوان برومندی که #عاشق_حضرت_علےاکبر علیه السلام بود و با لب تشنه به " #علےاکبرلیلا" پیوست و به آرزوی دیرینش رسید


پ.ن.
قصه شھادت هیچ پـایـانے ندارد...
#تازه_شروع_میشودصحنہ_هنـرمندےمـــــا


"وَلاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِین‌َ قُتِلُواْ فِی سَبِیل‌ِ اللَّه‌ِ أَمْوَ َتَا بَل‌ْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِم‌ْ یُرْزَقُون‌َ"

http://upzone.ir/100970

اَللهُمَّـ صَلِّ عَلي مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْـ بِحَقْ زِيْنَبْــ كُبْــــــريٰ (س)

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
بِــــسْمِــ. رَبِّــــ. شُـهَــداٰ و الصِّـدّيقين...

🌹السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،یا بِنْتَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ"علیها سلام"🌹

با عرض سلام و درود خدمت کاربران گرامی برنامه امروز کانال رسمی #شهید_میرزا_مهدی_صابری🌹

معرفی یکی از شهدای اخیر جبهه مقاومت در #سوریه است

#شهید_سرافراز_محمد_کیهانی🌹
نام جهادی #ابوحنانه

وصف این شهید بزرگوار را از زبان #همسنگر_زندگیشان
#زهرا_عبادی_نژاد برایتان شرح میدهیم...

نه هر خامی ز پایان شب #عاشق خبر دارد
که فصل آخر این قصه را #پروانه می داند ...

#التماس_دعا_...

http://upzone.ir/87099

اَللهُمَّـ صَلِّ عَلي مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْـ بِحَقْ زِيْنَبْــ كُبْــــــريٰ (س)

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
نه هر خامی ز پایان شب #عاشق خبر دارد

که فصل آخر این قصه را #پروانه می داند ...


─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
مختصری از #زندگینامــہ و #دل_نوشته
#مدافع_حرم
#شهید_مصطفی_مقدم

 
#مصطفی هم آسمانی شد...

ارسالی توسط #همسر محترم #شهید

#اولین بارکه "آقا مصطفی "زنگ زدبا #ذوق حرف میزد خیلی خوشحال بود میگفت #حرم #حضرت زینب(س) رفتم چنان خوشحال بودکه من بعدتماس،با #خودم گفتم یعنی این "آقا مصطفی" من بود؟!!!

اصلا #دلتنگ نبود خیلی #خوشحال بود چرا؟!!

بعدچند روزدوباره زنگ زد بازهم #خوشحالیش خیلی برام عجیب بود اونجا #متوجه شدم "آقامصطفی" #عاشق شده....

وقتی ازمنو عدنا میپرسید #خیالش راحت میشدکه خوبیم سریع #شروع میکرد از #اونجا گفتن که من دوبار رفتم #زیارت #حضرت #زینب(س) وتوحرم کلی با #خدای خودش #عشق بازی کرده بود

"اقا مصطفی" انگار تویه دنیای دیگه #سیر میکرد، یه بارکه زنگ زد وطبق معمول با #خوشحالی حرف میزد خیلی سروصدامیومد

گفتم چقد #شلوغه اطرافت اینا
صدای چیه؟

گفت مثل بارون #خمپارست ،همونجا توخیابون #افتادم وبعد یکی دوساعت به هوش اومدم تو درمانگاه، دیگه ازصفحه گوشی چشم نکندم تاساعت3شب بلاخره زنگ زد و " اقا مصطفی"سالمه

خداروشکرگوشی روجواب دادم برای #اولین بار خوشحال نبود دعوام کرد

گفت چرا الکی جوش میزنی من جام خوبه #جنگه دیگه عزیزم خونه خاله که نیست حالافک کن یه #خمپاره ام به من بخوره مگه بده #شهید میشم!

خلاصه یه عالم شوخی های #بهشتی و #حوری ومنوخندوند و گفت:

آهااااحالاشدبخندکه من بتونم روپام وایستم تو #پشتموخالی کنی باغش کردنت #دشمن شاد میشم

انگار #اون روز آخرین #خنده هامون بود....

چند وقتی زنگ نزد منم زنگ میزدم وصل نمیشد(راستشو بخواید همیشه به #زبان میاورد اسیرنشم #شهیدبشم)

اما من حتی سرسوزن تواین مدت به #شهادت فکرنکرده بودم این زنگ زدنام وصل نشدنا ازمن یه #افسرده منزوی ساخته بود که فقط خیره با کنج اتاق
تا #طلوع خورشید بیدار و #اشک
می ریختم

امایک شب که بیداربودم باگوشه #چشمم احساس کردم دارم #مردی رو روی مبل میبینم #کنجکاو شدم نگاهمو از #کنج دیوارکندم وبه مبل خیره شدم یک مردبود هرچی سعی میکردم #صورتشو واضح نمیدیدم

اماازحالت #نشستن وبدنش فهمیدم مرد، زاویه #صورتش به سمت من بود(باخودم گفتم دیوونه شدم )خواهرم رو آروم صدازدم گفتم دارم چی میبینم! بلند شد #لامپ رو روشن کرد گفت دیدی چیزی نیست!

به شوخی گفت دیدی #خیالاتی شدی! رفت خوابید منم بیخیال شدم دوباره خیره کنج اتاق بعد دوسه ساعت که چرخیدم به سمت دیوار تو #سنگ دیوار یهو دیدم همون مرد رو دیدم که به سمت #عدنا خم شد تو همون حالت خواهرم رو صدازدم

وبازگفتم چی دیدم وقتی #صبح بیدارشدم خواهرم گفت بعدازاین همه وقت که تاصبح بیداربودی یهوچطور بعد از دیدن اون چیزا تا #صدات کردم خوابت برده بود

(بعداز #شهادت "آقا مصطفی" اون چیزی رو که دیده بودم بایه #مرجع درمیون گذاشتم گفتن #شهیدبرای آروم کردن شما ودخترتون به #دیدنتون اومده بوده)من ازاونشب به بعد #راحت خوابم میبرد.


راوی:همسرشهید



─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ حدیث #شهادتـــــ شنیدنۍ است...
حدیث دیدار است...
دیدار #دوست ...

حدیث شهادتـــــ براۍ
#شهیدان شاهد نیست،
براۍ ماندگان #عاشق_شهادت است...

─═हई╬«شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
@shahid_saberi
خاطره ای از شهید «سیدعلی اصغر حسینی» و طریقه اجازه گرفتن از #مادرش برای رفتن به #سوریه



«علی اصغر» در محل کارش با #مشکلات زیادی روبرو بود،طبق معمول یه شب داشتیم با هم #چت میکردیم خیلی ناراحت بود

گفتم: «علی اصغر» #جان‌مادر گرفته به نظر میرسی؟ گفت: فقط دلم گرفته ست

گفت:مادر برام دعا کن که دعای مادر #انسان رو بلند میکنه شما اگه دعا کنید من امروز که هیچ عاقبتمم #ختم بخیر میشه،گفتم:همیشه دعا میکنم پسرمو

گفت: #مادر جانم یه سوال؟گفتم بپرس؟پرسید:چقد #امام‌زمان(عج) رودوست داری؟گفتم: خیلی گفت: خیلی یعنی چقدر؟ گفتم: عاشقشم

گفت:تا حالا برا اینکه #عاشق بودنت رو به مولای خودت نشون بدی چیکار کردی؟

گفتم:هرکاری که ازم بر بیاد #دریغ نمیکنم ؛ گفت رو حرفت هستی؟ گفتم: آره گفت:چند #درصد؟گفتم:صد در صد ؛ گفت: اجازه بده برم سوریه

پرسیدم: چه ربطی داشت؟ گفت:عشق این نیست که بشینی و بگی #عاشقم و دوست دارم ؛ #عاشق باید قدم برداره،باید حرکت کنه

گفتم: خب که چی بشه؟گفت: مادرم #امام‌زمان(عج) به #عمه خودش حضرت زینب(س)حساسه عمه جانش رو هم خیلی دوست داره ؛ درست میگم یا نه؟گفتم:صد درصد

گفت:وقتی رو حرم #عمه جان داره #خمپاره میباره یعنی داره رو دل امام زمان(عج) خمپاره و تیر میباره چه جور عاشقی هستی که #امامت این قدر بی قراره و ناراحت

اما با اینکه تو منو داری ولی یک سال و نیم هست که من ازت اجازه رفتن و سپر شدن از بی بی #زینب(س) رو میخوام ولی داری انکار میکنی،اسمتم گذاشتی عاشق #امام‌زمان(عج)؟

فردا ان شاءالله #ارباب بیاد و شما هم زنده باشین برین کنار ارباب قرار بگیرین بهتون بگه شما چهارتا #پسر داشتین چرا حتی یکیشونو نفرستادین بره از حریم عمه امم #دفاع کنه؟اون وقت چه جوابی داری بدی مادرم؟

«علی اصغر» جوری با من صحبت کرد که دیگه جوابی براش نداشتم و بعد از مدت یکسال و نیم #التماس کردن اجازه دادم بره

وقتی اجازه رو گرفت از ذوق گریه اش گرفت،گفت: #مادرم حلالم کن ؛گفتم حلالت کردم؛ گفتم:تو هم #حلالم کن که خیلی ازم سیلی خوردی

گفت: سیلی مادر گنجه همون #سیلی ها پارسال منو #کربلا برد همون سیلی ها منو نماز صبح بیدار میکنه و الان داره میبره #زیارت و خدمت گزاری عمه #زینب(س)

گفت:مادرم الان اجازه دادی برم پس یه #وصیت دارم عملی میکنین؟ گفتم: به روی دو دیده اگه امکانش باشه

گفت: مادرم برا رفتن به #سوریه ی مقدار پولی هم ماهانه به #رزمندها میدن اگه اومدم که خودم با اجازه شما یه کاریش میکنم اگر هم برنگشتم،مدتی که اونجا هستم پول مقدار #سهمیه منو همونجا هدیه کنین که خرج رزمنده ها بشه

گفتم: باشه خیالت راحت عملی میکنم و انشاالله که بر میگردی،اما رفت و حضرت #زینب(س) پسرمو چنان به آغوش گرفت که حتی یبارم برنگشت

─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
با شهـــــدا تا شهـــــادت:
فرقے نمیکند متولد چه سالے هستۍ
#عاشق_شهادت ڪہ باشے

دنیا برایت تنگ میشود
مثل قفسے ڪہ
دیگـــــر جاے ماندن نیستـــــ

#شـهدا_گاهے_نگاهے
@shahid_saberi