بسم الله الرحمن الرحیم
#شهید_ناصرالدین_باغبانی من کوچکتر از آن هستم که
#عاشق تو شوم
وتو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری .
فهمیدم در این مدت که فکر می کردم
#عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام .
این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای ، اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم .
ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام ، حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای .
و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی .
حالا می فهمم که تو
#عاشق-صادق بنده ات هستی .
بنده را چه ، که عاشق تو بشود ،
آری تو عاشق من بودی .
و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی.
اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم !
اما تو دست بر نداشتی و انقدر به این کار ادامه دادی تا بالا خره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام
وه چه خیال باطنی !!
این
#کمند_عشق تو بود که به گردن من افتاده بود .
مرا که به چنگ آوردی به صحنه ی جهادم آوردی ، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نبرد
#عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم .
آخرتو بزرگ بودی و من کوچک !! تو
#کریم بودی
و من لئیم !
تو
#جمیل بودی و من قبیح ،
تو
#مولا بودی
و من شرمنده از این همه احسان تو بودم .
کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط
#مقدم_عشق بردی .
بخش هایی از وصیت نامه عاشقانه
#شهید_ناصرالدین_باغبانیغلامحسین
@shahid_saberi