انجمن علمی مديريت دانشگاه سمنان

⁉️چگونه هوش مصنوعی می تواند شیوه افراد، گروه ها و سازمان ها را در انجام تلاش های خلاقانه شان تغییر دهد؟

✏️با فعال کردن بازیابی و بسط بی‌سابقه داده‌ها، هوش مصنوعی عقلانیت محدود را کاهش می‌دهد، به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند بر روال‌های جستجوی محلی غلبه کنند و از کاوش مشکلات جدید و تولید راه‌حل‌ها پشتیبانی می‌کند. هوش مصنوعی ممکن است نحوه اجرای خلاقیت را در همه سطوح (فردی، گروهی، سازمانی)، همراه با اهمیت نسبی عوامل و شرایط توانمندساز، تغییر دهد.

🔷سطح فردی
تحقیقات گذشته بر ارتباط بین ویژگی‌های زندگی‌نامه/ شخصیت و برجستگی خلاق متمرکز بودند. سپس دیدگاه‌های شناختی و روان‌شناختی بیان شدند. در حالی که چارچوب شناختی، پیشایندهای فردی و توانمندسازهای تلاش های خلاقانه را توضیح می دهد، چارچوب روانشناختی، انگیزه فردی به سمت دستاوردهای خلاقانه را روشن می‌کند. از جنبه شناختی خلاقیت فردی بر ترکیبی از تفکر واگرا و همگرا استوار است. تفکر واگرا یک سازه چند جزئی است که زیربنای تولید ایده است، در حالی که تفکر همگرا توانایی بهره‌برداری از دانش و تخصص برای رسیدن به بهترین پاسخ را نشان می‌دهد که عاملی کلیدی در انتخاب و حفظ امیدوارکننده‌ترین ایده‌ها است. هوش مصنوعی احتمالاً اهمیت نسبی تفکر همگرا را در مقابل تفکر واگرا تغییر می دهد. در واقع در حوزه خلاقیت فردی، هوش مصنوعی ارتباط تفکر واگرا را نسبت به تفکر همگرا در فرآیند خلاق افزایش می دهد.

🔷سطح گروه
از نظر ساختاری، گروه ها را می توان عمدتاً از نظر اندازه و ناهمگنی مشخص کرد. از یک طرف، هر چه یک گروه بزرگتر باشد، دانش انبوه بیشتری می تواند به عنوان ورودی برای فرآیند خلاق استفاده کند. از سوی دیگر، ارتباط، هماهنگی و تعارض معمولاً با افزایش اندازه گروه از یک آستانه خاص بدتر می شود. در این سطح، هوش مصنوعی به جای ابزاری که تعاملات سطح گروه را تسهیل می‌کند، مانند پلتفرم‌های آنلاین، ممکن است به‌عنوان عضوی اضافه‌شده در گروه با یک سری ویژگی‌های تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. در این میان، حداقل یک عضو گروه با تخصص هوش مصنوعی برای استقرار مؤثر هوش مصنوعی برای کارهای خلاقانه نیاز است. با هوش مصنوعی، ارزش نسبی تفکر واگرای انسان برای خلاقیت گروهی در فرآیندهای خلاق خطی و نامنظم افزایش خواهد یافت. تعیین تعداد متخصصین هوش مصنوعی در گروه، چالشی پیش روست.

🔷سطح سازمانی
در این سطح می‌توان بر توانمندسازها و بازدارنده‌های خلاقیت سازمانی تمرکز کرد. توانمندسازها شامل:
🔸منابع ملموس و ناملموس مرتبط با خلاقیت (ظرفیت جذب یک شرکت)
🔸رهبران سازمان
🔸نقش ساختارهای سطح بالا مانند فرهنگ سازمانی و جو

در این سطح، هوش مصنوعی از دو منظر قابل بررسی است:
🔻این هوش می تواند به عنوان یک «گیرنده» قدرتمند و عجیب سازمان با پتانسیل بالایی برای ظرفیت جذب به بیرون عمل کند. در کنار گیرنده‌های هوش مصنوعی، کارکنان متخصص هوش مصنوعی که به عنوان «مترجم» عمل می‌کنند برای حفظ ظرفیت جذب درون‌نگر مورد نیاز هستند.

🔻خلاقیت شرکت ها از داشتن پیوندهای قوی بین هوش مصنوعی (گیرنده) و پرسنل متخصص هوش مصنوعی (مترجمان) و روابط ضعیف بین این هسته هوش مصنوعی و بقیه کارکنان سود می برد.


منبع:
(Grilli & Pedota, 2024)

#مدیریت_دولتی
#آموزشی
#هوش_مصنوعی

➖➖➖➖➖➖➖➖
✨ انجمن علمی مديريت دانشگاه سمنان
🆔 @SemUniManagement