وقتی پزشكان به نورمن كازينز گفتند كه به بيماری " آنكيلو اسپونديليتيس " مبتلاست اضافه كردند كه هيچ كمكی نمی توانند به او بكنند و بايد آماده باشد كه بعد از دوره ای درد جانكاه از دنيا برود.
كازينز اتاقی در يک هتل گرفت و هر فيلم خنده داری را كه می توانست پيدا كند كرايه كرد. او بارها و بارها نشست و اين فيلم ها را تماشا كرد و از ته دل خنديد. پس از شش ماه خنده درمانی ای كه خودش برای خودش تجويز كرد پزشكان در نهايت تعجب دريافتند كه بیماری او كاملا درمان شده و هيچ اثری از آن نيست...!
اين نتيجه حيرت انگيز باعث شد تا كازينز كتاب آناتومی يك بيماری را بنويسد و منتشر كند. سپس او پژوهش گسترده ای پيرامون كاركرد آندورفين ها آغاز كرد. آندورفين ها مواد شيميايي ای هستند كه وقتی می خنديم در مغز آزاد می شوند. آن ها همان تركيب شیمیایی مورفين و هروئین را دارند و ضمن اين كه اثر آرام بخشی روی بدن می گذارند، سيستم ایمنی بدن را تقويت می كنند.
اين امر توضيح می دهد كه چرا آدم های شاد به ندرت بيمار می شوند و خیلی جوان به نظر میرسند در حالی كه کسانی كه مدام گله و شكايت می كنند اغلب اوقات بيمار هستند...!
وقتی پزشكان به نورمن كازينز گفتند كه به بيماری " آنكيلو اسپونديليتيس " مبتلاست اضافه كردند كه هيچ كمكی نمی توانند به او بكنند و بايد آماده باشد كه بعد از دوره ای درد جانكاه از دنيا برود.
كازينز اتاقی در يک هتل گرفت و هر فيلم خنده داری را كه می توانست پيدا كند كرايه كرد. او بارها و بارها نشست و اين فيلم ها را تماشا كرد و از ته دل خنديد. پس از شش ماه خنده درمانی ای كه خودش برای خودش تجويز كرد پزشكان در نهايت تعجب دريافتند كه بیماری او كاملا درمان شده و هيچ اثری از آن نيست...!
اين نتيجه حيرت انگيز باعث شد تا كازينز كتاب آناتومی يك بيماری را بنويسد و منتشر كند. سپس او پژوهش گسترده ای پيرامون كاركرد آندورفين ها آغاز كرد. آندورفين ها مواد شيميايي ای هستند كه وقتی می خنديم در مغز آزاد می شوند. آن ها همان تركيب شیمیایی مورفين و هروئین را دارند و ضمن اين كه اثر آرام بخشی روی بدن می گذارند، سيستم ایمنی بدن را تقويت می كنند.
اين امر توضيح می دهد كه چرا آدم های شاد به ندرت بيمار می شوند و خیلی جوان به نظر میرسند در حالی كه کسانی كه مدام گله و شكايت می كنند اغلب اوقات بيمار هستند...!
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
عشق، انسانها را تغییر میدهد و این قانونی است که استثنا ندارد. اگر به دنبال شفای بدون رنج و تغيير مادام العمر هستیم تنها کاری که باید بکنیم این است که به آن موقعیت خطرناک، زشت یا حتی سوء استفاده گرایانه عشق بورزیم. این کار همیشه آسان نیست، اما همیشه جواب میدهد... عشق در همه حال کارساز است...
وقتی پزشكان به نورمن كازينز گفتند كه به بيماری " آنكيلو اسپونديليتيس " مبتلاست اضافه كردند كه هيچ كمكی نمی توانند به او بكنند و بايد آماده باشد كه بعد از دوره ای درد جانكاه از دنيا برود. كازينز اتاقی در يک هتل گرفت و هر فيلم خنده داری را كه می توانست پيدا كند كرايه كرد. او بارها و بارها نشست و اين فيلم ها را تماشا كرد و از ته دل خنديد. پس از شش ماه خنده درمانی ای كه خودش برای خودش تجويز كرد پزشكان در نهايت تعجب دريافتند كه بیماری او كاملا درمان شده و هيچ اثری از آن نيست!
اين نتيجه ی حيرت انگيز باعث شد تا كازينز كتاب آناتومی يك بيماری را بنويسد و منتشر كند. سپس او پژوهش گسترده ای پيرامون كاركرد آندورفين ها آغاز كرد. آندورفين ها مواد شيميايي ای هستند كه وقتی می خنديم در مغز آزاد می شوند. آن ها همان تركيب شیمیایی مورفين و هروئین را دارند و ضمن اين كه اثر آرام بخشی روی بدن می گذارند، سيستم ایمنی بدن را تقويت می كنند.
اين موضوع توضيح می دهد كه چرا آدم های شاد به ندرت بيمار می شوند و خیلی جوان به نظر می رسند، در حالی كه کسانی كه مدام گله و شكايت می كنند، اغلب اوقات بيمار هستند...
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
... او شرابی ست که هیچکس نچشیده اش -و تاکستانی که هنوز نرسیده - هر کس بنوشدش ، احساس خواهد کرد : که خورشید به پا برخاسته به رقص در رگ هایش . * او گل سرخی ست که هیچکس ، نه رویانده و نه دیده چقدر قرمزست و چقدر خونفام که ما یارای دوبار دیدن آن را نتوانیم داشت
* او آوازی ست که هیچکس نسروده اش و هیچکس نخوانده این آواز چنان آوازی ست که لال آن را خواهد خواند و کر آن را خواهد شنید و هر افلیجی با آن به رقص برخواهد خواست *
این شراب، این گل سرخ ، این آواز خواهد آمد به چرخش این طبال عاصی بدی ها خواهند سوخت و شادی ها گل خواهند داد : وقتی که ، رنجبران پیروز خواهند شد.
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.