♨️ من به این آرم اعتماد دارم
🔻وسایلش را از دستش گرفتم و گذاشتم صندوقعقب. پدرش هم کنارش ایستاده بود. برایش توضیح دادم که من وسایلش را میبرم در شورای روستا میگذارم. او هم همان موقع یا صبح روز بعد، ماشینهای سرویس روستا را سوار شود و وقتی به آنجا رسید، وسایلش را از شورا تحویل بگیرد.
هنوز حرفم تمام نشده بود که پدرش دستش را گرفت، دور ماشین چرخید و از آن طرف روی صندلی جلو نشاند. دست من را هم گرفت و اشاره کرد بنشینم پشت فرمان؛ دستش را زد به علامتِ نهضتِ روی در ماشین و گفت: «من به این آرم اعتماد دارم!»
⭕️سفارش کتاب با تخفیف 20درصد:
اینستاگرام
#دایرکت_بدهیدinstagram.com/RaheYarPubbasalam.com/raheyarvaketab.ir#انتشارات_راه_یار ✅ @Raheyarpub