💭|
دنبالبازیبراساس دیدههای چندسالهام در شبکهها و زندگی اجتماعی، امروز به سهدستهی
¹ کلّی
دنبالهرَوی رسیدهام:
✤
خودمحور:
در این الگو، شخصی کاملن متّکی به امیال و غرایز و جاهطلبیهایاش [ایگو] دیگران را به روشهای مختلف به پیروی و تقلید از خودش
وادار میکند.
مخصوص اشخاص مشکوک به اختلال
خودشیفتگی است و اینگونه از پیروی
معمولن به دیکتاتوری و خودکامگی میانجامد.
نمونهی اینگونه از پیرویها را در برخی
خانوادهها و
حاکمیت بیش از همهجا میتوان یافت.
✤
مرجعتقلید:
پیروانِ این الگو، معمولن مطیعمحض شخصی میشوند و قدرت تفکّر را از خود سلب میکنند. بهعبارتی گفتهها و عملکرد یک شخص/مکتب/دین/دوره/کتاب را بهعنوان پناهگاه و مرجع نهایی میدانند و هر چیزی غیر از آن مرجع را نمیپذیرند.
اینگونه افراد عمومن به
تعصّب یا
تحجّر یا
جهالت کشیده میشوند و شروع به
Idealize/بینقصسازی مرجع خود میکنند.
✤
نظارهگری:
در اینگونه از پیروی، اشخاص/چیزها بهمنظور آشنایی با دیگر تفکّرات و سلایق دنبال میشوند و
احتمال بروز خطا برای هر شخص/چیزی در نظر گرفتهمیشود.
اینگونه افراد پِی بردهاند که میتوانند با الهامگرفتن از دیگر تفکّرات و سلایق، مسیر فکریشان را
شخصیسازی کنند و از نظرات و تردیدهای خودشان هم
بهره ببرند.
•
اینروزها بیش از پیش روشن میشود که ترکیبِ «
عینک+کتوشلوار+سمینار» همیشه برنده نیست و ممکناست اینگونه افراد هم دوزاری و رانتی از آب درآیند!
حال که دیگر نمیشود فرق
عالِمِ دلسوز و
روباهمکّار را بهراحتی تشخیص داد، به عقلناقص امروز
من اینطور میآید که الگوی سوّم برای دنبالهرویِ خلق
کمزیانتر و در بلندمدّت مفیدتر است.
چهبسا که این الگو برای
پیامبَرانِ قلّابی امروزی هم بهتر باشد و با سرعتِ کمتری از چشمها و اذهان بیافتند.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
۱. این دستهبندی و نامگذاریها معتبر و قابلاستناد نیست و صرفن دیدگاهشخصیست. -سخن مترجم.#مندرآری