کانال شعر معصومه اپروز

Channel
Logo of the Telegram channel کانال شعر معصومه اپروز
@MasomehaproozPromote
144
subscribers
1.76K
photos
883
videos
785
links
چه میشد آب و رنگ خواب باشی؟ تو هم در خانه مهتاب باشی زبان دستهایم زخم برداشت چرا آتش ؟!چه میشد آب باشی! 🌷🌸🌹🌻 امه آسونداری ریشه کو ایزم سبی تیجره اندیشه کو ایزم .ایدنیا خاکی بن چال به چه به دوم هنی سنگ آنبم شیشه کو ایزم . 🎶کانال اشعار معصومه اپروز
To first message
اینجا زمین میسوزد اما آسمان باقی است
یک پله بین ما و اوج کهکشان باقی است
آتشفشان هم درخیابان شعله ور باشد
در پشت این آوارها یک نردبان باقی لست
تا دست و پای راشها در شعله میجوشد
افرا یقین دارد که در حلقش زبان باقی است
فردا دوباره میرسد فصل پرستوها
در بالهاشان خاطرات آشیان باقی است
ساغر شکستند و تو را هی تشنه تر کردند
از خون باران دیده ام یک استکان باقی است
آتش کشیدند از تر و خشکیده جنگل سوخت
در ریشه هایش نونهالی بیگمان باقی است
اینجا پر پروازها را شعله ور کردند
من مطمئنم شاهبازی در کران باقی است
من دستهایم را برایت میفرستم باز
اینجا هنوز از پیکرم یه استخوان باقی است
ققنوسی ازخاکسترم پرواز خواهد کرد
میزاید از من عشق تا این نیمه جان باقی است
وقتی مرا در چشمهایت قاب میگیرند
بر شانه هایت شانه میریزم زمان باقی است
من در وطن میسوزم و خاک وطن در من
در من برقص ایرانه جان، جان در جهان باقی است

معصومه اپروز



https://t.center/Masomehaprooz
نوروز این یادگار اجدادی را به هم وطنان عزیز و گرانمایه شادباش می گویم دست در دست هم کنار هم آینده ای روشن را رقم بزنیم
عمرتان بلند

بیا معادله ها جابجا عوض بشود
تمام قصه از آن ابتدا عوض بشود

گرفته بغض گلوگاه شهر را، بگذار
در این غروب به شکلی هوا عوض بشود

چقدر گندم و سیب و جهنّم و...وقت است
که نکته نکته این ماجرا عوض بشود

بهم بزن همه ی نظم را نمان، برگرد
که روزگار به یکباره تا عوض بشود

رجوع کن به خودت استخاره لازم نیست
چه بهتر اینکه طریق دعا عوض بشود

اگر چه حوّل گفتیم و حالنا عمری
کسی نخواست ولی حال ما عوض بشود

رسیده باز از آن سو، خبر به مردم ده
چه خوب می شد اگر کدخدا عوض بشود

#قاسم_پهلوان #صومعه‌سرا
Audio
دستهای گلت پرِ قو بود سینه‌ی تو صفای آرامش
قلب ایوان که میتپید از تو باغ مست از صدای آرامش
مینشیند برابر چشمم قاب در قاب آینه با هم
چشمهایت نوازش شبنم در نگاهت دعای آرامش
لایلایت چقدر شیرین بود قصه ات عطر زندگی میداد
خنده هایت مسکن اعصاب بهتر از هر دوای آرامش
واژه‌ واژه شکسته در من شعر پای دردت نشسته درمن شعر
دفترم هم سیاه پوشیده، با غزل در عزای آرامش
دردهایت چقدر نامردند ناگهانی تو را کجا بردند؟ 
مانده آهی به جا در این جاده، داده‌ای جان برای آرامش
دستهامان چه خالی و سردند ضجه‌هامان چه بیکس و کارند 
خانه جانش چه بی نفس مانده بی تو  آه ای خدای  آرامش
جانه روجان* چرا نیامد آه! ماه جانم رسیده ام از راه
کاش میشد دوباره می چرخید توی گوشم نوای آرامش

*فرزندجانم به تالشی

#معصومه_اپروز
‍‍‍‍❑ شعر
#شعر_ناب #شاعران_معاصر #شاعران_معاصر_ایران
#غزل #رباعی #ترانه #موسیقی #غزلسرایان_معاصر

https://t.center/Masomehaprooz
Forwarded from Sam Talebi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️در آخرین روزهای سال؛

◾️به یاد درگذشتگان نامی گیلان در سال

◾️یاد می‌کنیم از آن‌ها که وقتشان و مکانشان از ما جداست؛ یاد می‌کنیم از آن‌ها که دلتنگشان می‌شویم...

◾️در صورت فراموشی سهوی هر یک از فرهیختگان گیلانی که در سال ۱۴۰۲ در غم از دست دادن آنان به سوگ نشسته‌ایم از شما مخاطبین عزیز پوزش می‌طلبیم.

◾️روحشان شاد و يادشان گرامی

◾️
More