کژمژ

#کتاب
Channel
Art and Design
Music
Books
Other
Persian
Logo of the Telegram channel کژمژ
@KajMajjPromote
96
subscribers
39
photos
7
videos
8
links
#شعر #شعر_نو #شعر_سپید #غزل #شعرفارسی #شعرجهان #موسیقی #کتاب سر خوردن از اندوهی به اندوه دیگر چون کشتی بی‌لنگر کژ می‌شد و مژ می‌شد در حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه #مولانا
سفارش من به همهٔ کسانی که می‌خواهند خود را پیدا کنند، این است: همان جایی که هستید بمانید. درغیر این صورت در معرض خطر بزرگ گم کردن خودتان برای همیشه قرار خواهید گرفت.

#کتاب #راز_فال_ورق
#یوستین_گوردر
نوجوان‌ها و دخترها نیستند که فرق کرده‌اند. ما عوض نشده‌ایم. ما فقط جوانیم. این آدم‌های احمقِ تازه به میانسالی رسیدهٔ سابقاً جوان، تغییر کرده‌اند. این تلاش مضحک مذبوحانه برای ماندن با ما. نمی‌توانند با ما باشند. ما نمی‌خواهیم آن‌ها با ما باشند. نمی‌خواهیم مثل ما لباس بپوشند و از زبان ما استفاده کنند و علایق ما را داشته باشند. به قدری بد ما را تقلید می‌کنند که نمی‌توانیم احترامی برایشان قایل باشیم.

#کتاب #کلکلسیونر
#جان_فاولز
خیلی درباره‌اش می‌دانم و شناختن یک نفر خودبه‌خود منجر به حس نزدیکی می‌شود. حتی وقتی آرزویت این است که یک کهکشان از تو دور باشد.

#کتاب #کلکسیونر
#جان_فاولز
همهٔ خانواده‌های خوشبخت به هم شبیهند، اما تیره‌بختی یک خانوادهٔ بدبخت مخصوص به خود است.

#کتاب #آناکارنینا
#تولستوی
کسی که وجدان داشته باشد و به اشتباه خود پی ببرد، به عذاب وجدان دچار می‌شود. همین مکافات برای او کافی است... اشدّ همهٔ محکومیت‌های کیفری است.

#کتاب #جنایت_و_مکافات
#داستایوفسکی
من #کتاب جنایت و مکافات از داستایوفسکی را شروع کردم. شما چی می‌خونین این روزا؟
پزشکی، قانون، بانک‌داری، این چیزها برای حفظ و بقای زندگی لازمن. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ این‌ها چیزهایی‌ین که ما به خاطرش زنده‌ایم و نفس می‌کشیم!

#کتاب #انجمن_شاعران_مرده
#کلاین_بام
اگه می‌خوای یه آتئیست دوآتیشه بار بیاری، اون‌ها رو سفت و سخت بگیر به باد تعلیمات مذهبی. این همیشه جواب داده.

#کتاب #انجمن_شاعران_مرده
#کلاین_بام
مردم بیشتر از هرچیز از این وحشت دارند، که قدم تازه‌ای بردارند یا حرف تازه‌ای بزنند.

#کتاب #جنایت_و_مکافات
#داستایوفسکی
هرگز فوراً بدبختی کسی را باور نکنید. بپرسید که می‌تواند بخوابد یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد، همه چیز روبراه است.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
کانون خانوادگی یعنی پدرکشتگی مدام با همدیگر، ولی هیچ‌کس گله‌ای ندارد، چون لااقل از زندگی در هتل ارزان‌تر تمام می‌شود.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
حتی بدبختی هم فقط نوع خوش‌آب‌ورنگش خریدار دارد.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
ناپدید شدن آدم‌ها و روزها و اشیا ... سرنوشت همه و همه این بود. تکه به تکه، جمله به جمله، عضو به عضو، افسوس به افسوس ، قطره به قطره، زیر آفتاب محو می‌شدند. زیر سیل نور و رنگ، ذوب می‌شدند و عمر و خواسته‌هاشان را با خود به گور می‌بردند.


#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
انکار نمی‌کنم که توی روزهایی که کیا و بیایی داشتم، چهار پنج تا دل را شکسته‌ام، اما همهٔ ما از این جور خبط‌ها کرده‌ایم؛ نکرده‌ایم؟ پس، از این بابت، آدم به‌خصوصی نیستم.
هیچ‌وقت یک‌شبه دلی را نشکستم؛ اگر هم شکستم، خرد خرد شکستم. هیچ وقت دری را برای همیشه پشت سرم نکوبیده‌ام. همیشه یواش یواش محو شده‌ام؛ تا همین حالا که هم‌چنان دارم محو می‌شوم.


#کتاب #خوبی_خدا
#شرمن_الکسی
کلاهمان را که قاضی کنیم می‌بینیم که در زندگی روزمره هم طی یک روز کاملاً معمولی، صدها نفر به خونت تشنه می‌شوند، مثلاً همهٔ کسانی که توی صف مترو ازشان جلو می‌زنی، همهٔ کسانی که از جلوی آپارتمانت می‌گذرند و خودشان صاحبخانه نیستند، همهٔ کسانی که منتظرند کار دست‌به‌آبت تمام شود تا خودشان بروند تو، بالاخره بچه‌هایت و خیلی کسان دیگر. تمامی ندارد. آدم عادت می‌کند.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
دست برداشتن از زندگی خیلی آسان‌تر است تا دست برداشتن از عشق.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
چماق بالاخره صاحبش را خسته می‌کند، در حالی که آرزوی قدرت و ثروت، یعنی چیزی که وجود سفیدپوست تا خرخره از آن لبریز است، نه زحمتی دارد و نه خرجی، اصلاً و ابداً. بهتر است دیگر از فراعنه مصر و خان‌های تاتار پیش ما قمپز در نکنند! این آماتورهای باستانی در هنر والای به کار واداشتن جانور دوپا، ناشی‌های ناواردی بودند که فقط ادعاشان گوش فلک را کر می‌کرد. این بدوی‌ها بلد نبودند برده‌شان را «آقا» صدا بزنند، گاهی هم او را پای صندوق رأی بکشند، براش روزنامه بخرند، یا، در درجه اول راهی میدان جنگ کنند تا آتش شور و حرارتش بخوابد.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
آخر هذیان این هیولاها چقدر باید طول بکشد که بالاخره از رمق بیفتند و از پا در بیایند؟ یک چنین دیوانه‌بازی تا کی می‌تواند ادامه داشته باشد؟ چند ماه؟ چند سال؟ تا کی؟ شاید تا مرگ تمامی آدم‌ها، مرگ تمامی دیوانه‌ها، تا آخرین نفر؟ چون ماجرا به این صورت نومیدانه ادامه داشت، تصمیم گرفتم دل به دریا بزنم، به سیم آخر بزنم، به آخرین سیم، و خودم تنهایی جلوی جنگ را بگیرم! لااقل توی گوشه‌ای که خودم بودم.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب

#فردیناند_سلین
جنگ بعضی‌ها را سوزانده بود و بعضی دیگر را گرم کرده بود، درست مثل آتش که می‌تواند شکنجه یا گرما بدهد، بسته به اینکه تویش نشسته باشی یا روبرویش.

#کتاب #سفر_به_انتهای_شب
#فردیناند_سلین
اگر روزی، تمام سیاستمداران، یک حرف بزنند، جهان بهشت خواهد شد. اما اگر روزی فرا رسد که شاعران همه یک حرف بگویند، دنیا به دوزخی وحشتناک بدل خواهد شد.

#ادونیس
به نقل از #شفیعی_کدکنی
#کتاب #شعرمعاصرعرب
More