I am kheradgera

#منابع
Channel
Logo of the Telegram channel I am kheradgera
@IamkheradgeraPromote
5.42K
subscribers
9.44K
photos
15K
videos
6.24K
links
توییتر: https://twitter.com/Iamkheradgera1?s=09 اینستاگرام: https://www.instagram.com/Iamkheradgera1 کانال تلگرام: https://t.center/Iamkheradgera
💥#سند_شیعی روایت از کتاب‌های شيخ صدوق و مجلسی(بزرگان تشیع):

🔴امام سجاد : یزید باید پدرم را می‌کشت ، حقش بود!

امام سجاد تلویحا می‌گوید : پدرم حسين بن على بدليل شورش عليه #امام_زمان_مسلمین(یزید)، از اسلام خارج شده و كافر تلقى ميشود و كشتن او بر حاكم واجب بود

📌علماى مشهور شيعه به نقل از امام سجاد در مورد حق حاكم مينويسند: حق حاكم اين است كه بر عليهش دست به شورش و فتنه نزنى، با او وارد جنگ نشوى زيرا در اينصورت با دست خودت، خودت را به هلاكت انداخته اى و در هلاكت خود او را شريك دانسته اى. پس در هيچ موردى به او اعتراض نكنى و در هر شرايط اعلام رضايت كنى.

📚آدرس‌های این گفته "سجاد" در #منابع شیعی:
1⃣👈بحار الانوار ج ٧١ ص ٤
2⃣👈شرح رسالة الحقوق از امام سجاد ص٣٧٣
3⃣👈امالي شيخ صدوق ج١ ص ٤٥٢
4⃣👈اعيان الشيعه محسن امين ج ١ ص ٦٢٥

📌سئوال از معتقدین به تشیع: چرا بايد براى كسى كه بر خلاف فتوای شرعى امام سجادتون، خودش و اطفال کوچک را به كشتن داده و پسرش سجاد فتوا داده که حق حسين کشته شدن بود عزادارى کرد؟!



🔥کانال: من خردگرا هستم👇

@Iamkheradgera
💥#امام_باقر و پرواز با فيل گِلى

در مورد #خرافات و چرندياتى كه در كتابهاى #علماى_شيعه به وفور ديده ميشود بارها مطلب نوشته ايم ولى، داستانى كه امروز در اين نوشتار مينويسم يكى از آن دست خرافات است كه به شما اثبات ميكند روحانيون شيعه با چه پيش زمينه فكرى فاسدى جامعه را با خرافات و جهل و داستانسرائى هاى #احمقانه، به لجن ميكشند.

📌مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را:

💢#متن_عربى روايت: قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه: جابر تعريف كرد كه: #امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

📚#منابع: ١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦

📌قضاوت با شعور مخاطبان محترم


🔥کانال: من خردگرا هستم👇

@Iamkheradgera
💥مفتخورى آخوندها، يادگار مفتخورى خاندان عصمت و طهارت است!

در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مى‌شد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى پنج‌هزار درهم بود، معاويه آنرا به سالى يك ميليون درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.

💢روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، أراضى و املاك و بذل و بخشش‌هاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مى‌شود.

📚#منابع: تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود:
اخبار الطوال، ص ٢٤١.
كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛
كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣

📌در صحراى كربلا نيز، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد حسين را نپذيرفت:
📚#منابع: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛
زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
💥تشابه نماز سومريان باستان و نماز خواندن مسلمانان بدستور الله.

بنابر اعتقاد سومری ها، نماز را نمی توان بدون وضو خواند زیرا این یک عمل واجب برای انجام هر وظیفه شرعی بود. شستن دست با آب و همراه با خواندن وردهاى مذهبی است

💢نماز با ایستادن در موقعیتی و به جهتى خاص و با قرار دادن دست راست بر روی دست چپ و جسبيده به بدن و با خواندن دعا و وردهاى خاص انجام می شود. نماز سومريان باستان دو نوع است، هم ميتوان آنرا به تنهایی انجام داد و هم به صورت گروهی و توسط یک کشیش اقامه می شود

📌سئوال: چگونه است كه سومريان باستان ٦٠٠٠ سال قبل از الله نوع و چگونگى نماز خواندن و وضو گرفتن را ميدانستند؟ آيا همانطور كه نضر بن حارث به محمد گفته بود، دين محمد و قرآنش، تكرار مراسم و داستانهاى باستانيان بوده است؟

📚#منابع:
١) ماتون سومر - دکتر خزعل مجیدی - صص ٣١١-٣١٤
٢) تاریخ اندیشه در عراق باستان - سهیل قشا، ص ١٩٧-٢٠٧
٣) عقاید مذهبی در عراق باستان - دکتر سامی سعید آل احمد ، ص ٥٤


🔥مطالب بیشتر در کانال: من خردگرا هستم👇

@Iamkheradgera
💥امام صادق: كدام علم غيب، من علم غيبم كجا بود؟

#متن عربى: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ كُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ يَحْيَى الْبَزَّازُ وَ دَاوُدُ بْنُ كَثِيرٍ فِي مَجْلِسِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِذْ خَرَجَ إِلَيْنَا وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَلَمَّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ يَا عَجَباً لِأَقْوَامٍ يَزْعُمُونَ أَنَّا نَعْلَمُ الْغَيْبَ مَا يَعْلَمُ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ هَمَمْتُ بِضَرْبِ جَارِيَتِي فُلَانَةَ فَهَرَبَتْ مِنِّي فَمَا عَلِمْتُ فِي أَيِّ بُيُوتِ الدَّارِ هِيَ

#ترجمه: امام صادق ميفرمايد: «از مردمي که ادعا ميکنند ما علم غيب داريم، تعجب ميکنم! بخدا قسم! قصد تنبه فلان كنيزم را داشتم، اما او فرار کرد و من نمي دانستم در کدام اطاق خانه مخفى شده است

📚#منابع:

١) كتاب الكافي تحقيق المجلسي ج ١ ص ٢٥٧
٢) البهبودي هدية الدمشقية ج ١ ص ٤٥٣
٣) إثبات الهدات نوشته حر عاملي، ج ٣ ص ٧٤٨


🔥مطالب بیشتر در کانال: من خردگرا هستم👇

@Iamkheradgera
💥محمد، پيامبر اعراب، پسر چه كسى بود عبدالله يا شخصى ديگر؟

#قسمت_دوم

حال برويم سر وقت مسئله نسب محمد و اينكه اين شخص كيست و مادر و مادرش چه كسانى هستند.

💢در کتب تاریخ اسلامی راجع نسب محمد و اثبات این که او فرزند خَلَف عبدالله و آمنه است دست به پنهان کاری ها و خرافات عجیب و غريبى زده اند.
به عنوان مثال این که یک فرد می تواند حتى تا چهار سال در شکم مادرش بماند و بعد زاییده شود که در جای خود به این نکته اشاره خواهیم نمود.

اما ماجرای اینکه چگونه عبدالله به اصطلاح پدر محمد به خواستگاری آمنه می رود را مورخین اسلام این طور بیان نموده اند.
ابن سعد در الطبقات الکبری در این باره نوشته است:
ذِكْرُ تَزَوُّجِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ آمِنَةَ بِنْتَ وَهْبٍ أُمَّ رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله عليه وسلم
قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ وَاقِدٍ الْأَسْلَمِيُّ قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الزُّهْرِيُّ، عَنْ عَمَّتِهِ أُمِّ بَكْرِ بِنْتِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ، عَنْ أَبِيهَا قَالَ: وَحَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، عَنْ يَحْيَى بْنِ شِبْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَا: كَانَتْ آمِنَةُ بِنْتُ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ بْنِ كِلَابٍ فِي حِجْرِ عَمِّهَا وُهَيْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ فَمَشَى إِلَيْهِ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ بْنُ
هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيٍّ بِابْنِهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله
عليه وسلم فَخَطَبَ عَلَيْهِ آمِنَةَ بِنْتَ وَهْبٍ فَزَوَّجَهَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَخَطَبَ إِلَيْهِ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ بْنُ هَاشِمٍ فِي مَجْلِسِهِ ذَلِكَ ابْنَتَهُ هَالَةَ بِنْتَ وُهَيْبٍ عَلَى نَفْسِهِ فَزَوَّجَهُ إِيَّاهَا فَكَانَ تَزَوُّجُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمٍ وَتَزَوُّجُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ فَوَلَدَتْ هَالَةُ بِنْتُ وُهَيْبٍ لِعَبْدِ الْمُطَّلِبِ
حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَكَانَ حَمْزَةُ عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله عليه وسلم فِي النَّسَبِ وَأَخَاهُ مِنَ الرَّضَاعَةِ
📚#منابع:
١) الطبقات الكبرى نویسنده: ابن سعد    جلد: ١  صفحه: ٩٥
٢) الموسوعة في صحيح السيرة النبوية - العهد المكي نویسنده: الفالوذة، محمد إلياس  ج: ١ صفحه: ٩٦

#ترجمه: ازدواج عبدالله بن عبدالمطّلب با آمنه دختر وهب مادر رسول الله
محمد بن عمر بن واقد اسلمى از عبدالله بن جعفر زهرى، از عمه اش ام بكر دختر مسور بن مخرمة و او از قول پدرش، همچنين عمر بن محمد بن عمر بن على بن ابى طالب از يحيى بن شبل، از ابو جعفر محمد بن على بن حسين نقل مى كردند كه آمنة دختر وهب بن عبد مناف بن زهرة بن كلاب در خانه عموى خود وهيب بن عبد مناف بن زهره زندگى مى كرد. عبد المطّلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصىّ همراه فرزند خود عبدالله پدر رسول الله آن جا رفت و از آمنة براى او خواستگارى كرد و موافقت كردند و عبدالله، آمنه را به همسرى گرفت. عبد المطّلب در همان مجلس هاله دختر وهيب را هم براى خود خواستگارى كرد و او را به همسرى گرفت و به اين ترتيب ازدواج عبد المطّلب و ازدواج عبدالله در يك جلسه اتفاق افتاد. هالة دختر وهيب، حمزة بن عبد المطّلب را زاييد. حمزه از لحاظ نسبى، عموى رسول الله است و برادر رضاعى او هم هست.

📌ادامه دارد

📚مطالعه قسمت اول از طریق:

https://t.me/Iamkheradgera/16774
💥داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى

#قسمت_سوم(آخر)


مورخين بزرگ تاريخ اسلام همچنين نوشته اند كه:

«دحية الكلبی» خواهری داشته است به نام «شرّاف» که محمد بن عبدالله از او خواستگاری کرده و بر آن بوده است تا با وی ازدواج کند، اما اين بانو پیش از ازدواج با محمد در گذشته است.

📌 #منابع:
١) البلاذری، كتاب فتوح البلدان، جلد اول، صفحه ۴۶۰
٢) ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تميز الصحابه، جلد اول، صفحه ۱۳۷۸.
بلاذری و سایر تاریخنویسان بزرگ اسلام در مورد سرگذشت اين جوان زيباروى مسيحى نوشته اند كه:
«دحية الكلبی» پس از جنگ احد و یا جنگ خندق اسلام آورد و محمد او را در سال ۶ و یا ۷ هجری قمری به نمایندگی از سوی خود نزد امپراتور روم شرقی، «هراکلیوس» (هرقل) فرستاد که او را به اسلام فراخواند.

📌 #منبع:
بلاذری، فتوح البلدان، جلد اول، صفحه ۵۳۱.

«دحية الكلبی» تا زمان خلافت «معاوية بن ابی سفیان» زنده بود و در سال ۴۵ هجری قمری در زمان خلافت معاویه در دمشق درگذشت. فرید الدین عطار نیشابوری شاعر و دانشمند پرآوازه ايرانى نیز در قصاید، ترجيعات و غزلیاتش به «دحية الكلبی» توجه داشته و در بیتی در اينباره چنين سروده است:
ز بس کآمد همی جبریل نزدت
شده چون دحية الكلب القریشی

📌 #منبع:
دکتر محمود کامیار، تاریخ قرآن (تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۹)، ص ۶۳، نقل از ابن عساکر، تهذیب، جلد اول، ص ۲۶۸.

این بود شرح بالیده «دحية الكلبی» جوان زیبا چهره عرب و چگونگی روابط او با محمد بن عبدالله. در باره آنچه که در بالا در باره اینکه جبرئیل به شکل «دحية الكلبی» بر محمد نازل شده و یا جبرئیل برای او از سوى الله وحی آورده که به طایفه یهودی بنی قریظه حمله و آنها را قتل عام و اموال و دارائیها و زنانشان را برباید، بدون تردید این داستانهاى كودكانه تنها از ذهن زيرك و فرصت طلب خود محمد سرچشمه می گرفته است و انسان خردمند امروزى نميتواند به سادگى و با بستن چشم بر روى واقعيات آن را باور كند.

📌آيا تمايل خلوت كردن محمد با اين جوان زيباروى مسيحى ميتواند ارتباطى با وعده جوانان زيباروى بهشتى داشته باشد؟!

📌آيا محمد علاوه بر علاقه شديدش به زنان، به جوانان زيباروى نيز علاقمند بوده است؟!

پايان

📌مطالعه قسمت اول و دوم:

https://t.me/Iamkheradgera/14775
https://t.me/Iamkheradgera/14761


https://t.center/Iamkheradgera
💥عبدالمطلب، شخصيت جعلى تاريخ اسلام!

📌 #قسمت_سوم

بررسی اجداد محمد در روایات تاریخ

با توجه به اسناد تاریخی و با مراجعه به معتبرترين كتب تاريخى اسلام مانند تاريخ طبری، طبقات كبرا، سيره ابن هشام، الكامل في التاريخ ابن اثیر و همچنين كتب روايى معتبرى مانند صحیح بخاری، ميخوانيم كه تمامى اين منابع، جد محمد را از عدنان تا اسماعیل فرزند ابراهیم معرفى کرده و کعبه را هدیه همان جدشان ميدانند.
اما نكته مهمى كه در این میان مشهود است اینست که لزومى ندارد كه ما خود را اينهمه زحمت داده و جد محمد تا اسماعیل مورد بررسى قرار دهيم زيرا زندگى عبدالمطلب كه در كتب مورخين به عنوان پدربزرگ محمد معرفى شده است خود در حاله اى تاریکی پيچيده شده و هويتى نامعلوم دارد و اگر هویت حقيقى او در تاریخ به اثبات برسد، تمامى ادعاى مسلمانان در پيوند دادن محمد و ابراهيم تاريخى پوچ و نابود ميشود.
ما بگفته تاریخ تا اجداد بالاتر(عبدمناف) محمد پیش میرویم و ما قبل آنرا کنار میگذاریم.
عبد مناف(مناف بتی بود در مکه) كه نام اصلی او مغیره بود.
عبد مناف دارای ٤ فرزند پسر بود به نامهاى هاشم، عبدالشمش، مطلب و نوفل.
هاشم و عبدالشمس دوقلو بودند و هنگام تولد انگشت دست یکی از آنها به سر دیگری وصل بود و هنگام جدا نمودن خونی ریخته شد که این خونريزى را اعراب خرافاتى به فال بد و به اين نشانه كه اين دو در آينده به جان يكديگر افتاده و با هم ميجنگند گرفتند.
همانطور كه همه ميدانيم اعتقاد و باور مسلمانان براین پایه استوار است که ابتدا واقعه اى رخ دهد و سپس در ميان آيات و احاديث مبهم يك مثال و نمونه براى آن يافته و ازين موضوع معجزه تراشى ميكنند.
از زمان قدیم بین اعراب و قومهای بزرگ آنها مسابقه یا شرطبندی وجود داشت به نام مفاخره. یعنی اگر بین ٢ نفر ادعای بزرگی روی میداد شخصی بزرگ و عادل را به داوری میگرفتند و آن داور از روى اعمال خوب آندو در طی سالها زندگیشان، یکی را پیروز و شخص بازنده را الزام به انجام دادن چالش و شرطى میکرد كه قبلا آنها در موردش به توافق رسيده بودند( مثلا شرط میبستند هرکس که باخت مبلغى را بعنوان غرامت پرداخت كند یا به منطقه ای دور تبعید شود)
در يكى از سالها هاشم با پسر عبداشمس یعنی برادرزاده خود(امیه) کارشان به مفاخره میکشد و هاشم مفاخره را پیروز ميشود و امیه میبایست ٥٠ شتر چشم سیاه قربانی كرده و همچنين مدت ١٠ سال تمام از مکه دور شود(#منابع: تاریخ طبری ترجمه ج٤ ص ٨٠٤ -  الکامل في التاريخ ابن اثیر ترجمه ج ٢ ص ٨٢٢- طبقات کبری از واقدی ج ١ ترجمه ص ٦٣)

ادامه دارد...


🔥کانال خردگرا👈
@Iamkheradgera
💥امام صادق: كدام علم غيب، من علم غيبم كجا بود؟
متن عربى: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ
سَدِيرٍ قَالَ كُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ يَحْيَى الْبَزَّازُ وَ
دَاوُدُ بْنُ كَثِيرٍ فِي مَجْلِسِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِذْ خَرَجَ
إِلَيْنَا وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَلَمَّا أَخَذَ
مَجْلِسَهُ قَالَ يَا عَجَباً لِأَقْوَامٍ يَزْعُمُونَ أَنَّا نَعْلَمُ
الْغَيْبَ مَا يَعْلَمُ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ
هَمَمْتُ بِضَرْبِ جَارِيَتِي فُلَانَةَ فَهَرَبَتْ مِنِّي فَمَا
عَلِمْتُ فِي أَيِّ بُيُوتِ الدَّارِ هِيَ
#ترجمه: امام صادق ميفرمايد: از مردمي که ادعا ميکنند ما علم غيب داريم، تعجب ميکنم! بخدا قسم! قصد تنبه فلان كنيزم را داشتم، اما او فرار کرد و من نمي دانستم در کدام اطاق خانه مخفى شده است
#منابع:
١) كتاب الكافي تحقيق المجلسي ج ١ ص ٢٥٧
٢) البهبودي هدية الدمشقية ج ١ ص ٤٥٣
٣) إثبات الهدات نوشته حر عاملي، ج ٣ ص ٧٤٨


🔥کانال خردگرا 👈

@Iamkheradgera
💥تجاوز به زنان اسير، سنتى ناب محمدى

مالكيت مرد نسبت به برده مؤنث(زنان اسير)

📌هرگونه استمتاع جنسي مرد از كنيزانش جايز است. در اين روابط جنسى،

#اولاً: رضايت زن مطلقاً لازم نيست،
#ثانياً: لازم نيست كنيز مسلمان يا از اهل كتاب باشد، حتي اگر كنيز كافر و مشرك هم باشد، اين روابط مجاز است.(مرد مسلمان نياز به سكس شديد دارد و اين وعده الله است)
#ثالثاً: در استمتاع از كنيز برخلاف نكاح دائم در زمان واحد سقف عددى چهار لازم الرعايه نيست.(يعنى سكس گروهى با كنيزان جايز است)
اما هرگونه ارتباط جنسى زن با غلامانش بدون ازدواج ممنوع است و بردگان مذكر نسبت به مالك مؤنث نامحرم محسوب ميشود(سكس و بهشت فقط براى مردهاست و زنان بايد ازدواج كنند)
#منابع:
منهاج ج ٢ ص ٢٧٥ / العروه الوثقي ج ٢ ص ٨٠٣، ٨٠٤

📌آيا هنوز هم دروغهاى آخوند و ملاى مسلمان در مورد برده دارى در اسلام را باور داريد؟

💢آيا هنوز معتقديد اسلام برده دارى را از بين برده است؟ اگر بله، بايد بخاطر حماقت و نفهمى شمارا سرزنش كرد!

🔥کانال خردگرا 👈

@Iamkheradgera
💥مراجع شيعه مروج فحشاء و #تن_فروشى دختران

🔥بنابر فتواى مراجع بزرگ شيعه

📌اگر یک مرد تصمیم به ازدواج بگیرد ولى نتواند خودش را کنترل کند میتواند با دخترى باکره قبل ازدواج دائم ؛ بدون اجازه و اذن پدر چند ساعتی با او همبستر شود و در صورت دخول و ازبين بردن #پرده_بکارت میتواند پرده بکارت را ترمیم کرده و دوباره ازدواج كند.

آيا اين ترويج فحشاء و هرزگى در جامعه نيست؟

#منابع ادعاى فوق 👇

١) ترمیم پرده بکارت yon.ir/Zenayrafe

٢) صیغه بدون اجازه پدر
www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&Id=2775

٣)صیغه بدون اجاره پدر
www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&Id=2746

٤) صیغه بدون اجازه پدر
www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&Id=2749

💢تصاوير زير از سايتهای مراجع شيعه برداشته شده است


💥کانال خردگرا 👈

@Iamkheradgera
Forwarded from I am kheradgera (Kheradgera)
💥على بن ابيطالب بسيار زشت و شكم گنده و قد كوتاه بود
#متن_عربی:
فلما أراد أن يزوجها من علي أسر إليها فقالت: يارسول الله أنت أولى بما ترى غير أن نساء قريش تحدثني عنه أنه رجل دحداح البطن، طويل الذراعين، ضخم الكراديس، أنزع عظيم العينين والسكنة ضاحك السن، لا مال له.
#ترجمه:
هنگامی که رسول الله پیشنهاد علی برای ازدواج با فاطمه را با او در میان گذاشت، فاطمه گفت: تصمیم تو بر تصمیم من مقدم است، ولی من از زنان قریش شنیدم که میگویند علی شکمش بزرگ است، و دست دراز و کچل است، و پیشانی اش پهن، چشمانش درشت و کتفش مانند کتف شتر پهن است و مال و سرمایه ای ندارد.
#منابع:
-تفسير القمي نویسنده: علي بن ابراهيم القمي جلد: ٢ صفحه: ٣٣٦
-بحار الأنوار -مؤسسةالوفاء نویسنده: العلامة المجلسي جلد: ٤٣ صفحه: ٩٩
-اللمعة البيضاء نویسنده : التبريزي الأنصاري جلد: ١ صفحه: ٢٤٢
-الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء نویسنده: إسماعيل الأنصاري الزنجاني ج ٣ ص ٣٩٢
-البرهان في تفسير القرآن نویسنده: السيد هاشم الحسيني البحراني ج ٥ ص ١٩٣



💥کانال خردگرا 👈

@Iamkheradgera
▪️مفتخورى آخوندها، يادگار مفتخورى خاندان عصمت و طهارت است!
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مى‌شد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى پنج‌هزار درهم بود، معاويه آنرا به سالى يك ميليون درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، أراضى و املاك و بذل و بخشش‌هاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مى‌شود.
#منابع:
تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود:
اخبار الطوال، ص ٢٤١.
كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛
كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣
در صحراى كربلا نيز، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد حسين را نپذيرفت:
#منابع:
تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛
زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧

💥کانال خردگرا 👈
▪️در حركت حسين به سوى كوفه هيچ انگيزه مردمى در كار نبوده است
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مى‌دهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بوده‌اند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت معاويه -حدود بيست سال- امام حسين روابط دوستانه و محترمانه‌اى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانسته‌اند، عمدا در اين باره سكوت مى‌كنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مى‌شتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مى‌گرفت
#منابع:
اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛
روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣

👈کانال خردگرا👈
@Iamkheradgera
💥رشوه ها و هداياى معاويه به امام حسين

🔥بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مى‌دهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بوده‌اند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانه‌اى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانسته‌اند، عمدا در اين باره سكوت مى‌كنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مى‌شتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مى‌گرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانه‌اى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنى‌اميه، امام حسين مى‌گفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمى‌كنم. امام حسين در نامه‌اى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مى‌شد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنج‌هزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخشش‌هاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مى‌شود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوه‌ها و هديه‌هاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پول‌هاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مى‌برد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مى‌رفت و از او پول‌ها مى‌گرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهره‌ها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨ و ٤٩ و ٥٠

👈کانال خردگرا👈
@Iamkheradgera
▪️مفتخورى آخوندها از ائمه به ارث رسيده است!
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوه‌ها و هديه‌هاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پول‌هاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مى‌برد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مى‌رفت و از او پول‌ها مى‌گرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت.
يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم.
عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم
#منابع:
تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،ص ٩٧-٩٦
تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨

👈کانال خردگرا👈
@Iamkheradgera
▪️وقتى علم غيب از كار مى افتد و موتور معجزه سازى به روغن سوزى مى افتد!

آخوندهاى شياد ميگويند كه على دست يك مرد سياه پوست را قطع كرد و پس از آنكه ديد آن سياه پوست مدح على را ميگويد، دستش را دوباره چسباند.
اين در صورتى است كه آن مرد به دزدى اعتراف كرده بود. اين موضوع در كتاب بحار الانوار ج ٤٠ ص ٢٨١ آمده است.
حال متن زير را با دقت بخوانيد تا به شيادى و خرافه سازى آخوندها پى ببريد.
#کتاب_کافی جلد ۷ روایاتى آمده که کاملا ناقض ادعاى علم غيب و معجزه میباشد. که البته مشابه این روایت در کتب علمای دیگر شیعه هم به ثبت رسیده که در آخر این متن آدرس تمامی آنها را خدمت شما ارائه خواهم کرد. دو نمونه از این روایات را در اینجا می آورم که در مورد امام اول شیعیان میباشد.
#روایت_اول:
عربى: روایت ۹۷- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى عَلَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ
#ترجمه: حضرت علی با شهادت دو نفر، دست سارق را قطع کرد، بعد از مدتی همان دو نفر بعداً آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این دزدیده حضرت علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت…
#روایت_دوم:
عربی: محمد بن الحسن، عن محمد بن علي بن محبوب، عن أحمد بن محمد، عن البرقي، عن النوفلي، عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه (عليه السلام) أن رجلين شهدا على رجل عند علي (عليه السلام) أنه سرق، فقطع يده، ثم جاءا برجل آخر فقالا: أخطأنا هو هذا، فلم يقبل شهادتهما وغرمّهما دية الأول.
#ترجمه: دو نفر نزد على آمدند و بر عليه شخصى شهادت دادند كه وى سارق است. على دست او را قطع كرد. سپس مردى ديگر آمد و آن دو گفتند اشتباه كرديم اين سارق است. على شهادتشان را نپذيرفت و آنها را به ديه شخص اول جريمه كرد.

▪️نتیجه گیری:
مگر شیعیان معتقد نیستند که امام علی علم غیب دارد ؟!
در اینجا چگونه ایشان نتوانست بفهمد که آن مرد سارق نیست و آن دو مرد در مورد ایشان دروغ میگویند ؟!
اگر ایشان علم غیب داشت نباید این علم به کمک ایشان می آمد و دست یک بیگناه قطع نمیشد ؟!
چطور در مورد اول فقط بدليل مدح آن مرد سياه پوست، دست بريده اش را چسباند اما اينجا قادر به اينكار نبود؟!
كدام لايق تر بودند، مرد سياه پوست دزد يا اين مرد بيگناه؟!
با خواندن این روایات و مقایسه با دروغ های روحانیون شیعه میتوان به راحتی به این نتیجه رسید که تمام ادعای اسلامگرایان شیعه در مورد علم غیب و علم الهی ائمه شیعه دروغ و خرافاتی بیش نیست.
#منابع:
تهذيب الأحكام ١٠:١٥٣
وسائل الشيعة ١٨:٢٤٣
الكافي ٧:٣٨٤
كنز العمال ٥٥٣ :٥ حديث١٣٩٣٠

https://t.center/Iamkheradgera
🔴 اسامى فرزندان على ابن ابيطالب و فرزندش حسن که در واقعه کربلا كشته شدند ولى شيعيان نامى از آنها نمى برند.
برادران حسين و #فرزندان_على:
١) ابوبکر پسر علی
٢) عمر پسر علی
٣) عثمان پسر علی
#فرزندان_حسن بن على:
١) ابوبکر پسر حسن بن علی
٢) عمر پسر حسن بن علی

#سئوال اينجاست كه:
چرا آخوند ها و مداحان شیعه از بردن نام آنها در کنار نام حسین و عباس و حتی حر بن يزيد رياحى بر منابر و در روضه خوانی ها خودداری میکنند؟!

اين اسامى در كنار باقى كشته هاى واقعه كربلا در كتب بزرگترين علماء و دانشمندان شیعه من جمله:

شیخ مفید، علامه نورى طبرسی، اربلی، شيخ عباس قمی، علامه باقر شریف القرشی، هادی النجفی، علامه صادق مکی، ابن شهرآشوب و ده ها تن از علماى دیگر شیعه در کتابهایشان که اساس مکتب شیعه را طرح ریزی کرده اند ذكر شده است.
تعدادى از #منابع به شرح زير است:
١) الإرشاد ص/٢٤٨ و ١٨٦ ـ
٢) إعلام الوری ص/٢٠٣ ، ٢١٢ ـ
٣) مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٠٤، ٣٠٥
٤) کشف الغمه ج ١ ص ٤٤٠ ـ
٥) یوم الطف ص ١٦٧، ١٧٢، ١٧٣، ١٧٤،
٦) منتهی الآمال ج ١ ص ٢٥٦، ٢٥٧ ـ
٧) حیاة الإمام الحسین ج ٣ ص ٢٦٢ ـ
٨) مظام اهل البیت ص ٢٥٧

https://t.center/Iamkheradgera
💥هيچ دين و اعتقادى در دنيا مضحك تر از تشيع نيست

👹مطهرى: اهل كوفه همه شيعه بودند كه حسين را شهيد كردند.
#مدافعين_شيعه:
١) مطهرى تاريخ نميفهمد
٢) مطهرى حرفش حجيت ندارد
٣) منظور مطهرى چيز ديگرى بوده
📚كتب معتبر شيعه:
١) إن الجيش الذي خرج لحرب الإمام الحسين ثلاثمائة ألف، كلهم من أهل الكوفة، ليس فيهم شامي ولا حجازي ولا هندي ولا باكستاني، ولا سوداني، ولا مصري، ولا أفريقي، بل كلهم من أهل الكوفة
#منبع: مجالس عاشوراء ص ٨٩
#ترجمه: سپاهى که به جنگ امام حسین رفت، سى هزار نفر، همه اهل کوفه بودند و هیچ شامی، حجازی، هندی، پاکستانی، سودانی، مصری یا آفریقایی در ميان آنها وجود نداشت، همه از مردم کوفه بودند
٢) لقد نصح محمد بن حنفيه أخاه الحسين قائلا له: يا أخي إن أهل الكوفة قد عرفت غدرهم بأبيك وأخيك. وقد خفت أن يكون حالك كحال من مضى
#منابع:
لهوف از ابن طاووس ص ٣٩
مجالس عاشوراء ص ١١٥
المجالس الفاخرة ص ٧٥
منتهى الآمال ج١/ ص٤٥٤
على خطى الحسين ص ٩٦
#ترجمه: محمد بن حنفيه، به برادرش حسين توصیه کرد، و گفت: ای برادر من، قوم کوفه به خیانت خود به پدر و برادرت شناخته شده اند می ترسیدم که حال روز تو هم مانند آنها شود.

@Iamkheradgera
اسامى فرزندان على ابن ابيطالب و فرزندش حسن که در واقعه کربلا كشته شدند ولى شيعيان نامى از آنها نمى برند.
برادران حسين و #فرزندان_على:
١) ابوبکر پسر علی
٢) عمر پسر علی
٣) عثمان پسر علی
#فرزندان_حسن بن على:
١) ابوبکر پسر حسن بن علی
٢) عمر پسر حسن بن علی
#سئوال اينجاست كه:
چرا آخوند ها و مداحان شیعه از بردن نام آنها در کنار نام حسین و عباس و حتی حر بن يزيد رياحى بر منابر و در روضه خوانی ها خودداری میکنند؟؟
اين اسامى در كنار باقى كشته هاى واقعه كربلا در كتب بزرگترين علماء و دانشمندان شیعه منجمله:
شیخ مفید، علامه نورى طبرسی، اربلی، شيخ عباس قمی، علامه باقر شریف القرشی، هادی النجفی، علامه صادق مکی، ابن شهرآشوب و ده ها تن از علماى دیگر شیعه در کتابهایشان که اساس مکتب شیعه را طرح ریزی کرده اند ذكر شده است.
تعدادى از #منابع به شرح زير است:
١) الإرشاد ص/٢٤٨ و ١٨٦ ـ
٢) إعلام الوری ص/٢٠٣ ، ٢١٢ ـ
٣) مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٠٤، ٣٠٥
٤) کشف الغمه ج ١ ص ٤٤٠ ـ
٥) یوم الطف ص ١٦٧، ١٧٢، ١٧٣، ١٧٤،
٦) منتهی الآمال ج ١ ص ٢٥٦، ٢٥٧ ـ
٧) حیاة الإمام الحسین ج ٣ ص ٢٦٢ ـ
٨) مظام اهل البیت ص ٢٥٧

@Iamkheradgera
More