سهش

#ارسطو
Channel
Education
Politics
Art and Design
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel سهش
@FdpariziPromote
520
subscribers
317
photos
55
videos
162
links
فاطمه دلاوری پاریزی دانشجوی دکتری فلسفه غرب، دانشگاه تهران سهش، شاید طریق حقیقت است. سهش از ریشه سهستن به معنی نگریستن است، ترسیدن و ظاهر شدن... زیبایی‌شناسی ایدئالیسم آلمانی فلسفه فرهنگ، سیاست، اخلاق و... @fdparizi ادمین: @FatemehDelavari
پیش از همه خائوس (آشوب) پدید آمد، سپس گایا (زمین) .... و عشق (اروس) آن برجسته‌ترین، در میان خدایان مرگ‌ناپذیر.

تئوگونیا به نقل از #متافیزیک #ارسطو

@Fdparizi
ارسطو شهروند را کسی می‌داند که مشارکت سیاسی دارد. او معتقد است کارگران و پیشه‌وران و افزارمندان به دلیل زیادی و سختی کارشان فرصت و مجال لازم برای مشارکت ندارند و کارشان برای فضیلت حقیقی نامناسب است و در نتیجه آن‌ها را از طیف شهروندان خارج می‌داند.

#ارسطو
#بیچاره_کارگر
#روز_کارگر_مبارک_بود
@Fdparizi
همه‌ی انسانها در سرشت خود جویای دانستن‌اند. To eidenai
#ارسطو، #متافیزیک
۹۸۰ a ۲۲

@Fdparizi
به طور کلی هرجا یک بهتر هست، یک بهترین نیز هست. حال چون در میان چیزهایی که هستند یکی بهتر از دیگری است یک بهترین نیز هست و این، الهی خواهد بود.

ارسطو، محاوره پری فیلوسوفیاس (درباره فلسفه)

#ارسطو
#اثبات_خدا

@Fdparizi
مجموعه آثار ارسطو:

۱. آثار دوران جوانی که به قصد انتشار در بین عامه مردم نگاشته و خود او آن ها را آثار عمومی یا خارجی نامیده است و به صورت محاوراتی بوده که بنا به شهادت چیچرو در اوج بلاغت بوده است. از این آثار غیر از قطعاتی که و.رز جمع‌آوری کرده چیزی نمانده است و آن‌ها عبارتند از: ادُمُس، رساله‌ای در تحریض به فلسفه، درباره خیر و...

۲. مجموعه منطق به نام ارغنون (ارگانون) مشتمل بر قاطیغوریاس ( کتگوری‌ها، مقولات)، عبارت (قضایا)، طوبیقا (قواعد جدل)، رد مغالطات، آنالوطیقای اول (قواعد قیاس)، آنالوطیقای دوم (در باب برهان)، ریطوریقا (ریتوریک، خطابه)، بوطیقا (پوئتیک، شعر)

۳. متافیزیک: مشتمل بر ۱۲ کتاب

۴. آثار طبیعی مثل کتاب طبیعت، کتاب آسمان، کتاب کون و فساد، کائنات جو (مشکوک به انتساب)

۵. علم الحیوة: اعضای حیوانات، تکون حیوانات، تاریخ حیوانات، درباره نفس و جزوه هایی چون حس و محسوس، حافظه، تذکار، خواب، رویا، جوانی و پیری، درازی و کوتاهی عمر و تنفس

۶. مجموعه آثار اخلاقی و سیاسی: اخلاق ادمُس، اخلاق نیکوماخوس، علم سیاست

و...

منبع: تاریخ فلسفه در دوران یونانی

#امیل_بریه
#ارسطو
#علیمراد_داوودی

@Fdparizi
«کار شاعر این نیست که رخدادهای واقعی را نقل کند بلکه کار او آن است که آن چیزهایی را روایت کند که بنابر احتمال یا ضرورت ممکن بود یا می‌توانست رخ دهد. شاعر و تاریخ‌نویس با هم تفاوت دارند... به این دلیل که تاریخ‌نویس آن‌چه را رخ‌داده نقل می‌کند، ولی شاعر آن‌چه را که ممکن بود رخ دهد. به همین سبب شعر به فلسفه نزدیک‌تر است و از تاریخ برتر است، شعر با حقایق کلی سر و کار دارد ولی تاریخ با وقایع خاص.»

ارسطو، بوطیقا

#ارسطو
#بوطیقا
@Fdparizi
«ما به مدافعان شعر، کسانی که خودشان در کار هنرآفرینی نیستند بلکه دوستدار آن‌اند، رخصت می‌دهیم با زبان نثر در دفاع از شعر سخن بگویند و نشان دهند که شعر نه فقط لذت‌بخش است، بلکه برای جوامع انسانی و زندگی آدمیان مفید هم هست و سخنانشان را از سر مهر خواهیم شنید.» (افلاطون، کتاب دهم، 607 D)

افلاطون این‌گونه همگان را به نوشتن درباره شعر دعوت می‌کند و اولین پاسخ را ارسطو می‌دهد.
بوطیقا یا کتاب ارسطو درباب شعر اولین کتاب در حوزه نظریه ادبیات است که هنوز تازه و قابل ارجاع می‌باشد.

#ارسطو
#افلاطون
#جمهوری
#بوطیقا

@Fdparizi
تراژدی، بازنماییِ عملِ جدی و کاملی است که اندازه‌ای معین دارد و آراسته به آرایه‌هایی است که هریک جداگانه در بخش‌های مختلف نمایش به کار رفته‌اند. تراژدی را بازیگران باز می‌نمایند و نه راویان؛ و به واسطه‌ی شفقت و ترس موجب پالایش احساسات می‌شود. (بوطیقا، 49b، 25-28)

#کاتارسیس
#ارسطو
#تراژدی
@Fdparizi
آیسوخولوس که پدر تراژدی است هم در فرم و هم در محتوا تراژدی را تکامل بخشید. یکی از مهمترین تغییراتی که وی ایجاد کرد، وارد کردن بازیگر دوم به تراژدی، کاستن از اهمیت همسرایان و در جایگاه نخست نشاندنِ دیالوگ و گفتگو بین بازیگران و شخصیت‌ها بود. در همین راستا وزن تراژدی نیز از وزن سنگین و فاخر سداسی که وزن حماسه است، به وزن ایامبیک که وزنی نزدیک به گفتارهای روزمره و محاورات می‌باشد، تغییر یافت.

بوطیقا، ارسطو

#تراژدی
#ارسطو
#گفتگو

@Fdparizi
درباره کتاب تخنه در اخلاق ارسطو : ساخت زندگی اخلاقی

کتاب تخنه در اخلاق ارسطو، نوشته تام انجیر محصول 2010، از گروه انتشارات بین المللی کانتینوم در 173 صفحه به زبان انگلیسی منتشر شده است. موضوع این کتاب مطابق با اطلاعات ISBN، ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی ؛ تخنه (فلسفه) ؛ و اخلاق، دوران باستان می‌باشد.
نویسنده در نگارش کتاب از مجموعه آثار افلاطون به دو زبان یونانی توسط انتشارات کلارندون و انگلیسی توسط انتشارات هاکت و کلیه آثار ارسطو که توسط همان انتشارات کلارندون به یونانی و انتشارات دانشگاه پرینستون به زبان انگلیسی منتشر شده، بهره برده است. وی علاوه بر استفاده از این منابع دسته اول، به بیش از 150 منبع دسته دوم به زبان‌های انگلیسی، آلمانی و یونانی در کتاب‌شناسی خویش ارجاع داده است که از میان آنان می‌توان به «ارسطو» اثر کریستوفر شیلدز ، «فضیلت حاکم: ارسطو در رابطه بین شادی و خوشبختی» از استفان وایت و «اخلاق ارسطو: مسائل و تفسیرها» از جیمز والش و هنری شاپیرو اشاره کرد.

نویسنده در این کتاب به بررسی مفهوم تخنه در دوران پیشا افلاطون و محاورات افلاطونی پرداخته و پیوند فضیلت و هنر در افلاطون و به طور مشخص پیوند عدالت و شعر در کتاب جمهوری را نشان می‌دهد و برتری در فضیلت را به برتری در هنر و ریاضی مربوط می‌داند. وی سپس به واکنش ارسطو به تراث افلاطونی پرداخته و نشان می‌دهد که ارسطو نیز به طور کلی علیرغم اختلافات جزئی در همین سنت فکری گام بر می‌دارد. در سه فصل بعدی، نویسنده، برهان‌های مختلف اخلاقی ارسطو را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که چطور هر یک از این برهان‌ها با تخنه و هنر مرتبط هستند. در فصل سوم، ارگون یا همان برهان کارکردی ارسطو را طرح کرده و اشاره می‌کند ارسطو با این کار «فرد انسان» را نادیده گرفته و با عمومیتی که می‌بخشد همه را یکسان می‌انگارد. حال آن‌که انسان در فردیت خویش با دیگران متفاوت است و نمی‌توان یک «کارکرد«، «کار» یا «وظیفه» عمومی و یکسان برای همه در نظر گرفت. در فصل چهارم، او حد وسط اخلاقی ارسطو را شرح می‌دهد و نقدهایی را بدان وارد می‌داند که مهمترین آن‌ها این است که تعیین معیار حد وسط، ارسطو را به دردسر می‌اندازد و بسیاری از احساسات چون ترحم یا درد و لذت را در تعیین معیار اخلاقی نادیده می‌گیرد. در آخرین فصل به نظریه ارسطو درباب خوگری یا عادت توجه می‌کند و می‌خواهد چگونگی انتقال انسان از مرحله عادت و خوگری به عقل عملی را توضیح دهد. در واقع وی کسی را که تنها عملی فضیلت‌مندانه را تکرار می‌کند فاضل نمی‌داند. بلکه بافضیلت کسی است که آن عمل را بر حسب معیار عقل و خرد عملی درک کرده و انجام دهد.

تام انجیر، نویسنده کتاب، دکترای خود را از دانشگاه تورنتوی کانادا اخذ کرده و در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه کیپ تاون ، واقع در استان غربی آفریقای جنوبی است. از وی کتابهایی در حوزه اخلاق، فلسفه سیاست و فلسفه دوران باستان منتشر شده است.
ناشر این کتاب، یعنی گروه انتشارات بین المللی کانتینوم، در سال 1948 به عنوان انتشارات دانشگاه لندن آغاز به کار کرد و در سال 1980 در نیویورک نیز تأسیس شد، اما بعد از سال 2012، این انتشارات ذیل انتشارات بلومزبری واقع شد. این انتشارات به طور تخصصی به آثار حوزه فلسفه، فیلم، موزیک، ادبیات، تعلیم و تربیت، دین و... می‌پردازد. در ابتدای این کتاب مجموعه کتاب‌هایی در حوزه مطالعات فلسفه باستان که جیمز فایسر ، استاد دانشگاه تنسن - مارتین در ایالات متحده آمریکا ، سرویراستار این مجموعه می‌باشد، معرفی شده است. این مجموعه را نیز انتشارات کانتینیوم منتشر کرده است.

تخنه واژه‌ای یونانی به معنای تکنیک، فن، هنر، امور یَدی و صنعت است که با تکنیک همریشه می‌باشد.

Techneˉ in Aristotle’s Ethics: Crafting the Moral Life

#تخنه
#ارسطو
#معرفی_کتاب
@Fdparizi
درباره خوانش هایدگر از ارسطو

یکی از نظرات معروفی که در حوزه مطالعات هایدگر وجود دارد این است که وی، ارسطو را ذیل تاریخ متافیزیک تعریف می‌کند و در نتیجه شدیدا به وی منتقد است. اما والتر بروگان در کتاب خودش به نام «هایدگر و ارسطو: دوپارگی وجود» گزارشی از رابطه هایدگر و ارسطو می‌دهد که مخاطب انتظار ان را نمی‌کشد. در این کتاب ادعا شده که هایدگر در عوض انتقاد به ارسطو به عنوان اولین متافیزیسین، تفکری انقلابی و مجاب کننده از آثار ارسطو ارائه می‌دهد، که او را اصیل‌تر و رادیکال‌تر از معلمش، افلاطون می‌داند. هایدگر تا آنجا پیش می‌رود که ادعا می‌کند: «ارسطو هرگز مالک آن‌چه که بعدا با کلمه یا مفهوم متافیزیک شناخته می‌شود نبوده است، بلکه هرگز در جستجوی چیزی به نام متافیزیک نیز نبوده که در طی قرن‌ها به او تعلق داشت.» هایدگر مستقیما فهم خودش از پدیدارشناسی را به فلسفه ارسطو مرتبط می‌کند. در واقع بسیاری از مقالات و کتب مهم هایدگر درباره ارسطو ترجمه‌هایی مطول از عبارت‌های کلیدی ارسطو در خلال متن‌هایش هستند. این ترجمه‌های تفسیری فلسفی، راه جدیدی را برای خواندن ارسطو پیش روی ما می‌گشایند که بسیاری از دیدگاه‌های فلسفی سنتی درباره ترجمه ارسطو را که به عنوان استاندارد جا افتاده، اگرچه کمتر وفادار هستند، به چالش می‌کشد. درواقع بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم مرکزی فلسفه، مثل جوهر، ذات، بالقوه و بالفعل، ماده و صورت و شبیه به آن، از نسخه‌ای لاتینی از ارسطو اخذ شده‌اند. بنابراین، ترجمه‌های جدید هایدگر از این اصطلاحات و مفاهیم، اغلب، بسیاری از پیش‌فرض‌هایی که درباره ارسطو در تفاسیر متافیزیکی از ترمینولوژی‌ش ریشه دارد را به چالش می‌کشد.

Brogan, W, A (2005), Heidegger and Aristotle: The Twofoldness of Being, State University of New York Press, Albany

#ارسطو
#هایدگر
#متافیزیک

@Fdparizi
ارسطو در علل اربعه از علت غائی در کنار علت صوری و فاعلی و مادی سخن می‌گوید.
غایت را دو گونه می‌توان برشمرد: غایتی که اصطلاحا «لِاَجلِه» یا «For» است و آن غایتی است که کار به خاطر آن آغاز می‌شود و غایتی که اصطلاحا «الیه» یا «Limit» است و آن نقطه ای است که کار در آن پایان می‌یابد.
حالت مطلوب این است که این دو یکی باشند. یعنی در نهایت به آن هدفی که کار به خاطر آن آغاز شده است برسیم.

#علل_اربعه
#ارسطو
#علت_غائی

@Fdparizi
درباره برتری حکمت نظری بر حکمت عملی:

در ارسطو حکمت نظری، اشرف و برتر از حکمت عملی است بدین دلیل که خود لذاته، غایت جامع و خیر محض است و طریقیتی برای سایر غایات ندارد.

#ارسطو
#حکمت_نظری
#حکمت_عملی
@Fdparizi
درباره‌ی عقل نظری و عقل عملی:

در مخاطبان ارسطو همواره بین مفاهیمی چون حکمت و عقل نظری و حکمت و عقل عملی خلط شده است. در این جا تلاش می‌شود این مفاهیم از یکدیگر تمیز داده شوند.

عقل را ارسطو آن جزء از نفس می‌داند که می‌شناسد و می‌فهمد. اعم از این که آن جزء، مفارق باشد یا این که مفارقت آن، نه از لحاظ امتداد مکانی بلکه تنها از لحاظ منطقی باشد.

در ارسطو، عقل از دو وجه، اعتبار می‌شود: عقل نظری و عقل عملی

الف) عقل نظری: قوه‌ی درک‌کننده‌ی کلیاتی که لذاته حقیقت دارند. و خود شامل سه مورد زیر است:
1. حکمت نظری: دریافتی که به عمل تعلق و وابستگی نداشته باشد؛ مانند علم به تصوراتی چون انسان و کتاب و... یا تصدیقاتی چون «زمین کروی است» شامل فلسفه اولی، ریاضیات و طبیعیات است.
2. حکمت عملی: دریافتی که به عمل، بستگی دارد؛ مانند این که «عدل خوب است» و «ظلم زشت است» و شامل سیاست نفس(اخلاق)، سیاست منزل (اقتصاد)، سیاست مدن (سیاست) می‌شود.
3. حکمت صناعی: فنون و هنرها

ب) عقل عملی: مبداء فعل و مصدر افعال گوناگون است که کارکردش تشخیص لزوم عمل در امور جزئی با کمک عقل نظری است.

منابع:
ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، رضا مشایخی، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، 1390
ارسطو، درباره نفس، علیمراد داوودی، تهران، حکمت، چاپ پنجم، 1389
ارسطو، متافیزیک(مابعدالطبیعه)، شرف الدین خراسانی، تهران، چاپ پنجم، 1389

#ارسطو
#عقل_عملی
#عقل_نظری
#حکمت

@Fdparizi