تاریخ و فرهنگ دره شهر

#گوه
Channel
Logo of the Telegram channel تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANPromote
6.48K
subscribers
28.3K
photos
7.59K
videos
3.29K
links
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
رسم و رسوم سیمره ای
قسمت سوم

#جعفر_یوسفوند:
@CEYMARIAN

درمورد خواستگاری وشرم حیا نیکانمان که متاسفانه به این مورد کمتراهمیت میدهیم

شخصی دخترموردنظرش را انتخاب میکرد البته در بیشتر موارد پدر انتخابگر زن اینده پسرش بود و اگر اینگونه بود که پدر مایل بود دختر از طایفه ای دیگر را به عقد پسرش در بیارد بدون مشورت با پسرش اول خواستگاری می کرد و جواب مثبت می گرفت ...
پس از انتخاب و گرفتن جوابش به فرزندش میگفت دخترفلانی را در فلان ایل یادودمان برایت گرفتم انشاالله طی این روزها بااقوام نزدیک مشورت میکنم و چندنفری می بریم خواستگاری واورا نشان میکنیم(به اصطلاح محلی #دیاری کنیم)..
بعدازمشورت با اقوام اگردختر یک ایل یا دودمان خوب و وجیهی بود از هردودمان درروستاهای هم جوار یکی ازبزرگان ان دودمان دعوت میکردیم برای خواستگاری دخترفلانی میرفتیم وهمان روز جواب قطعی بود..
رسم براین بودیا پدر یابرادر یابرادرزاده و یا خواهرزاده که محرم بودن یکیشون انگشتری یا گردن بندی ازنقره بنام #گوه که درقدیم طلارسم نبود درگردن یاانگشت نامزد میکردن
و این رسم مردانه بود و اینکار بوسیله زنان انجام نمی گرفت...

تا زمان مراسم نامزدی ....
نامزدی هم به این شکل بود که ازهرخانواده دور یک الی دونفر ازبستگان نزدیک همه عضو یک خانواده دعوت میشد...
نامزدی دخترفلانیه برای پسر فلانی رسم مهمانی ها گوشت قرمز بود..
پدرداماد اگر ازایل مهمی بود نزدیک 10تا15راس گوسفند را ازگله جدامیکرد هرکدام یک گلونی زنانه بدور گردن گوسفندها می بستتد و مقدمتا چندنفر از داماد همرا ه تدارکات میرفتند
از قصاب و اشپز برای تهیه نهار ...
و از طایفه عروس چند زن گلونیها راازگردن گوسفندها باز میکرد..و هر زنی هر گلونی که باز میکرد ان گلونی متعلق به ان زن داشت ...

روزنامزدی برای افراد تفنگچی #قماش یعنی گوسفندیامرغ محلی ای جهت تیراندازی نشان میکردند..
اگرجوانی هدف را میزد گاه گاهی پیش می امد که دخترجوانی دم بخت عاشق ان جوان قماش زن میشد ( مردم میگفتند که قسمت شده قماش را بزند که بخت این دختر بازبشه)

روز بعدازطرف خانواده عروس داماد را دعوت می کردند باصطلاح محلی #زوما_چرونه..

هرکسی برای دعوت داماد میرفت بایدازطرف داماد #هدیه ای بگیرد..
داماد دعوت میشد وچندروزدر خانه پدر عروس میماند تاوی راازنظر کارهای روزمره یاری کند حتی در کارهای گروهی مثل #گل_دور ویابرای جابجایی کوچ که در انزمان بصورت سیاربوده است چون شغل مردم بیشتر دامداری علف چرانی بوده است ...

ازاقوام داماد چند نفری بکمک پدر عروس میرفتند تاافراددیگر خِبطه بخورند که فلانی خویشی و یاپیوند خوبی کرده است ...

و شرم حیا وعفت زن اینقدر بالابود که حتی داماد از کار روزانه به منزل برمی گشت رسم براین بود نامزد به او آب و یا چاهی بدهدو کاسه اب را نزدیک نامزد میبرد عقب گردمیکرد..
یادامادباید کمین میکرد سرفرصت خلوتی والدینش منزل نباشند با نامزد قانونی خود خلوت کند آنهم غالبا با نارضایتی دختر ...

ادامه دارد ...
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN