متن کامل پژوهش با عنوان سنت مصالحه سنت نیکو، چاپ شده در پیک ایلام
#احمدلطفی- مدرس دانشگاه پیام نور
@ceymarianما انسانها در زندگی فردی و اجتماعی خود، گاهی دچار عدم تعادل در رفتار میشویم، و بنا بر دلایلی از جمله خشم و شهوت و حب مال و جاه، افرادی دست به انجام جرم وخطا میزنند و در این راستا هنجارها و قوانین و ارزشهای رایج جامعه را نادیده میگیرند .
رعایت و عدم رعایت قواعد اجتماعی، انسانها را به دو دسته کلی تقسیم میکند، یک دسته افراد قانونگرا که معمولاً بر مبنای فطرت الهی و انجام اعمال وکردار نیک و رفتار مورد تأيید انبیاء و متون مذهبی دین مبین اسلام عمل مینمایند، و بطور نسبی، هم که شده، رفتار و کردارشان در قالب هنجارها و الگوها و ارزشهای دینی و اجتماعی است و دسته دوم افرادی هستند که به هنجارها و ارزشهای جامعه، عمل نمیکنند و مرتکب گناهانی از قبیل قتل و زنا و دزدی و.... میشوند. این نوع گناهان قصاص و مجازات وجریمه شاملشان میشود.
برای حفظ تعادل و صلح در جامعه، و رفع و رجوع کردن مسائل و مشکلات جامعه، با توجه به دستورات خداوند که از طریق وحی برای انبیاء ارسال میکرد، انبیاء نیز مردم را از حد و حدود و مجازات جرایم آگاه میکردند وگاهی نیز حقوقدانها و عقلاء قوم و دانایان جامعه قوانینی وضع میکردند تا صلح نسبی در بین مردم حکمفرما شود و خون بس، یکی از آن قوانین عرفی در غرب کشور ایران خصوصاً ایلات لک و لر وکرد است، که از قدیم برای جلوگیری از تداوم جنگ و خونریزی و لجاجت و فتنه و شر ایجاد و وضع شده است، این قانون عرفی راه حلی منصفانه برای طرفین متخاصم است.
@CEYMARIANدرگذشتههای نه چندان دور عرف مردمداری و طایفهداری بر این استوار بود که با خون بس، مسئله را به صلح وسازش بکشانند و از خونریزی بیشتر جلوگیری نمایند، همان افراد معتمد و ریش سفیدان متدین، با رایزنی و ارشاد وخواهش، از قصاص جلوگیری میکردند و خانواده قاتل با دادن دیه و یا خواهر یا دختر و یا دختر عمو و یا دختری از بستگانشان به یکی از بستگان نزدیک مقتول، سعی درپایان دادن به خشونت و خونریزی بودند، این رسم سالها در لرستان و
#ایلام و به احتمالی، تمام غرب کشور، به اجرا در میآمد و زمانیکه این وصلت صورت میگرفت، خانواده قاتل تنبیه و مطیع میشد، و این ازدواج اجباری تشفی دل سوختهی صاحبان دم بود و هشدار و عبرتی برای دیگران بود که خطای بزرگی از دست و عملشان اتفاق نیفتد، که به چنین عواقبی دچار شوند. آن زمانها دست قاتل را میبستند و بر روی لباسهایش کفن میپوشیدند و کاردی هم به گردنش میآویختند و اضافی طناب دستان بسته، را بدست دو یا سه تا از بزرگان یا حاجیان و ریش سفیدان میانجیگر میدادند، تا آن را بدست رهبر صاحبان دم بدهد، که آن رهبر یا عفو میکرد و دست قاتل را آزاد میکرد و کارد را که گاهی در سینیای قرار داشت به یکی از میانجیگرها و یا همراهان میداد لذا روبوسی و ناهار مفصلی که برای سران و جماعت خیلی از طوایف به هزینهی خانواده قاتل تدارک یافته بود تناول و صرف میشد و قاتل که بخشیده شده بود زندگی آرام خود را در روستا یا ایل و یا در جای دیگر ادامه میداد. گاهی هم صاحب دم با همان کارد مراسم قصاص را به جا میآورد که این نوع برخورد از مردمان پایبند عهد و وفا بندرت و حتی میشود اذعان نمود که هیچگاه صاحب دم اینطوری قصاص نمیکرد، این حرکت نمادین که قاتل با دست بسته وکارد وکفن شده حکایت از عجز، تسلیم و آگاه به خطای خود شده است، و الان میگوید یا عفو کن و یا مرا بكش، این رسم جزو امر به معروف ودرست است، زیرا از طریق غیر خونریزی مسئله و مشکل و فتنه و اختلاف حل شده است. متون دینی ما هم، برای جلوگیری از چنین حوادث تلخی با بیان مبارزه با نفس و صبر و تحمل و قانون عفو و رحمت و گاه قصاص و جهاد موضوع را پیش بینی و دستورات لازم را به پیامبرش ابلاغ کرده است تا پیامبر و جانشینانش و بعد علما این نکات را به مردم آموزش دهند.
@CEYMARIANدر ضربالمثلها و متون ادبی ما هم مهربانی و گذشت و ترحم، و نیکوکاری بسیار آمده است تا آنجا که وقتی ایرانیان خصوصاً ساکنان غرب کشور و به ویژه
#زاگرس_نشینان حاشیه «
#کور کوه» وقتی ضحاک مرداس مار بر دوش را به اسارت در آوردند در شهر
#سیمره یا ماداکتو شادی و مهربانی کردند و قتل عام ضحاک را با این پیروزی بزرگ جشن گرفتند و آن
#مهرک_نشینان با خانوادههای داغدیده بر اثر میهمان نوازی و مهربانیشان تا مدتها نام شهر را
#مهرگان_کده میگفتند و تا امروز هم ثابت شده است که خاکش دامنگیر است، از طرفی این مجرم خطرناک را شهر به شهر گرداندند و فریدون گاوسواردر کوه دماوند او را مجازات کرد.
ادامه در پست بعد ...
#احمد_لطفیتاریخ و فرهنگ دره شهر
👇👇https://telegram.me/joinchat/B0nZgT4zXAV1FXbI03MGog