شعر "چار د صالحون"
شعری موجز ، زیبا و سراپا تخیل و تصویر ...
@ceymarianداستان سرایش شعر چنین است که یک روز چند نفر از تیره ی
#صالحوند یعنی پسر پسر عمو های شاعر و چند نفر از طایفه
#رشنو همراه با مخو(شاعر) مشغول آرد کردن گندم در آسیابی بوده اند سر ظهر که غذا می اورند، همه دست از کار می کشند وبرای خوردن غذا می روند
#مخو کمی دیرتر از بقیه سر سفره می رود، می بیند که رفقا غذای او را هم خورده اند.او همانجا فی البداهه شعر
#صالحوند را می سراید .
@ceymarianگر
#وره_زرد گرد بووه و آش
گُری
#ماهپاره خورش با ولاش
چار د
#صالحون بشینه و پاش
تا بویی من وتو آو نین و جاش
عده تر دارن هونو
#رشنونهرچی که بورن گرگ لم نون
گرگ لم: سیری ناپذیر
@ceymarianارسالی از دکتر احمد زینی وند
تاریخ و فرهنگ دره شهر
telegram.me/ceymarian