تحقیق در مورد طایفه
#بازگیرانتقادی به برخی مطالب
✍محمدرضا
بازگیر ،
پژوهشگر علوم اجتماعی:
سلام به همه ی اعضا محترم کانال مردمی تاریخ و فرهنگ سیمره
چند مطلب در رابطه با ایل بزرگ
بازگیر در این کانال مطالعه کردم که در برخی موارد نزدیک به واقعیت و در بعضی مواقع دور از واقعیت هستند. برای روشن شدن مطلب چند موضوع را خدمت عزیزان عرض میکنم:
نوشتن در مورد طوایف دیگر نمیتواند بر اساس ذهنیات یا جمعبندی افرادی خارج از آن طوایف باشد. بنابراین ابتدا به نوشته آقای اسدیفرد استناد میکنم. جناب آقای اسدی فر از منابع و نویسندگانی نقل قول کردهاند که برای اولین بار اینجانب گفتههای آنها را در وبلاگ خودم قرار دادم، نوشتههای جناب آقای پاپی، رادفر و محمدی قبلا در هیچ کجا ذکر نشدهاند و بنده آنها را از روی مصاحبهی خودم استخراج کردهام. بنابراین وقتی مطلبی نقل میشود، لازم است به اصل گویندهی مطلب مراجعه شود. یک مطلب دیگر این است که در طایفه
بازگیر لرستان تیرهای با عنوان سبزمراد و یا خوانسار وجود ندارد. بنابراین لازم است این گونه تصحیح شود که بازگیرهای برخوردار با دو عنوان فرزندان سبزوار و سبزعلی شناخته میشوند. خوانسار ذکر شده نوهی سبزعلی میباشد. تمام تیرههای اصلی
بازگیر انساب خود را به طور کامل تا خان احمد میدانند و مکتوب کردهاند. ذکر یک نکته خالی از اهمیت نیست که همه بازگیرها به خان احمد منتسب نمیشوند. چون ایل بزرگ
بازگیر در گستره نیمی از کشور ایران در شهرهای مختلف زندگی میکنند که در بعضی مواقع تا ۱۴ نسل قبل از خود را مکتوب کردهاند. برخلاف خیلی از طوایف، بازگیرها نسبت به آشنایی با انساب قبلی خود تسلط بیشتری دارند. از طرفی این نکته نیز باید قابل توجه قرار گیرد که همهی اسناد مربوط به طوایف در ایران، از دوره صفویه به بعد میباشد و فقط در این زمان میتوان صحبت نمود.
در رابطه با نوشته ی جناب آقای وحید نظری که فرمودهاند در سال 1313 بازگیرها در منطقه تختان اسکان داده شدهاند، عرض میکنم که رحمان مشهور به رمودار یا همان رمو بیش از هشت نسل قبل در تختان زخمی شده و سپس یک سال و نیم بعد در تاف از دنیا میرود. یعنی با یک حساب ساده بیشتر از 250 سال قبل در آنجا زندگی میکردهاند، این نکته را در نظر بگیرید که بازگیرهای سرپل ذهاب در زمان زندیه از بازگیرهای ایلام جدا شده اند و به آنجا رفتهاند(یعنی باز هم بیشتر از 250 سال)، از طرفی از زمان های دور منطقهی پشتکوه، منطقه گرمسیر سایر بازگیرها بوده است. نمیخواهم وارد این بحث بشوم که طایفهی دشتی یا ایل
بازگیر یکی هستند یا نیستند، اما در قومشناسی وقتی تعدادی افراد در کنار هم قرار گرفته و پیوندهایی میان آنها برقرار میشود و به شکل مستمر سه نسل با هم زندگی میکنند، به نام آن قومی که تعداد بیشتری دارند معروف میشوند هر چند تعداد کمتر استقلال خود را حفظ میکنند. برای همین پیوند میان قوم
بازگیر و قوم دشتی مهم است نه یکی بودند یا زیر مجموعهی همدیگر باشند.
- اما اصل موضوع ورود بنده به این بحث مربوط به جناب آقای سلیمانخانی که خود را پژوهشگر تاریخی محلی معرفی کرده است، میباشد. ایشان ادعا کرده اند که اسناد 300 ساله دارند که بازگیرها در پشتکوه بودهاند.
اولا ًاین عالی است که نشان دهندهی قدمت قوم
بازگیر است، دوم نشان دهندهی حضور آنان در منطقه میباشد؛ حال بر چه اساسی به این نتیجه رسیدهاید که از جایی دیگر به آن منطقه نیامدهاند، در حالی که همهی بزرگان
بازگیر میدانند از کجا به آنجا کوچ کردهاند، نکند شما به جای بزرگان
بازگیر اظهار نظر میفرمایید. جای تعجب دارد شما که پژوهشگر تاریخ محلی هستید لااقل با چند تن از بزرگان
بازگیر و سایر طوایف از جمله جناب آقای مرادخانی در منطقه پشتکوه و بزرگان پیشکوه صحبت میکردید، بعد نتیجهگیری می فرمودید!!!!
دوم برای انتساب اقوام و یا این که تمام
بازگیر را از یک نژاد و قوم بدانید، سند و مدرک خواستهاید، لطف میکنید مدرک و سند این که طایفهی شما همه از یک نژاد یا یک نیای مشترک هستند را در این کانال ارایه دهید، طایفهی خودتان را نه، کل طوایف غرب و جنوب غرب ایران یک سند برای تایید این که همه از یک نیا یا قوم و نژاد بودند را بگذارید. این نوع استدلال کردند خیلی راحت است، وقتی که اسناد مکتوب وجود ندارد، سخن بزرگان و نویسندگان همان قوم مد نظر قرار می گیرد، نه استدلال و نتیجه گیری افرادی که به خودشان زحمت تحقیق را هم ندادهاند.
سوم در رابطه با این که چطوری
بازگیر به این پسوند ملقب گشته نیز عرض میکنم، انتساب به پسوند حیوانات با توجه به قداستی که در گذشته و در دوران کهن ایران داشتهاند امری بدیهی و قابل تصور است (همهی تاریخ پژوهشان به این امر مسلط هستند)،
ادامه
👇✍ @CEYMARIAN┈••✾•
🌿🌺🌿•✾