اندیشیدن تنها راه نجات

#شرارت
Channel
Logo of the Telegram channel اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimPromote
5.31K
subscribers
22.7K
photos
21.1K
videos
8.79K
links
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
#حکومت_مطلقه؛ مایه #شرارت

▪️حكومت مطلقه نه تنها شرارت را مهار نمي كند، بلكه با بهره برداري از دين و دانش به شكل سازمان يافته به آن كمك مي كند. اگرچه در اين حكومت ممكن است قانون و داوري وجود داشته باشد تا مردم به آن توسل جويند، ولي اين تا زمانی است كه با منافع فرمانروا ناسازگار نباشد و گرنه هيچ قانوني وجود ندارد و فردِ مخالف متهم به اغتشاش و انقلاب و محكوم به مرگ می شود.

▫️حکومت مطلقه از راه واگذاري قدرت به يك فرد به دليل اعتماد به پرهيزگاري و صلاحيت وي شكل مي گيرد، ولي به مرور زمان، مجموعه اي از آداب و رسوم تقدس مي يابند و فرد ناصالحي جانشين او مي شود كه خود را از قانون مستثني مي داند و تازماني كه قدرت قانون گذاري به همگان بازنگردد ناامني ادامه مي يابد.


📕رساله درباره حکومت
✍️جان لاک

جان لاک (1632-1704- John Locke)
از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که به‌طور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته می‌شود.
لاک از مهم‌ترین شارحان نظریه قرارداد اجتماعی و پیروان مکتب تجربه‌گرایی است. نظرات او بر پیشرفت شناخت‌شناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده می‌شود. نوشته‌های او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را می‌توان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.


#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
#شرارت #دینی جدید


در عصر جدید، امکان بیش‌فعالی از مسیحیت گرفته می‌شود، اما اسلام کمتر دچار محدودیت می‌شود و هیچ جریانی در این دین شکل نمی‌گیرد که محدودیت را امتیاز داند و فرصتی برای تقویت عنصر اخلاق و معنویت. همان زمانی که ناسیونالیسم در بلاد اسلام رشد می‌کند، الاهیات سیاسی اسلامی بازسازی خود را بر اساس ایدئولوژی ناسیونالیستی آغاز می‌کند. آنچه اسلامیسم خوانده می‌شود، تولد می‌یابد. ادعای جدید این است که اسلام می‌تواند جامعه را هدایت کند، ایدئولوژی سازندگی و نیروگیری باشد، به مسلمانان قدرت دوران امپراتوری‌هایشان را بازگرداند و در نهایت دنیای مسلمانان را چنان نیکو سازمان دهد که عاقبت بخیری همگان، در این دنیا و آن دنیا تضمین شود. شرارت جدید در این وعده است.

در این نقطه تکوین شرارت دینی جدید، هم پدیده ملای سیاسی شکل می‌گیرد، هم پدیده روشنفکری دینی در مفهوم گسترده آن. افتراق میان این دو از این بحث سرچشمه می‌گیرد که علت عقب‌ماندگی مسلمانان در چیست. در پاسخ‌دهی به این پرسش روشنفکر دینی انگشت اتهام را متوجه متولیان دین می‌کند و در برابر قرائت آنان از دین به زعم خود قرائت دیگری می‌گذارد. در حالی که ملای سنتی کم‌اعتنایی به سنت را عامل عقب‌ماندگی مسلمانان می‌داند، روشنفکر دینی به آن سنت انتقاد می‌کند، سنتی که به باور او ساخته و پرداخته فقیهان است و به ناحق دین را نمایندگی می‌کند. اما هر دو یک پروژه را پیش می‌گیرند: پروژه احیاء و زنده کردن دین با وجود اختلاف نظرهای فراوان اشتراک نظرهایی هم برای پیش‌برد این برنامه دارند.

روشنفکر دینی که متجدد است و تماس بیشتری با جهان مدرن دارد، بیشتر زیر تأثیر ایدئولوژی‌های مدرن قرار می‌گیرد. او یکی از عامل‌های اصلی انتقال این ایدئولوژی‌ها به درون حوزه سنتی دینی است.

آنچه در جهان اسلام چشم‌گیر است، شکل نگرفتن جریانی بر زمینه فکر اسلامی است که به نقد الاهیات اسلامی بپردازد و در برابر سیاست اخلاق را بگذارد. اخلاق طرح می‌شود، اما ذیل عنوان سیاست. در همان حالی که جریان‌های اصلی در مسیحیت کارکرد شایسته خود را در این می‌بینند که در دنیای مدرن به مؤمن کمک کنند که آرامش یابد و به قول آلمانی‌ها به Entlastung می‌پردازند یعنی بار بر گرفتن و زحمت را کم کردن و بدین شکل یاری رساندن، جریان‌های سنت‌گرا و نوگرای اسلامی مؤمن را به تکاپوی بیشتر وا می‌دارند، یعنی باعث Belastung وی می‌شوند، بار روی بار مشکلات جدید می‌گذارند و بر زحمت مؤمن می‌افزایند.

محمدرضا نیکفر فیلسوف سیاسی



@AndisheKonim
#شرارت ثانویه
محمدرضا نیکفر فیلسوف سیاسی

شرارت اولیه که شرارت بنیادی است و منظور آن دادن وعده رستگاری در صورت اطاعت از سلطان آسمانی است، به سادگی به یک شرارت ثانویه راه می‌برد: وعده رستگاری در صورت اطاعت از یک قدرت زمینی. هر دو خط فقاهتی و عرفانی عمیقاً به این نوع دوم شرارت نیز آلوده‌اند.

در عصر قدیم رستگاری در این دانسته می‌شد که فرد اطاعت کند. دین تعلیم می‌داد که اطاعت عنایت الاهی را به دنبال می‌آورد چه در دنیا و چه در آخرت و اگر فرد زندگی دنیوی پررنجی داشته باشد، بنابر حکمت دینی شر در صورت مطیع و شاکر بودن، رنج او نشانه آن است که حتماً عاقبت بخیر خواهد شد. در عصر جدید مفهوم رستگاری تغییر می‌کند؛ دین خود را با برداشت جدید تطبیق می‌دهد و فصل تازه‌ای از شرارت را می‌آغازد. در عصر جدید این برداشت از زندگی این‌جهانی غلبه می‌یابد که شرط به خیر بودن پیشرفت است و پیش‌برنده و دستاورد پیشرفت جامعه‌ای است که به فرد امکانات زندگی نیکو می‌دهد و جامعه خود حالی نیکو دارد اگر نظمی نیکو داشته باشد و دولتی قدرتمند که بتواند از آن نظم پاسداری کند و پیشروی مداوم را برنامه‌ریزی و تضمین کند.

در عصر جدید فرد را دیگر نمی‌توان با وعده رستگاری آن‌جهانی خشنود نگه داشت، باید نشان داد که دین در گفتمان سازندگی و پیشرفت و قدرت ملی از ایدئولوژی‌های رقیب کم نمی‌آورد. دین تمامیت‌خواه، دینی که مدعی برنامه‌ریزی همه ارکان زندگی است، با ورود به عصر جدید می‌کوشد در صحنه‌های جدید هم نقش‌آفرین باشد و اگر فرصت یابد نقش‌ اصلی را بازی کند. بر این قرار مفهوم سعادت و رستگاری سیاسی‌تر از پیش می‌شود و درست همین امر است که اگر توازن نیروها منجر به مهار دین و متولیان آن نشود، عنصر شرارت در دین تقویت می‌شود؛ دین بیش‌فعال (hyperactive) می‌گردد و شرارت خود را به اوج می‌رساند.


@AndisheKonim
#‌شرارت ماسک های زیادی میپوشد ،

اما هیچکدام به خطرناکی نقاب #تقوا نیست !

@AndisheKonim