🌾ا﷽ا
🎉📚 گزیده های ناب برترین کتب روانشناسی
با همراهی دکتر میرسعید جعفری
"درمانگر و مربی بین المللی راه حل محور مورد تایید مرکز درمان های کوتاه هلسینکی"
@SFBTherapistwww.sfbt.ir وبسایت
اینستاگرام: sfbt_ir@
@Shjafari17 🍀
کسانی که ما را دوست دارند، از آنها که از ما نفرت دارند، خطرناکترند! زیرا انسان قادر نیست در مقابل آنها از خود مقاومتی نشان دهد. هیچ کس نمی تواند به اندازه ی یک دوست، انسان را به انجام کاری وادار کند که درست بر خلاف میل اوست...
از دست دادن خویشتن واقعی فقدانی بزرگ محسوب میشود. از دست دادن اعتماد،صمیمیت،خودانگیختگی و خوشحالی بهای گزاف ازدست دادن خویشتن واقعی است .فرد برای کنار آمدن باجو ناسالم حاکم برمحیط خانواده مجبوراست خویشتن غلطی را در خود شکل دهد تا دیگران از او راضی شوند .دلیل روی آوردن دیگران به خویشتن کاذب اینست که ازخویشتن واقعی خیری ندیدند .این خویشتن کاذب به ظاهر مقاوم است و آسیب نمی بیند .مهم نیست که ظاهر فرد مستحکم و پر ابهت باشد زیرا در درون ازدست خویشتن واقعی اش رنج میکشد.
همدلی یعنی آنچه را که دیگری احساس می کند، به سرعت آذرخش حس کنیم و بدانیم که خطا نکرده ایم، گویی دل ما از سینه برون جسته تا در سینه ی دیگری منزل کند. همدلی چون شاخکی در وجود ما است که با آن، موجودات زنده را لمس می کنیم، خواه برگ درخت باشد یا انسان. از طریق لمس کردن نیست که به بهترین وجه می توانیم احساس کنیم، بلکه به میانجی دل است که قادر به انجام این کار میشویم. نه گیاه شناسان بهترین شناخت را از گلها دارند و نه روان شناسان بهترین درک را از روح ها، بلکه این دل است که بهتر از هرکس از این امور آگهی دارد ...
مهمترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود: اگر می خواهی چیزی را نابود کنی، اگر می خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی، کافی است آن را محدود کنی، کافی است آن را محصور کنی. آنوقت می بینی که خود به خود خشک می شود، پژمرده می شود و می میرد
«با استعداد»، همچون تیراندازیست که هدفی را میزند که دیگران قادر به زدنش نیستند؛ «نابغه»، همچون تیراندازیست که هدفی را میزند که دیگران قادر به دیدنش نیستند.»
بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه دهیم... خیلی ها اینطور زندگی می کنند. دست اندازِ کم طاقتی را رد کرده اند و افتاده اند توی سرازیری عادت...
معمولا دشوارترین واژه ها در رابطه با رویدادی است که گمان می کنیم در آن به ما ظلم شده است. منیّت ما مقاومت می کند و نمی خواهد آن جنبه ها را بپذیریم، زیرا در این صورت دیگر نمی توانیم سایرین را برای مشکلات زندگی خود مقصر بدانیـم.
دريافته ام كه دوست داشته شدن هيچ و اما دوست داشتن همه چيز است و بيش از آن بر اين باورم كه آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می سازد، چيزی جز احساسات و عاطفه ما نيست.. پس آنكس نيك بخت است كه بتواند عشق بورزد.