الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شهید_چمران
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🌷🌿
شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید
#15_روز_بیقراری
#بچه_های_تخریب برای
#شکستن #دژ_شلمچه
#عملیات_کربلای_5
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

🌹شاید سخت ترین روزهای حضورم درجبهه روزهای بین #کربلای_4_و_5 بود هم روزهای سختی بود وهم روزهای سرد.
از روز 5 دیماه 65 برنامه #آموزش بچه ها شروع شد.
آموزش که نه تداوم آموزش بود.
عده ای از بچه ها پشت #اردوگاه_کوثر و کنار کانال #شهید_چمران چادر زدند و مشغول #آموزش_غواصی شدند.
عده ای هم درمقر #تخریب_لشگر 40 صاحب الزمان علیه السلام در تیم های انفجارات سازماندهی شدند و برای زدن دژ و خاکریز تمرین میکردند. یه تعداد بچه ها هم در #اردوگاه_کوثر لشگر10 مامور به گردان ها بودند و درمانور گردانها شرکت میکردند.
با شهید #حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب لشگر10رفتیم دنبال جایابی برای مقری که نزدیک منطقه عملیاتی باشد.
چند جا رو سرزدیم تا رسیدیم به یک محوطه بزرگی که با چند تا جاده مرتفع محصور شده بود.
سید گفت همین جا خیلی خوبه.هم به جاده نزدیکه و هم میتونیم چادرها رو روی این جاده های متروکه برپا کنیم واگر هم بارون بیاد مشکلی پیش نمیاد.و هم جون میده برای میدون مین آموزشی و رزم شبانه...
برگشتیم اردوگاه کوثر و حدود 20 نفر با چند تا چادر و یک منبع آب پشت ماشین گذاشتیم و اومدیم و اینجا بود که #مقر_شهید_پیام_پوررازقی سرپا شد.
در این پانزده روز #مسوولیت_نانوشته_ای داشتم و اون هم جابجایی در مقرهایی که بچه ها مشغول آموزش بودند. چون به #ایام_فاطمیه نزدیک میشدیم فضای معنوی هم پررنگ میشد. صبح ها زیارت عاشورا و شبهای توی چادرها مجلس توسل به اهل بیت علیهم السلام رو داشتیم.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده ما اصرار داشت که باید از فرصت باقی مانده برای عملیات جدید استفاده کرد و روحیه بچه ها که به خاطر #عملیات_کربلای_4 یه مقدار به هم ریخته بود بازسازی بشه.
کاربه جایی رسیده بود که توی #روضه_ها_و_سینه_زنی_ها خودش هم دست به کار میشد و دم میداد... روضه میخوند.
بچه ها سعی میکردند در معنویات کمک کار همدیگه باشند.
یه شب زیر #پل_هفتی_هشتی در #جاده_اهواز_خرمشهر بودیم که بین نماز مغرب و عشاء دقایقی شهید سید محمد رو به بچه ها کرد و گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم و ایاک نعبد و ایاک نستعین. برادرها ما برای #انجام_تکلیف پا در این میدون گذاشتیم و مامور به وظیفه هستیم.به قول قرآن چه بکشیم وچه کشته بشیم پیروزیم و ادامه داد . مقدر شده در منطقه ای به زودی زود عملیاتی داشته باشیم که #امام_فرموده اند این منطقه از #مظلوم_ترین مناطق جنگ است. #بچه_های_اطلاعات_و_تخریب مشغول شناسایی هستند ودعا کنید که کار زودتر نتیجه بده..
و شهید سید محمد در انتهای صحبت هاش به تلاش #بچه_های_تخریب در کسب معنویت تاکید کرد و اشاره داشت که شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید و در انتها هم خودش توسلی به مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها داشت.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#رزمنده_ای_که_کنار_فرمانده_دیده_نشد
#شهید_علیرضا_مالمیر
درکنار #شهید_مصطفی_چمران
✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

خیلی ها این عکس رو دیدند.👆👆👆👆👆👆👆
و صمیمیت #ابرمرد_فرماندهان_دفاع_مقدس_شهید_مصطفی_چمران را با نیروهای بسیجی اش به نظاره نشسته اند.
بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از اون بسیجی ها این نوجوان است که کنار#شهید_چمران کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته.. اون #شهید_علیرضا_مالمیر است .
شهید علیرضا مالمیربچه محل ما بود . #محله_شهدا یا همون #محله_اقدسیه_در_شهرری..
جایی که #بیت_الشهداء_یا همان #دخمه معروف بچه های رزمنده تهران در اونجا قرار دارد.
جوون های بسیاری از اون محله لباس رزم به تن کردند و در همون نوجوانی با ملائکه هم پرواز شدند. #علیرضا_مالمیر هم یکی از اونها بود. علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند و بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های #مسجد_صاحب_الزمان (ع) شد. علیرضا جزء اولین رزمنده های #شهرری بود که برای یاری دین خدا پا توی جبهه گذاشت. و اونقدر دلاور ونترس بود که میون یاران نزدیک #شهید_چمران جا گرفت.هرکجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی رزمنده های پا به رکاب بود . علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت ودربهار سال 60و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرداش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه #سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت. اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد.
شاید خیلی ها #شهید_چمران رو در این عکس دیده اند اما اون بسیجی کنار دستش رو ندیده اند و نام و یادی از #شهید_علیرضا_مالمیر نکرده اند. انشاءالله روزی برسد که #سردا_و_سربازبا هم دیده شوند و حتی مزارشان هم زیارت گاه همگان شود.
آدرس مزار: قطعه24-ردیف85-شماره 30
🌿🌹
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#رزمنده_ای_که_کنار_فرمانده_دیده_نشد
#شهید_علیرضا_مالمیر
درکنار #شهید_مصطفی_چمران
✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

خیلی ها این عکس رو دیدند.👆👆👆👆👆👆👆
و صمیمیت #ابرمرد_فرماندهان_دفاع_مقدس_شهید_مصطفی_چمران را با نیروهای بسیجی اش به نظاره نشسته اند.
بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از اون بسیجی ها این نوجوان است که کنار#شهید_چمران کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته.. اون #شهید_علیرضا_مالمیر است .
شهید علیرضا مالمیربچه محل ما بود . #محله_شهدا یا همون #محله_اقدسیه_در_شهرری..
جایی که #بیت_الشهداء_یا همان #دخمه معروف بچه های رزمنده تهران در اونجا قرار دارد.
جوون های بسیاری از اون محله لباس رزم به تن کردند و در همون نوجوانی با ملائکه هم پرواز شدند. #علیرضا_مالمیر هم یکی از اونها بود. علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند و بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های #مسجد_صاحب_الزمان (ع) شد. علیرضا جزء اولین رزمنده های #شهرری بود که برای یاری دین خدا پا توی جبهه گذاشت. و اونقدر دلاور ونترس بود که میون یاران نزدیک #شهید_چمران جا گرفت.هرکجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی رزمنده های پا به رکاب بود . علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت ودربهار سال 60و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرداش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه #سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت. اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد.
شاید خیلی ها #شهید_چمران رو در این عکس دیده اند اما اون بسیجی کنار دستش رو ندیده اند و نام و یادی از #شهید_علیرضا_مالمیر نکرده اند. انشاءالله روزی برسد که #سردا_و_سربازبا هم دیده شوند و حتی مزارشان هم زیارت گاه همگان شود.
آدرس مزار: قطعه24-ردیف85-شماره 30
🌿🌹
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#رزمنده_ای_که_کنار_فرمانده_دیده_نشد
#شهید_علیرضا_مالمیر
درکنار #شهید_مصطفی_چمران
✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

خیلی ها این عکس رو دیدند.👆👆👆👆👆👆👆
و صمیمیت #ابرمرد_فرماندهان_دفاع_مقدس_شهید_مصطفی_چمران را با نیروهای بسیجی اش به نظاره نشسته اند.
بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از اون بسیجی ها این نوجوان است که کنار#شهید_چمران کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته.. اون #شهید_علیرضا_مالمیر است .
شهید علیرضا مالمیربچه محل ما بود . #محله_شهدا یا همون #محله_اقدسیه_در_شهرری..
جایی که #بیت_الشهداء_یا همان #دخمه معروف بچه های رزمنده تهران در اونجا قرار دارد.
جوون های بسیاری از اون محله لباس رزم به تن کردند و در همون نوجوانی با ملائکه هم پرواز شدند. #علیرضا_مالمیر هم یکی از اونها بود. علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند و بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های #مسجد_صاحب_الزمان (ع) شد. علیرضا جزء اولین رزمنده های #شهرری بود که برای یاری دین خدا پا توی جبهه گذاشت. و اونقدر دلاور ونترس بود که میون یاران نزدیک #شهید_چمران جا گرفت.هرکجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی رزمنده های پا به رکاب بود . علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت ودربهار سال 60و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرداش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه #سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت. اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد.
شاید خیلی ها #شهید_چمران رو در این عکس دیده اند اما اون بسیجی کنار دستش رو ندیده اند و نام و یادی از #شهید_علیرضا_مالمیر نکرده اند. انشاءالله روزی برسد که #سردا_و_سربازبا هم دیده شوند و حتی مزارشان هم زیارت گاه همگان شود.
آدرس مزار: قطعه24-ردیف85-شماره 30
🌿🌹
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
@alvaresinchannel
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🌷🌿
شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید
#15_روز_بیقراری
#بچه_های_تخریب برای
#شکستن #دژ_شلمچه
#عملیات_کربلای_5
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

🌹شاید سخت ترین روزهای حضورم درجبهه روزهای بین #کربلای_4_و_5 بود هم روزهای سختی بود وهم روزهای سرد.
از روز 5 دیماه 65 برنامه #آموزش بچه ها شروع شد.
آموزش که نه تداوم آموزش بود.
عده ای از بچه ها پشت #اردوگاه_کوثر و کنار کانال #شهید_چمران چادر زدند و مشغول #آموزش_غواصی شدند.
عده ای هم درمقر #تخریب_لشگر 40 صاحب الزمان علیه السلام در تیم های انفجارات سازماندهی شدند و برای زدن دژ و خاکریز تمرین میکردند. یه تعداد بچه ها هم در #اردوگاه_کوثر لشگر10 مامور به گردان ها بودند و درمانور گردانها شرکت میکردند.
با شهید #حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب لشگر10رفتیم دنبال جایابی برای مقری که نزدیک منطقه عملیاتی باشد.
چند جا رو سرزدیم تا رسیدیم به یک محوطه بزرگی که با چند تا جاده مرتفع محصور شده بود.
سید گفت همین جا خیلی خوبه.هم به جاده نزدیکه و هم میتونیم چادرها رو روی این جاده های متروکه برپا کنیم واگر هم بارون بیاد مشکلی پیش نمیاد.و هم جون میده برای میدون مین آموزشی و رزم شبانه...
برگشتیم اردوگاه کوثر و حدود 20 نفر با چند تا چادر و یک منبع آب پشت ماشین گذاشتیم و اومدیم و اینجا بود که #مقر_شهید_پیام_پوررازقی سرپا شد.
در این پانزده روز #مسوولیت_نانوشته_ای داشتم و اون هم جابجایی در مقرهایی که بچه ها مشغول آموزش بودند. چون به #ایام_فاطمیه نزدیک میشدیم فضای معنوی هم پررنگ میشد. صبح ها زیارت عاشورا و شبهای توی چادرها مجلس توسل به اهل بیت علیهم السلام رو داشتیم.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده ما اصرار داشت که باید از فرصت باقی مانده برای عملیات جدید استفاده کرد و روحیه بچه ها که به خاطر #عملیات_کربلای_4 یه مقدار به هم ریخته بود بازسازی بشه.
کاربه جایی رسیده بود که توی #روضه_ها_و_سینه_زنی_ها خودش هم دست به کار میشد و دم میداد... روضه میخوند.
بچه ها سعی میکردند در معنویات کمک کار همدیگه باشند.
یه شب زیر #پل_هفتی_هشتی در #جاده_اهواز_خرمشهر بودیم که بین نماز مغرب و عشاء دقایقی شهید سید محمد رو به بچه ها کرد و گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم و ایاک نعبد و ایاک نستعین. برادرها ما برای #انجام_تکلیف پا در این میدون گذاشتیم و مامور به وظیفه هستیم.به قول قرآن چه بکشیم وچه کشته بشیم پیروزیم و ادامه داد . مقدر شده در منطقه ای به زودی زود عملیاتی داشته باشیم که #امام_فرموده اند این منطقه از #مظلوم_ترین مناطق جنگ است. #بچه_های_اطلاعات_و_تخریب مشغول شناسایی هستند ودعا کنید که کار زودتر نتیجه بده..
و شهید سید محمد در انتهای صحبت هاش به تلاش #بچه_های_تخریب در کسب معنویت تاکید کرد و اشاره داشت که شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید و در انتها هم خودش توسلی به مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها داشت.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🌷🌿
شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید
#15_روز_بیقراری
#بچه_های_تخریب برای
#شکستن #دژ_شلمچه
#عملیات_کربلای_5
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

🌹شاید سخت ترین روزهای حضورم درجبهه روزهای بین #کربلای_4_و_5 بود هم روزهای سختی بود وهم روزهای سرد.
از روز 5 دیماه 65 برنامه #آموزش بچه ها شروع شد.
آموزش که نه تداوم آموزش بود.
عده ای از بچه ها پشت #اردوگاه_کوثر و کنار کانال #شهید_چمران چادر زدند و مشغول #آموزش_غواصی شدند.
عده ای هم درمقر #تخریب_لشگر 40 صاحب الزمان علیه السلام در تیم های انفجارات سازماندهی شدند و برای زدن دژ و خاکریز تمرین میکردند. یه تعداد بچه ها هم در #اردوگاه_کوثر لشگر10 مامور به گردان ها بودند و درمانور گردانها شرکت میکردند.
با شهید #حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب لشگر10رفتیم دنبال جایابی برای مقری که نزدیک منطقه عملیاتی باشد.
چند جا رو سرزدیم تا رسیدیم به یک محوطه بزرگی که با چند تا جاده مرتفع محصور شده بود.
سید گفت همین جا خیلی خوبه.هم به جاده نزدیکه و هم میتونیم چادرها رو روی این جاده های متروکه برپا کنیم واگر هم بارون بیاد مشکلی پیش نمیاد.و هم جون میده برای میدون مین آموزشی و رزم شبانه...
برگشتیم اردوگاه کوثر و حدود 20 نفر با چند تا چادر و یک منبع آب پشت ماشین گذاشتیم و اومدیم و اینجا بود که #مقر_شهید_پیام_پوررازقی سرپا شد.
در این پانزده روز #مسوولیت_نانوشته_ای داشتم و اون هم جابجایی در مقرهایی که بچه ها مشغول آموزش بودند. چون به #ایام_فاطمیه نزدیک میشدیم فضای معنوی هم پررنگ میشد. صبح ها زیارت عاشورا و شبهای توی چادرها مجلس توسل به اهل بیت علیهم السلام رو داشتیم.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده ما اصرار داشت که باید از فرصت باقی مانده برای عملیات جدید استفاده کرد و روحیه بچه ها که به خاطر #عملیات_کربلای_4 یه مقدار به هم ریخته بود بازسازی بشه.
کاربه جایی رسیده بود که توی #روضه_ها_و_سینه_زنی_ها خودش هم دست به کار میشد و دم میداد... روضه میخوند.
بچه ها سعی میکردند در معنویات کمک کار همدیگه باشند.
یه شب زیر #پل_هفتی_هشتی در #جاده_اهواز_خرمشهر بودیم که بین نماز مغرب و عشاء دقایقی شهید سید محمد رو به بچه ها کرد و گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم و ایاک نعبد و ایاک نستعین. برادرها ما برای #انجام_تکلیف پا در این میدون گذاشتیم و مامور به وظیفه هستیم.به قول قرآن چه بکشیم وچه کشته بشیم پیروزیم و ادامه داد . مقدر شده در منطقه ای به زودی زود عملیاتی داشته باشیم که #امام_فرموده اند این منطقه از #مظلوم_ترین مناطق جنگ است. #بچه_های_اطلاعات_و_تخریب مشغول شناسایی هستند ودعا کنید که کار زودتر نتیجه بده..
و شهید سید محمد در انتهای صحبت هاش به تلاش #بچه_های_تخریب در کسب معنویت تاکید کرد و اشاره داشت که شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید و در انتها هم خودش توسلی به مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها داشت.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#رزمنده_ای_که_کنار_فرمانده_دیده_نشد
#شهید_علیرضا_مالمیر
درکنار #شهید_مصطفی_چمران
✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی

خیلی ها این عکس رو دیدند.👆👆👆👆👆👆👆
و صمیمیت #ابرمرد_فرماندهان_دفاع_مقدس_شهید_مصطفی_چمران را با نیروهای بسیجی اش به نظاره نشسته اند.
بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از اون بسیجی ها این نوجوان است که کنار#شهید_چمران کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته.. اون #شهید_علیرضا_مالمیر است .
شهید علیرضا مالمیربچه محل ما بود . #محله_شهدا یا همون #محله_اقدسیه_در_شهرری..
جایی که #بیت_الشهداء_یا همان #دخمه معروف بچه های رزمنده تهران در اونجا قرار دارد.
جوون های بسیاری از اون محله لباس رزم به تن کردند و در همون نوجوانی با ملائکه هم پرواز شدند. #علیرضا_مالمیر هم یکی از اونها بود. علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند و بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های #مسجد_صاحب_الزمان (ع) شد. علیرضا جزء اولین رزمنده های #شهرری بود که برای یاری دین خدا پا توی جبهه گذاشت. و اونقدر دلاور ونترس بود که میون یاران نزدیک #شهید_چمران جا گرفت.هرکجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی رزمنده های پا به رکاب بود . علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت ودربهار سال 60و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرداش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه #سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت. اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد.
شاید خیلی ها #شهید_چمران رو در این عکس دیده اند اما اون بسیجی کنار دستش رو ندیده اند و نام و یادی از #شهید_علیرضا_مالمیر نکرده اند. انشاءالله روزی برسد که #سردا_و_سربازبا هم دیده شوند و حتی مزارشان هم زیارت گاه همگان شود.
آدرس مزار: قطعه24-ردیف85-شماره 30
🌿🌹
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
@alvaresinchannel