الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شهید_سعید_صدیق
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#شب_عملیات_کربلای_2
عملیات کربلای 2 در ساعت 1 بامداد روز 10 شهریور ماه در #منطقه_عمومی_پیرانشهر_حاج_عمران توسط رزمندگان اسلام انجام شد.
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام در این عملیات حضور داشت.
#گردان_تخریب در این عملیات با اسارت #شهید_محمد_خاکفیروز در ماموریت شناسایی عملیات و شهید #حسن_مقدم و #شهید_سعید_صدیق در حین عملیات سهمی در این عملیات داشت.
این عملیات یک هفته قبل از #ماه_محرم سال 65 آغاز شد و رزمندگان اسلام با #رمز_مبارک_یا_اباعبدالله_الحسین(ع) به دشمن یورش بردند.
یاد و خاطره شهدای این عملیات گرامیباد.
@alvaresinchannel
#شب_های_شناسایی_عملیات_کربلای_2
#پیرانشهر #حاج_عمران
#رزمنده_تخریبچی
تیم شناسایی عملیات
✍️✍️✍️ راوی : #حسین_بداغی

قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید
پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت #پیرانشهر
چند تا از بچه های #اطلاعات_و_عملیات لشگر هم بودند از جمله #شهید_عیسی_کره_ای. بعد یکی دو روز همراه #شهید_خاک_فیروز و #شهید_سعید_صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام #کدو و ارتفاعات 2519 مشهور بودند ،مستقر شدیم.
مراحل شناسایی موانع دشمن برای عملیاتی بود که بعدا به #کربلای_دو معروف شد، روز ها و شبهای زیادی رو در اونجا موندیم ، روزها از دیدگاه با دوربین منطقه رو میدیدیم و غروب راه می افتادیم و از ارتفاع پایین میرفتیم تا ضمن شناسایی میدان مین و میدان موانع دشمن ، راهکار مناسبی پیدا کنیم برای پایین اوردن رزمنده ها از ارتفاعات تا پای میدان.
تا نزدیکیهای صبح گشت میزدیم و سپیده راه می افتادیم به سمت بالای ارتفاع تا به مقر برسیم.
🟢 #شهید_محمد_خاکفیروز هم با یکی از بچه های اطلاعات لشگر از یک راهکار دیگه کار رو انجام میدادند ، تا اینکه یک شب که رفتیم گشت شناسایی موانع دشمن وقت برگشتن تا نزدیک صبح منتظر اومدن خاکفیروز شدیم اما برنگشتند.مجبور شدیم بدون ایشون منطقه رو ترک کنیم و #محمد_خاکفیروز در شناسایی عملیات کربلای 2 مفقود شد.
نیومدن شهید خاکفیروز ترس و دلهره ای رو بجونمون انداخته بود که احتمال میدادیم ، ایشون اسیر شده باشه و دشمن از قرار و برنامه عملیات خبردار شده باشه ، چند شبی کار رو تعطیل کردیم تا اینکه با مشورتهای فرماندهان ، قرارشد کار رو ادامه بدیم ، مراحل شناسایی میدان مین انجام شد و تقریبا از سنگر های کمین دشمن و موانع کاشته شده دشمن براورد خوبی پیدا کرده بودیم.
کارها شناسایی تکمیل شد و آماده ساعت عملیات شدیم.
🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
اردیبهشت ۶۵ مصادف بود با نیمه شعبان،
برای اینکه روحیه بچه‌ها عوض بشود مراسم جشن مفصلی در حسینیه الوارثین بر پا شد.
بچه‌ها سه ماهی بود مرخصی نرفته بودند.
شهید زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) قول‌ داده بود که در صورت موافقت فرماندهی، بچه‌ها به مرخصی بروند.
برگه مرخصی‌ها صادر شد و یک تعداد از دوستان رفتند ایستگاه راه‌آهن اندیمشک تا برای گردان به صورت دسته جمعی بلیت تهیه کنند که خبر رسید مرخصی‌ها لغو شده و گردان به حالت آماده باش صدرصد در آمده است. بچه‌ها یک مقدار دمغ شدند.
دوست داشتند قبل از #ماه_رمضان بروند #تهران و برگردند اما خبر آماده باش با پیغام امام‌(ره) همراه بود که فرموده بودند به رزمنده‌ها بگویید جلوی دشمن را بگیرند و به او امان ندهند.
مقر ما که #موقعیت_الوارثین نام داشت در جاده فکه نرسیده به سایت ۵ در معرض خطر هجوم دشمن بود.
صدای توپخانه دشمن که منطقه را بشدت می‌کوبید می‌آمد. نیروهای دشمن به استعداد ۲ لشکر پیاده مکانیزه و زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه در محور فکه در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۵ تعرض خود را به مواضع پدافندی نیروهای ما آغاز کردند. دشمن منتظر عکس‌العمل نیروهای خودی بود تا برای ادامه تعرض تصمیم‌گیری کند.
در مقر الوارثین همه به حالت آماده‌باش درآمدند و خبر رسید از فرماندهی لشکر که #بچه‌های_تخریب به همراه برادران اطلاعات عملیات جهت شناسایی دشمن به منطقه اعزام شوند.
شب یازدهم اردیبهشت ۶۵ بود که تعدادی از بچه‌های تخریب و اطلاعات برای شناسایی رفتند.
#شهید_سعید_صدیق هم رفته بود. وقتی برگشت از حضور پر حجم دشمن در منطقه فکه می‌گفت. از سعید در مورد عمق #میدان_مین پرسیده شد گفت که ما به میدان مین نرسیدیم و گفت: احتمالاً دشمن هنوز وقت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کند.
صبح روز یازدهم فرمانده لشکر و بعضی از فرماندهان با هلی‌کوپتر منطقه را توجیه شدند و حد مانور عملیاتی گردان‌ها مشخص شد و مقرر شد از 6 محور به منظور باز پس‌گیری خطوط مقدم به دشمن حمله کنیم.
دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردان‌ها به مقر فرماندهی لشکر فراخوان شدند.
#شهید_سید_محمد_زینال_الحسینی فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه، می‌گفت: بچه‌های ما جلو رفته‌اند و در مسیر به میدان مین نرسیدند. شاید فردا که به دشمن حمله می‌کنیم با میدان مین هم برخورد کنیم.
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
2️⃣#ماموریت_ویژه
جستجوی نور
تفحص و انتقال پیکر دو شهید تخریبچی لشگر10
#شهید_حسن_پردازی_مقدم
#شهید_سعید_صدیق
✍️✍️✍️✍️✍️به روایت :
حاج حسین روشنی فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10

شب سوم فرا رسید و برادران از شیب ارتفاع "کدو" سرازیر شدند و من شب سوم هم بی صبرانه منتظر آمدنشون در سنگر ماندم.
هنوز هوا کاملا روشن نشده بود که تعدادی از برادران ارتشی به سراغم آمدند مسولیت پدافند از خط با ارتش بود و برای اونها هم مهم شده بود که ببینند نتیجه آخرین تلاش تیم تفحص چه میشود. اما برادران این بار با دست پر آمدند. و پیکر مطهر هر دو شهید بر روی دستانشان بود و صورتهاشان از خوشحالی برق میزد. وقتی پیکر شهدا را به بالای ارتفاع کدو رساندند به سجده افتادند و دوست داشتن از معجزه پیدا شدن پیکر شهدا برای ما بگویند. و آن روز اینگونه روایت کردند " شب آخر هم مثل شبهای قبل تمام دره را گشتیم ولی باز شهید ی نمایان نشد . قبل از بالا آمدن آفتاب و روشن شدن هوا باید به عقب برمیگشتیم . در مسیر برگشت دلشکسته ورنجور از کنار بوته ها ودرختان عبور میکردیم و نگاه هایمان به هرطرف خیره میشد تا شاید نشانه ای ما را به سمت خود بکشد. که یکدفعه شهید عیسی کره ای که مسوول گروه بود به حالت التماس گفت : برادران !!!!!! صدایی ما را به سوی خود میخواند شما هم میشنوید. اول دوستان توجهی نمیکنند و وقتی سماجت #شهید_کره_ای را میبینند به سمتی که او اشاره میکرد میروند و منظره ای میبینند که به معجزه شبیه است.و ناباورانه با پیکر هر دو شهید مواجه شدند. هر دو شهید داخل دو برانکارد در کنار هم در زیر یک درخت قرار داشتند و حالا پس از گذشت ۵۰ روز از شهادت با تابش آفتاب جسمشان سبک شده بود آن دو شهید ( #شهید_حسن_مقدم و #سعید_صدیق)را روی یک برانکارد محکم بسته و بر روی دوش خود به بالای ارتفاع حمل کردند .
🟢 این بود حکایت دو شهیدی که خود را نمایان کردند وصدایی که شهید عیسی کره ای شنید که او را به سوی خود خواندند.
عیسی کره ای درست دو ماه بعد از تفحص این دو شهید در تاریخ 4 دیماه 65 در عملیات کربلای 4 با ترکش خمپاره دشمن به معراج رفت.
راوی: حسین روشنی
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
1️⃣#ماموریت_ویژه
جستجوی نور
تفحص و انتقال پیکر دو شهید تخریبچی لشگر10
#شهید_حسن_پردازی_مقدم
#شهید_سعید_صدیق
✍️✍️✍️✍️✍️به روایت :
حاج حسین روشنی فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10

🔷پادگان دو کوهه بودیم که به ما ماموریت دادند تا به منطقه عمومی پیرانشهر در شمال غرب برویم و پیکر مطهر دو تن شهدای #گردان_تخریب لشکر سیدالشهداء(ع) که در عملیات کربلای ۲ بدرجه رفیع شهادت نائل آمده بودند به پشت جبهه منتقل کنیم.
تیم ۴ نفره ای متشکل از ۲ نفر از برادران گردان تخریب و ۲ نفر از واحد اطلاعات عملیات به سرپرستی این حقیر تشکیل شد. فردای آنروز پیرانشهر بودیم و پس از استراحتی کوتاه به سوی ارتفاعاتی که در ۲۰ کیلومتری داخل خاک عراق و خط مقدم ما با دشمن بود حرکت کردیم و ظهر رسیدیم بالای #ارتفاع_کدو . پس از هماهنگی با برادران ارتشی که در اونجا مستقر بودن، پس از اقامه نماز مغرب و عشا و با تاریک شدن هوا تیم وارد عمل شد. من به جهت صدمات جسمی که از عملیات های قبل داشتم نتونستم بچه ها رو همراهی کنم .فرماندهی تیم را بر عهده #شهید_عیسی_کره_ای گذاشتم . تیم چهار نفره برای رسیدن به دره زیر ارتفاع " کدو "همان کارزار و مقتل شهدای لشکر 10 میباست از شیب بسیار تند و طولانی به پایین سر میخوردن که کار سخت و دشواری بود بخصوص موقع بالا اومدن از اون شیب تقریبا ۷۰ درجه زحمت و مشقت زیادی متحمل میشدن. بچه ها راهی شدند و اون شب روی ارتفاع کدو تا نزدیک روشنایی صبح در سنگر منتظر تیم تفحص بودم .. اما بچه ها دست خالی برگشتند از دیدن دوستان با چهره های بسیار خسته و دستان خالیشان غمگین شدم. از اینکه علی رغم تلاش و جستجوی نقطه به نقطه در آن دره وسیع و پر فراز و نشیب شهدا را پیدا نکرده اند دلگیر و ناراحت بودند ولی دیدن عزم راسخ برادران در کشف ابدان مطهر شهیدان به بنده روحیه مضاعف میداد و امیدوار شدم که اشتیاق و توکل اعضای تیم نتیجه خواهد داد.
اون روز برگشتیم پیرانشهر استراحت کردیم تا عصر دوباره عازم ارتفاع کدو شدیم. بلافاصله بعد از خوندن نماز مغرب و عشاء و تاریکی هوا ، برادران با همان کیفیت شب قبل رفتند و تا صبح جای جای داخل شیارها و برجستگی های موجود رو با وسواس و دقت جستجو کردن زیر هر بته و درختچه ای و کنار هر تخته سنگی که وجود داشت گشتند و حتی برای پیدا کردن ردی از شهدا پا به #میدان_مین گذاشتند ، و این بار هم با دست خالی و البته بسیار خسته تر از شب قبل برگشتند . این دفعه برخلاف دفعه قبل در چهره و سخنانشان کمی نا امیدی دیده میشد اما توکل بالایشان و امید به موفقیت تصمیم بر این شد تا یک شب دیگر منطقه را به دقت وارسی کرده و در صورت عدم موفقیت کار تعطیل شود .
ادامه دارد.............
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#ویژه_سی_و_هفتمین_سالگرد_عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
🔶 اردیبهشت ۶۵ مصادف بود با نیمه شعبان،
برای اینکه روحیه بچه‌ها عوض بشود مراسم جشن مفصلی در حسینیه الوارثین بر پا شد.
بچه‌ها سه ماهی بود مرخصی نرفته بودند.
شهید زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) قول‌ داده بود که در صورت موافقت فرماندهی، بچه‌ها به مرخصی بروند.
برگه مرخصی‌ها صادر شد و یک تعداد از دوستان رفتند ایستگاه راه‌آهن اندیمشک تا برای گردان به صورت دسته جمعی بلیت تهیه کنند که خبر رسید مرخصی‌ها لغو شده و گردان به حالت آماده باش صدرصد در آمده است. بچه‌ها یک مقدار دمغ شدند.
دوست داشتند قبل از #ماه_رمضان بروند #تهران و برگردند اما خبر آماده باش با پیغام امام‌(ره) همراه بود که فرموده بودند به رزمنده‌ها بگویید جلوی دشمن را بگیرند و به او امان ندهند.
مقر ما که #موقعیت_الوارثین نام داشت در جاده فکه نرسیده به سایت ۵ در معرض خطر هجوم دشمن بود.
صدای توپخانه دشمن که منطقه را بشدت می‌کوبید می‌آمد. نیروهای دشمن به استعداد ۲ لشکر پیاده مکانیزه و زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه در محور فکه در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۵ تعرض خود را به مواضع پدافندی نیروهای ما آغاز کردند. دشمن منتظر عکس‌العمل نیروهای خودی بود تا برای ادامه تعرض تصمیم‌گیری کند.
در مقر الوارثین همه به حالت آماده‌باش درآمدند و خبر رسید از فرماندهی لشکر که #بچه‌های_تخریب به همراه برادران اطلاعات عملیات جهت شناسایی دشمن به منطقه اعزام شوند.
شب یازدهم اردیبهشت ۶۵ بود که تعدادی از بچه‌های تخریب و اطلاعات برای شناسایی رفتند.
#شهید_سعید_صدیق هم رفته بود. وقتی برگشت از حضور پر حجم دشمن در منطقه فکه می‌گفت. از سعید در مورد عمق #میدان_مین پرسیده شد گفت که ما به میدان مین نرسیدیم و گفت: احتمالاً دشمن هنوز وقت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کند.
صبح روز یازدهم فرمانده لشکر و بعضی از فرماندهان با هلی‌کوپتر منطقه را توجیه شدند و حد مانور عملیاتی گردان‌ها مشخص شد و مقرر شد از 6 محور به منظور باز پس‌گیری خطوط مقدم به دشمن حمله کنیم.
دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردان‌ها به مقر فرماندهی لشکر فراخوان شدند.
#شهید_سید_محمد_زینال_الحسینی فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه، می‌گفت: بچه‌های ما جلو رفته‌اند و در مسیر به میدان مین نرسیدند. شاید فردا که به دشمن حمله می‌کنیم با میدان مین هم برخورد کنیم.
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
#یادبود_شهدای_تخریبچی
یادبود شهدای #عملیات_کربلای_2
#شهید_حسن_مقدم
#شهید_سعید_صدیق
#شهید_محمد_خاکفیرور
🔸 به مناسبت شهادت حضرت رقیه(س)
🔶زمان : جمعه ۱۱ شهریور ماه1401 ساعت 20.30.
شهرک شهید محلاتی فاز ۳ میدان امام علی(ع) خیابان امام علی (ع) کوچه بلال حبشی بلوک ۵ واحد۲۰
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#شب_عملیات_کربلای_2
عملیات کربلای 2 در ساعت 1 بامداد روز 10 شهریور ماه در #منطقه_عمومی_پیرانشهر_حاج_عمران توسط رزمندگان اسلام انجام شد.
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام در این عملیات حضور داشت.
#گردان_تخریب در این عملیات با اسارت #شهید_محمد_خاکفیروز در ماموریت شناسایی عملیات و شهید #حسن_مقدم و #شهید_سعید_صدیق در حین عملیات سهمی در این عملیات داشت.
این عملیات یک هفته قبل از #ماه_محرم سال 65 آغاز شد و رزمندگان اسلام با #رمز_مبارک_یا_اباعبدالله_الحسین(ع) به دشمن یورش بردند.
یاد و خاطره شهدای این عملیات گرامیباد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
#یادبود_شهدای_تخریبچی
یادبود شهدای #عملیات_کربلای_2
#شهید_حسن_مقدم
#شهید_سعید_صدیق
#شهید_محمد_خاکفیرور
🔸 مکان : #بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
🔶زمان : جمعه 4 شهریور ماه1401 ساعت 20.30
بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
با رعایت کامل دستور العمل های بهداشتی

🌟🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🔶 اردیبهشت ۶۵ مصادف بود با نیمه شعبان،
برای اینکه روحیه بچه‌ها عوض بشود مراسم جشن مفصلی در حسینیه الوارثین بر پا شد.
بچه‌ها سه ماهی بود مرخصی نرفته بودند.
شهید زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) قول‌ داده بود که در صورت موافقت فرماندهی، بچه‌ها به مرخصی بروند.
برگه مرخصی‌ها صادر شد و یک تعداد از دوستان رفتند ایستگاه راه‌آهن اندیمشک تا برای گردان به صورت دسته جمعی بلیت تهیه کنند که خبر رسید مرخصی‌ها لغو شده و گردان به حالت آماده باش صدرصد در آمده است. بچه‌ها یک مقدار دمغ شدند.
دوست داشتند قبل از #ماه_رمضان بروند #تهران و برگردند اما خبر آماده باش با پیغام امام‌(ره) همراه بود که فرموده بودند به رزمنده‌ها بگویید جلوی دشمن را بگیرند و به او امان ندهند.
مقر ما که #موقعیت_الوارثین نام داشت در جاده فکه نرسیده به سایت ۵ در معرض خطر هجوم دشمن بود.
صدای توپخانه دشمن که منطقه را بشدت می‌کوبید می‌آمد. نیروهای دشمن به استعداد ۲ لشکر پیاده مکانیزه و زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه در محور فکه در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۵ تعرض خود را به مواضع پدافندی نیروهای ما آغاز کردند. دشمن منتظر عکس‌العمل نیروهای خودی بود تا برای ادامه تعرض تصمیم‌گیری کند.
در مقر الوارثین همه به حالت آماده‌باش درآمدند و خبر رسید از فرماندهی لشکر که #بچه‌های_تخریب به همراه برادران اطلاعات عملیات جهت شناسایی دشمن به منطقه اعزام شوند.
شب یازدهم اردیبهشت ۶۵ بود که تعدادی از بچه‌های تخریب و اطلاعات برای شناسایی رفتند.
#شهید_سعید_صدیق هم رفته بود. وقتی برگشت از حضور پر حجم دشمن در منطقه فکه می‌گفت. از سعید در مورد عمق #میدان_مین پرسیده شد گفت که ما به میدان مین نرسیدیم و گفت: احتمالاً دشمن هنوز وقت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کند.
صبح روز یازدهم فرمانده لشکر و بعضی از فرماندهان با هلی‌کوپتر منطقه را توجیه شدند و حد مانور عملیاتی گردان‌ها مشخص شد و مقرر شد از 6 محور به منظور باز پس‌گیری خطوط مقدم به دشمن حمله کنیم.
دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردان‌ها به مقر فرماندهی لشکر فراخوان شدند.
#شهید_سید_محمد_زینال_الحسینی فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه، می‌گفت: بچه‌های ما جلو رفته‌اند و در مسیر به میدان مین نرسیدند. شاید فردا که به دشمن حمله می‌کنیم با میدان مین هم برخورد کنیم.
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
حال و هوای غواصان #لشگر_10قبل از عملیات والفجر8
🔴 غواصان اطلاعات عملیات و تخریب
یاد غواصان والعادیات بخیر
خانه های خرمشهر و جمع با صفای غواصان شرکت کننده در عملیات
وداع و خداحافظی
یاد جوانان و نوجوانانی که آماده رزم میشدند
یاد اون همه رفاقت ها ، ایثارها ،یکدلی ها
یاد همه ی سبکباران و سبک بالان بخیر
#شهید_خاتمیان
#شهید_سعید_صدیق
#شهید_حاج_محمود_نوری
#شهید_مراد_ملکی
#شهید_حسن_مقدم
#شهید_علی_پیکاری
#شهید_بافقی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#شب_عملیات_کربلای_2
عملیات کربلای 2 در ساعت 1 بامداد روز 10 شهریور ماه در #منطقه_عمومی_پیرانشهر_حاج_عمران توسط رزمندگان اسلام انجام شد.
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام در این عملیات حضور داشت.
#گردان_تخریب در این عملیات با اسارت #شهید_محمد_خاکفیروز در ماموریت شناسایی عملیات و شهید #حسن_مقدم و #شهید_سعید_صدیق در حین عملیات سهمی در این عملیات داشت.
این عملیات یک هفته قبل از #ماه_محرم سال 65 آغاز شد و رزمندگان اسلام با #رمز_مبارک_یا_اباعبدالله_الحسین(ع) به دشمن یورش بردند.
یاد و خاطره شهدای این عملیات گرامیباد.
@alvaresinchannel
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌿🌸
#شب_های_شناسایی_عملیات_کربلای_2
#پیرانشهر #حاج_عمران
#رزمنده_تخریبچی
تیم شناسایی عملیات
✍️✍️✍️ راوی : #حسین_بداغی

قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید
پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت #پیرانشهر
چند تا از بچه های #اطلاعات_و_عملیات لشگر هم بودند از جمله #شهید_عیسی_کره_ای. بعد یکی دو روز همراه #شهید_خاک_فیروز و #شهید_سعید_صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام #کدو و ارتفاعات 2519 مشهور بودند ،مستقر شدیم.
مراحل شناسایی موانع دشمن برای عملیاتی بود که بعدا به #کربلای_دو معروف شد، روز ها و شبهای زیادی رو در اونجا موندیم ، روزها از دیدگاه با دوربین منطقه رو میدیدیم و غروب راه می افتادیم و از ارتفاع پایین میرفتیم تا ضمن شناسایی میدان مین و میدان موانع دشمن ، راهکار مناسبی پیدا کنیم برای پایین اوردن رزمنده ها از ارتفاعات تا پای میدان.
تا نزدیکیهای صبح گشت میزدیم و سپیده راه می افتادیم به سمت بالای ارتفاع تا به مقر برسیم.
🟢 #شهید_محمد_خاکفیروز هم با یکی از بچه های اطلاعات لشگر از یک راهکار دیگه کار رو انجام میدادند ، تا اینکه یک شب که رفتیم گشت شناسایی موانع دشمن وقت برگشتن تا نزدیک صبح منتظر اومدن خاکفیروز شدیم اما برنگشتند.مجبور شدیم بدون ایشون منطقه رو ترک کنیم و #محمد_خاکفیروز در شناسایی عملیات کربلای 2 مفقود شد.
نیومدن شهید خاکفیروز ترس و دلهره ای رو بجونمون انداخته بود که احتمال میدادیم ، ایشون اسیر شده باشه و دشمن از قرار و برنامه عملیات خبردار شده باشه ، چند شبی کار رو تعطیل کردیم تا اینکه با مشورتهای فرماندهان ، قرارشد کار رو ادامه بدیم ، مراحل شناسایی میدان مین انجام شد و تقریبا از سنگر های کمین دشمن و موانع کاشته شده دشمن براورد خوبی پیدا کرده بودیم.
کارها شناسایی تکمیل شد و آماده ساعت عملیات شدیم.
🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#ویژه_سی_و_پنجمین_سالگرد_عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
🔶 اردیبهشت ۶۵ مصادف بود با نیمه شعبان،
برای اینکه روحیه بچه‌ها عوض بشود مراسم جشن مفصلی در حسینیه الوارثین بر پا شد.
بچه‌ها سه ماهی بود مرخصی نرفته بودند.
شهید زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) قول‌ داده بود که در صورت موافقت فرماندهی، بچه‌ها به مرخصی بروند.
برگه مرخصی‌ها صادر شد و یک تعداد از دوستان رفتند ایستگاه راه‌آهن اندیمشک تا برای گردان به صورت دسته جمعی بلیت تهیه کنند که خبر رسید مرخصی‌ها لغو شده و گردان به حالت آماده باش صدرصد در آمده است. بچه‌ها یک مقدار دمغ شدند.
دوست داشتند قبل از #ماه_رمضان بروند #تهران و برگردند اما خبر آماده باش با پیغام امام‌(ره) همراه بود که فرموده بودند به رزمنده‌ها بگویید جلوی دشمن را بگیرند و به او امان ندهند.
مقر ما که #موقعیت_الوارثین نام داشت در جاده فکه نرسیده به سایت ۵ در معرض خطر هجوم دشمن بود.
صدای توپخانه دشمن که منطقه را بشدت می‌کوبید می‌آمد. نیروهای دشمن به استعداد ۲ لشکر پیاده مکانیزه و زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه در محور فکه در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۵ تعرض خود را به مواضع پدافندی نیروهای ما آغاز کردند. دشمن منتظر عکس‌العمل نیروهای خودی بود تا برای ادامه تعرض تصمیم‌گیری کند.
در مقر الوارثین همه به حالت آماده‌باش درآمدند و خبر رسید از فرماندهی لشکر که #بچه‌های_تخریب به همراه برادران اطلاعات عملیات جهت شناسایی دشمن به منطقه اعزام شوند.
شب یازدهم اردیبهشت ۶۵ بود که تعدادی از بچه‌های تخریب و اطلاعات برای شناسایی رفتند.
#شهید_سعید_صدیق هم رفته بود. وقتی برگشت از حضور پر حجم دشمن در منطقه فکه می‌گفت. از سعید در مورد عمق #میدان_مین پرسیده شد گفت که ما به میدان مین نرسیدیم و گفت: احتمالاً دشمن هنوز وقت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کند.
صبح روز یازدهم فرمانده لشکر و بعضی از فرماندهان با هلی‌کوپتر منطقه را توجیه شدند و حد مانور عملیاتی گردان‌ها مشخص شد و مقرر شد از 6 محور به منظور باز پس‌گیری خطوط مقدم به دشمن حمله کنیم.
دوازدهم اردیبهشت فرماندهان گردان‌ها به مقر فرماندهی لشکر فراخوان شدند.
#شهید_سید_محمد_زینال_الحسینی فرمانده تخریب رفت و بعد از برگشتن از جلسه، می‌گفت: بچه‌های ما جلو رفته‌اند و در مسیر به میدان مین نرسیدند. شاید فردا که به دشمن حمله می‌کنیم با میدان مین هم برخورد کنیم.
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
حال و هوای غواصان #لشگر_10قبل از عملیات والفجر8
🔴 غواصان اطلاعات عملیات و تخریب
یاد غواصان والعادیات بخیر
خانه های خرمشهر و جمع با صفای غواصان شرکت کننده در عملیات
وداع و خداحافظی
یاد جوانان و نوجوانانی که آماده رزم میشدند
یاد اون همه رفاقت ها ، ایثارها ،یکدلی ها
یاد همه ی سبکباران و سبک بالان بخیر
#شهید_خاتمیان
#شهید_سعید_صدیق
#شهید_حاج_محمود_نوری
#شهید_مراد_ملکی
#شهید_حسن_مقدم
#شهید_علی_پیکاری
#شهید_بافقی
@alvaresinchannel
🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌿🌸
#شبی_که_میدان_مین_آتش_گرفت
#عملیات_کربلای_2
#معبر_گردان_علی_اصغر_علیه_السلام
✍️✍️✍️ راوی : #حسین_بداغی

ناهار خوردیم و نماز خوندیم و با کمپرسی های مایلر به سمت خط حرکت کردیم،
از #تخریب من و #شهید_سعید_صدیق و #شهید_حسن_مقدم و برادرعلی اکبر جعفری به گردان حضرت علی اصغر(ع) که قرار بود اون شب اولین گردان حمله کننده به دشمن باشه مامور شدیم.
معمولا شبهای عملیات رزمنده های بسیجی و پاسدار سعی میکنند لباس خاکی بپوشند .ولی اون شب در کمال تعجب دیدیم که #حسن_مقدم که پاسدار بود ، لباس فرم سبز سپاه به تن داره و شلوار شش جیبی که پیش بچه بسیجیها خیلی خاطرخواه داشت رو پا کرده وخیلی منظم و مرتب آماده عملیات شده بود.
افتاب هنوز کامل غروب نکرده بود که به نقطه رهایی در #ارتفاعات_کدو رسیدیم .
از ارتفاعات به سمت پایین حرکت کردیم ،هوا کاملا تاریک بود توی اون سکوت شب حرکت ستون خیلی سرو صدا ایجاد میکرد. گاهی سنگی از زیر پای رزمنده ای میلغزید و به پایین پرت میشد وصدای به هم خوردن تجهیزات و بعضا کلاه آهنی بچه ها به هم سر وصدا ایجاد میکرد.
#شهید_حسن_مقدم که سر #تیم_تخریب بود و #شهید_ناصر_دواری که سر#تیم_اطلاعات_عملیات بود ، به خاطر این سرو صدا ها که ممکن بود باعث هشیاری دشمن بشه ،خیلی خیلی نگران میشدند و همچنین من که شبهای قبل بدون هیچ سرو صدایی رفته بودم برای شناسایی مواضع دشمن و حالا این همه سر وصدا میشنیدم به نگرانیم افزوده میشد.
بهر حال بعد از ساعتها خودمون رو به پایین ارتفاع رسوندیم و در پشت سنگها پناه گرفتیم،
همه چیز تا اینجا خوب پیش رفته بود و بنطر می اومد که دشمن هم هیچ مسئله مشکوکی ندیده،
من و #شهید_حسن_مقدم و #سعید_صدیق به همراه سر تیم اطلاعات عملیات #شهید_ناصر_دواری چند قدمی جلو رفتیم تا جایی که قرامون بود نقطعه شروع معبر باشه. تازه داشتیم با هم دیگه وظیفه هامون توی #میدون_مین رو چک میکردیم که از سمت راست ما بچه های سایر یگانها با دشمن درگیر شدند و سر وصدا شروع شد. سمت راست ما #تیپ_ویژه_شهدا به فرماندهی #شهید_محمود_کاوه بود اگر اشتباه نکنم.
سمت راست ما #ارتفاع _وارس بود و جایی که ما میخواستیم معبر بزنیم تپه ای بود که بچه ها بهش #ساندویچی میگفتند ، با درگیری سمت راست ، دشمن هشیار شد و شروع به تیراندازی کرد، آتش منورها و گلوله هایی که به زمین میخورد همه منطقه درگیری با دشمن رو روشن کرده بود. آتیش منورهایی که با هواپیما روی منطقه میریخت در تماس با خارو خاشاک خشک شده همه جا رو به آتیش کشیده بود و متاسفانه #میدان_مینی که قرار بود در اختفای کامل #معبر بزنیم روشن و در آتش میسوخت.
با دیدن این شرایط خودمون رو به #فرمانده_هان_گردان رسوندیم و مشورتی بین فرمانده گردان و#شهید_دواری و #شهید_مقدم انجام شد و تصمیم بر این شد که بهر طریق معبر زده بشود و بچه های از #معبر عبور کنند وخط درگیری رو بشکنند.
لحظات سختی بود طبیعی است که در این شرایط استرس ، نگرانی ، خوف از مرگ و ترس از جون بچه ها به سراغ انسان بیاد ولی الحق و الانصاف که #شهید_حسن_مقدم در کمال ارامشی باور نکردنی از جا بلند شد و به من و #صدیق و #دواری اشاره ای کرد و درحالیکه به جهت اختفا دولا شده بود به سمت اول میدان که چند قدم فاصله داشت حرکت کردیم، شهید ناصر دواری جلو بود و به فاصله چند قدم شهید حسن مقدم و شهید صدیق و من هم نفرآخر بودم که به یکباره #صدای_انفجار اومد و من شدت آتش را روی صورتم حس کردم و بگوشه ای پرت شدم.
لحظاتی از هوش رفتم وقتی بهوش اومدم وچشم باز کردم #شهید_حسن_مقدم رو دیدم که دوزانو روی خاک به #حالت_سجده افتاده بود ، از #ناصر_دواری صدایی در نمی امد ولی #شهید_سعید_صدیق بلند بلند فریاد میزد #سوختم...سوختم. دشمن هوشیار شده بود و زیر نور منور ستون گردان رو دیده بود و آتش سنگین تیربارها و خمپاره ها روی بچه های گردان حضرت علی اصغر علیه السلام شروع شد و از همان پشت میدون مین تبادل آتش بین رزمنده ها ودشمن درگیری سختی رو به نمایش گذاشته بود.
اما زود دستور رسید که #عملیات_لو_رفته وبچه ها رو به عقب هدایت کنید.
یه امدادگر بالای سر من اومد و زخم هام رو بست و گفت کسی اینجا و توی این شرایط نیست که کمکت کنه تا عقب بری خودت باید تلاش کنی و از ارتفاع بالا بری و گرنه اینجا جا میمونی.
من هم با هر زحمتی بود بعد از ساعت ها پیاده روی تونستم خودم رو به پشت جبهه برسونم...
#شهید_حسن_مقدم ظاهرا دردم #شهید شد ولی #شهید_سعید_صدیق تا نزدیک صبح دوام آورد و بعد به شهادت رسید و #شهید_ناصر_دواری هم سخت مجروح شدند و چند روز بعد به شهادت رسیدند.
🌿🌸
🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@alvaresinchannel
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌿🌸
#شب_های_شناسایی_عملیات_کربلای_2
#پیرانشهر #حاج_عمران
#رزمند_تخریبچی
تیم شناسایی عملیات
✍️✍️✍️ راوی : #حسین_بداغی

قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید
پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت #پیرانشهر
چند تا از بچه های #اطلاعات_و_عملیات لشگر هم بودند از جمله #شهید_عیسی_کره_ای. بعد یکی دو روز همراه #شهید_خاک_فیروز و #شهید_سعید_صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام #کدو و ارتفاعات 2519 مشهور بودند ،مستقر شدیم.
مراحل شناسایی موانع دشمن برای عملیاتی بود که بعدا به #کربلای_دو معروف شد، روز ها و شبهای زیادی رو در اونجا موندیم ، روزها از دیدگاه با دوربین منطقه رو میدیدیم و غروب راه می افتادیم و از ارتفاع پایین میرفتیم تا ضمن شناسایی میدان مین و میدان موانع دشمن ، راهکار مناسبی پیدا کنیم برای پایین اوردن رزمنده ها از ارتفاعات تا پای میدان.
تا نزدیکیهای صبح گشت میزدیم و سپیده راه می افتادیم به سمت بالای ارتفاع تا به مقر برسیم.
#شهید_محمد_خاک_فیروز هم با یکی از بچه های اطلاعات لشگر از یک راهکار دیگه کار رو انجام میدادند ، تا اینکه یک شب که رفتیم گشت شناسایی موانع دشمن وقت برگشتن تا نزدیک صبح منتظر اومدن خاک فیروز شدیم اما برنگشتند.مجبور شدیم بدون ایشون منطقه رو ترک کنیم و #محمد_خاک_فیروزدر شناسایی عملیات کربلای 2 مفقود شد.
نیومدن شهید خاکفیروز ترس و دلهره ای رو بجونمون انداخته بود که احتمال میدادیم ، ایشون اسیر شده باشه و دشمن از قرار و برنامه عملیات خبردار شده باشه ، چند شبی کار رو تعطیل کردیم تا اینکه با مشورتهای فرماندهان ، قرارشد کار رو ادامه بدیم ، مراحل شناسایی میدان مین انجام شد و تقریبا از سنگر های کمین دشمن و موانع کاشته شده دشمن براورد خوبی پیدا کرده بودیم.
کارها شناسایی تکمیل شد و آماده ساعت عملیات شدیم.
🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#شب_عملیات_کربلای_2
عملیات کربلای 2 در ساعت 1 بامداد روز 10 شهریور ماه در #منطقه_عمومی_پیرانشهر_حاج_عمران توسط رزمندگان اسلام انجام شد.
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام در این عملیات حضور داشت.
#گردان_تخریب در این عملیات با اسارت #شهید_محمد_خاکفیروز در ماموریت شناسایی عملیات و شهید #حسن_مقدم و #شهید_سعید_صدیق در حین عملیات سهمی در این عملیات داشت.
این عملیات یک هفته قبل از #ماه_محرم سال 65 آغاز شد و رزمندگان اسلام با #رمز_مبارک_یا_اباعبدالله_الحسین(ع) به دشمن یورش بردند.
یاد و خاطره شهدای این عملیات گرامیباد.
@alvaresinchannel
🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌿🌸
#شبی_که_میدان_مین_آتش_گرفت
#عملیات_کربلای_2
#معبر_گردان_علی_اصغر_علیه_السلام
✍️✍️✍️ راوی : #حسین_بداغی

ناهار خوردیم و نماز خوندیم و با کمپرسی های مایلر به سمت خط حرکت کردیم،
از #تخریب من و #شهید_سعید_صدیق و #شهید_حسن_مقدم و برادرعلی اکبر جعفری به گردان حضرت علی اصغر(ع) که قرار بود اون شب اولین گردان حمله کننده به دشمن باشه مامور شدیم.
معمولا شبهای عملیات رزمنده های بسیجی و پاسدار سعی میکنند لباس خاکی بپوشند .ولی اون شب در کمال تعجب دیدیم که #حسن_مقدم که پاسدار بود ، لباس فرم سبز سپاه به تن داره و شلوار شش جیبی که پیش بچه بسیجیها خیلی خاطرخواه داشت رو پا کرده وخیلی منظم و مرتب آماده عملیات شده بود.
افتاب هنوز کامل غروب نکرده بود که به نقطه رهایی در #ارتفاعات_کدو رسیدیم .
از ارتفاعات به سمت پایین حرکت کردیم ،هوا کاملا تاریک بود توی اون سکوت شب حرکت ستون خیلی سرو صدا ایجاد میکرد. گاهی سنگی از زیر پای رزمنده ای میلغزید و به پایین پرت میشد وصدای به هم خوردن تجهیزات و بعضا کلاه آهنی بچه ها به هم سر وصدا ایجاد میکرد.
#شهید_حسن_مقدم که سر #تیم_تخریب بود و #شهید_ناصر_دواری که سر#تیم_اطلاعات_عملیات بود ، به خاطر این سرو صدا ها که ممکن بود باعث هشیاری دشمن بشه ،خیلی خیلی نگران میشدند و همچنین من که شبهای قبل بدون هیچ سرو صدایی رفته بودم برای شناسایی مواضع دشمن و حالا این همه سر وصدا میشنیدم به نگرانیم افزوده میشد.
بهر حال بعد از ساعتها خودمون رو به پایین ارتفاع رسوندیم و در پشت سنگها پناه گرفتیم،
همه چیز تا اینجا خوب پیش رفته بود و بنطر می اومد که دشمن هم هیچ مسئله مشکوکی ندیده،
من و #شهید_حسن_مقدم و #سعید_صدیق به همراه سر تیم اطلاعات عملیات #شهید_ناصر_دواری چند قدمی جلو رفتیم تا جایی که قرامون بود نقطعه شروع معبر باشه. تازه داشتیم با هم دیگه وظیفه هامون توی #میدون_مین رو چک میکردیم که از سمت راست ما بچه های سایر یگانها با دشمن درگیر شدند و سر وصدا شروع شد. سمت راست ما #تیپ_ویژه_شهدا به فرماندهی #شهید_محمود_کاوه بود اگر اشتباه نکنم.
سمت راست ما #ارتفاع _وارس بود و جایی که ما میخواستیم معبر بزنیم تپه ای بود که بچه ها بهش #ساندویچی میگفتند ، با درگیری سمت راست ، دشمن هشیار شد و شروع به تیراندازی کرد، آتش منورها و گلوله هایی که به زمین میخورد همه منطقه درگیری با دشمن رو روشن کرده بود. آتیش منورهایی که با هواپیما روی منطقه میریخت در تماس با خارو خاشاک خشک شده همه جا رو به آتیش کشیده بود و متاسفانه #میدان_مینی که قرار بود در اختفای کامل #معبر بزنیم روشن و در آتش میسوخت.
با دیدن این شرایط خودمون رو به #فرمانده_هان_گردان رسوندیم و مشورتی بین فرمانده گردان و#شهید_دواری و #شهید_مقدم انجام شد و تصمیم بر این شد که بهر طریق معبر زده بشود و بچه های از #معبر عبور کنند وخط درگیری رو بشکنند.
لحظات سختی بود طبیعی است که در این شرایط استرس ، نگرانی ، خوف از مرگ و ترس از جون بچه ها به سراغ انسان بیاد ولی الحق و الانصاف که #شهید_حسن_مقدم در کمال ارامشی باور نکردنی از جا بلند شد و به من و #صدیق و #دواری اشاره ای کرد و درحالیکه به جهت اختفا دولا شده بود به سمت اول میدان که چند قدم فاصله داشت حرکت کردیم، شهید ناصر دواری جلو بود و به فاصله چند قدم شهید حسن مقدم و شهید صدیق و من هم نفرآخر بودم که به یکباره #صدای_انفجار اومد و من شدت آتش را روی صورتم حس کردم و بگوشه ای پرت شدم.
لحظاتی از هوش رفتم وقتی بهوش اومدم وچشم باز کردم #شهید_حسن_مقدم رو دیدم که دوزانو روی خاک به #حالت_سجده افتاده بود ، از #ناصر_دواری صدایی در نمی امد ولی #شهید_سعید_صدیق بلند بلند فریاد میزد #سوختم...سوختم. دشمن هوشیار شده بود و زیر نور منور ستون گردان رو دیده بود و آتش سنگین تیربارها و خمپاره ها روی بچه های گردان حضرت علی اصغر علیه السلام شروع شد و از همان پشت میدون مین تبادل آتش بین رزمنده ها ودشمن درگیری سختی رو به نمایش گذاشته بود.
اما زود دستور رسید که #عملیات_لو_رفته وبچه ها رو به عقب هدایت کنید.
یه امدادگر بالای سر من اومد و زخم هام رو بست و گفت کسی اینجا و توی این شرایط نیست که کمکت کنه تا عقب بری خودت باید تلاش کنی و از ارتفاع بالا بری و گرنه اینجا جا میمونی.
من هم با هر زحمتی بود بعد از ساعت ها پیاده روی تونستم خودم رو به پشت جبهه برسونم...
#شهید_حسن_مقدم ظاهرا دردم #شهید شد ولی #شهید_سعید_صدیق تا نزدیک صبح دوام آورد و بعد به شهادت رسید و #شهید_ناصر_دواری هم سخت مجروح شدند و چند روز بعد به شهادت رسیدند.
🌿🌸
🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@alvaresinchannel
More