الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شهید_اسدالله_اللهیاری
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
تصاویر از تجمع رزمندگان لشگر10 قبل از #عملیات_نصر_4
اردوگاه سردشت تابستان سال 1366
سخنرانی حاج آقا فضلی
جمعی از شهدای تخریب در تصویر مشاهده میشوند
#شهید_مهدی_ضیایی
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
#شهید_اسدالله_اللهیاری
#شهید_حسن_جدی
#شهید_اصغر_رحیمی
#شهید_محمد_روشنی
#شهید_عبدالله_کهندل
@alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹
🍃🌹🌹
🍃🌹
#شهید_اسدالله_اللهیاری


🍃🌷🌷شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2

🍃✍🏿✍🏿✍🏿 راوی:#جعفر_طهماسبی

شهید اللهیاری از قدیمی های تخریب لشگر10 بود
به جهت لهجه ترکی فارسی که داشت خیلی شیرین حرف میزد
و توی هر جمعی که وارد میشد کمپوت روحیه بود. البته خیلی آدم با جنبه وباظرفیتی بود.
فرمانده ما شهید حاج عبدالله که به جدی بودن ووقار معروف بود وبه ندرت با کسی شوخی میکرد با شهید اللهیاری خیلی راحت بود و با صمیمییت خاصی صداش میکرد...بجای برادر بهش میگفت بیادر اللهیاری. حاج عبداالله میگفت برادر اللهیاری یکی از بچه های بی شیله پیله گردان تخریب است.
شهید اللهیاری در زمره تخریبچی های دلاور گردان بود و سر نترسی هم داشت.
در همه عملیات هایی که شرکت کرد در عدد بچه هایی بود که شب اول به کارگیری میشدند.
این شهید علاوه بر شاخص بودن توی همه ماموریت های تخریب در مین گذاری زیر پای دشمن خبره بود.
جاهای زیادی رو با هم رفتیم برای مین گذاری..
از مین گذاری های زیر ارتفاع بمو در سرپل ذهاب سال 63 تا مین گذاری مقابل دشمن در جزیره مجنون و پایگاه های کردستان و خیلی جاهای دیگه.
تیرماه 66 بود که ماموریتی دادند برای شناسایی موانع دشمن در جبهه سردشت که من برای شناسایی همراه بچه های اطلاعات عملیات رفتم. دو یا سه شب متوالی رفتیم تا چند متری دشمن واز میدون مین خبری نبود و حتی یک شب اونقدر به سنگر کمین دشمن نزدیک شدم که آتیش فندک سرباز دشمن که میخواست سیگار روشن کنه جلو دارم شد و کم مونده بود اسیر بشم.
اون شب هم به میدون مین برنحوردیم و فرمانده هان گفتند که تا همینجا بسه وراه کار قفل شد و آماده عملیات شدیم.
در تقسیم بندی ها شهید اللهیاری مسوول این معبری شد که من برای شناسایی رفتم. وقت توضیح دادن در مورد کیفیت موانع و مواضع دشمن به ایشون گفتم من در مسیر میدون مین ندیدم اما با توجه به تجربه های گذشته احتمال احداث میدون مین توسط دشمن زیاده و باید آمادگی داشته باشیم که خدای نکرده گردانی که عملیات میکنه تلفات نده.
من منتظر عکس العمل شهید اللهیاری بود و منتظر بودم که بشنوم ایشون در مواجه با میدون مین احتمالی چیکار میکنه. ایشون بلادرنگ گفت: اگر میدون مین سر راهمون دشمن گذاشت من میدوم توی میدون مین و شماها ورزمنده های دیگه با فاصله دنبالم میاین... من یه دفعه خشکم زد و گفتم برادر اللهیاری مگه کشکه دویدن توی میدون مین...میدونی چی میگی.. اون هم با خونسردی گفت مگه کار دیگری هم میشه کرد...
اونقدر این حرف رو با جدیت گفت که من از این همه صلابت تعجب کردم. بارها دیده بودم از این خطرها میکنه و در بحران ها مغزش خوب کار میکنه.
علی الظاهر بهش نمیومد از این حرف ها بزنه...
عملیات بیت المقدس 2 هم به جهت توانمندی های شهید اللهیاری ایشون رو برای مین گذاری و جلوگیری از پاتک های دشمن به کار گرفتند که فردای عملیات به همراه شهید مهدی ضیایی با جمعی از فرماندهان لشگر10 سیدالشهداء(ع) جلو رفتند که با اصابت توپ یا خمپاره در جمعشان به شهادت رسیدند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷@alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹
🍃🌹🌹
🍃🌹
#شهید_اسدالله_اللهیاری


🍃🌷🌷شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2

🍃✍🏿✍🏿✍🏿 راوی:#جعفر_طهماسبی

شهید اللهیاری از قدیمی های تخریب لشگر10 بود
به جهت لهجه ترکی فارسی که داشت خیلی شیرین حرف میزد
و توی هر جمعی که وارد میشد کمپوت روحیه بود. البته خیلی آدم با جنبه وباظرفیتی بود.
فرمانده ما شهید حاج عبدالله که به جدی بودن ووقار معروف بود وبه ندرت با کسی شوخی میکرد با شهید اللهیاری خیلی راحت بود و با صمیمییت خاصی صداش میکرد...بجای برادر بهش میگفت بیادر اللهیاری. حاج عبداالله میگفت برادر اللهیاری یکی از بچه های بی شیله پیله گردان تخریب است.
شهید اللهیاری در زمره تخریبچی های دلاور گردان بود و سر نترسی هم داشت.
در همه عملیات هایی که شرکت کرد در عدد بچه هایی بود که شب اول به کارگیری میشدند.
این شهید علاوه بر شاخص بودن توی همه ماموریت های تخریب در مین گذاری زیر پای دشمن خبره بود.
جاهای زیادی رو با هم رفتیم برای مین گذاری..
از مین گذاری های زیر ارتفاع بمو در سرپل ذهاب سال 63 تا مین گذاری مقابل دشمن در جزیره مجنون و پایگاه های کردستان و خیلی جاهای دیگه.
تیرماه 66 بود که ماموریتی دادند برای شناسایی موانع دشمن در جبهه سردشت که من برای شناسایی همراه بچه های اطلاعات عملیات رفتم. دو یا سه شب متوالی رفتیم تا چند متری دشمن واز میدون مین خبری نبود و حتی یک شب اونقدر به سنگر کمین دشمن نزدیک شدم که آتیش فندک سرباز دشمن که میخواست سیگار روشن کنه جلو دارم شد و کم مونده بود اسیر بشم.
اون شب هم به میدون مین برنحوردیم و فرمانده هان گفتند که تا همینجا بسه وراه کار قفل شد و آماده عملیات شدیم.
در تقسیم بندی ها شهید اللهیاری مسوول این معبری شد که من برای شناسایی رفتم. وقت توضیح دادن در مورد کیفیت موانع و مواضع دشمن به ایشون گفتم من در مسیر میدون مین ندیدم اما با توجه به تجربه های گذشته احتمال احداث میدون مین توسط دشمن زیاده و باید آمادگی داشته باشیم که خدای نکرده گردانی که عملیات میکنه تلفات نده.
من منتظر عکس العمل شهید اللهیاری بود و منتظر بودم که بشنوم ایشون در مواجه با میدون مین احتمالی چیکار میکنه. ایشون بلادرنگ گفت: اگر میدون مین سر راهمون دشمن گذاشت من میدوم توی میدون مین و شماها ورزمنده های دیگه با فاصله دنبالم میاین... من یه دفعه خشکم زد و گفتم برادر اللهیاری مگه کشکه دویدن توی میدون مین...میدونی چی میگی.. اون هم با خونسردی گفت مگه کار دیگری هم میشه کرد...
اونقدر این حرف رو با جدیت گفت که من از این همه صلابت تعجب کردم. بارها دیده بودم از این خطرها میکنه و در بحران ها مغزش خوب کار میکنه.
علی الظاهر بهش نمیومد از این حرف ها بزنه...
عملیات بیت المقدس 2 هم به جهت توانمندی های شهید اللهیاری ایشون رو برای مین گذاری و جلوگیری از پاتک های دشمن به کار گرفتند که فردای عملیات به همراه شهید مهدی ضیایی با جمعی از فرماندهان لشگر10 سیدالشهداء(ع) جلو رفتند که با اصابت توپ یا خمپاره در جمعشان به شهادت رسیدند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
☘️🌹
#تیغ_جراحی_حاج_شعیب

به قول برادر غلامرضا رجبی #حبیب_ابن_مظاهر_تخریب_لشگر_10
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

رفته بودم تهرون مرخصی و وقتی برگشتم گردان به #منطقه_قلاجه در مسیر بین استان کرمانشاه و ایلام نقل مکان کرده بود
با هر زحمتی بود مقر#بچه_های_تخریب رو پیدا کردم
موقع اذان بود و همه در حسینیه برای نمازجماعت جمع بودند .
نماز رو که خوندیم بازار ماچ بوسه گرم بود و دوستان هم به این حقیر لطف داشتند. میون اون جمع #شهید_پیام_پوررازقی رو دیدم اول خیلی خوشحال شدم و چند تا ماچ سفت از اون گونه های مهربونش گرفتم و با تعجب گفتم: #برادر_پیام!!!!!! #نعوذ_باالله..... اون هم با تعجب پرسید. مگه چی شده.. گفتم پیام #شلوار_کردی پوشیده....
پیام لبخندی زد و گفت: آهان
این شلوار کردی رو سید خدا (تکه کلامش بود) #حاج_شعیب تن ما کرده.
پیام توضیح داد که من یک توده چربی کنارکشاله رونم بود و اذیتم میکرد و #حاج_شعیب دست به تیغ شد و جراحی کرد و حالا چند روزه مجبور هستم به خاطر زخمش با شلوار کردی راه برم
این رو که از پیام شنیدم خیلی تعجب کردم تا حالا ما توی گردان از این مورد ها نداشتیم که بهداری گردان که در حد یک قرص سردرد و کمک های اولیه ماموریت داشت جراحی هم بکنه.
اونجا بود که زیادتر از این هم شنیدم که تیغ #حاج_شعیب دو نفر دیگر رو هم به حسابشون رسیده.
تیغ جراحی #حاج_شعیب صورت حاج آقا صمدزاده و روی پای #شهید_اللهیاری رو هم یه خراشی انداخته.
البته همه ی اونها به خیر گذشت و همه ی این دوستان بهبود پیدا کردند
از حق نگذریم دست #حاج_شعیب شفا بود و این #پیر_دکتر هم غنیمت و نعمت #گردان_تخریب بود
#شهید_پیام_پوررازقی در تابستان سال 65 ودر عملیات #کربلای_یک پرکشید و #شهید_اسدالله_اللهیاری در زمستان سال 66 به جمع بهشتیان اضافه شد .

روحشان شاد ویادشان گرامی
☘️🌹
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷🌷🌷🌷
🍃🌷
شب جمعه

به یاد همه شهدا

زیارت مزار شهدای تخریبچی #عملیات_بیت_المقدس_2

1⃣#شهید_مهدی_ضیایی...قطعه 40.ردیف 31.شماره20 بهشت زهرا(س)
2⃣#شهید_اسدالله_اللهیاری قطعه.40 .ردیف 30.شماره 20 بهشت زهرا(س)
3⃣#شهید_عبدالعلی_روشنی قطعه 29.ردیف6.شماره 14 بهشت زهرا(س)
4⃣#شهید_حسن_جدی قطعه 40.ردیف41.شماره 17 بهشت زهرا(س)
5⃣#شهید_محمد_رضا_حیدری امام زاده محمد کرج
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹🌹
🍃🌹🌹🌹
🍃🌹🌹
🍃🌹
#شهید_اسدالله_اللهیاری


🍃🌷🌷شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2

🍃✍🏿✍🏿✍🏿 راوی:#جعفر_طهماسبی

شهید اللهیاری از قدیمی های تخریب لشگر10 بود
به جهت لهجه ترکی فارسی که داشت خیلی شیرین حرف میزد
و توی هر جمعی که وارد میشد کمپوت روحیه بود. البته خیلی آدم با جنبه وباظرفیتی بود.
فرمانده ما شهید حاج عبدالله که به جدی بودن ووقار معروف بود وبه ندرت با کسی شوخی میکرد با شهید اللهیاری خیلی راحت بود و با صمیمییت خاصی صداش میکرد...بجای برادر بهش میگفت بیادر اللهیاری. حاج عبداالله میگفت برادر اللهیاری یکی از بچه های بی شیله پیله گردان تخریب است.
شهید اللهیاری در زمره تخریبچی های دلاور گردان بود و سر نترسی هم داشت.
در همه عملیات هایی که شرکت کرد در عدد بچه هایی بود که شب اول به کارگیری میشدند.
این شهید علاوه بر شاخص بودن توی همه ماموریت های تخریب در مین گذاری زیر پای دشمن خبره بود.
جاهای زیادی رو با هم رفتیم برای مین گذاری..
از مین گذاری های زیر ارتفاع بمو در سرپل ذهاب سال 63 تا مین گذاری مقابل دشمن در جزیره مجنون و پایگاه های کردستان و خیلی جاهای دیگه.
تیرماه 66 بود که ماموریتی دادند برای شناسایی موانع دشمن در جبهه سردشت که من برای شناسایی همراه بچه های اطلاعات عملیات رفتم. دو یا سه شب متوالی رفتیم تا چند متری دشمن واز میدون مین خبری نبود و حتی یک شب اونقدر به سنگر کمین دشمن نزدیک شدم که آتیش فندک سرباز دشمن که میخواست سیگار روشن کنه جلو دارم شد و کم مونده بود اسیر بشم.
اون شب هم به میدون مین برنحوردیم و فرمانده هان گفتند که تا همینجا بسه وراه کار قفل شد و آماده عملیات شدیم.
در تقسیم بندی ها شهید اللهیاری مسوول این معبری شد که من برای شناسایی رفتم. وقت توضیح دادن در مورد کیفیت موانع و مواضع دشمن به ایشون گفتم من در مسیر میدون مین ندیدم اما با توجه به تجربه های گذشته احتمال احداث میدون مین توسط دشمن زیاده و باید آمادگی داشته باشیم که خدای نکرده گردانی که عملیات میکنه تلفات نده.
من منتظر عکس العمل شهید اللهیاری بود و منتظر بودم که بشنوم ایشون در مواجه با میدون مین احتمالی چیکار میکنه. ایشون بلادرنگ گفت: اگر میدون مین سر راهمون دشمن گذاشت من میدوم توی میدون مین و شماها ورزمنده های دیگه با فاصله دنبالم میاین... من یه دفعه خشکم زد و گفتم برادر اللهیاری مگه کشکه دویدن توی میدون مین...میدونی چی میگی.. اون هم با خونسردی گفت مگه کار دیگری هم میشه کرد...
اونقدر این حرف رو با جدیت گفت که من از این همه صلابت تعجب کردم. بارها دیده بودم از این خطرها میکنه و در بحران ها مغزش خوب کار میکنه.
علی الظاهر بهش نمیومد از این حرف ها بزنه...
عملیات بیت المقدس 2 هم به جهت توانمندی های شهید اللهیاری ایشون رو برای مین گذاری و جلوگیری از پاتک های دشمن به کار گرفتند که فردای عملیات به همراه شهید مهدی ضیایی با جمعی از فرماندهان لشگر10 سیدالشهداء(ع) جلو رفتند که با اصابت توپ یا خمپاره در جمعشان به شهادت رسیدند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷@alvaresinchannel