الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شرق_دجله
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
#عملیات_بدر
23 اسفند 1363 #شرق_دجله
کنار سیل بند #خط_مقدم_لشگر_27
🔷 شهید حاج عباس کریمی فرمانده لشگر27 محمد رسول الله(ص) کنار این سیل بند به شهادت رسید. رزمندگان اسلام در حال ترک منطقه هستند
پیکر مطهر شهدا بر زمین افتاده و در حال انتقال مجروحین به عقب هستند.
سلام بر شهدایی که بی نشان رفتن
برای عاشق زهرا(س) مزار بی معناست
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#سرداران_شهید_عملیات_بدر
#سردار_شهید_حاج_کاظم_رستگار
فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع)
#سردار_شهید_علی_تجلایی
فرمانده عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
شهادت : 25 اسفند ماه سال 1363
#عملیات_بدر #شرق_دجله
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
سی و نهمین سالگرد شهادت
فرمانده لشگر27 محمد رسول الله(ص)
#سردار_شهید_حاج_عباس_کریمی
شهادت :23 اسقند 1363
#عملیات_بدر _ #شرق_دجله
#مزار_گلزار_شهدای_تهران
قطعه 24
ردیف 75
شماره 23
@alvaresinchannel
🔴#تخریبچی_شهید_مصطفی_مبینی
شهادت: #عملیات_بدر
#شرق_دجله 26/12/1363
مصطفی نزدیک به بیست ماه توی گردان ما توقف داشت و عملیات بدر به سکوی پرواز پا گذاشت و..... پرید.
مصطفی را همه به بندگی ، سادگی ، کم حرفی ، اخلاص ، مهربانی ، سخت کوشی ، نترسی و..... دهها هنر دیگه میشناختن و همه اینها رو اضافه کنید که او هم قاری فرآن بود و هم مداح اهل بیت(ع).
🔸وصف مصطفی را باید از #شهیدحاج_سید_محمد_زینال_حسینی شنید که تعریف کرد : که در عملیات خیبر باور نمیکردم این جوان ساده و کم حرف که همیشه سرش پائینه ، اینقدر جیگر داشته باشه. سید میگفت: اون هایی که مدعی معنویت بودن زیر آتیشی که از زمین و آسمون توی #جزیره_مجنون میبارید معنویتشون آب میشد اما مصطفی هر چی کار سختر میشد انگار موتورش داغتر میشد.
🔸#شهید_حاج_عبدالله_نوریان یک روز برای ما گفت که برادرها : بعضی از بچه های گردان که بین شما زندگی میکنند از اولیاء خدا هستند . کسی بین شماست که اهل محاسبه و مراقبه است و تاکید کرد که اگر در پایان روز بخواهد بشمرد چند کلمه حرف زده میتواند.... و همه میدونستن که او فقط مصطفی است .
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
🌹🥀

#اولین_باری_که_بعثی_ها_رو_از_نزدیک_دیدم
#تخریبچی_آزاده_مجید_مهرورز
#عملیات_بدر
#شرق_دجله
✍️✍️✍️ راوی: #مجید_مهرورز

اسفند ماه سال 63وقتی بدستور فرمانده بزرگوار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان برای #عملیات_بدر به قصد زدن #پل_ارتباطی جاده #الاماره_بصره به همراه عده ای دیگه از همرزمان به منطقه مربوطه اعزام شدیم حالا بنا به دلایلی عملیات لو رفته بود و ماهم تو ماموریت خودمون موفق نبودیم یه عده از بچه ها شهید و یه عده هم مجروح شده بودن منم از ناحیه دست و پا جراحت سطحی برداشته بودم و باتوجه به اینکه توی خاک دشمن بودیم باید یه جورایی خودمو به عقب میرسوندم:تنها بودم بحمدالله خودمو تقریبا از تیررس دشمن دور کرده بودم رسیدم به یه روستایی فکر کنم اسمش #الصخره_یا_القرنه بود کنار یه دیوار کاه گلی حرکت میکردم یه اطاقکی بود یه سوراخ مثل سوراخ سنگر روش بود نگاه کردم دیدم دونفر هیکلی و درشت اندام اون تو کنار هم نشسته بودن هنوز متوجه من نشده بودن منم اول فکر کردم. بچه های ارتشی خودمونن برای همین بی مقدمه گفتم : حاجی درب این اطاق کجاس.. منم بیام داخل..
یکی از اونا با حالت تعجب و ترس زول زد بهم و گفت #ها_قف من که تا اون روز این کلمه رو نشنیده بودم پیش خودم فکر کردم حتما میگه از اون طرف بیاتو . برای همین دو قدم جلو نرفته بودم که یهویی دیدم صدای تیراندازی میاد اونم از توی همون سوراخ سنگر مانند!!
منم تا این صحنه رو دیدم دو تا نارنجک همراه داشتم ، خم شدم رفتم زیر همون سوراخ اطاقک ... بعد شم یکی از اون نارنجکارو هدیه کردم به اون بعثیای نامرد. چون شوخی رو خودشون شروع کردن.
با منفجر شدن نارنجک بلافاصله صدای تیراندازی قطع شد منم بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم با همون وضعیت (جراحت) سریع اونجارو ترک کردم .

🍁🍁🍁🍁🍁هاقف کلمه عربی (عراقی) و به فارسی یعنی بایست
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
🌹🥀

#اولین_باری_که_بعثی_ها_رو_از_نزدیک_دیدم
#تخریبچی_آزاده_مجید_مهرورز
#عملیات_بدر
#شرق_دجله
✍️✍️✍️ راوی: #مجید_مهرورز

اسفند ماه سال 63وقتی بدستور فرمانده بزرگوار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان برای #عملیات_بدر به قصد زدن #پل_ارتباطی جاده #الاماره_بصره به همراه عده ای دیگه از همرزمان به منطقه مربوطه اعزام شدیم حالا بنا به دلایلی عملیات لو رفته بود و ماهم تو ماموریت خودمون موفق نبودیم یه عده از بچه ها شهید و یه عده هم مجروح شده بودن منم از ناحیه دست و پا جراحت سطحی برداشته بودم و باتوجه به اینکه توی خاک دشمن بودیم باید یه جورایی خودمو به عقب میرسوندم:تنها بودم بحمدالله خودمو تقریبا از تیررس دشمن دور کرده بودم رسیدم به یه روستایی فکر کنم اسمش #الصخره_یا_القرنه بود کنار یه دیوار کاه گلی حرکت میکردم یه اطاقکی بود یه سوراخ مثل سوراخ سنگر روش بود نگاه کردم دیدم دونفر هیکلی و درشت اندام اون تو کنار هم نشسته بودن هنوز متوجه من نشده بودن منم اول فکر کردم. بچه های ارتشی خودمونن برای همین بی مقدمه گفتم : حاجی درب این اطاق کجاس.. منم بیام داخل..
یکی از اونا با حالت تعجب و ترس زول زد بهم و گفت #ها_قف من که تا اون روز این کلمه رو نشنیده بودم پیش خودم فکر کردم حتما میگه از اون طرف بیاتو . برای همین دو قدم جلو نرفته بودم که یهویی دیدم صدای تیراندازی میاد اونم از توی همون سوراخ سنگر مانند!!
منم تا این صحنه رو دیدم دو تا نارنجک همراه داشتم ، خم شدم رفتم زیر همون سوراخ اطاقک ... بعد شم یکی از اون نارنجکارو هدیه کردم به اون بعثیای نامرد. چون شوخی رو خودشون شروع کردن.
با منفجر شدن نارنجک بلافاصله صدای تیراندازی قطع شد منم بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم با همون وضعیت (جراحت) سریع اونجارو ترک کردم .

🍁🍁🍁🍁🍁هاقف کلمه عربی (عراقی) و به فارسی یعنی بایست
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#سرداران_شهید_عملیات_بدر
#سردار_شهید_حاج_کاظم_رستگار
فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع)
#سردار_شهید_علی_تجلایی
فرمانده عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
شهادت : 25 اسفند ماه سال 1363
#عملیات_بدر #شرق_دجله
@alvaresinchannel
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐
🌹💐
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
#گروه_انفجارات
#عملیات_بدر #شرق_دجله
#اسفند_ماه_66

معمولا توی #گردان_تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام #ماموریت_زدن_دژ با #شهید_حاج_امیر_یشلاقی بود
#کار_محاسبات_مواد برای اینگونه ماموریت ها رو #شهید_حاج_ناصر_اربابیان انجام میداد و #شهید_حاج_عبدالله_وشهید_آقا_سید_محمد نسبت به نیروهای این ماموریت ها واسواس خاصی داشتند
همیشه حرفشون این بود که نیرویی باید برای این کار استفاه شود که فقط در صورت شهادت ماموریت کار زمین بماند. این دوشهید اینقدر به نیروهای دست پرورده خود اعتماد داشتند.
در این تصاویر #شهید_حاج_عبدالله_نوریان_فرمانده و معاونش #شهید_آقا_سید_محمد و #شهید_حاج_ناصر را در حلقه #دلاور_مردان_تخریبچی_لشگر_10_نشان_میدهد
☘️
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#منطقه_عملیات_بدر
#شرق_دجله
محل درگیری رزمندگان تهران با دشمن در عملیات بدر در شرق دجله.
وبدن های شهدا در این منطقه روی خاک افتاد
روزهای 22 اسفند تا 24 اسفند ماه سال 63
خط های سفید تو در تو در تصویرحکایت از وارسی و جستجوی بچه های تفحص برای یافتن ابدان شهدا دارد.
@alvaresinchannel
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐
🌹💐
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
#گروه_انفجارات
#عملیات_بدر #شرق_دجله
#اسفند_ماه_66

معمولا توی #گردان_تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام #ماموریت_زدن_دژ با #شهید_حاج_امیر_یشلاقی بود
#کار_محاسبات_مواد برای اینگونه ماموریت ها رو #شهید_حاج_ناصر_اربابیان انجام میداد و #شهید_حاج_عبدالله_وشهید_آقا_سید_محمد نسبت به نیروهای این ماموریت ها واسواس خاصی داشتند
همیشه حرفشون این بود که نیرویی باید برای این کار استفاه شود که فقط در صورت شهادت ماموریت کار زمین بماند. این دوشهید اینقدر به نیروهای دست پرورده خود اعتماد داشتند.
در این تصاویر #شهید_حاج_عبدالله_نوریان_فرمانده و معاونش #شهید_آقا_سید_محمد و #شهید_حاج_ناصر را در حلقه #دلاور_مردان_تخریبچی_لشگر_10_نشان_میدهد
☘️
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹
🌹🥀

#اولین_باری_که_بعثی_ها_رو_از_نزدیک_دیدم
#تخریبچی_آزاده_مجید_مهرورز
#عملیات_بدر
#شرق_دجله
✍️✍️✍️ راوی: #مجید_مهرورز

اسفند ماه سال 63وقتی بدستور فرمانده بزرگوار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان برای #عملیات_بدر به قصد زدن #پل_ارتباطی جاده #الاماره_بصره به همراه عده ای دیگه از همرزمان به منطقه مربوطه اعزام شدیم حالا بنا به دلایلی عملیات لو رفته بود و ماهم تو ماموریت خودمون موفق نبودیم یه عده از بچه ها شهید و یه عده هم مجروح شده بودن منم از ناحیه دست و پا جراحت سطحی برداشته بودم و باتوجه به اینکه توی خاک دشمن بودیم باید یه جورایی خودمو به عقب میرسوندم:تنها بودم بحمدالله خودمو تقریبا از تیررس دشمن دور کرده بودم رسیدم به یه روستایی فکر کنم اسمش #الصخره_یا_القرنه بود کنار یه دیوار کاه گلی حرکت میکردم یه اطاقکی بود یه سوراخ مثل سوراخ سنگر روش بود نگاه کردم دیدم دونفر هیکلی و درشت اندام اون تو کنار هم نشسته بودن هنوز متوجه من نشده بودن منم اول فکر کردم. بچه های ارتشی خودمونن برای همین بی مقدمه گفتم : حاجی درب این اطاق کجاس.. منم بیام داخل..
یکی از اونا با حالت تعجب و ترس زول زد بهم و گفت #ها_قف من که تا اون روز این کلمه رو نشنیده بودم پیش خودم فکر کردم حتما میگه از اون طرف بیاتو . برای همین دو قدم جلو نرفته بودم که یهویی دیدم صدای تیراندازی میاد اونم از توی همون سوراخ سنگر مانند!!
منم تا این صحنه رو دیدم دو تا نارنجک همراه داشتم ، خم شدم رفتم زیر همون سوراخ اطاقک ... بعد شم یکی از اون نارنجکارو هدیه کردم به اون بعثیای نامرد. چون شوخی رو خودشون شروع کردن.
با منفجر شدن نارنجک بلافاصله صدای تیراندازی قطع شد منم بدون اینکه پشت سرمو نگاه کنم با همون وضعیت (جراحت) سریع اونجارو ترک کردم .

🍁🍁🍁🍁🍁هاقف کلمه عربی (عراقی) و به فارسی یعنی بایست
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#منطقه_عملیات_بدر
#شرق_دجله
محل درگیری رزمندگان تهران با دشمن در عملیات بدر در شرق دجله.
وبدن های شهدا در این منطقه روی خاک افتاد
روزهای 22 اسفند تا 24 اسفند ماه سال 63
خط های سفید تو در تو در تصویرحکایت از وارسی و جستجوی بچه های تفحص برای یافتن ابدان شهدا دارد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#فرمانده_با_صلابت
#روزهای_غربت_عملیات_خیبر
روزهای حضور حاج کاظم و بچه هاش توی جزیره

37 سال پیش این شب ها روزها به سختی میگذشت.
شب ها و روزهای #عملیات_خیبر از همه ی روزها و شب ها بیشتر عاشورایی بود
دوسه روز بعد از عملیات ، دشمن خودش رو پیدا کرد و پاتک های مرگبارش شروع شد.
و از روز ششم اسفند که تیپ سیدالشهداء علیه السلام به #جزیره_مجنون فراخوانده شد یک روز خوش ندید.
دشمن از زمین و آسمان حمله میکرد.. تانک هایی که لوله به لوله در یک مسیر روی چندتا جاده جزیره جولان میدادند و نفس هر نفس کشی رو میگرفتند.
مصاف تن بود و تانک... تانک های تی 72 با غرششون اعصاب برای کسی نگذاشته بودند. هواپیماهای ملخی دشمن و به قول بچه های رزمنده هواپیماهای پنج زاریشون قرار رو از همه گرفته بودند. اونقدر با کالیبرشون دقیق روی پدها و آبراهه ها شلیک میکردند که هیچ بنی بشری از دستشون فراری نداشت.
گردان های تیپ سیدالشهداء(ع) یکی پس از دیگری با هلیگوپترهای شنوک گروهان به گروهان روی پدهای جزیره مجنون شمالی پیاده میشدند و با کمپرسی های 1921 آبی رنگ که از دشمن غنیمت گرفته بودند به جزیره مجنون جنوبی وارد میشدند.
در مسیر بارها و بارها رزمنده ها به خاطر هجوم هواپیماها ملخی از ماشین پایین میریختند ودر کنارهای جاده جانپناه میگرفتند.
#گردان_حضرت_قاسم علیه السلام.. #گردان_قمر_بنی_هاشم علیه السلام.. #گردان_زهیرعلیه السلام و بعد هم #گردان_عاشورا و #.حضرت_علی_اصغر و #علی_اکبر علیهم السلام.
روزهای سخت و تلخی برای فرماندهان مخصوصا #شهید_حاج_کاظم_رستگار فرمانده تیپ سیدالشهداء علیه السلام بود.
هنوز فرمان حمله صادر نشده بود که با خبر شهادت #مرتضی_سلمان_طرقی و #حسین_راحت فرمانده عملیات تیپ سیدالشهداء(ع) غافلگیر شد .
رستگار کسی نبود که با این خبرها بشکند اما یکی یکی یارانش در چند روز سخت تنهایش گذاشتند.
حاج #احمد_غلامی جانشینش روز8 اسفند به سختی مجروح شد و عقب رفت.
ساعتی نگذشت که خبر رسید #احمد_ساربان_نژاد فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام بی سر به ملاقات خدا رفت و به دنبال احمد ، گردان حضرت قاسم علیه السلام بی فرمانده شد و #مرتضی_حمزه_دولابی آسمانی شد
در یک روز سه فرمانده قدرتمند را از دست داد.
ویکی دو روز بعد ، امید تیپ سیدالشهداء(ع) #رحمت_الله کرد که خیلی روش حساب باز کرده بود با پهلوی شکافته راهی بهشت شد.
پاتک های روز 12 و 13 اسفند 62 در پد شرقی جزیره مجنون جنوبی و دلاورمردی بچه های #گردان_حضرت_قاسم(ع) و #علی_اکبر(ع) همه توان فرماندهی تیپ سیدالشهداء علیه السلام رو به کمک گرفت.
و روزهای غربت فرمانده #تیپ_سیدالشهداء(ع) و رزمنده های وفادارش از راه رسید...
رستگارهنوز در خط مقدم میجنگید
این بار دشمن با همه ی توانش حمله کرد.... همه جا پر از تانک بود.. #بچه_های_تیپ_حضرت_عبدالعظیم(ع) هم از راه رسیدند و حماسه روزهای 16 و 17 و18 اسفند #جزیره_مجنون رقم خورد.
#شهید_رستگار هم با همه ی توانش به دشمن زد... همه شاهد بودند از کشته های دشمن پشته ساخت.. و فرزندانش را میدید که در مصاف دشمن چون گل پرپر میشوند... کسی نبود و ندید و ننوشت که به رستگار چه گذشت... فقط #غلامعلی رشید ذره ای را بیان کرد و مستند شد.. برادر غلامعلی رشید از جزیره به قرارگاه آمد و درباره منطقه گفت: «وضع خط خراب است، در #محور_تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش می آید. (عراق) دائماً نیرو می آورد و شدت عمل به خرج می دهد. نیروهای (ما) در خط خسته شده اند. آتش (دشمن) به شدت زیاد است.جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط ، آرپی جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده می کنند. از شدت حمله دشمن، بچه ها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری می کنیم با مشکل مواجه می شویم.»
37 سال از آن روزها میگذرد.
برای نسلی که رستگار را ندیده اند باید گفت : او تا آخرین نفر جنگید و نشکست... کسی گریه اش را در صحنه نبرد ندید.. صدایش نلرزید و نترسید...
شما وارثان این چنین مردان با صلابتید
باید ایستاد
نترسید و
نلرزید.
#سردار_غریب_تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام غریبانه و مظلومانه در#عملیات_بدر و در #شرق_دجله آسمانی شد و سالها جسم مطهرش در سرزمین جبهه برجا ماند او در جبهه ماند تا #شهید_مهدی_باکری تنها نباشد.. پیکر مهدی باکری را #آبهای_هور و پیکر #کاظم_رستگار را خاک به برگرفت.
یادشان بخیر و شهادت گوارایشان باد.

جامانده از شهدا #جعفر_طهماسبی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#سرداران_شهید_عملیات_بدر
#سردار_شهید_حاج_کاظم_رستگار
فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع)
#سردار_شهید_علی_تجلایی
فرمانده عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
شهادت : 25 اسفند ماه سال 1363
#عملیات_بدر #شرق_دجله
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#ماموریت_دژ
#مدد_غیبی
#عملیات_بدر
آخرین روزهای اسفند ماه 63
#شرق_دجله
#تخریبچی_های_لشگر_27
✍️✍️✍️ روای : #عبدالله_ضیغمی

دشمن قصد پاتک با نیرو های زرهی داشت
دستور فرمانده هان بود که باید #دژ شکافته بشه و قدرت مانور با نیروهای زرهی از دشمن گرفته بشه
تعدادی از #بچه_های_خبره_تخریب_لشگر_27 یا علی گفتند
#خرج_گود_و_نیترات_ها رو بار زدند و عازم منطقه شدند
دشمن از زمین وزمان آتیش میریخت و تیربارهای دشمن به شدت روی #دژ کار میکرد.
#تیر_تراش تیربارها همه رو زمینگیر کرده بود اما ماموریت حیاتی بود
با توکل به خدا و مدد اهل بیت علیهم السلام #بچه_های_تخریب یا علی گفتند و سرپا شدند
اول باید خرج گودها رو روی دژ میبردن و کار میگذاشتن تا با انفجارش حاک کوبیده شده روی دژ رو سوراخ کنن
بردن #خرج_گود_های_چهل_پوندی روی دژ و اون هم زیر آتش تیربارها خیلی ایثار میخواست
خرج گودها در مکان هایی که محاسبه شده بود مستقر شد و انفجار صورت گرفت.
خرج گودهای کناری سوراخ مناسبی برای انفجار #نیترات_ها فراهم کرده بود اما خرج گود وسط #دژ که از همه حیاتی تر بود مناسب عمل نکرده بود
حالا دیگه ، دشمن با انفجار خرج گودها هوشیار شده بود وآتیش تیربارها رو روی محل انفجار متمرکز کرده بود.
فرصتی برای گود زدن دوباره نبود.
#بچه_های_تخریب با هم مشو.رت کردن که چه باید کرد
نتیجه شور و مشورت این شد که اینجا به #مدد_غیبی نیاز است
#خرج_نیترات رو که برای منهدم کردن #دژ باید ازش استفاده میشد در داخل حفره های بزرگی که با انفجار #خرج_گود_ها ایجاد شده بود کار گذاشتن و با #فیتیله_های_انفجاری به هم سری کردند و آماده #انفجار_دژ
یکی از بچه ها ذکری رو پیشنهاد داد و گفت : شنیده ام که این از ذکر مجرب و کار راه انداز است
همه ی بچه ها مشغول ذکر شدند.
و بعد انفجار........................
با انفجار نیترات ها زمین و آسمان لرزید.
و #مدد_غیبی به امداد آمد
همه خط رو صدای تکبیر بچه ها پر کرد و #دژ_شکافته شد
و آب پشت دژ به سرعتی باور نکردنی به زیر پای دشمن هدایت شد.
و نصرتی دیگر #در_عملیات_بدر نصیب یاران #مهدی(ع) گردید.

#سلام_بر_بچه_های_تخریب
#سلام_بر_اسوه_های_تهذیب
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#منطقه_عملیات_بدر
#شرق_دجله
محل درگیری رزمندگان تهران با دشمن در عملیات بدر در شرق دجله.
وبدن های شهدا در این منطقه روی خاک افتاد
روزهای 22 اسفند تا 24 اسفند ماه سال 63
خط های سفید تو در تو در تصویرحکایت از وارسی و جستجوی بچه های تفحص برای یافتن ابدان شهدا دارد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#کامیونی_به_سوی_بهشت
#تاریخ_ثبت_این_عکس
#22_اسفند_62
#عملیات_بدر
#رزمندگان_گردان_میثم_لشگر_27
#پهلوان_شهید_سعید_طوقانی
✍️✍️✍️ راوی : #قاسم_محمد_حسن

عکس #کامیونی_به_سوی_بهشت ، همراه #قهرمان_چرخ_زورخانه_ای_ کشور:
بچه ها مرتب سوار کامیون نشدند.
یادم هست کوله من به کوله #سعید_طوقانی گیرکرد و او اذیت می شد این طرف و اون طرف شدیم تا جایش درست شد.اون رزمنده که کنار کامیون اویزان شده از بچه های سولقان بود.
من با ساعت مچی شب نما دار مشخص هستم.
سعید طوقانی که #فرشته_آسمانی همراه ما بود پشت سر ان کسی است که چفیه بر سرش بسته است.
نفر دوم جلوی سعید ، #شهید_مصطفی_قاسمی است که مو هایش را کوتاه نکرد. چون دستور بود همه موها رابزنند چون وقت استفاده #ماسک_شیمیایی راحت باشن .
#22_اسفند سوار قایقها شدیم وغروب به #شرق_دجله وارد شدیم.
از قایق ها پیاده شدیم از همه جا تیر میومد. باید زود عبور میکردیم توی همین جابجایی یکی از بچه ها به نام هاشم یه تیر به گلویش اصابت کرد و در دم شهید شد..
کنار یه خاکریز داخل هور جان پناه گرفتیم و صبر کردیم تا فرمان برسد.
#شهید_داود_حیدری و #شهید_علیرضا_صالحی هم از #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام میهمان گردان بودند.
البته #شهید_حیدری کمک #فرمانده_گردان بود و #شهید_صالحی هم مسوولیت یکی از گرو هانها را داشت.
یک ساعت مانده به صبح حرکت کردیم و قبلش از غروب تا ان مو قع زیر اتش بودیم ..
رفتیم و با دشمن در گیر شدیم از روبرو و چپ و راست ما را می زدند. توی یه حالت #نعل_اسبی افتاده بودیم و از همه طرف آتیش روی ما بود .
از راست می زدی از چپ می خوردی و برعکس .
روبرو هم که مشخص بود .
هوا که روشن شد فرمانده صلاح ندید انجا بمانیم و گفت برگردید عقب...
ما باور نمی کردیم وبچه ها حاضر به عقب نشینی نبودند. وقتی با داد وفریاد فرمانده هان مواجه شدیم فهمیدیم قضیه جدی است. کم کم بچه ها به عقب بر می گشتند.
دلشان نمی امد چون پیکر دوستانشون که با صورتهای خاک الوده شهید شده بودند روی زمین افتاده بود . عقب نشینی خیلی درآور بود . دشمن از پشت سر هم آتیش سنگینی میریخت و بایستی سریع تر از منطقه درگیری دور بشی و حتی فرصت وداع با بدن های مطهر بهترین رفیقات هم نبود . واقعا لحظات سخت و نفس گیری بود باید بدن های بیجان دوستان شهیدت را رها میکردی. امکان عقب آوردن شهدا و مجروحین نبود .
دشمن هر لحظه جلوتر میومد و اگر دیر میجنبیدی اسیر میشدی . به یک خاکریز رسیدیم قرار شد اونجا خط دفاعی تشکیل بدهیم و مقابل دشمن بایستیم .24 نفر بیشتر نبودیم و دشمن هم داشت پاتک میکرد. عده ای قلیل مقابل یک لشکر دشمن.
یک انجار مهیبی کنار دستم شد انگار یکی یه سیلی محکم توی صورتم زد با موج انفجار فک و دندان ها و سرم آسیب جدی دید. که تا۲۴ساعت دیگر دهانم برای خوردن باز نمی شد.
با همون حال صبر کردیم تا نیمه شب شد و راه افتادیم سمت عقب .
هر دو نفر یک شهید را هم عقب آوردیم.
در حین عقب اومدن یه جاهایی به باتلاق و آب میرسیدیم و مجبور بودیم شهید رو از داخل آب ببریم . به اسکله رسیدیم . هوا خیلی سرد بود و ما هم سر تا پا خیس و گلی بودیم .
من با برادر شاطری از سوز سرما داخل یه سنگر شدیم #شهدا را داخل پتو گذاشته بودند. به ذهنمون زد ، برای خلاصی از سرما از پتو ها یی که به دور شهدا پیچیده بودند استفاده کنیم اما گفتیم این اهانت به شهید می شود .
دو باره می گفتیم شهید که یخ نمی کند. باز دلمان نمی امد ..
به هر حال تا صبح باسرما صفا کردیم و دست به پتو ها نزدیم
.تا بعد از ظهر انجا بودیم و بعد با #قایقها_بدون_دوستانمان بر گشتیم .
#پیکر_مطهر_ شهید_طو قانی
#عباس_اسدی
#عبدالوهابی و... را جا گذاشتیم و آمدیم و بعد از چندین سال پیکر مطهرشان بازگشت....
روحشون شاد باشه
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
More