الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#ارتفاع_قمیش
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
توی #عملیات_بیت_المقدس_2 علاوه بر حمله به #ارتفاع_قمیش می بایستی ارتفاع دیگری به نام #دولبشک هم فتح شود.
این ارتفاع سمت چپ ارتفاع قمیش بود
برای حمله به دولبشک ما دو تا #راه_کار داشتیم که قبل از عملیات شناسایی خوبی روش انجام شده بود .
در عمق از #قمیش عبور کردیم و مسوولیت این کار به عهده #شهید_سعید_عزیزی بود
#شهید_سعید_عزیزی از نوابغ #کارهای_اطلاعاتی_لشگر_10 بود
این شهید برای حمله به ارتفاعات راه کارهای خوبی پیدا کرد.
این مسیرها را اول روی نقشه علامت گذاری کرد قبل از اینکه داخل منطقه برویم و مسیرها رو ببینیم
وقتی بچه ها به ماموریت شناسایی به این مسیرها اعزام شدند دقیقا همون چیزی بود که این شهید پیش بینی کرده و روی نقشه پیدا کرده بود.
این دوتا راه کار تا پشت #دولبشگ رفته بود
#شهید_سعید_عزیزی از نوابغ #اطلاعات_عملیات_لشگر_10 در روز 29 دیماه 66 در همین منطقه به شهادت رسید و میهمان حق شد
#راوی_علی_سلیمانی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#تخریبچی_ویژه
#شهید_حاج_رضا_صمدیان
شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2
محل شهادت: #ارتفاع_قمیش 25 دیماه 66
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

#قسمت_سوم

با شهید صمدیان ما روزها و شب های فراوانی رو گذاروندیم.
و خاطرات خوبی داشتیم
شهید حاج عبدالله(فرمانده گردان تخریب لشگر10) تا زنده بود خیلی هوای ما دو تا رو داشت. به #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی هم که معاونش بود گفته بود کاری به کار ما نداشته باشه.
اما بعد از شهادت #حاج_عبدالله اوقات تلخی های شهید سید محمد که تازه فرمانده گردان شده بود شروع شد.
و مدام تذکر پشت تذکر....
سید ناصر حسینی #رفیق_فابریک رضا بود و ازش طرفداری میکرد. و اگر کسی میخواست تذکری به رضا بدهد از طریق سید ناصر وارد عمل میشد.
#شهید_رضا_صمدیان در #عملیات_کربلای_یک از ناحیه دست مجروح شد . و چند وقتی تهران موند برای مداوا.
سال 66 که به جبهه برگشت دیگه #گردان_تخریب نیومد و رفت #اطلاعات_عملیات_لشگر_10.
از بهار سال 66 تا موقع شهادت در واحد اطلاعات عملیات بود.
تابستان سال 66 بود و در منطقه عملیاتی سردشت مستقر بودیم.
سنگر #بچه_های_تخریب و #اطلاعات_عملیات نزدیک هم بود و ما با رضا اونجا هم انس و الفتی داشتیم.
فرمانده ما شهید سید محمد ، خوشش نمیومد که من و رضا زیاد نزدیک به هم باشیم.
میگفت: این دوتا شیطون هستند و یه کاری دست خودشون و ما میدهند.و به خاطر این موضوع سعی میکردند که شب ها برای ماموریت های شناسایی من و رضا توی یه تیم گشت نباشیم.
اون موقع نیروهای گشتی شناسایی لشگر10 زیر یه قله بلندی به نام #ارتفاع_مادر کار میکردند.
من ، شب ها با #شهید_محمد_دستوری گشت شناسایی میرفتم و #شهید_رضا_صمدیان با تیم حاج امیر یشلاقی و تا یه مسیر با هم میرفتیم و بعد جدا میشدیم. وقتی کار تموم میشد قبل از طلوع آفتاب فرار میگذاشتیم.
یه روز موقع برگشت هرچه منتظر ماندیم تیمی که رضا باهاش رفته بود برنگشتند.
همه نگران بودند تا اینکه #شهید_رضا_صمدیان بعد از چند ساعت برگشت.
من داخل #سنگر_تخریب خوابیده بودم که منو از خواب بلند کرد با دیدنش خیلی خوشحال شدم.
گفتم رضا .... تو که ما رو نصف عمر کردی.. چی شد..چرا اینقدر دیر اومدید.
گفت: یکی از اعضای تیم ما نزدیک بود ما رو به دشمن تحویل بده
گفت : یه جا رسیدیم زیر پای دشمن... حاج امیر یشلاقی گفت همین جا بنشینید و من خودم تنها میرم سراغ موانع و میدان مین رو شناسایی میکنم و برمیگردم.
حاج امیر که رفت این فردی که همراهم بود به من گفت: بیا بریم به عراق پناهنده بشیم. اول من خیال کردم شوخی میکنه..اما دیدم جدا میخواد بره پناهنده بشه و من رو هم با خودش ببره .
رضای همه ی این ها رو با آب و تاب برای من تعریف میکرد.
رضا گفت : من به اون همراهمون گفتم فلانی این حرف ها چیه میزنی.. اونور دشمن ماست و ما اومدیم برای شناسایی... دیدم جدی تصمیم گرفته بره و پناهنده بشه.
رضا میگفت به بهونه اینکه برم برای قضای حاجت از چنگش در رفتم و مسیر رو برگشتم.
#شهید_رضا_صمدیان از نیروهای #گشتی_شناسایی #عملیا_بیت_المقدس_2 بود
با تیم #شهید_حاج_امیر_یحیوی برای شناسایی میرفت. و در این عملیات به مزد جهادش رسید و در روز 25 دیماه سال 66 روحش را ملائکه از فراز #قله_قمیش با خود بردند و جسمش میهمان گلزار شهدای یکی از روستاهای میمه اصفهان شد
شهید #حاج_رضا_صمدیان دومین شهید خانواده صمدیان بود و برادش بزرگترش شهید قربانعلی صمدیان در مردادماه سال 65 به شهادت رسید.
یادشان گرامیباد.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌷
#تخریبچی_ویژه
#شهید_حاج_رضا_صمدیان
شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2
محل شهادت: #ارتفاع_قمیش 25 دیماه 66
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

#قسمت_دوم

#شهید_حاج_رضا_صمدیان ، هم کنجکاو بود و هم نترس.
بعضی وقت ها ساعت ها وقت میگذاشت که از چگونگی عملکرد سیستم انفجار یک مین سر در بیاره. بارها دیده بودم که دو تا مواد منفجره رو روی آتیش آب و با هم مخلوط میکرد تا ببینه انفجار مخلوط دو تا مواد با هم چگونه است.
رضا از نیروهای عملیاتی گردان بود.
بارها با همدیگه پاکسازی میدان های مین دشمن در #ارتفاعات_بازی_دراز رفتیم.
حتی با هم در یک ردیف #مین_خنثی میکردیم.
توی پاکسازی میدون های مین ارتفاع بازی دراز به یه مین #تی_ایکس_50 رسیدیم.
من سیم تله رو قطع کردم ولی هرچه کردم ماسوره مین باز نشد..
شهید صمدیان که این تقلای من رو دید جلو اومد و اون هم یه مقدار به مین ور رفت و ماسوره باز نشد.
توی شیب ارتفاع بودیم و خیلی خطرناک بود و دیگه صلاح نبود بیش از این با مین کلنجار بریم. با رضا به این نتیجه رسیدیم که مین رو پرت کنیم سمت پایین ارتفاع تا داخل دره منفجر بشه.
مین رو پرتاپ کردیم به سمت پایین و هرچه منتظر ماندیم مین منفجر نشد.
گفتیم بیخیال.. کار رو ادامه دادیم و کارمون که تموم شد و از میدان مین بیرون اومدیم. #شهید_حسن_عبدالقادر که دیده بود ما مین رو به پایین ارتفاع رها کردیم قضیه رو به #شهید_حاج_عبدالله_نوریان فرمانده تخریب لو داد و ایشون خیلی ناراحت شد و همه ما #بچه_های_تخریب رو بسیج کرد تا مین رو پیدا کردیم و ایشون از دور با تیر اندازی منفجرش کرد.
البته این شیطنت ها طبیعی بود چون اون موقع من 16 سالم بود و شهید صمدیان 14 سالش بود.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#تخریبچی_ویژه
#شهید_حاج_رضا_صمدیان
شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2
محل شهادت: #ارتفاع_قمیش 25 دیماه 66
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

#قسمت_اول

شهید حاج رضا رو اولین بار در اوائل پائیزسال 62 در مقر #گردان_تخریب_تیپ_سیدالشهداء علیه السلام در منطقه رودهن تهران دیدم.
یه نوجوان کم سن و سال با یک جثه کوچک وضعیف.
در دیدار اول تعجب کردم . درسته خودم هم سن وسالی نداشتم اما دیگه اینقدر جمع و جور نشون نمیدادم. از اخوی که اون هم توی گردان تخریب بود سووال کردم. ایشون هم رزمنده و تخریب چی است؟؟؟.
گفت: آره.. هم رزمنده است هم تخریبچی و هم خیلی زرنگ و شیطون...
بعد از #عملیات_خیبر رفاقتم با حاج رضا بیشتر و بیشتر شد.
بهش گفتم چرا حاج رضا صدات میکنند..
گفت: چون من روز عید قربون به دنیا اومدم
معمولا بچه هایی که توی تخریب میومدن به جهت نوع ماموریت ها بایستی خیلی ویژه بودند. رضا علاوه بر دارا بودن این ویژگی ها خیلی کنجکاو هم بود.
البته کنجکاوی هم چیز خوبی بود اما حاج رضا خیلی افراطی بود.
اون موقع ها آموزش های مواد سازی و انفجارات هنوز جزء آموزش های معمول نبود و فرماندهان بچه ها رو از دقت توی این امور منع میکردند اما رضا ریاد به این حرف ها گوش نمیداد و من رو هم وسوسه میکرد که همراهیش کنم.
همراهی با رضا موجب شد که چند بار #شهید_نوریان فرمانده مون به من تذکر بدهد .
یادمه بعد از عملیات خیبر مقرمون پشت بهداری #پادگان_دوکوهه بود. دور مقر بهداری تعداد زیادی قوطی خالی #پیف_پاف افتاده بود.
یه روز رضا گفت: بیا آتیش روشن کنیم و این قوطی ها رو بندازیم توی آتیش.
من هم خام شدم و قبول کردم. آتیش که خوب سرخ شد چند تا قوطی داخل آتیش انداختیم و با صدای انفجار اولی و دومی بچه های بهداری بیرون اومدند و حاج رضا پا به فرار گذاشت اما من خیره گی کردم و زیاد دور نشدم. یهو هم دیدم یکی از پشت گوشم رو گرفت. البته با خوشونت نه... با مهربونی.
دیدم #فرمانده_دوست_داشتنی_تخریب_شهید_حاج_عبدالله است
گفت : داداش جون داری شیطونی میکنی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#تخریبچی_ویژه
#شهید_حاج_رضا_صمدیان
شهادت: #عملیات_بیت_المقدس_2
محل شهادت: #ارتفاع_قمیش 25 دیماه 66
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی

#قسمت_اول

شهید حاج رضا رو اولین بار در اوائل پائیزسال 62 در مقر #گردان_تخریب_تیپ_سیدالشهداء علیه السلام در منطقه رودهن تهران دیدم.
یه نوجوان کم سن و سال با یک جثه کوچک وضعیف.
در دیدار اول تعجب کردم . درسته خودم هم سن وسالی نداشتم اما دیگه اینقدر جمع و جور نشون نمیدادم. از اخوی که اون هم توی گردان تخریب بود سووال کردم. ایشون هم رزمنده و تخریب چی است؟؟؟.
گفت: آره.. هم رزمنده است هم تخریبچی و هم خیلی زرنگ و شیطون...
بعد از #عملیات_خیبر رفاقتم با حاج رضا بیشتر و بیشتر شد.
بهش گفتم چرا حاج رضا صدات میکنند..
گفت: چون من روز عید قربون به دنیا اومدم
معمولا بچه هایی که توی تخریب میومدن به جهت نوع ماموریت ها بایستی خیلی ویژه بودند. رضا علاوه بر دارا بودن این ویژگی ها خیلی کنجکاو هم بود.
البته کنجکاوی هم چیز خوبی بود اما حاج رضا خیلی افراطی بود.
اون موقع ها آموزش های مواد سازی و انفجارات هنوز جزء آموزش های معمول نبود و فرماندهان بچه ها رو از دقت توی این امور منع میکردند اما رضا ریاد به این حرف ها گوش نمیداد و من رو هم وسوسه میکرد که همراهیش کنم.
همراهی با رضا موجب شد که چند بار #شهید_نوریان فرمانده مون به من تذکر بدهد .
یادمه بعد از عملیات خیبر مقرمون پشت بهداری #پادگان_دوکوهه بود. دور مقر بهداری تعداد زیادی قوطی خالی #پیف_پاف افتاده بود.
یه روز رضا گفت: بیا آتیش روشن کنیم و این قوطی ها رو بندازیم توی آتیش.
من هم خام شدم و قبول کردم. آتیش که خوب سرخ شد چند تا قوطی داخل آتیش انداختیم و با صدای انفجار اولی و دومی بچه های بهداری بیرون اومدند و حاج رضا پا به فرار گذاشت اما من خیره گی کردم و زیاد دور نشدم. یهو هم دیدم یکی از پشت گوشم رو گرفت. البته با خوشونت نه... با مهربونی.
دیدم #فرمانده_دوست_داشتنی_تخریب_شهید_حاج_عبدالله است
گفت : داداش جون داری شیطونی میکنی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

@alvaresinchannel
توی #عملیات_بیت_المقدس_2 علاوه بر حمله به #ارتفاع_قمیش می بایستی ارتفاع دیگری به نام #دولبشک هم فتح شود.
این ارتفاع سمت چپ ارتفاع قمیش بود
برای حمله به دولبشک ما دو تا #راه_کار داشتیم که قبل از عملیات شناسایی خوبی روش انجام شده بود .
در عمق از #قمیش عبور کردیم و مسوولیت این کار به عهده #شهید_سعید_عزیزی بود
#شهید_سعید_عزیزی از نوابغ #کارهای_اطلاعاتی_لشگر_10 بود
این شهید برای حمله به ارتفاعات راه کارهای خوبی پیدا کرد.
این مسیرها را اول روی نقشه علامت گذاری کرد قبل از اینکه داخل منطقه برویم و مسیرها رو ببینیم
وقتی بچه ها به ماموریت شناسایی به این مسیرها اعزام شدند دقیقا همون چیزی بود که این شهید پیش بینی کرده و روی نقشه پیدا کرده بود.
این دوتا راه کار تا پشت #دولبشگ رفته بود
#شهید_سعید_عزیزی از نوابغ #اطلاعات_عملیات_لشگر_10 در روز 29 دیماه 66 در همین منطقه به شهادت رسید و میهمان حق شد
#راوی_علی_سلیمانی
@alvaresinchannel
🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷🍃🌹🌹🌹🌹
🌹
🌴🌴🌷 #مقاومت_در_سرمای_20_درجه_زیر_صفر

🌷#عملیات_بیت_المقدس_2

🍃🍃🌷✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #سردار_فضلی
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)

بیش از #چهل_و_پنج بار دشمن برای پس گرفتن مواضعش در محدوده عملیات #لشگر10 پاتک کرد.
حتی شنیده شد از شنودها در آن شدت سنگینی باران و برف شخص صدام روی شبکه بی سیم می آمد و پیام هایی میداد که روحیه سربازانش را تقویت کند. حتی در آن شرایط سخت جوی که پرواز هلیکوپتر با خطر صددرصد همراه بود برای پشتیبانی آتش نیروهایش از هلی کوپترهای توپدار استفاده کرد در این پاتک ها دشمن با حداکثر نفرات و آتش به رزمندگان ما حمله میکرد تا بتواند #ارتفاع_قمیش را از ما پس بگیرد و به حول و قوه الهی هر بار با تلفات زیاد عقب نشینی میکرد. این جا مقاومت بچه ها یک مقاومت تاریخی بود ، من خودم هم سراغ ندارم در همه سالهای دفاع مقدس در یک چنین شرایطی قرار گرفته باشیم. #لشگر_حضرت_سیدالشهداء(ع) با اتکا به نصرت الهی و به مدد رزمندگان دلاورش نزدیک دو هفته در آن کولاک و #سرمای_زیر_20 درجه مقابل پاتک های دشمن مقاومت کرد و از این عملیات سربلند بیرون آمد.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹
@alvaresinchannel
🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷🍃🌹🌹🌹🌹
🌹
🌴🌴🌷 #مقاومت_در_سرمای_20_درجه_زیر_صفر

🌷#عملیات_بیت_المقدس_2

🍃🍃🌷✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #سردار_فضلی
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)

بیش از #چهل_و_پنج بار دشمن برای پس گرفتن مواضعش در محدوده عملیات #لشگر10 پاتک کرد.
حتی شنیده شد از شنودها در آن شدت سنگینی باران و برف شخص صدام روی شبکه بی سیم می آمد و پیام هایی میداد که روحیه سربازانش را تقویت کند. حتی در آن شرایط سخت جوی که پرواز هلیکوپتر با خطر صددرصد همراه بود برای پشتیبانی آتش نیروهایش از هلی کوپترهای توپدار استفاده کرد در این پاتک ها دشمن با حداکثر نفرات و آتش به رزمندگان ما حمله میکرد تا بتواند #ارتفاع_قمیش را از ما پس بگیرد و به حول و قوه الهی هر بار با تلفات زیاد عقب نشینی میکرد. این جا مقاومت بچه ها یک مقاومت تاریخی بود ، من خودم هم سراغ ندارم در همه سالهای دفاع مقدس در یک چنین شرایطی قرار گرفته باشیم. #لشگر_حضرت_سیدالشهداء(ع) با اتکا به نصرت الهی و به مدد رزمندگان دلاورش نزدیک دو هفته در آن کولاک و #سرمای_زیر_20 درجه مقابل پاتک های دشمن مقاومت کرد و از این عملیات سربلند بیرون آمد.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹
@alvaresinchannel