View in Telegram
@zhuanchannel بزرگترها را هم بچه فرض کنید! با استرس و نگرانی از سر کار برمی‌گردیم و در حالی که بسیار خسته هستیم، می‌خواهیم به فرزندمان شام بدهیم. غذای لذیذی را با حوصله برای او آماده می‌کنیم و پیش روی او می گذاریم و می‌گوییم: «نوش جان عزیز دلم!» بچه سینی غذا را روی زمین می‌ریزد و با گریه و فریاد می‌گوید: «اینا دیگه چیه؟» پاسخ ما معمولا چیست؟ آیا جمله‌های زیر را به او می‌گوییم؟ باورم نمیشه همچین کاری کردی زندگی من همینجوریش هم سخته و تو برام سخت‌ترش می‌کنی. حالا باید این رو هم جمع کنم دیگه نمی‌تونم این وضع رو تحمل کنم نمی‌فهمی منم خسته‌ام، فقط خودت رو می‌بینی یا موارد زیر را می‌گوییم؟ اوه دختر کوچولوی من! حتما دندونت درد می‌کنه شاید خوابت میاد عزیزم چی شده قربونت برم؟ بیا تو بغلم یه کم آروم بشی اشکالی نداره اونو بعدا خودم جمع می‌کنم قطعا با جملات دوم با رفتار آنها مواجه می‌شویم. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا با بهترین رفتار ممکن، پاسخ رفتار ناخوشایند فرزندمان را بدهیم تا مشکلی که او آزارش می‌دهد را کشف کنیم. و این دقیقا تعریف عشق است. با خودمان تمام احتمالات را مرور می‌کنیم. با خود می‌گوییم شاید خسته است، شاید به برادر کوچکتر خود حسادت می‌کند، شاید جایی از بدن او درد می‌کند، شاید از چیزی ترسیده است. این رفتاری عاشقانه است که در برابر بچه‌ها نشان می‌دهیم ولی با هم سن و سال‌های خودمان انجام نمی‌دهیم. ما بزرگترها هم ممکن است گاهی به همین دلایل، بهانه‌گیر شویم. گاهی ممکن است خسته باشیم. گاهی کسی بیرون از خانه با ما بدرفتاری کرده است و حس بدی داریم. گاهی فشار کارهای روزمره و یکنواخت خانه ما را کلافه کرده است. گاهی در یک مهمانی به کسی حسادت کرده‌ایم و همه این اتفاقات ممکن است ما را بهانه‌گیر کند؛ بی‌آنکه حتی خودمان بدانیم مشکل چیست. رفتار عاشقانه آن است که به جای پاسخ فوری و لحظه‌ای، یکدیگر را مانند بچه‌ها درک کنیم و سعی کنیم به همدیگر آرامش دهیم. unknown
Telegram Center
Telegram Center
Channel