@zendegishahid✴️💠 خاطرات شهدا
💠✴️
🍁🌻🍁🌻🍁🌻 بغض کرده بود.از بس گفته بودند:بچه است، زخمی بشود آه و ناله میکند
و عملیات را لو میدهد شاید هم حق داشتند.نه اروند با کسی شوخی داشت،
نه عراقی ها.اگر عملیات لو میرفت....
فرمانده که بغضش را دید و اشتیاقش را، موافقت کرد
صبح فردا
توی گل و لای کنار اروند ، در ساحل فاو دراز کشیده بود.
جفت پاهایش زودتر از خودش رفته بودند.
یا کوسه برده بود یا خمپاره....
دهانش را هم پر گل کرده بود تا عملیات را لو ندهد...
#بچه بود...بچه ای
#بزرگـــــــــــــــــ....
به ما بپیوندید
↙️↙️@zendegishahid